✅ [بدء حدوث الفلسفة في الاسلام].
▪️يكفي في كذب الجميع و بطلانها، أنّ الفلسفة التي سمّوها بالحكمة، قد حدثت في الاسلام بعد النبي صلّى اللّه عليه و آله في أثناء القرن الثاني، و صارت إليهم من اليونان، و قد قال تعالى: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» و مثله في آيتين أيضاً ... على أنّ الفهيم البصير ربّما يفهم من قوله تعالى: «وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» ان ما كان من قبل الإسلام بين الأنام، ممّا لم يكن من وحي و إلهام، كلّه ضلال.
📚 هدایة الأمة إلی معارف الأئمة علیهم السلام «شیخ محمد جواد خراسانی» ٫ صفحه 13
@ebnearabi
⭕️ فتنه فلاسفه، صوفیه و عرفاء – آية الله صافی گلپایگانی رحمة الله علیه
(بیان صریح مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی در نقد فلاسفه، صوفیه و عرفا - ترجمه بخشی از کتاب لمحاتٌ فی الکتاب والحدیث والمذهب تالیف معظم له)
از دوران مامون عباسی که فلسفه یونانی در میان مسلمانان رواج یافت، متونی دین، به ویژه اصول دین، هدف تاویلات فلاسفه قرار گرفت و نصوص دینی را بر نظرات خویش تاویل نمودند...
آنان دین خود را بر اساس حدس و گمان بنا کردند و نصوص را به گونه ای تفسیر کردند که مطابق رضای صاحبان اصلی دین و کسانی که مفسران حقیقی آن هستند (یعنی اهل بیت علیهم السلام)، نبود. معارف خود را بر اساس آموزه های کسانی پایه گذاری کردند که از راه پیامبران پیروی نکرده بودند و از انوار هدایت های آسمانی بی بهره بودند. تنها به عقول خود تکیه نمودند و با پیش روی در این مسیر، اصطلاحاتی جعل کردند که با اصطلاحات قرآن کریم مغایر هستند، و قائل به حلول، اتحاد و وحدت وجود گردیدند.
ربط حادث به قدیم را به رابطه علت و معلول تعبیر کردند، نه رابطه ای مانند مخلوق با خالق، و تفاوت این دو اصطلاح آشکار است... علت را می توان گفت علت اول و دوم و . . . و اما آفریدگار را نه نمیشود خالق اول و خالق دوم گفت.
معلول هم می تواند اول و دوم و سوم. . . باشد ولی مخلوق اول و دوم و سوم نداریم (بله، در برخی از احادیث آمده است که اولین چیزی را که خداوند آفریده است این یا آن است، أوّل ما خلق الله . . .، اما مقصود از آن شبیه این نیست که معلولِ اول، علتِ دوم و عقلِ دوم گفته می شود، و معلولِ دوم از علتِ دوم بیرون بیاید، و…).
پس همه مخلوقات، حتی اگر خلقت بعضی از آنها در طول خلقت بعضی دیگر باشد، از یک خالق آفریده شده اند و همه خلق به طور یکسان به خداوند منسوب است، نه اینکه علتِ سوم، معلولِ معلولِ اول و علت دوم باشد و…
قدمای فلاسفه به بافته های ذهنی خود اکتفا کرده و احساس بی نیازی کردند، و در مسائلی که عقل به آنها راهی ندارد، با تکیه بر عقل خود از هدایت انبیاء، احساس استقلال نمودند.
و کسانی که بعد از آنها آمدند، راه آنان را پیمودند و از روش آنها اتباع کردند، جز این که تلاش کردند مباحث فلسفی را با کتاب و سنت تطبیق دهند. کانّه می خواستند شریعت را با چیز هایی که به ذهنشان رسیده پاکسازی کنند.
آیا گروهی که راه ارسطو، افلاطون، سقراط، رواقیون، مشائیون، فارابی، ابن سینا و دیگران را پیمودند هدایت یافته هستند؟ یا کسانی که از آموزه های محمد و آل او – صلوات الله علیهم – پیروی نمودند؟
🔺 و از زیان آورترین و زشت ترین کسانى که کار خود را بر تاویل بی ضابطه نصوص بنا کردند و بر حسب هوا و هوس و خیالاتشان آنها را معنی نمودند، گروهى هستند موسوم به عرفا و متصوفه.
