#آش_آخر!
هر روز صبح موقع تقسیم آش میگفتم: «برادرها، بیاید آخرین آشتون رو ببرید.» میگفتند: «تو هر روز داری همین رو میگی و ما هنوز اینجاییم.» میگفتم: «آقا آخرین آشتونه دیگه، تا فردا از آش خبری نیست.»
آخر یک روز بچه ها گفتند: «دیگه این رو نگو. خسته شدیم از بس گفتی.» همان موقع بلندگوی اردوگاه اعلام کرد که قرار است بیست و ششم مرداد تعویض اسرا شروع شود. با گریه گفتم: «آخرین آشتون رو بخورید که داریم تعویض میشیم.»
📚 کتاب "اسارت" جلد ۱۵ از مجموعه کتب "روزگاران"
#یـــازیـــنــب_کـــبری
❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀
@ebrahiimhadi74