پژوهشی درباره ابن عربی
🏴 برگزاری مسابقه ای به مناسبت ایام اربعین 🏴 🔺 مهلت ارسال پاسخ به سوالات: تا ساعت 24 اربعین حسینی (
⭕️ اعلام نتایج مسابقه
ضمن تبریک این ایام و آرزوی سعادت و شادکامی برای همه اعضای محترم، اسامی برندگان قرعه کشی مسابقه به شرح ذیل است:
🔺هدیه نقدی:
آقای ع ابراهيم زاده
آقای ع نظری کاکوندی
آقای ج صادقی
خانم ر اقارب پرست
آقای ع نظری
🔺 کتاب:
خانم ف قربانپور
آقای س سجادی ارجمند
خانم ف ناظری
آقای م تشرفی
خانم م طباطبایی نسب
خانم یا آقای ع سیدی موسوی
آقای ع واحدی
آقای ع آشوری
آقای د رهبر
خانم م تکلو بختیاری
آقای ب محجوب خراسانی
خانم م تهرانی
خانم ط صالح زاده
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ نوشیدن خونابه های زخم بدن محمدحسین طهرانی توسط یکی از مریدان!
محمد حسن وکیلی درباره نوشیدن خون جنازه علامه تهرانی توسط یکی از مریدانش ماجرا را این گونه تعریف می نماید:
«در میان ارادتمندان مرحوم علامه جوانی بود حدوداً بیست ساله، بسیار پرشور و از محبان با حرارت اهل بیت علیهمالسلام. ولی در کارها گاهی تعادل را رعایت نمیکرد. در حرم مطهر حضرت امام رضا علیهالسلام در هنگام دفن از زخم بدن مرحوم حضرت علامه مقداری خون بیرون زده بود و تشتی آوردند و شستند. این فرد رفت جلو و مقدار كمی از خونابهها را نوشيد. این مقدار آن چیزی است که بنده از مراسم تشییع جنازه در یادم هست. کار ایشان مسلماً مخالف شرع بود... ولی غرضش خیر بود»
این جریان، ید طولایی در سانسور و تحریف وقایع دارد و دقیقا مشخص نیست که آیا تنها یک نفر آنجا چنین اقدامی کرده اند یا این مساله، یک مبنا و رویه در میان مریدان بوده است. به هر ترتیب، سوال مهم این است که این مرید، تحت چه تعالیمی از تعادل خارج شده و چگونه شستشوی مغزی داده شده تا با کمال میل، چنین عمل خلاف شرع، قبیح و چندش آوری را انجام دهد؟
قاعدتا این مرید تحت تاثیر ملغمه ای از آموزه های انحرافی صوفیان، من جمله تقدیس اقطاب و استخفاف و تحقیر احکام الهی، قرار گرفته بود.
وی حتما “ماجرای لیوان خون” مراد خود یعنی محمد حسین تهرانی را خوانده بود. و قبلاً مجوز خون آشامیدن را، از خودِ استاد گرفته بود.
قبح سرپیچی از احکام مسلم الهی، پیش تر برای او از این رفته بود و خوانده بود که استادش به منظور تبعیت محض از پیر و مرادش(هاشم حداد)، حاضر بوده لیوان خون را سر بکشد.
و غلوهای زننده پیرامون جایگاه پیر و مراد در تصوف را به کرات از اساتید خویش شنیده بود. (از قرار دادن اراده خداوند در ذیل اراده حداد گرفته تا تحقیر معجزات انبیاء در برابر کرامات او)
برای مطالعه بیشتر در این زمینه بخوانید: غلو های زننده و ادعای مقامات خیالی در جریان لاله زاری و پیروان محمدحسین طهرانی
لذا با این باورها و آموزه های باطل، وقوع اتفاقات اینچنینی به هیچ عنوان دور از انتظار نیست!
محسن طهرانی در ادامه داستان لیوان خون میگوید:
«پدر در حضور ما و اخوی آقا محمد صادق گفتند و لیوان را بالا بردند. آیا سر ما را شیره مالیدند؟ خیر، و الله و بالله قسم این کار را میکردند. چرا؟
چون نجاست دم تشریعی و اعتباری است که از وحی آمده و اگر کسی متصل به وحی است او اعلم به تشریع است. آیا کلام ولی که مقام وحی رسیده ارزش اضطرار را ندارد؟ این دو دو تا چهارتاست.» (اسرار ملکوت، ج ۲، ص ۴۳)
محمد محسن طهرانی در تبیین حجیت اقوال و افعال قطب، ماجرای یکی از سخنرانیهای خود در مجلس پدرش را چنین شرح میدهد:
«بنده در کمال جرأت و صراحت و بی پروایی به ادامه سخن پرداختم و نتیجه کلام به این نکته ختم گردید که: فعل و گفتار ولی خدا برای انسان حجت است، و در صورت امر و دستور ولی خدا بر انجام یک فعل، اتیان آن عمل واجب، و در صورت نهی و تحذیر ولیّ خدا از انجام یک عمل، اتیان آن فعل و کار، حرام و مبغوض حضرت احدیت خواهد بود؛ گرچه انسان نسبت به {درستی} کار خویش {در برابر قطب} قطع و یقین داشته باشد، و نباید با وجود قطع به خلاف دستور ولی خدا لحظهای در انجام و یا ترک فعل درنگ ورزد، و هیچ تصور خلافی نباید به ذهن و نفس او خطور نماید، و اگر نمود با استعاذه و استغفار آن را برطرف نماید … این سخن و کلام از حقیر آن چنان قاطع و کوبنده بود که همگی افراد و شنوندگان را در بهت و حیرت و تعجب ژرف قرار داد. و مرحوم والد سر را به زیر انداخته بودند و به عرائض حقیر توجه میکردند. پس از اتمام منبر و آمدن به منزل، مرحوم والد در حالی که هنوز لباس خود را تغییر نداده بودند، در ایوان منزل ایستادند؛ و فرمودند:
آقا سیّد محمّد محسن، درویش!نفست گرم» (اسرار ملکوت، ج ۳، ص ۲۲۶)
📌 مشاهده تصاویر و مشروح مطلب در سایت:
https://ebnearabi.com/146643/خونابه-بدن-طهرانی.html
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://instagram.com/sufi_study/
https://eitaa.com/ebnearabi
📚 دانلود فایل pdf کتاب کشف الحقیقه فی اعتبار الحدیقه در اثبات صحت انتساب حدیقه الشیعه به مقدس اردبیلی
🔺نویسنده کتاب کشف الحقیقه فی اعتبار الحدیقه در بخش اول، اشکالاتی را که در مورد انتساب کتاب حدیقه الشیعه به مقدس اردبیلی وارد شده، مطرح می نماید.
🔺در فصل دوم کتاب، ادله اعتبار کتاب حدیقه الشیعه را طرح می کند.
🔺در فصل سوم، اسامی محققین و علمایی که انتساب کتاب به مقدس اردبیلی ره را صحیح می دانند، بیان می کند.
🔺وی در فصل چهارم، اشکالات مطرح شده در مورد کتاب را تفصیلا پاسخ می دهد و انتساب کتاب به مقدس اردبیلی (ره) را ثابت می کند.
🔺در بخش دوم قسمتی از مذمت صوفیه را از کتاب حدیقه الشیعه می آورد.
—در فصل اول از بخش دوم کتاب، مذاهب صوفیه اعم از حلولیه، اتحادیه و منشا اعتقاد به حلول و اتحاد و سر منشاء وحدت وجود را مطرح می نماید.
—در فصل دوم از بخش دوم؛ ذکر بعضی از فروع و بیان اندکی از عقائد صوفیه را از کتاب حدیقه الشیعه نقل می کند.
📌 دانلود با حجم 1.6 مگابایت در سایت:
http://www.ebnearabi.com/12594/اثبات-انتساب-حدیقه-الشیعه-مقدس-اردبیل.html
پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
@ebnearabi
https://t.me/ebnearabi
🔹 دستورالعملی برای جلب نظر خاصِ خداوند متعال
✅ از حضرت امام صادق عليه السّلام روايت است که فرمودند:
چون خداى عز و جل به اين آيات ( كه در آخر حديث بيايد ) فرمان داد كه به زمين فرود آيند، آنها به عرش در آويختند و گفتند: پروردگارا به كجا ما را فرو ميفرستى؟ به سوى خطاكاران و گنهكاران؟ پس خداى عز و جل به آنها فرمود: نازل شوید كه به عزت و جلالم سوگند كه هيچ كس از آل محمد (عليهم السلام) و شيعيان آنها شما را در هر روز بعد از نماز واجبش نخوانَد جز اينكه به نظر مخصوصى در هر روز هفتاد بار به او نظر كنم، و در هر نظر هفتاد حاجت او را بر آورم، و او را با آنچه گناه دارد بپذيرم. و آنها عبارت است از ام الكتاب ( سورۀ مباركۀ حمد) و آيه ١٨ سورۀ آل عمران، و آية الكرسى، و آيۀ ٢۶ سورۀ آل عمران.
📚 الکافی، ط_الاسلامیه، ج ٢، ص ٦٢٠
🔺 آيه ١٨ سورۀ آل عمران: شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
🔺 آيۀ ٢۶ سورۀ آل عمران: قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ ۖ بِيَدِكَ الْخَيْرُ ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ رونمایی دکتر دینانی از آیات جدید قرآن
آیا کسی تابحال چنین آیه ای را در قرآن کریم شنیده است که دینانی با این شور و حرارت به تفسیر و تبیین آن میپردازد؟
وقتی نمی فهمند که این عبارت به هیچ عنوان آیه ی قرآن نیست و آن را با آب و تاب تفسیر هم میکنند، حساب سایر مباحث شان هم روشن میشود
@ebnearabi
⭕️ واکنش آیت الله سید محمود حسینی شاهرودی به درخواست اجازهنامه محمدحسین طهرانی
علمای برجسته شیعه از دیرباز با مشرب عرفانی و آیین صوفیانه سر سازگاری نداشته و آن را تأیید نمی کردند. بسیاری از ایشان در ردّ تصوف و عرفان صوفیانه، آثاری بر جای گذاشته و برخی دیگر با اعمال و رفتار خود، نسبت به انحرافات صوفیان واکنشهای روشنگرانه نشان دادهاند.
آیتالله سید محمود شاهرودی که از شاگردان برجسته میرزای نائینی و آقاضیاء عراقی به شمار میرفت، پس از سید ابوالحسن اصفهانی به مرجعیت رسید. میرزای نائینی او را با عنوان «ذوالشهادتین» مورد خطاب قرار میداد و همواره نظر او را در ارائه گواهی اجازه اجتهاد به شاگردان خود جویا میشد. او بهعنوان مؤسس نخستین بعثه در مکه و مدینه و احیاگر سنت پیادهروی به سوی کربلا شناخته میشود. مدفن او در نجف، در بالاسر حرم مطهر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) قرار دارد.
محمدمحسن طهرانی در خاطرات خود، حکایت جالبی از واکنش آیتالله شاهرودی، به درخواست اجازهنامه پدرش محمدحسین طهرانی، معروف به علامه طهرانی، نقل کرده است که در ادامه متن آن آورده میشود:
«مى گفتند: رفتم پيش آقاى شاهرودى و گفتم كه ما ديگر عازم ايران هستيم و اگر شما لطف كنيد چند خطى تبركاً از شما داشته باشيم، ايشان سرى تكان دادند و گفتند بسيار خوب، شما فردا عصر بياييد و من اجازه را مى نويسم، گفتند فردا عصر من پيش ايشان رفتم و نامه اى روى ميز تحرير بود، گفتند بخوان.
مرحوم آقا گفتند من فى المجلس نامه را باز كردم و خواندم... بعد ايشان گفتند: به آقاى شاهرودى گفتم آقا اين است؟! نتيجه اين چند سالى كه در خدمت شما بوديم اين است؟!
ديگر چه نوشته بودند ايشان به من نگفتند- ايشان، قوى ترين شاگرد آقاى شاهرودى بودند اين را همه مى دانستند. در اشكالات درس بر آقاى شاهرودى ايشان هميشه غالب بودند و در اشكال كردن بر ايشان غلبه مى كرد.
گفتند ايشان رو كردند به من و گفتند آقاى سيد محمد حسين من از امام زمان عليه السلام خجالت مى كشم كه بيش از اين مقدار راجع به شما بنويسم، مى گفتند من اين نامه را تا كردم و داخل پاكت گذاشتم و گفتم در اختيار شما باشد كه اين مقدار هم خجالت نكشيد...
اشكال و گناه پدر ما چه بود؟ اشكال اين بود كه در سلك ساير افراد نبود، فقط ايرادش در همين بود، و مرامش همان مرامى بود كه به دنبال ارتباط با حاج شيخ عباس قوچانى و... بود.
چون ايشان إبايى از ابراز عقيده در نجف نداشتند كه كتمان كند مثل آنهائى كه عمامه سرشان است و عبايشان را روى سرشان مى كشند و يواشكى مى رفتند. ايشان صاف گردنش را خيلى بلند نگه مى داشت و يك خرده هم اينطرفتر كه هر جا مى رود و از هر جا كه مى آيد همه ببينند كه با چه كسى هست و با چه كسى حرف مى زند. از اين نقطه نظر خيلى مشخص بود.» [1]
فرزند طهرانی به نقل از پدرش صراحتا اعلام می کند که حضرت آیت الله شاهرودی به دلیل مسلک صوفیانه پدرش، اجازه نامه درخوری برای او مرقوم نفرمودند.
از طرفی دیگر، می دانیم که علم گریزی و مقابله با عقل و علم، از تفکرات زیربنایی در تصوف است. تا جایی که در برخی منابع صوفیانه، علم را حجاب اکبر نامیده اند. سیره سران صوفیه نیز غالبا چنین بوده است.
برای نمونه ابوسعید ابوالخیر چنین می گوید: «رأس هذا الامر کبس المحابر وخرق الدفاتر ونسیان العلوم»، یعنى اوّل مرحله تصوّف این است که درِ دوات ها را مُهر کنى و دفترها را پاره کنى و دانش ها را فراموش.[2]
و نیز می گوید: ما جمله کتاب ها را در خاک کردیم و بر سر آن دکّان ساختیم[3]
(آرى دکّان این آقایان با سرمایه جهل مردم است) و لذا مى بینیم که بسیارى از رهبران صوفیّه حتّى با خواندن و نوشتن مبارزه مى کرده اند. عطّار می گوید: جنید معتقد بوده که خواندن و نوشتن سبب پراکندگى حواس صوفى است.[4]
به گفته عطّار، بُشر حافى هفت صندوق کتاب حدیث داشت و همه را زیر خاک دفن کرد.[5]
شبلى هفتاد صندوق کتاب را که خود نوشته بود در دریا غرق کرد.[6] ابوسعید کندى گاه پنهانى به حوزه درسى وارد مى شد، روزى در خانقاه دواتش از جیبش افتاد «یکى از صوفیان به او گفت عورتت را بپوشان»[8]
لذا بعید است که محمدحسین طهرانی، از علمیت آنچنان بالایی برخوردار بوده باشد و این ادعا که او از شاگردان ممتاز و بلکه قوی ترین شاگرد! آیت الله شاهرودی بوده نیز صرفا از طهرانی و فرزندش نقل شده است. و چه بسا حضرت آیت الله شاهرودی علاوه بر مخالفت با مسلک عرفانی و صوفیانه طهرانی، از لحاظ علمی نیز وزن و ارزشی برای او قائل نبوده اند.
📌 مشاهده مشروح مطلب و استنادات مربوطه در سایت:
https://ebnearabi.com/146688/آیت-الله-سید-محمود-حسینی-شاهرودی.html
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ رابطه لذت جنسی و لذت عرفانی در سلوک صوفیه
🔺 برخی از عناوین این نوشتار:
▪️ ابن عربی و شهود اعظم حضرت حق در جماع
▪️ ابن عربی و ادعای جماع و رابطه جنسی با ستارگان و حروف الفبا
▪️ ابن عربی: لذت از سجده باید مانند لذت نکاح با ستارگان و لذتی باشد که از زنان پستان برآمده، برده می شود!
▪️ ابن عربی و عشق ورزیدن به زنان پری چهره
▪️ شمس تبریزی و ابراز حالات پست و شهوت آلود نسبت به خداوند متعال
▪️ ظهور خداوند برای بایزید به صورت امردی زیبارو
▪️ نزدیکی با حوریان بهشتی در حین رقص و سماع!
▪️ شیخ حریری و غرق شدن در آلودگی های جنسی و تجلیل شمس تبریزی از وی!
▪️ حلاج و تجاوز به دختر سمری
▪️ تجاوز مشایخ فرقه نوربخشیه خانقاه تهران به زنان
▪️ گزارشی از انحرافات جنسی و شاهدبازی یکی از اقطاب صوفیه در ترکیه (اوغور کورونماز)
▪️ تجاوز قطب نوربخشیه (جواد نوربخش) به دختری هجده ساله + ویدئوی دادگاه
▪️ شاهد بازی، حکایات عجیب عشق مجازی و جمال پرستی در عرفان و تصوف
📌 مشاهده مشروح مطلب و مستندات مربوطه در سایت:
https://ebnearabi.com/146548/لذت-جنسی-لذت-عرفانی.html
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
🍁مدرسه پاییزه «ولایت در تصوف و تشیع»
💠پژوهشگاه علوم و معارف اسلامی خاتم النبیین صلی الله علیه وآله با همکاری پژوهشکده معارف اهل بیت علیهمالسلام و قطب تعمیق ایمان و باورهای دینی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار مینماید برگزار می کند:
🎙 سخنرانی افتتاحیه:
آیت الله سید جعفر سیدان
با حضور اساتید ارجمند:
استاد محمد تقی سبحانی
استاد سید محمد بنی هاشمی
استاد محمد جواد رودگر
استاد محمد هادی قندهاری
استاد امداد توران
استاد امین جوان آراسته
مهلت ثبتنام: تا 27آبان ماه
همراه با اعطای گواهی شرکت در دوره؛
نحوه برگزاری: تمام کلاسها به صورت حضوری است.
📆 پنجشنبه و جمعه 1 و 2 آذر ۱۴۰۳، ساعت 8 الی 14
🌐لینک ثبت نام:
https://survey.porsline.ir/s/Diuj3jd0
اطلاع بیشتر از طریق:
@Sheydaie
⭕️ چرا شرف الشمس طلسم است و حرز یا دعا نیست؟
📌 مشاهده مشروح مطلب و استنادات مربوطه در سایت:
https://ebnearabi.com/146798/شرف-شمس.html
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
⭕️ شمهای از الوهیت آقای حداد
علامه طهرانی در نامه سلوکی خود به رفیق سلوکی خود ( اقای بیاتی) درباره الوهیت استاد خود( تعبیر خود از ضیق لسان است) اینگونه میفرمایند:
" السلام علیکم...پس از اهداء تحیات وافره و ادعیه خالصه به صحت و موفقیت در شب سهشنبه وارد کربلای معلی و مشرف به حضور حضرت عزیز انسان العین و عین الانسان حضرت آقای حاج سید هاشم حداد روحی فداه شدم...جای دستبوسی و پابوسی اصالتا یا نیابتا نبود ، لانه کل شئ و مع کل شئ و قائم بکل شئ وسع کرسیه السموات و الارض، زیتونة لا شرقية و لا غربية فلله المثل الاعلى... فرمودند...ایشان( بیاتی) در ردیف رفقای درجه اولی هستند که ما با هم شب و روز هستیم، او همیشه با من است..." ( اسرار ملکوت ج ۲ صص ۱۲۲- ۱۲۳)
میدانید چرا پایش را نبوسید؟ چون او کل شئ است و هرجا رو ببوسی پای او را بوسیدهای 😭
آری آن عارف سفر کرده که خودش، خودش را غسل و کفن فرمود نیز معتقد بود " لا تاخذه سنة و لا نوم" خدا خودش را رحمت کناد😐
بازم اگه نفهمیدی رد نکن! 😐
✍ دکتر سید محسن هندی
@ebnearabi
⭕️ نقد و بررسی نظریه تشکیک وجود / استاد سید محمود هاشمی نسب
استاد مصباح یزدی در بیان نظریه تشکیک می گوید:
«نظریه تشکیک در وجود را ملاصدرا به حکماء ایران باستان نسبت داده است و خود وی نیز آن را پذیرفته و در صدد تبیین و اثبات آن بر آمده و به عنوان وحدت در عین کثرت معروف شده است.
حاصلش این است که حقائق عینی وجود هم وحدت و اشتراکی با یکدیگر دارند و هم اختلاف و تمایزی ولی ما به الاشتراك و ما به الامتیاز آنها به گونه ای نیست که موجب ترکیب در ذات وجود عینی شود و یا آن را قابل تحلیل به معنای جنسی و فصلی نماید بلکه بازگشت ما به الامتیاز آنها به ضعف و شدت است چنانکه اختلاف نور شدید با نور ضعیف به ضعف و شدت آنهاست ولی نه بدین معنا که شدت در نور شدید چیزی جز نور و یا ضعف در نور ضعیف چیزی غیر از نور باشد بلکه نور شدید چیزی غیر از نور نیست و نور ضعیف هم چیزی غیر از نور نیست و در عین حال از نظر مرتبه شدت و ضعف با یکدیگر اختلاف دارند اما اختلافی که به بساطت حقیقت نور که مشترک بین آنها است آسیبی نمی رساند.
و به دیگر سخن وجودات عینی دارای اختلاف تشکیکی هستند و ما به الامتیاز آنها به ما به الاشتراکشان باز میگردد.
البته تشبیه مراتب وجود به مراتب نور فقط برای تقریب به ذهن است و گر نه نور مادی حقیقت بسیطی نیست آن چنان که غالب فلاسفه پیشین آنرا عرض بسیطی می پنداشته اند و از سوی دیگر وجود دارای تشکیک خاصی است به خلافی تشکیک در مراتب نور که تشکیک عامی است.
اما این قول را به دو گونه میتوان تفسیر کرد یکی آنکه اختلاف هر وجودی با وجود دیگر در مرتبه وجود فرض شود به طوری که افراد یک ماهیت یا چند ماهیت هم عرض نیز دارای چنین اختلافی دانسته شوند.
دیگری آنکه اختلاف مراتب فقط میان علل و معلولات حقیقی در نظر گرفته شود و چون همه موجودات معلولی بی واسطه یا با واسطه خدای متعال هستند نتیجه گرفته شود که عالم هستی از یک وجود مستقل مطلق و وجودهای رابط و تا مستقل بی شماری تشکیل یافته است که هر علتی نسبت به معلول خودش استقلال نسبی خواهد داشت و از این جهت کاملتر و دارای مرتبه عالیتری از وجود خواهد بود هر چند معلول های هم عرض که رابطه علیت و معلولیتی با یکدیگر ندارند چنین اختلاف تشکیکی را نداشته باشند و از یک نظر متباین به تمام الذات به حساب آیند ولی تفسیر اول خیلی بعید بلکه غیر قابل قبول است هر چند ظاهر بعضی از سخنان صدر المتألهین و اتباعش بر آن دلالت دارد.» [1] ...
📌 مشاهده ادامه مطلب و استنادات مربوطه در سایت:
https://ebnearabi.com/146584/نقد-تشکیک-وجود.html
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi