46.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ رویکرد سران صوفیه نسبت به عاشورا و عزای امام حسین علیه السلام
عناوین برخی مباحث طرح شده در این فایل ویدئویی:
- ابن عربی و عاشورا
- مولوی و عاشورا
- شمس تبریزی و عاشورا
- تصوف حوزوی و عاشورا
- غزالی و عاشورا
- عبد القادر گیلانی و عاشورا
📌 مطالعه مشروح مقاله ای که در این ویدئو مورد استفاده قرار گرفته است: عاشورا در تصوف
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
6.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ دکتر دینانی: آقای طباطبایی اوپانیشاد را به ما تدریس و بسیار از آن تجلیل می کرد. او اوپانیشاد را می پسندید و با (تصوف و) عرفان اسلامی تطبیق می داد!
برای مطالعه بیشتر رک به:
▪️وحدت وجود در هند (ریگ ودا – اوپانیشاد)؛ استاد طوبایی| سلسله مباحث نقد وحدت وجود(۱۰)
▪️وحدت وجود در هند (ودانتا)؛ استاد طوبایی| سلسله مباحث نقد وحدت وجود(۱۱)
▪️گزارشی از مدرسه «درنگی در نظریه وحدت وجود؛ پیشینه، ادله و نقدها» (ارائه دکتر قندهاری)
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
13.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 استاد معاونیان: صوفیه یهود این امت... خطر صوفیه از مسیحیت و وهابیت بیشتر است.
🔺صفحه اینستاگرام ما با نام sufy study را دنبال کنید:
https://www.instagram.com/sufi_study
@ebnearabi
⭕️ دکتر دینانی: غیر معتقدین به وحدت شخصی وجود، مشرک هستند! / عدم اعتقاد به وحدت وجود، کفر است! / یه کمی وحدت وجودی باش! نترس. صوفیانه است اما عیب نداره. صوفیا خوب فهمیدن!
آقای دینانی در این مصاحبه، ابتدا تصریح می کند که کسانی که معتقد به وحدت وجود نباشد، مشرکند. او از غلیظ ترین تقریر وحدت وجود، یعنی وحدت شخصی عرفانی به عنوان عقیده خویش یاد می کند و در انتها باز تاکید می کند که عدم اعتقاد به وحدت وجود، کفر است!
لازمه دعاوی گزاف آقای دینانی، تکفیر جمیع علمای بزرگ شیعه و مومنین از قرون اولیه تا کنون (که قطعا به وحدت شخصی وجود اعتقاد نداشتند) خواهد بود! حتی جمع کثیری از فلاسفه که معتقد به این تقریر از وحدت وجود نیستند نیز از گزند تکفیر او، در امان نخواهند بود.
آقای دینانی با تصریح به عینیت مادیات و کل این عالم با وجود حق تعالی، می گوید که خداوند عین همه چیز است. و اینطور ادامه می دهد که هر چه در ازل بوده تا ابد هست! مجری هم متوجه و متذکر می شود که این همان قدم عالم است!
وی سپس ابلیس را در مرتبه توحیدی بالاتری از رسول اکرم صلی الله علیه و آله قرار می دهد. چرا که ابلیس در توحید باری تعالی غیرت داشت و به غیر او سجده نکرد! او تاکید میکند که درست است که ظاهر این سخنان کفر است، اما باطن آن، همان توحید است! و توجیه میکند که ابن عربی تأویل نموده است.
دینانی در شرح احوالات خود می گوید که پیشتر صدرایی بوده، اما الان ابن عربی را بسیار قوی تر و بالاتر از صدرا می بیند.
فلاسفه و عرفا از دیرباز تا کنون، بر خلاف وجهه صلح کلی که به خود می گیرند، تند ترین برخوردها را با مخالفین و کسانی که اندیشه ای متفاوت با آنها دارند، نموده اند. از اسلاف صوفیان مانند شمس و مولوی[1] گرفته تا به آقای دینانی، منوال همین بوده است. همانطور که در این فایل نیز مشاهده می شود، آقای دینانی علاوه بر توهین به متکلمین، تمامی غیر معتقدین به وحدت شخصی را مشرک نامیده و بر عقیده آنها برچسب کفر می زند.
مطالبی که آقای دینانی گمان نموده که برهان است و برای توجیه عقیده ی سرتاسر تناقضِ وحدت شخصی وجود، به آنها متمسک شده است، پاسخ های محکم و مشخصی در علم کلام دارد. روایات اهل بیت علیهم السلام نیز مشحون است از رد صریح هر گونه سنخیت یا وحدت خالق و مخلوق و قدم عالم و ادعاهایی از این دست.
وجود حضرت حق تعالی، منزه از مکان است و در قالب مکان و زمان نیست که مخلوقات بخواهند در مقابل او قرار بگیرند یا جا را برای خداوند تنگ کنند. لذا این استدلال عملا تنها در فضای ماتریالیستی معنی خواهد داشت. لذاست که آقای دینانی عنوان می کند که کل عالم و همه موجودات، همان خداوند و عالم، قدیم است. آقای دینانی بدون در نظر گرفتن تنزه وجود خداوند از مکان، زمان، ترکب، و سایر خواص مادی می پرسد: در قبال وجود غیر متناهی، وجود دیگری فرض دارد؟
«جواب روشن است؛ قطعا فرض دارد و بلکه واقع است: خود آقای دینانی و آن مجری محترم بسیط، مصداق بارز موجود متناهی هستند که در مقابل موجود غیر محدود و غیر مقداری قرار دارند.
توحید؛ یعنی فقط یک موجود غیر متناهی و غیر محدود و مجرد از زمان و مکان و اجزاء داریم و لا غیر، نه اینکه ما یک موجود غیر متناهی داریم که عین تمامی متناهیات است و ماشاالله غیرتش که عین کفر است، موجب شده مجموعه بینهایت، متناهی باشد و …
اتفاقا لازمه غیرت ربوبی و الوهی آن است که از جهت ذات و وصف، بینونت محض با مخلوقات حادثات متناهیات داشته باشد نه اینکه…
او نه منعزل از ماسواست و نه متصل به آنها و نه عین آنها بل غیر آنهاست از باب غیریت ذاتی میان ذات متعالی از حد و عد، با ذوات منغمر و متوغل در حد و عد و زمان و مکان.
موجود یا معدود است یا غیر معدود و محال است، معدود عین غیر معدود یا بخش و یا شان او تلقی و توهم گردد.»[2]
📌 مطالعه بیشتر در این زمینه و مشاهده ویدئوی دکتر دینانی در سایت: دکتر دینانی و وحدت وجود
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
17.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلام ماندگار یار سیدالشهدا علیه السلام؛ جناب محمد بن بَشیر حَضرَمی
در زیارت ناحیه مقدسه از وى چنین یاد شده است: «السّلامُ عَلى بِشْرِ بْنِ عُمَر الْحَضْرَمى، شَکرَ اللَّهُ لَک قَوْلَک لِلْحُسَینِ علیه السلام وَقَدْ أذِنَ لَک فِى الانْصرافِ: اکلَتْنِى إذَنْ السِّباعُ حَیاً إنْ فارَقْتُک وَاسْأَلُ عَنْک الرّکبانَ وَاخْذُلُک مَعَ قِلَّةِ الَاعْوانِ، لایکونُ هذا أبَداً»؛ سلام بر بشر بن عمر حضرمى؛ خدا به تو پاداش خیر دهد به جهت اعلام وفاداریت نسبت به امام حسین علیه السلام، آنگاه که به تو اجازه انصراف داد و در پاسخ گفتى: درندگان زنده زنده مرا بخورند اگر از تو جدا شوم و در این بى کسى تنهایت گذارم و سپس سراغت را از کاروانیان بگیرم؛ نهنه هرگز چنین نخواهد شد!
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ تعریض حجة الاسلام حامد کاشانی به دعاوی گزاف محمدحسین لاله زاری (علامه طهرانی) در باد کردن خود و تشبیه خود به امیر المومنین علیه السلام و سیطره بر نفوس
محمدحسین طهرانی ادعا میکند که تمام صفات امیرالمؤمنین (علیه السلام) اعم از علم، قدرت، معرفت و کمال ایشان را داراست. محمدصادق طهرانی چنین نقل کرده است:
«عقول مردم خیلی کوچک است و با نزدیککردن سر انگشتان خود به هم کوچکی آن را نشان دادند؛ ولی عقل امام (علیه السلام) بر همه تسلط دارد و در هنگام گفتن این جمله هر دو دست خود را بالا برده و به حالت سیطره و تسلط آن اشاره کردند و فرمودند: تسلط من بر نفوس، مثل تسلط امیرالمؤمنین است و از خیر و شر نفوس مطلع و آگاهم… من در خودم صفات امیرالمؤمنین را میبینم.»[19] (نستجیر بالله من هذه الاباطیل)
📌 مطالعه مشروح مطلب در سایت: غلو های زننده و ادعای مقامات خیالی در جریان لاله زاری و پیروان محمدحسین طهرانی
@ebnearabi
فصلنامه کلام و ادیان موسسه آموزش عالی حوزوی خاتم النبیین صلی الله علیه واله در شماره 8، به موضوع معرفت شناسی صوفیه و مقوله کشف و شهود و همچنین برخی احادیث مشهور صوفیه پرداخته است با مقالاتی از: دکتر سید یحیی یثربی/ دکتر سید محسن هندی/ سید حسن روحبخش/ دکتر مهدی طاهریان/ علی عادل زاده/ سید جمال حسینی/ محمدعلی پاکدل/ غلامرضا حسین زاده/ سید محمد حسین حسینی بحر/ رضا داودی/ محمد تقی شیدایی/
در سایت زیر مقالات را دانلود و مطالعه بفرمایید:
https://www.mkak.ir/issue_25413_27725.html
انتقاد تند از مولوی عبدالحمید: نمی بینید شیعیان را در پاکستان می کشند؟ /سکوت شما چه نسبتی با آزادگی دارد؟
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
🔹با توجه به این که عبدالحمید معتقد است که در ایران به جامعه اهل سنت اجحاف شده، آیا بهتر نبود محکومیت کشتار شیعیان پاراچنار در خطبههای وی جای میگرفت تا جامعه مدنی ایران با وی بیشتر هم ذات پنداری کنند؟
🔹از مذهب اهالی پاراچنار بگذریم، ۴۴ انسان بیگناه توسط شبه نظامیان طرفدار گروه طالبانِ مورد وثوق و علاقه مولوی عبدالحمید، به شهادت رسیدند. اسلام درباره مقام انسانیت و کشتار انسان بیگناه چه حکمی دارد؟ سکوت یک روحانی مدعی، در برابر کشتار ۴۴ انسان بیگناه با کدام یک از تعالیم اسلامی مطابقت دارد؟ آیا این رفتار با آزادگی و آزادمردی ادعایی مولوی عبدالحمید سنخیت دارد؟ #پاکستان
✅ @Khabar_Fouri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ سخنان وهمآمیز سید احمد نجفی (آقاجون) درباره "منصور" (رئیس جنّیانی که در پی نصرت امام حسین علیه السّلام بودند) و حاج منصور ارضی
نمیدانیم ارتباط حاج منصور با این مسئله چیست؟! مگر منصور رئیس جنّیان، مأمورِ به گریه انداختن دیگران بوده است؟!
حاج منصور، رئیس ملائکه است؟!!!
📌 همچنین بخوانید: انحرافات اعتقادی سید احمد نجفی (آقا جون)
@ebnearabi
⭕️ مقاله اعتبارسنجی حدیث عنوان بصری
🖊 علی عادل زاده - سید جمال حسینی
📚 فصلنامه تخصصی کلام و ادیان، دوره 4، شماره 2، دی 1401، صفحه 57-80
▪️چکیده
حدیث عنوان بصری در سدههای اخیر شهرت یافته و در عرفان و اخلاق مورد توجّه قرار گرفته است. این حدیث نخستین بار در قرن ششم هجری قمری در مشکاة الأنوار علی بن حسن طبرسی و سپس در آثار شهید اول و شهید ثانی به صورت مرسل روایت شده است. عنوان بصری به کلّی ناشناس است و حتّی نامگذاری به «عنوان» در تاریخ عرب و اسلام، نادر است. در متن روایت عنوان بصری، عناصرِ تاریخی اندکی دیده میشود؛ با این وجود همین اطلاعات اندک نیز با دانستههای تاریخی مانند طبقه، محل زندگی و جایگاه امام صادق (ع) سازگار نیست. برخی فقراتِ حدیث، در منابع متقدّمتر به افراد دیگری نسبت داده شده است. وجود اصطلاحات متأخّر، استناد به روایتی نبوی که در بوم حدیثی مدینه شناختهشده نبوده است، وجود الفاظ، اصطلاحات، مضامین و قالبهای صوفیانه از دیگر مشکلاتی است که اصالتِ حدیث را تضعیف میکند. با نظر به مجموع شواهد سندی و متنی، اعتبار حدیث و صدور آن از امام صادق (ع) قابل دفاع نیست و به احتمال زیاد ریشه در فضایی صوفیانه دارد.
▪️ نتیجه گیری
مباحث مطرحشده در مقاله را میتوان این گونه جمعبندی کرد:
بر اساس منابع موجود تا پیش از مشکاة الانوارِ علی بن حسن طبرسی در قرن 6 ق ردّ پایی از حدیث عنوان بصری یافت نمیشود.
شیخ احمد فراهانی که در طریق شهید اول به حدیث عنوان بصری یاد شده، کاتب برخی آثار علامه حلی و خواجه نصیر الدین طوسی در قرن 8 ق بوده و نقش ویژهای در انتقال حدیث عنوان بصری ندارد.
حدیث مرسل است و سند تا عنوان بصری ذکر نشده است. «عنوان» در فرهنگ عربی و اسلامی نام رایجی نیست. راویای با این نام و مشخّصات در حلقه شاگردانِ مالک بن انس و امام صادق (ع) یافت نمیشود. بررسی گزینههای احتمالی تصحیف نیز نتیجهای در پی نداشت و به نظر میرسد این شخصیت و نام ساختگی باشد.
مقدمه روایت عنوان بصری با سکونت امام صادق (ع) در مدینه ساکن، تقدّم ایشان بر مالک بن انس و مذهبشان سازگار نیست.
کاربرد اصطلاح «الشریف» برای سادات، اصطلاحات صوفیانه و استناد به حدیث نبوی «ما ملأ آدمی …» نشانه تأخر متن حدیث نسبت به زمانِ حیاتِ امام صادق (ع) است.
اصطلاحات و مضامین حدیث، فضایی صوفیانه را ترسیم میکند.
برخی فقراتِ روایت در منابع متقدّمتر به افراد دیگری مانند مالک بن انس منتسب شده است.
به نظر میرسد ادبیاتِ گفتاری و شیوه رفتار امام صادق (ع) در این روایت، تفاوت محسوسی با گزارشهای شیعی متقدّم و معتبرتر دارد و در مجموع نشانهای از فرهنگ ولایی شیعی در آن دیده نمیشود.
در نهایت با توجه به همه بررسیها، قرینه درخور توجّهی به سودِ اعتبار و اصالتِ حدیث عنوان بصری در دست نیست و شواهد سندی و متنی، ساختگی بودن آن را ترجیح میدهد. با توجه به رواج انتسابِ احادیث عارفانه به امام صادق (ع) در میانِ صوفیه، این جعل ظاهراً در فضای تصوّف صورت بسته است.
📌 مطالعه متن کامل مقاله در سایت
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
🏴 برگزاری مسابقه ای به مناسبت ایام اربعین 🏴
🔺 مهلت ارسال پاسخ به سوالات: تا ساعت 24 اربعین حسینی (یکشنبه 4 شهریور)
🔺 جوایز: 5 جایزه 500/000 تومانی و 14 کتاب با موضوع نقد تصوف (این جوایز به قید قرعه به کسانی تعلق خواهد گرفت که پاسخ صحیح را ارائه کنند)
🔺 منبع: مقالات سایت ابن عربی به آدرس: www.ebnearabi.com
📌 سوالات:
1- رویکرد سران صوفیه مانند ابن عربی و مولوی درباره روز عاشورا و عزاداری برای امام حسین علیه السلام را شرح دهید.
2- کدام یک از سران صوفیه می گوید: «اگر بنا باشد برای کسی عزاداری کنیم، روز مرگ ابوبکر برای این کار سزاوارتر است»؟ عبارت کامل وی را نقل کنید.
3- چرا شعر «کجایید ای شهیدان خدایی» از مولوی نیست؟
4- شمس تبریزی درباره عزاداری سیدالشهدا علیه السلام چه می گوید؟
5- کدام یک از سران صوفیه می گوید: «یزید مومن بود، ترحم بر او مستحب و لعنش جایز نیست»؟ عبارت وی را نقل کنید.
6- پاسخ شبهه صوفیان درباره شادی در روز عاشورا چیست؟
برای یافتن پاسخ این سوالات، می توانید کلیدواژه های زیر را در گوگل سرچ نموده و وارد سایت ابن عربی شود:
(سران صوفیه و عزاداری امام حسین - سران تصوف و عاشورا - اشعار مولوی در مورد امام حسین - اشعار مولانا درباره امام حسین - کتاب عاشورا روز سرور یا حزن )
همچنین به لینک های زیر مراجعه کنید
https://ebnearabi.com/14592/
https://ebnearabi.com/14296/
📌 پاسخ های خود را به همراه نام و نام خانوادگی و شماره تماس به ادمین سایت:
@eb_admin
ارسال کنید.
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ گزارشاتی از صوفیان عصر صفوی/ نهی از تسبیح تربت سیدالشهداء (علیه السلام)/ جهل مشایخ صوفیه به اصول و فروع دین
احادیث بسیاری از ائمه اطهار علیهم السلام در استحباب استفاده از تسبیح تربت وارد شده است (حتی صرف در دست داشتن تسبیح تربت و بدون گفتن ذکر) تا جایی که شهید اول این احادیث را متواتر خوانده است. (رک به: شیخ طوسی، مصباح المتهجّد، ص۷۳۵؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۷۵-۷۶؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۵۸۳؛ شیخ مفید، المزار، ص۱۵۰-۱۵2؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ص۲۸۱؛ ابن مشهدی، المزار الکبیر، ص۳۶۶-۳۶۸؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۶، ص۴۵۵-۴۵۶؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۳۳۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۳۴۰؛ شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج۲، ص۲۶)
برای نمونه از امام صادق (علیه السلام) روایت شده: هر که با تسبیحی که از تربت امام حسین علیه السلام ساخته شده استغفار کند، خداوند متعال برای او ثواب هفتاد ذکر استغفار را می نویسد و اگر تسبیح را در دست نگاه دارد و هیچ ذکری نگوید از برای هر دانه «هفت مرتبه» ذکر برای او نوشته می شود. (شیخ طوسی، مصباح المتهجّد، ص۷۳۵)
“عبدالحی رضوی” از علمای نیمه نخست قرن دوازدهم، در فصل سيزدهم کتاب خود بنام “حديقة الشيعة” به طبقه بندى صوفيان و انتقاد از صوفیه عصر خویش پرداخته و در آن بین، گزارشات جالب توجهی از آنان ارائه می کند که در یکی از گزارشات، به منع سران و مشایخ صوفیه از تسبیح تربت اشاره گردیده است. وی مینویسد:
«صوفيان زمان ما همه اصول و فروع و محكمات و متشابهات را به مشايخ خود ارجاع مى دهند كه واقعا جاهلند، با اين كه ادعا مى كنند كه امور هستى و مرگ و زندگى دست آن هاست. اگر كسى مسأله اى از اصول دين از آنان بپرسد، چيزى نمى دانند، چه رسد به فروعات. از يكى از آن ها درباره شك ميان سه و چهار پرسيدند، گفته بود: فتوا آن است كه نماز را از ابتدا آغاز كنيد! آنان تسبيح از تربت كربلا و مشهد الرضا علیه السلام را كنار گذاشته، با دانه خرما و چوب، تسبيح درست مى كنند. وقتى در اين باره از يكى از ايشان پرسيدم، گفت: مشايخ گفته اند كه تسبيح از تربت سبب سودا مى شود.
جالب آن كه اصلا عربى نمى دانند و معناى اذكارى را كه در مجلس خود مى گويند، نمى فهمند. من بارها اذكار آنان را شنيده ام، كم و زيادى آن بر حسب جور شدن با غنا و آوازشان است. فرد موثقى مى گفت كه من در ماه رمضان، يكى از اين افراد را ديدم كه خرما مى خورد. گفتم: ماه رمضان است، چرا روزه مى خورى؟ پاسخ داد: نماز مقدم بر همه عبادات است و ما به همان بسنده مى كنيم. روى آوردن مردم به آنان هم، به خاطر كراماتى است كه از آنان سر مى زند. وقتى رياضت مى كشند و قلبشان صاف مى شود، با عقل فعال ارتباط برقرار كرده، كراماتى از آنان سر مى زند. اين براى هر نفسى كه خالى از مشغله هاى دنيوى شود و خيالات نفسانى را از خود دور كند و … ممكن است. در هند هم فرقه اى با نام جوكى هست كه اين قبيل كرامات از آنان سر مى زند، با آن كه كافرند.
در همين روزگار ما مردى عالم فاضل از شاگردان پدرم، شخصى را در خواب ديد كه مى گفت: من رسول خدا هستم، تو را در امور دنيا و دين به پيروى از فلان شيخ فرا مى خوانم. بعد از بيدار شدن، پيرو آن شخص شد، آن گونه كه اگر وى را در بازار مسلمانان مى ديد، خود را از سر خضوع، به خاك مى انداخت؛ با اين كه آن شيخ، فردى جاهل به اصول و فروع بوده، بويى از شرع نبرده بود. فيض كاشانى اين عالم مريد را خواست و او را موعظه فراوان كرده گفت: تو از علما هستى و اين زشت است كه در امور دين خود از اين شيخ جاهل پيروى كنى. در جواب گفت: من در خواب رسول خدا صلى الله عليه و آله را ديدم و مأمور به امر او هستم؛ در حالى كه در روايت هست كه شيطان نمى تواند در صورت پيامبر و ولى درآيد. فيض به او گفت: آيا تو صورت پيامبر صلى الله عليه و آله را مى شناسى تا بدانى آن را كه در خواب ديده اى همان پيامبر صلى الله عليه و آله بوده است يا نه؟»
📚 منابع: عبد الحى رضوى، حديقة الشيعه، نسخه خطى كتابخانه مجلس، شماره 25778، ص 205-207؛ رسول جعفریان، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، 1389، ج3، صص 1088-1089
📌 مطالعه و مشاهده تصاویر نسخه خطی در سایت: گزارشاتی از صوفیان عصر صفوی و نهی از تسبیح تربت
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi