eitaa logo
سلام برابراهیم هادے🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
3.1هزار ویدیو
44 فایل
🌹 ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند🌹 تاریخ فعالیت کانال : 97/2/27
مشاهده در ایتا
دانلود
#کلام‌شهید📝 در راه #خداوند💚 باید زجر بکشید✊ مشقت بکشید✌ مگراز #فاطمه‌زهرا(س)🌸بالاترهستیم برای تعالی اسلام🕊 باید #سیلی خورد و #خون‌دل💔خورد #شهیدمحمودرضا_عندالله🌷 #صبحتون #شهدایی @ebrahiimhadi74
باشیم ! صدایمان دیوار صوتی قلبی را نشکند عیب آدمها را داد نزنیم چرا که نخست خودمان را ترور میکنیم و بعد آبروی آنها را ... صدای ترک دل ها را زودتر از فریاد زبانها می شنود ❄ به ما بپیوندید↶ 🌺@ebrahiimhadi74
توصیه می‌کنم... اینکه از بترسید و در اعمال خود را حفظ کنید و یاد را فراموش نکنید... و آگاه باشید که ناظر بر اعمال شماست... و توصیه می‌کنم شما را به پیروی از و کوتاهی نکردن اجرای فرامین آن بزرگوار... سعی کنید که اعتقادات خود را در اصول و فروع قوی سازید تا در سختی ها نلغزید... @ebrahiimhadi74
🏴 🌷 ❤️🌷 (ص): بہ اين دليل ناميده شده اسٺ ڪه عزّوجلّ او و را از دوزخ به داشتہ اسٺ (📚بحارالأنوار ج۴۳ ص۱۲) @ebrahiimhadi74
⚘﷽⚘ هرگاهـ کـہ قضـا شـد و نخواندے درایـن فکـر نبـاش کہ نمـاز خـواندن نیـافتے. بـلکـہ! فکـرکن چہ را مرتکب شـدے کـہ نخـواست در مقـابـلـش بـایستـی! 💥نماز راسبک نشماریم💥 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @ebrahiimhadi74 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🍃یک هفته قبل از از سوریه به خانه آمد. پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم صدای ناله گریه می آید. رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم، دیدم جهاد سر مشغول دعا و گریه است و دارد با صحبت میکند. دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام. . 🍃صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدر بی قراری میکردی؟چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من بخاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم. گفت: چیزی نیست مادر داشتم نماز میخواندم . دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این‌ پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم! مرا بوسید و بغل کرد و رفت... . 🍃یکشنبه شب فهمیدم آن شب به و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر برای چه بوده است !. راوی: 🌺به مناسبت سالروز شهادت @ebrahiimhadi74
✍ گاهی وقت ها به سرم میزند قید همه چیز را بزنم ... گاهی دلم میخواهد باشم که هزاران نفر جذبش می شوند ... موهایم را کوتاه کنم ... کتونی های مارک دارم را بپوشم ... با مانتو های پانچ ام ، رژ لب قرمزم را بزنم ... تیپ مشکی بزنم ... شال گران قیمت ام را پشت گوشهایم دهم ... در راه بروم و تحسین همه را به خودم جلب کنم ... تیپ های هر روزه بزنم ... هر جور دلم میخواهد باشم ... بی قید و بند شوم ... این قدر از طرف امتحان نشوم ... این قدر جلوی پایم سنگ نیفتد ... گاهی دلم میخواهد بجای تمام طعنه ها تحسین بشنوم ... گاهی دلم میخواهد خیلی کارها کنم .... کمی که خالی میشوم ... دوباره می نشینم و فکر میکنم ... فکر میکنم به اینکه انتهای تمام این خواسته هایم چیست ؟؟؟ بی حد باشم ، خب چه می شود ؟؟؟ 📌جز اینکه فقط نگاه های هرز برای خودم میخرم ؟؟؟ 📌جز اینکه اونطوری کالایی ارزان مرا می بینند؟؟؟ 📌جز اینکه گرفتار میشوم ؟؟؟ از من سوء استفاده میشود و بی غرامت لذت می برند و در نهایت من میمانم و داغ یک نافرجام ؟؟؟ این بار خوشحال می شوم از اینکه هیچ کدام از این ها نیستم ... باز هم همه ی آن لباس های گران قیمت و مد روز ... را کنار می گذارم و زیبایم را سر میکنم باز هم رو میگیرم ...😍 دوباره لاک هایم را می آورم و لاک میزنم لاک های رنگی رنگی برای خودم😍💅🏻 در خانه ی خودم ... فکر میکنم چه خوب است که من هم رزمنده ام ...💪🏻 هرثانیه می جنگم برای عقایدم و چه راه سختی ....💪🏻 راهی پر از سنگ و صخره ... اما شیرین ❤️💙 پر از امتحان های سخت .... باز هم فکر میکنم به عشق هایم ... به شهدایم ... به امام زمانم ... می بینم چقدر خوشبختم که آنها هستم😍 دختر است دیگر ... گاهی کم می آورد میان جنگ هایش ... بجنگ ای دختر ... کم نیاور ... امروز تو رزمنده 💪🏻❣ تقدیم به تمام 😍 پ.ن : شاید تناقضات زیادی در این متن وجود دارد اما خب این متن احساسات یک دختر است ... ╲\╭┓ ╭❤️🇮🇷💚 @ebrahiimhadi74 ┗╯\╲
خاطرات مادر شهید 🌷 زمانی که  به دنیا آمد،بعد از چند روز مشکل پیدا کرد .بیمارستان بستری شد. بیمارستان رفتم .  در بخش نوزادان پشت در اتاق نشسته بود ،ازش پرسیدم: مصطفی  بهتره؟  گفت:  الحمدلله خیلی بهتر شده، ولی من نگران بودم . مصطفی متوجه نگرانی من شد. گفت : مامان اینقدر که نگران   هستی ؟ کمی هم برای  شدنش دعا کن .✅ بهش گفتم: نگران نباش ، قبل از اینکه شما به دنیا بیایی از  خواستم که اگر قرار است نسلی از من بوجود آید ، که در غیر راهت باشد اصلا بوجود نیاید . این  همیشگی ام بوده . بعد از چند دقیقه گفت:  چه دعای اساس‌ی کردی ، این دعای ریشه ای است ،خیلی . ❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣ 🕊🥀 @ebrahiimhadi74
💚معشوق حقیقی همه ی انسان ها است و همه ی انسان ها بدون استثناء عاشق خداوند هستند. ممکن است کسی بگوید: من اصلاً با خدا و دین و مذهب خیلی بد هستم، ولی اگر شما توجه کنید، تمام کسانی که ابراز تنفر از خدا می کنند، به این علت نیست که خداوند ذاتاً برایشان منفور است؛ بلکه به این دلیل است که خدایی که آن ها شناخته اند، خدای دوست داشتنی نیست. 👌چون خدای هر کس مال خودش است. برای همین هم ما در ارتباطی که با خداوند برقرار می کنیم، اول به خود خدا اعتراف می کنیم و می گوییم: خدایا ما تو را آن طوری که باید بشناسیم، نشناختیم. ✅ بنابراین، اگر کسی بگوید: از خدا بدم می آید، او از خدایی بدش می آید که ساخته و پرداخته ی ذهن خودش است و با میزان شناختی که از خدا پیدا کرده است این حرف را می زند. ولی خدای حقیقی، محبوب و دوست داشتنی است🍃 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74
🌸هوالناظر بدان نگاه به سوی تو سریعتر است از نگاه تو به ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃🌱↷ 『@ebrahiimhadi74
🧚‍♂چه کسی جان حضزت عزرائیل را میگیرد؟ طبق روایت معتبری که از امام سجاد (علیه السلام) نقل شده است به هنگام فرارسیدن روز به دستور می‌دهد که در صور بدمد، ‌ ‌🍃وقتی اسرافیل دستور الهی را اجرا نموده و در صور می‌دمد... ناگهان صدای از آن به سوی زمین برمی خیزد، ‌ ‌آن صدا به اندازه‌ای ترسناک است که تمام موجوداتی که روی زمین هستند از و گرفته تا خبیث، همه و همه در اثر آن غش کرده و میمیرند. ‌‌سپس عالم را سکوتی هولناک فرا میگیرد.. ‌در ادامه همین روایت امام چهارم می‌فرماید: سپس خداوند به عزرائیل می‌فرماید: ای عزرائیل چه کسانی باقی مانده‌اند؟ می‌گوید: «أنت الحی الذی لا یموت» شما که هیچ گاه نمی‌میری و و میکائیل و اسرافیل و من. ‌خداوند به عزرائیل دستور می‌دهد که روح آن سه فرشته‌ی مقرّب درگاهش را قبض کند. ‌سپس خداوند به او می‌گوید: چه کسی زنده مانده است؟ ‌عزرائیل جواب می‌دهد: بنده‌ی ضعیف و مسکین تو عزرائیل... ‌در این هنگام از طرف خدا خطاب می‌رسد: بمیر ای . ‌عزرائیل صیحه ای می‌زند که اگر این صیحه را مردم پیش از مرگ خود می‌شنیدند در اثر آن می‌مردند. ‌وقتی تلخی مرگ در کامش پدیدار می‌شود، می‌گوید: اگر می‌دانستم جان کندن این مقدار سخت و تلخ است، همانا در این باره با مؤمنین مدارا می‌کردم. ‌در این هنگام خداوند خطاب می‌کند: ‌ ای دنیا کجایند پادشاهان و فرزندانشان؟ ‌کجایند ستمگران و فرزندانشان؟ ‌ کجایند ثروت اندوزانی که حقوق واجب خود را ادا نکردند؟ ‌امروز پادشاهی عالم از آن کیست؟ هیچ کس پاسخ نمی‌گوید. ‌‌آنگاه خداوند خود می‌فرماید: (لله الواحد القهار) پادشاهی ‌📙ارشاد القلوب إلی الصواب، نوشته دیلمی، ج1، ص54 🍃🌱↷ 『@ebrahiimhadi74