اینها اصول و فروع دین را به بازی گرفتند و آنها را بر عقاید فاسد خود تطبیق دادند و اعمال بد خود را با آن توجیه کردند. برای آنها رساله هایی است که فاقد ارزش و مشتمل بر اباطیل است. حلال را حرام و حرام را حلال کردند و با وجود اختلافاتی که در نوع سیر و سلوک و سلاسل خود دارند، به مخالفت با نصوص صریحه و تاویلاتی پرداختند که ضعیف تر از خانه عنکبوت است.
🔺 و مضرتر از این دو گروه (برای خود و دیگران)، کسانی هستند که آنچه را که اینها عرفان می نامند با فلسفه یونانی آمیختند و بدین ترتیب مکتب انحرافی جدیدی ایجاد نمودند.
و اگر می خواهی بدانی صوفیه و پیروان این مسیر، به چه چیزهایی معتقد هستند، به تفسیر ملا عبدالرزاق کاشانی مراجعه کن که در آن تاویلات فراوانی از این دست خواهی یافت.
بطور مثال در تفسیر آیه شریفه: «وانظر الى حمارك» (بقره: آیه 259) الاغ را به عزیر پیامبر تاویل نموده است [3]. و صفا و مروه را به قلب و نفس [4]...
◾️ (همچنین بخوانید: ابن عربی: کفار، همان اولیاء خدا هستند! – تاویل عجیب آیات قرآن)
و تاویلات فاسد در کلام آنها فراوان است جدّاً، برای مطالعه بیشتر، به فصوص الحکم و کتب دیگری از این دست، رجوع شود. ما شواهدی بیش از این ذکر نمی کنیم، چرا که غرض تنها اشاره ای به فساد طریقت آنان بود.
📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت
📌 مشاهده متن اصلی به زبان عربی
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِّ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِالله علیه السّلام إِذَا اسْتَسْقَی الْمَاءَ ، فَلَمَّا شَرِبَهُ رَأَیْتُهُ قَد اسْتَعْبَرَ وَ اغْرَوْرَقَتْ عَیْنَاهُ بِدُمُوعِهِ ، ثُمَّ قَالَ لِی یَا دَاوُدُ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَ الْحُسَیْنِ ، فَمَا مِنْ عَبْدٍ شَرِبَ الْمَاءَ فَذَکَرَ الْحُسَیْنَ وَ لَعَنَ قَاتِلَهُ إِلَّا کَتَبَ اللهُ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ حَسَنَةٍ ، وَ حَطَّ عَنْهُ مِائَةَ أَلْفِ سَیِّئَةٍ ، وَ رَفَعَ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ دَرَجَةٍ ، وَ کَأَنَّمَا أَعْتَقَ مِائَةَ أَلْفِ نَسَمَةٍ ، وَ حَشَرَهُ اللهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثَلِجَ الْفُؤَادِ.
داود رقّی میگوید محضر مبارك امام صادق عليه السّلام بودم ، حضرت آب طلبيدند و زمانى كه آب را نوشيدند ديدم در حضرت حالت گريه پيدا شده و دو چشمش غرق اشك شد ، سپس به من فرمود
اى داود خدا قاتل حسين را لعنت كند ، بنده اى نيست كه آب نوشيده و حسين عليه السّلام را ياد نموده و قاتلش را لعنت كند مگر آنكه خداوند منّان صد هزار حسنه براى او منظور میكند ، و صد هزار گناه از او محو كرده ، و صد هزار درجه مقامش را بالا برده ، و گويا صد هزار بنده آزاد كرده ، و روز قيامت حق تعالى او را با قلبى آرام و مطمئن محشورش میكند.
کامل الزیارات / باب ۳۴ ، حدیث ۱.
کافی ۶ / ۳۹۱ ، حدیث ۶.
🏴 و هذا يَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَيَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الَْآکبادِ...
⭕️ ابن عربی: شرافت ، فضیلت و برکت روز عاشورا! صوم عاشورا ، کفاره گناهان یک سال!
🔹مرحوم کلینی در کافی نقل می کند که امام صادق (علیه السلام) در پاسخ به شخصی که از حکم روزه روز عاشورا سوال کرده بود فرمودند:
روز عاشورا، روزى است که مصیبت حسین علیه السلام و بر خاک افتادن او میان یارانش، پیش آمد و یارانش نیز برهنه، بر گِرد او بر زمین افتاده بودند. آیا در چنین روزى، روزه مىگیرند؟ سوگند به پروردگار که چنین کاری هرگز، روا نیست.
سپس فرمود:
هر کس این روز را روزه بگیرد یا آن را مبارک بدارد؛ خداوند متعال او را با آل زیاد محشور می گرداند.
🔹از امام صادق علیه السلام راجع به روزه گرفتن در روز عاشوراء سئوال میکند حضرت می فرماید:
روز عاشورا روز شهادت امام حسین علیه السلام است. اگر میخواهی به حسین شماتت کنی (از بلایی که به آنها وارد شده اظهار خشنودی کنی) در روز عاشورا روزه بگیر. بنی امیه لعنه اللَّه علیهم و آن افرادی از اهل شام که آنان را در کشتن حسین اعانت نمودند نذر کردند: اگر حسین کشته شود و اشخاصی که از آنان بر حسین علیه السلام خروج کردهاند سالم بمانند و مقام خلافت نصیب آل ابو سفیان شود روز عاشورا را برای خود عید قرار دهند و آن روز را براى شکرگزارى روزه بگیرند. لذا این موضوع تا امروز بین مردم سنت و معمول شد و مردم عموما به آنان اقتدا کردند. آری به این علت است که روز عاشورا را روزه میگیرند و در این روز اهل و عیال خود را مسرور میکنند. سپس حضرت فرمود: آری! روزه این روز برای مصیبت نیست. چون فقط برای سپاس از جهت سلامتی بنی امیه است. حسین علیه السلام در این روز مصیبت دیده است، اگر تو هم مصیبت زده هستی این روز را روزه نگیر و اگر از کسانی هستی که قصد شماتت اهل بیت را داشته و سلامت بنی امیّه تو را خشنود کرده این روز را روزه بدار.
🔹زید نرسی میگوید: از عبید بن زراره شنیدم که از أبا عبد الله علیه السلام راجع به روزه عاشورا سؤال نمود. حضرت فرمود: کسی که این روز را روزه بدارد حظ و نصیبش از این روز همان خواهد بود که ابن مرجانه و آل زیاد از این روز بردند. میگوید: گفتم حظ و نصیب آنان در این روز چه بود؟ فرمود: آتش جهنم! و به خدا پناه میبریم از عملی که نتیجه آن آتش باشد!
🔹از أبا عبد الله؛ امام صادق علیه السلام در باره روزه گرفتن تاسوعاء و عاشورای از ماه محرم سؤال نمودم؟ حضرت فرمود:… این روزها برای روزه گرفتن نیست، چون این روزها روز حزن و مصیبت أهل آسمانها و أهل زمین و همه مؤمنین است و روز فرح و سرور ابن مرجانه و آل زیاد و أهل شام است، که غضب خدا بر آنان و ذریه آنان باد…
◾️اما ابن عربی به کرّات و به انحاء مختلف ، شرافت ، فضیلت و برکت روز عاشورا را یادآور شده ، آن را در زمره ایامی چون ماه مبارک رمضان و روز عرفه و جمعه قرار می دهد و روایاتی را از اسلاف خود در فضیلت و استحباب روزه این روز ذکر می کند .
◾️وی در بابی تحت عنوان “الرکبان أصحاب التدبیر: شمائلهم و خصائصهم” شرافت ، برکت و فضیلت این روز را متذکر می شود و آن را در ردیف ایامی چون ماه مبارک رمضان ، شب قدر ، روز جمعه و روز عرفه قرار می دهد
◾️ او درباره ی ثواب و جزای صوم روز عاشورا می گوید :
برای کسی که روز عاشورا روزه بگیرد دو شهود و تجلی می باشد … پس کسی که به مقام احدیت ذات برسد، روز دهم (محرم ) را روزه می گیرد … و کسی که در مقام اسم آخر (خدا) باشد روز نهم (محرم) را روزه می گیرد … و روزه گرفتن در روز عاشورا بسیار با فضیلت می باشد و وجوب آن قبل از وجوب روزه ماه رمضان تشریع شده است. البته وجوب روزه در عاشورا میان علما اختلافی است. گرچه حکم آن وجوب و در حکم واجب است. پس کسی که در این روز (عاشورا) روزه بگیرد به مقام قرب واجب و استحباب می رسد و به دو شهود و تجلی از تجلیات حضرت حق دست پیدا می کند و…
◾️ ابن عربی معتقد است که روزهی روز عاشوراء کفارهی گناهان سال گذشته میگردد و روزه در این روز(عاشورا) در طی مراحل سلوک با روزه گرفتن در تمام سال برابری می کند...
📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...
⭕️ آیا شعر کجایید ای شهیدان خدایی … متعلق به مولوی است؟
در مطالب پیشین سایت اشاره شد که مولوی و استادش شمس تبریزی عزاداري بر سيدالشهدا را تخطئه می کنند. مولوی عزاداری اهل حلب را ناشی از غفلت و كم معرفتي آنان می داند و عزاداران از دید وی، دینی تباه و خراب دارند!
اما برخی با تکیه بر ابیات زیر که منتسب به وی است، تلاش می کنند تا دیدگاه مولوی درباره عزاداری امام حسین علیه السلام را تعدیل کنند:
کجایید اى شهیدان خدایى ### بلاجویان دشت کربلایى
کجایید اى سبک روحان عاشق ### پرنده تر ز مرغان هوایى
کجایید اى شهان آسمانى ### بدانسته فلک را درگشایى …
استاد ذبیح الله صفا، شخصیّت برجستهٔ ادبی در ایران معاصر و ملقب به «پدر تاریخ ادبیات ایران» در کتاب تاریخ ادبیات ایران می نویسد :
« مجموع ابیات مثنوی در نسخه های مختلف آن از بیست و شش یا بیست و هفت هزار بیت تا ۳۲۰۰۰ بیت است و معلومست که ابیات الحاقی که بعد از مولوی در آن راه جسته این اختلاف عظیم را در نسخ باعث گردیده است ، و آثار کدامیک از شاعران بزرگ فارسی زبانست که دستخوش چنین تصرفاتی نشده باشد؟
… به مولوی غزلها و اشعاری درعهد صفویه نسبت داده اند که دلالت بر تشیع او می کند و حال آنکه او سنی و فقیه حنفی بود و پیداست که این اشعار که نمونه هایی از آنها را قاضی نورالله در مجالس المومنین آورده، از مجعولات (دراویش و صوفیانِ ) شیعه و مخصوصاً از مخترعات عهد صفوی است.»
دیوان شمس به دلیل حجمِ گسترده، تشویش و اغلاق نسخ، هنوز به تصحیح قابل اعتمادی نرسیده است. در تصحیح فروزان فر، ده نسخه خطی را در تصحیح دیوان شمس به کار گرفته است. بر اساس فهرست توصیفی فروزانفر – که در مقدمه ی جلد اول دیوان کبیر آمده – می توان دریافت که وی نسخه ی «فذ» یعنی نسخه ی قونیه مورخ ۷۷۰ را به دلیل این که کامل ترین نسخ است و تعداد اشعار آن از همه بیشتر، در استنساخ مبنای کار قرار داده است. بنابراین مبنا و روش فروزانفر، حجیم ترین نسخه بوده است و نه معتبر ترین و قدیمی ترین آن که البته این روش مورد نقد نسخه شناسان و ادیبان دیگری مثل مجتبی مینوی قرار گرفته است.
از سوی دیگر، تعلیقات مرحوم فروزانفر درباره این اشعار (کجائید ای شهیدان خدایی) نشان می دهد که آنها در نسخه های معتبر و قدیمی قو(نسخه موزه قونیه که از روی نسخ دست اول استنساخ شده است)، قح(نسخه کتابخانه گدک احمد پاشا) و عد(نسخه کتابخانه اسعد افندی در سلیمانیه که از روی نسخ دست اول استنساخ شده است) وجود ندارد، و به قول مجتبی مینوی، انتساب آن به مولوی مردود است و نمی توان از این اشعار برای تحلیل دیدگاه های مولوی بهره جست.
📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
لَا أَضْحَكَ اللَّهُ سِنَّ الدَّهْرِ إِنْ ضَحِكَتْ
وَ آلُ أَحْمَدَ مَظْلُومُونَ قَدْ قُهِرُوا
مُشَرَّدُونَ نُفُوا عَنْ عُقْرِ دَارِهِمْ
كَأَنَّهُمْ قَدْ جَنَوْا مَا لَيْسَ يُغْتَفَر
(عيون أخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص266)
عظّم الله أُجورنا و أجورکم بمصُابنا بالحسين، وجعَلَنا وإيّاكم مِن الطّالبين بثاره مع وليّه الإمام المهديّ من آل محمّد علیهم السلام
18.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ بیانات استاد معاونیان درباره صوفیه و عزاداری بر سید الشهداء علیه السلام
@ebnearabi
⭕️ نکته ای از نکات دردناک فجایع عاشورا
مورخان و سفرنامه نویسانی که در سالهای نخستین پس از فتح اندلس توسط مسلمانان به این شهر سفر کردهاند، با نعلهای آویزان شدهای بر روی درهای خانههای مسلمانان و یا تازه مسلمانان مواجه شدند که خود صاحب خانهها نیز نه تنها علت آن را نمیدانستند؛ بلکه هدف را صرفا انجام یک رسم مذهبی توصیف میکردند. این رویداد گرچه در سده نخست هجری رؤیت شده است لکن ریشه آن را در نیمه قرن اول هجری قمری باید جستجو کرد.
برای کنکاش بیشتر باید به سالهای ۶۱ الی ۶۶ هجری سفر کنید تا با قرار گرفتن در بطن فاجعه کربلا در دهمین روز محرم الحرام سال ۶۱ هجری به چیستی و چرایی آن پی ببرید.
همه چیز از نامه ابن زیاد به عمر بن سعد در روز عاشورا و دستور او در خصوص تاختن اسب بر بدن مبارک امام حسین(علیه السلام) آغاز میشود.
در تاریخ طبری چنین آمده است: «ثمَّ إنَّ عُمَرَ بنَ سَعدٍ نادى في أصحابِهِ: مَن يَنتَدِبُ لِلحُسَينِ ويوطِئُهُ فَرَسَهُ ؟ فَانتَدَبَ عَشَرَةٌ ، مِنهُم: إسحاقُ بنُ حَيوَةَ الحَضرَمِيُّ ، وهُوَ الَّذي سَلَبَ قَميصَ الحُسَينِ عليه السلام ، فَبَرِصَ بَعدُ ، وأحبَشُ بنُ مَرثَدِ بنِ عَلقَمَةَ بنِ سَلامَةَ الحَضرَمِيُّ ، فَأَتَوا فَداسُوا الحُسَينَ عليه السلام بِخُيولِهِم حَتّى رَضّوا ظَهرَهُ وصَدرَهُ»:
آن گاه عمر بن سعد، ميان يارانش ندا داد كه: چه كسى فراخوانِ اسب دواندن بر حسين را پاسخ مى گويد؟ 10 تن ، پاسخ مثبت دادند، از جمله اسحاق بن حَيوه حَضرَمى ـ همان كسى كه پيراهن حسين عليه السلام را برداشت و پس از آن ، پيسى گرفت ـ و اَحبَش بن مَرثَد بن عَلقمة بن سلامه حضرمى. اينان آمدند و حسين عليه السلام را با اسبان خود ، لگدكوب كردند، تا جايى كه پشت و سينه ايشان را خرد كردند(تاريخ الطبری: ج 5 ص 454، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 573).
نکته دردناک در این فاجعه تاریخی این است که آنان بر بدن شخصیتی اسب تاختند که آثار کبودی سبدهای گندم و خرمایی که برای فقرا میبرد بر بدنش خودنمایی میکرد.
این 10 سوار بیدین با حضور در دارالاماره کوفه با افتخار در قبال این اقدام جنایتکارانه از عبیدالله بن زیاد درخواست جایزهای بزرگ کردند. تاریخ مینویسد ابن زیاد با دادن مبلغی اندک آنان را از دارالاماره به بیرون انداخت.
این 10 سوار ملعون نعلهای اسب خود را به جهت اینکه از حکومت فاسد یزید دفع شر کرده بودند بر سر در خانههای خود آویزان کردند تا همه بدانند که آنان تا چه میزان قسی القلب و بی دین شده اند. این سنت توسط فرزندان این گروه ملعون نیز ادامه پیدا کرد تا آنجا که فرزندان آنان با نام «بنوالسرج» فرزندان کسانی که اسبها را بر بدن حسین(علیه السلام) تاختند و «بنوالنعل» فرزندان صاحبان نعل ها شناخته شدند.
علامه کراجکی در کتاب خود در این باره مینویسد: «اما فرزندان السرج: آنان فرزندان همان کسانی هستند که اسبهایشان را زین کردند تا بر جسد امام حسین(علیه السلام) بتازند و برخی از این اسبها حتی به مصر هم رسیدند و نعلهایشان بر سر در خانهها آویزان شد تا با آن تبرک بگیرند و این عمل به عنوان سنتی مورد اعتماد در نزد آنان باقی ماند(التعجّب من أغلاط العامة في مسألة الإمامة، الكراجكي، أبوالفتح، جلد: 1، صفحه: 116 و خاتمة مستدرك الوسائل، المحدّث النوري، جلد: 3، صفحه: 137).
علامه شهرستانی نیز در کتاب خود؛ «التسمیات» در این خصوص گفته است: «بنو النعل، وهم أولاد من أركض الخيل على جسد الحسين(عليه السلام) في كربلاء، وأخذوا من ذلك النعل بقاياه ويخلطونه بمثله أباً عن أب. ويعلَّق حلقة منه على أبواب الدور تَفَؤُّلاً وتيمّناً بها»: فرزندان نعل دارها: آنها فرزندان کسانی هستند که با اسبهایشان بر جسد مطهر امام حسین(علیه السلام) اسب تاختند و نعلهای اسب را مانند میراثی بین نسلهای خود محفوظ نگه داشتهاند و حلقهای از آن را بر سر در خانههای خود جهت تبرک آویزان میکنند(شهرستانی، التسميات بين التسامح العلويّ والتوظيف الأمويّ، جلد: 1، صفحه: 209).
سنتهای عامیانه چنانکه در نمونه نعلهای آویزان از نظر گذشت، گاه ریشه در زوایای پنهان تاریخ دارد؛ زوایایی مانند اقدامات بیشرمانه دشمنان اهل بیت علیهم السلام در فاجعه عظیم کربلا که در تاریخ نظیر آن کمتر مشاهده شده است.
در زیارت ناحیه مقدسه از زبان حضرت ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) این مظلومیت به تصویر چنین کشیده شده است:
«حَتّى نَكَسوكَ عَن جَوادِكَ، فَهَوَيتَ إلَى الأَرضِ جَريحا، تَطَؤُكَ الخُيولُ بِحَوافِرِها، وتَعلوكَ الطُّغاةُ بِبَواتِرِها»: تا آن كه تو را از اسبت به زير كشيدند و زخمى و خونين، به زمين افتادى. اسب ها تو را زير سُم خود گرفتند و ستمگران با شمشيرهايشان بر سر تو ريختند.
🖊 محمد عبیات
@ebnearabi
8.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ نکته مهم درباره وام زیارت اربعین