⭕️ محمد بن اسماعيل بخاري و مسلم و بسياري ديگر از بزرگان اهل سنت نوشته اند:
قالت عَائِشَةُ لَدَدْنَاهُ في مَرَضِهِ فَجَعَلَ يُشِيرُ إِلَيْنَا أَنْ لَا تَلُدُّونِي فَقُلْنَا كَرَاهِيَةُ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فلما أَفَاقَ قال أَلَمْ أَنْهَكُمْ أَنْ تَلُدُّونِي قُلْنَا كَرَاهِيَةَ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فقال لَا يَبْقَي أَحَدٌ في الْبَيْتِ إلا لُدَّ وأنا أَنْظُرُ إلا الْعَبَّاسَ فإنه لم يَشْهَدْكُمْ.
عايشه گفته است در دهان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم در زمان مريضي ايشان به زور دوا ريختيم، پس با اشاره به ما فهماندند كه به من دوا نخورانيد، ما با خود گفتيم اين از آن جهت است كه مريض از دوا بدش مي آيد و وقتي حضرت بهتر شد، فرمودند: آيا من شما را از اين كه به من دوا بخورانيد نهي نكردم ؟ پس فرمودند: بايد در دهان هر كسي كه در اين خانه است، در جلوي چشم من دوا ريخته شود؛ غير از عباس كه او شاهد ماجرا نبوده است.
🔺 ابن حجر عسقلاني در شرح اين روايت مي نويسد:
(قوله لددناه) أي جعلنا في جانب فمه دواه بغير اختياره وهذا هو اللدود.
اين كه گفته: «لددنا» يعني اين كه ما در دهان آن حضرت بدون اين كه اختياري داشته باشد (بازور) دوا ريختيم.
🔺در اين جا چند سؤال پیش میآید:
1. چرا عايشه و كساني كه در آن جا حضور داشتند، سخن پيامبر را گوش نكردند و علي رغم نهي آن حضرت، دارو را با زور در حلق ایشان ريختند؟ مگر نه اين كه قرآن كريم مي فرمايد:
وَما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا. الحشر / 7.
هر دستوري كه رسول به شما داد اطاعت كنيد و از هر گناهي نهيتان كرد آن را ترك كنيد، و از خدا بترسيد كه خدا عقابي سخت دارد.
2. چرا عايشه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم را با ديگر مريض ها يكسان مي بيند؟ مگر نه اين كه خداوند مي فرمايد:
وَمَا يَنطِقُ عَنِ الهَْوَي . إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْي يُوحَي . النجم / 3 و 4.
هرگز از روي هوي و هوس سخن نمي گويد و آنچه مي گويد چيزي جز وحيي كه به وي مي شود نيست.
چرا فكر كرد كه هر مريضي حتي پيامبر خوردن دوا را دوست ندارد؟
آيا پيامبر اسلام به اندازه اطرافيان درك نمي كرد كه چه چيزي براي او خوب است و چه چيزي بد؟ يا اين كه اطرافيان مي خواستند با انجام اين عمل، همان سخن افرادي را تكرار كنند كه به هنگام درخواست قلم و كاغذ به پيامبر گرامي (صلی الله علیه و آله) نسبت هذيان دادند ؟
و از همه عجيب تر اين است كه نقل كرده اند: پيامبر اسلام بعد از اين كه به هوش آمد، دستور داد به همه آن ها كه به زور به حضرت دوا داده بودند، از همان دوا بخورانند غير از عمويش عباس!چرا رسول خدا به دسیسه ایشان مشکوک بودهاند؟ چرا پيامبر همه را مجازات مي كند؟ مگر قرآن كريم نفرموده:
وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْري . الأنعام / 164 و الأسراء /15 و فاطر 18 و الزمر / 7.
هيچ گنهكاري بار گناه ديگري را بر دوش نمي كشد.
با اين تفاصيل بايد براي مظلوميت آقا رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم بيش از همه اشك ريخت كه در ميان امت خود و حتي در خانه خود بيش از همه مظلوم بوده است.
📚البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج4، ص1618، ح4189، كِتَاب الْمَغَازِي، بَاب مَرَضِ النبي (ص) وَوَفَاتِهِ؛ ج5، ص2159، ح5382، كِتَاب الطِّبِّ، بَاب اللَّدُودِ؛ ج6، ص2524، ح6492،كِتَاب الدِّيَاتِ، بَاب الْقِصَاصِ بين الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ في الْجِرَاحَاتِ؛ ج6، ص2527، ح6501، بَاب إذا أَصَابَ قَوْمٌ من رَجُلٍ هل يُعَاقِبُ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987؛
📚النيسابوري القشيري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاي261هـ)، صحيح مسلم، ج4، ص1733، ح2213، كِتَاب السَّلَامِ، بَاب كَرَاهَةِ التَّدَاوِي بِاللَّدُودِ، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
اميرالمؤمنين علیهالسلام میفرمايند:
🏴 شبی كه پيغمبر را غسل دادم، ایشان را در پيراهن خودشان غسل دادم، بعد از آنكه پيامبر صلی الله علیه و آله را به خاك سپردم اين پيراهن را نزد خویش نگه داشتم، پيراهنی كه رسول الله با آن نماز شب خوانده و عبادت كرده متبرك است. بر تن اولين شخصيت جهان خلقت بوده است.
⭕️ حضرت میفرمایند: اما خيلی توجه داشتم كه فاطمه اين پيراهن را نبيند. حضرت فاطمه علیهاالسلام يكی از اين روزها اميرالمؤمنين علیه السلام را صدا زدند، علی جان! خواسته و خواهشی دارم.
فاطمه جان! تو چه وقت از علی چيزی خواستی كه علی توانسته باشد و انجام نداده باشد.
▪️عرضه داشتند: يا اباالحسن! میشود پيراهنی را كه بابايم را در آن غسل دادی برايم بياوری تا يك بار ديگر بوی بابايم را استشمام كنم. يك بار ديگر به ياد پدرم اشك بريزم.
🚩 اميرالمؤمنين علیه السلام پيراهن را آوردند، تعبير اين است: همين كه پيراهن را به زهرای مرضيه علیهاالسلام دادند، حضرت پيراهن پدر را روی چشمان و صورتشان گذاشتند «وَ غُشِيَ عَلَيها»(بیهوش شدند)...
📜 بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۵۷
⚫️ تیر باران تابوت امام حسن مجتبی علیه السلام و منع از دفن ایشان
روزی سوار بر شتر، و روزی سوار بر استر
🔻مروان لعنة الله علیه بر استر خود سوار شد و به نزد آن زن(عایشه) رفت و گفت: حسين «عليه السّلام» برادر خود حسن «عليه السّلام» را آورده است كه با پيغمبر صلى اللّه عليه و آله دفن كند بيا و مانع شو. گفت: چگونه مانع شوم؟ پس مروان از استر به زير آمد و او را بر استر سوار كرده به نزد قبر حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله آورد و فرياد مى كرد و تحريص مى نمود بنى اميّه را كه مگذاريد حسن (عليه السّلام) را در پهلوى جدّش دفن كنند.
ابن عبّاس گفت در اين سخنان بوديم كه ناگاه صداها شنيديم و شخصى را ديديم كه اثر شر و فتنه از او ظاهر است مى آيد. چون نظر كردم ديدم «فلانه(عایشه)» است با چهل سوار و مى آيد و مردم را تحريص بر قتال مى كند. چون نظرش بر من افتاد مرا پيش طلبيد و گفت: يابن عبّاس! شما بر من جرئت بهم رسانيده ايد، هر روز مرا آزار مى كنيد، مى خواهيد كسى را داخل خانه من كنيد كه من او را دوست نمى دارم و نمى خواهم.
من گفتم: واسَوْاَتاه! يك روز بر شتر سوار مى شوى (جنگ جمل) و يك روز بر استر، و مى خواهى نور خدا را فرونشانى و با دوستان خدا جنگ كنى و حايل شوى ميان رسول خدا و حبيب و دوست او؟
پس آن زن به نزد قبر آمد و خود را از استر افكند و فرياد زد بخدا سوگند كه نمى گذارم حسن (عليه السّلام) را در اين جا دفن كنيد تا يك مو در سر من هست. و بروايت ديگر جنازه آن حضرت را تير باران كردند تا آنكه هفتاد تير از جنازه آن جناب بيرون كشيدند!
پس بنى هاشم خواستند شمشيرها بكِشند و جنگ كنند. حضرت امام حسين عليه السّلام فرمودند: بخدا سوگند مى دهم شما را كه وصيّت برادرم را ضايع نكنيد و چنين مكنيد كه خونى ريخته شود. پس به ايشان خطاب كرد كه اگر وصيّت برادرم نبود هر آينه مى ديد چگونه او را نزد پيغمبر صلى اللّه عليه و آله دفن مى كردم و بينى هاى شما را برخاك مى ماليدم؛ پس جنازه آن حضرت را برداشتند و به جانب بقيع حمل دادند.
📚 منتهی الامال، نشر دلیل ما، ۱/۵۵۸
⭕️ روایتِ بشارتِ خروج از ماه صفر، در مثنوی مولوی
🔻دکتر زرینکوب، ذیل این شعر مینویسد: «روایت عکّاشه که در کتبِ صوفیه مبنی بر بشارتِ خروج از ماه صفر آمده، طبق نظر محدثین جعلی و ساختگی است. مولوی در نظر دارد با این شعر، شوق آن حضرت مبنی بر خروج از دنیا را بگوید که ایشان در ماه صفر انتظار ربیع الاول را میکشید برای لقای پروردگار. او در این شعر زمان رحلت رسول اکرم را نشان میدهد که طبق نظر اهل سنت در ماه ربیع الاول بوده و قید "بیجدل" را برای همین آورده چون در میان اهل سنت اختلافی در زمان رحلت پیامبر اکرم نیست. لذا مولوی در تاريخِ رحلت، نظر مذهب خود را گفته و کاملا با روایات شیعی در این زمینه بیگانه بوده است. زیرا مشهور در میان شیعیان این است که آن حضرت در ماه صفر از دنیا رفت.»
📚 سِرّ نِی، ج ١ ص ٣٩٨
🔹در شرح مثنوی "شهیدی" نیز به جعلی بودن این روایت (بشارتِ خروج از ماه صفر) تصریح شده است.
📚 شرح مثنوی، ج ۵ ص ٣٨٢
✴️ روایت یک ناصبی از برکت زیارت امام رضا علیه السّلام
✍🏻 شیخ صدوق رحمه الله نقل کرده: ابونصر احمد بن حسن ضبّى _ كه من كسى را از او ناصبىتر نديده بودم و از شدّت دشمنیاش با اهل بيت در صلوات میگفت: «اللّهمّ صلّ على محمّد» و بر آل آن حضرت صلوات نمى فرستاد_ گويد: شنيدم ابوبكر حمّامى فرّاء كه از محدّثين آن سرزمين است در «سكّة الحرب» كه نام محلّى است در نيشابور، میگفت: از بعض مردم نزد من مالى به وديعه بود، و من آن را در زمين پنهان كردم، و بعد موضع آن را فراموش كردم و متحيّر شدم چه كنم، و صاحب آن وديعه مرا به بردن مال متّهم ساخت، با كمال اندوه و غم از منزل بيرون آمدم و حيران ماندم كه چه بايد كرد، در آن حال جماعتى ديدم كه به سوى مزار علىّ بن موسى الرّضا عليه السّلام میروند و قصد زيارت آن حضرت را دارند و من با ايشان رهسپار شدم و به مشهد آمده زيارت كردم و دعا كردم كه خداوند عزّ و جلّ محلّ وديعه مزبور را به من ياد آورَد. در آنجا شبى در خواب ديدم مثل اينكه كسى آمد و به من گفت: وديعه را در فلان موضع دفن كردى؛ من به صاحب وديعه مراجعه كرده و گفتم: مال تو در فلان مكان است. و آنجا كه در خواب به من گفته بودند به او نشان دادم در حالى كه خود چندان به خوابم عقيده نداشتم. وى بدان جا رفت و زمين را حفر كرده و مال وديعه را با همان مُهرى كه خود بر آن زده بود يافت، و از آن پس ماجرا را در مجالس نقل میكرد و مردم را به زيارت آن قبر كه بر ساكنش درود و سلام باد تشويق مینمود.
📚 عيون أخبار الرضا عليه السّلام، ج ٢ ص ٢٧٩
✨ غلامی که دعایش نزد قبر امام رضا علیه السّلام به سرعت مستجاب شد
🔘 شیخ صدوق رحمه الله نقل کرده: ابوعلىّ معاذيّ از ابوالحسن هروى روايت میكند كه گفت: مردى از اهالى بلخ با غلامش به زيارت حضرت على بن موسى الرّضا عليهما السّلام آمدند، و هر دو مشغول زيارت شده و پس از آن، مرد به سمت بالاى سر حضرت، و غلام به سمت پائين پا رفته و مشغول نماز شدند، و چون نماز انجام شد به سجده رفتند و بسيار سجدهشان طولانى شد تا اينكه آن مرد سر از سجده برداشته و غلام خود را در حال سجده ديد، او را صدا زد، غلام سر از سجده برداشت، و گفت: لبّيك آقاى من چه مىفرماييد؟ مرد گفت: ميخواهى تو را آزاد كنم؟ غلام گفت: بلى، مرد گفت: ترا در راه خدا آزاد نمودم، و آن كنيزى كه در بلخ دارم نيز آزاد كرده براى خشنودى خداوند به تو تزويج نمودم و مهريّه او را فلان مبلغِ معيّن، براى او از جانب تو بر ذمّه گرفتم، و فلان مِلك كه در فلان محلّ دارم براى شما دو تن و اولادتان، نسلى بعد از نسل وقف كردم، و اين امامی که محضرش هستیم را شاهد گرفتم. غلام شروع كرد به گريستن و سوگند ياد كرد و گفت: بخداوند تعالى و اين امام بزرگوار قسم، كه من در سجدهام چيزى جز اين از خدا نخواسته بودم، و اكنون سرعت اجابت دعا را دريافتم.
📚 عيون أخبار الرضا عليه السّلام، ج ٢ ص ٢٨٢
⭕️ کلام بلند مرحوم بلاغی در نقد شرک فلسفی
نادره دوران مرحوم بلاغی- رضوان الله علیه- در کتاب نفیس آلاء الرحمن( ج ۲ ص ۱۳۷- ۱۳۸) در تفسیر آیه " ان الله لا یغفر ان یشرک به..." در نقد و رد بر شرک فلسفی- عرفانی میفرمایند:
" و كم جنى اتباع الفلسفة اليونانية بشطحيات المتفلسفين و المتصوفين بمزاعم العرفان...أ و ليس من نحو ذلك خرافات المظاهر...و هلم الخطب في مسئلة العقول العشرة و العقل الفعال فانها لم تبق لله الواجب بالذات شيئا مما تمجد به القرآن الكريم من خلقه لكل مخلوق و علمه و ارادته و مشيئته و حكمته و أعماله بل جعلته لغيره من مخلوقاته...كل من اشرنا اليه من اقسام المشركين يعترفون بالالهية و انه هو الاله الواجب الوجود و ان كل ما يجعلونه من الشركاء هم مخلوقون لله و يشاهدون فيهم لوازم الحدوث و نقص الامكان و ...مع ذلك يختلقون له صفة الالهية بسفسطات مستحيلة و مقدمات فاسدة و تأويلات لا تروج الا في سوق الأهواء و الأغراض الفاسدة"
@ebnearabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما نمیدانیم چه چیزی را از دست داده ایم وگرنه...
عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السّلام قَالَ إِذَا انْحَرَفْتَ عَنْ صَلَاةٍ مَكْتُوبَةٍ فَلَا تَنْحَرِفْ إِلَّا بِانْصِرَافِ لَعْنِ بَنِی أُمَيَّةَ.
إمام باقر علیه السّلام فرمود ؛
هر گاه نماز واجب بجای آوردی از جاى خود حرکت نکن مگر آنکه بنی امیه را لعن کرده باشی.
📚 تهذیب الأحکام لشیخ الطائفة ۲ / ۵۶۹ ، حدیث ۱۷۹.
⭕️ مجموعه مقالات همایش ملی تصوف، شاخصه ها و نقدها منتشر شد
به تازگی کتاب ارزشمند مجموعه مقالات همایش ملی «تصوّف؛ شاخصهها و نقدها» به همت «دفتر تبلیغات اسلامی» توسط انتشارات «بوستان کتاب» در دو مجلد و 1300 صفحه منتشر شده است.
🔺 فهرست عناوین مقالات
◾️ فصل اول) عقل و شهود در تصوف
- سخن بیواسطه خدا با صوفیان
- جایگاه علم و عقل در تصوف
- تحقیر عقل، علم و خردستیزی در تصوف
- جایگاه عقل و خردورزی در تصوف
- شطحیات صوفیه در سنجه آیات و روایات (مطالعه موردی: شطحیات ابوالحسین مزین و ابوالقاسم نصرآبادی)
◾️ فصل دوم) تصوف و قرآن و حدیث
- تصوف در روایات و آثار عالمان پیشین امامیه
- تأملی بر روایات مدح و ذم صوفیه
- ولنگاری عرفا و متصوفه در عرصه علوم حديث
- پژوهشی در اعتبار حدیقة الشیعه
- مفهومشناسی عبودیت در قرآن و مقایسه آن با تفسیر صوفیان
- ردیابی یک روایت عرفانی در گذر زمان
- روش تفسیری سلطان محمد گنابادی در کتاب بیان السعادة فی مقامات العبادة
- نگاه صوفیه به احادیث؛ ابهامات و تناقضات
- عدم پایبندی به قواعد بنیادین تفسیر از سوی برخی متصوفه در تبیین آیه «و قَد أضَلُّوا كَثِيراً وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلاَّ ضَلالاً»
◾️ فصل سوم) شریعت و شریعت گریزی در تصوف
- مبانی شریعتگریزی صوفیه
- نقد و بررسی نظریه شریعت، طریقت، حقیقت در تصوف و مقایسه آن با جایگاه شریعت در تشیع
- مبانی شریعتگریزی در تصوف
◾️ فصل چهارم) تقدیس ابلیس
- ستایش ابلیس در تصوف
- احمد غزالی و شکلگیری شیطانپرستی در میان یزیدیان جزیره
- خوانش مهمترین خاستگاههای «تقدیس ابلیس» در تصوف
- نگاهی به سیمای شیطان در تصوف
- منشأ تطهیر ابلیس در اندیشۀ صوفیانه و نقد آن با ادلۀ امامیه
- ابلیس از منظر صوفیه با تأکید بر آثار عطار نیشابوری
◾️ فصل پنجم) اندیشه توحیدی و وحدت وجود در تصوف
- بررسی چهار دلیل مهم از ادله قرآنی وحدت وجود
- غیرمتناهیبودن خداوند متعال و لوازم عقلی آن
- مقایسه تأثیر اندیشه توحیدی در گفتار امام علی(علیه السلام) و شطحیات بایزید بسطامی
- بررسی امکان دستیابی به معیارهای تمایز میان جهله صوفیه و محققین عرفا با تأکید بر نگرش توحیدی
- کژتابیهای اشعار عرفانی درخصوص نسبت خداوند با موجودات – بررسی موردی: منطق الطیر عطار و گلشن راز شبستری
- پیوند عقیدتی غلو و تصوف
◾️ فصل ششم) ولایت و مهدویت در تصوف
- بررسی مسأله مهدویت در باورها و کارکردهای تحریفگرایانه اقطاب فرقۀ نعمتاللهی گنابادی
- بررسی مفهوم «ولایت» در عرفان و تصوف
- بررسی نقش پیر و ولی در میان صوفیان و عرفا
- نقد و بررسی اندیشه ولایت در عرفان نظری
- مقام و موقعیت قطب در تصوف با رویکرد مصداقی به سه فرقه نعمتاللهیه، نوربخشیه و ذهبیه
- مقایسه دیدگاه صوفیه و امامیه پیرامون ولایت و خاتم اولیا
- ولایت، وجه افتراق تشیع و تصوف
◾️ فصل هفتم) آداب و سلوک صوفیانه
- سَماع از منظر قرآن و اهل بیت(علیهم السلام)
- بررسي جايگاه جامعهشناختي رياضت در حكايات تذكرة الاولياء و نفحات الانس
◾️ فصل هشتم) مواجهه عالمان، روشنفکران و مستشرقان با تصوف
- تأملی انتقادی بر آرای هانری کربن در باب مشابهت تصوف با تشیع؛ مخالفت تشیع با تصوف
نقش شرقشناسان در شناخت و معرفی تصوف در غرب
- علل گرایش روشنفکرنمایان جامعه به تصوف
تصوف در دیدگاه برخی از فقها و دانشمندان شیعه امامیه
- علامه محمدباقر مجلسی و نقد صوفیه در آینۀ کتاب عین الحیات
- دیدگاه عالمان شیعه عصر صفوی درباره تصوف
◾️ فصل نهم) تاریخ، شخصیت ها و فرق تصوف در ترازوی نقد
- جنید بغدادی و رابطه او با امامان همعصرش
- تحلیل و بررسی فرقه ذهبیه
- نقد و بررسی راهبردهای مشترک در نهضتهای صوفی – شیعی روزگار تیموریان
- تصوف قلندریه ایران و ریشههای غیراسلامی آن
- نحوه تعامل جریان تصوف با حکومت سلجوقیان
- بررسی اقدامات سیاسی و اقتصادی کارگزاران حکومت ایلخانی، در رشد اندیشههای صوفیانه
◾️ فصل دهم) نفوذ فرهنگ تصوف
- نقدی بر گزینش متون صوفیه در کتب درسی ادبیات فارسی و تأثیر ضمنی آن در ایجاد باورهای فرقهای
📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ کتاب مجموعه مقالات همایش ملی تصوف، شاخصه ها و نقد ها
به تازگی کتاب مجموعه مقالات همایش ملی «تصوّف؛ شاخصهها و نقدها» به همت «دفتر تبلیغات اسلامی» توسط انتشارات «بوستان کتاب» در دو مجلد و 1300 صفحه منتشر شده است. برای تهیه این مجموعه ارزشمند (با تخفیف 30 درصدی)، می توانید از طریق لینک زیر اقدام نمایید:
📌 خرید کتاب مجموعه مقالات همایش تصوف، شاخصه ها و نقدها
📌 مشاهده لیست عناوین مقالات و مشخصات نویسندگان
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi