eitaa logo
سلام برابراهیم هادے🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
40 فایل
🌹 ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند🌹 تاریخ فعالیت کانال : 97/2/27
مشاهده در ایتا
دانلود
گذشتے از روزهـاے خوش ِ #نـوجـوانے_ات ! دعــا ڪن برایــم ... تا این #جــوانے ،مرا بہ بازے نگیرد #شـهدا_گاهـے_نگاهـے 😔 #صبحتون #شهدایی @ebrahiimhadi74
༻﷽༺ ✨شهیـد ابراهیمـ هادے✨ همیشہ آیه ے وَجَعلنا را زمزمہ مے ڪرد.. گفتم: آقا ابراهیم این آیہ براے محافظت در مقابل دشمنہ...اینجا ڪہ دشمن نیست..! نگاه معنا دارے ڪرد و گفت: دشمنے بزرگتر از هم وجود داره؟! 🌸🍃 🌹 @ebrahiimhadi74 🌹
༻﷽༺ دلتنگے...پیچیده نیست.. یڪ دل یڪ آسمان یڪ بغض و آرزو هاے ترڪ خورده... بالے دهید به وسعت هفت آسمان مرا من هر چہ میدومـ بہ شهیدان نمے رسمـ... 💔😢 🌹 @ebrahiimhadi74🌹
🔴👈ابراهیم هادی گفت: به همان کسی که فرزند شما را به اینجا رساند. به علیه السلام 🔹از خواب پریدم. اصلا شرایط مالی خوبی نداشتم با خودم گفتم: چطور رضا را به مشهد ببرم. 🔸صبح فردا به جامعه القرآن آمدم. خوابم را برای مسئول موسسه تعریف کردم. گفت: انشاالله خیر است. حتما برو مشهد. 🔹گفتم: آخه شرایط مالی نداریم. از طرفی چند بار تا حالا این بچه را بردم مشهد اما تغییری نکرده. 🔸روز بعد خبر دادند که از طرف سازمان تبلیغات،‌ چند نفر از اعضای هیئت را به مشهد می‌برند. 🔹ما هم اسم نوشتیم. چند روز بعد،‌به طرز عجیبی نام ما هم در قرعه‌کشی برای مشهد انتخاب شد! 🔸مسئول موسسه گفت: اگر خدا بخواهد شرایط سفر جور می‌شود. این بار که مشهد رفتی به امام رضا بگو من را ابراهیم هادی فرستاده. 🔹هفته بعد ناباورانه در حرم امام رئوف بودم. همراه با پسرم رضا که مشکل حرکتی داشت. 🔸رو به حرم آقا گفتم: من رضا را خدمت شما آوردم. من حواله شده از طرف هستم. هرطور صلاح می‌دانید ... 🔹به لطف خدا و عنایان امام رضا علیه السلام بعد از سفر ، حال پسرم خوب شد. 📝منبع : سلام بر ابراهیم ۲ 💠 https://eitaa.com/ebrahiimhadi74
#شہیدانہ دِلـ💔ـم گیرِ شهادَٺ استــ و پايـــم لَنـگ .... ۅ لنگےِ پایَم دَستَمـ را بستہ ......😔 و چہ نگاهی بهتَرازنگاهِ شَہیـد☝️ که بازکند🔑 قفل🔒ِ یخ زده ی قلبم را...😭😭😢 #رفیـق_آسمونی🕊 #شهیدابراهیم_هادی 🌹 #شُهدا_گاهی_نگاهی✋ ••✬🌟❃✨✬✨❃🌟✬•• #هادی_دلها_ابراهیم_هادی ••✬🌟❃✨✬✨❃🌟✬•• https://eitaa.com/ebrahiimhadi74
🌼🌙 . خواستم ازعشق بگویم شهید به ذهنم امد💔😔 . .خواستم ازشوق بگویم شهید به ذهنم امد💔😔 . .خواستم از فکه بگویم زبانم بندامد😭 . .خواستم از شلمچه بگویم سربند«یازهرا»یادم امد😭 . .خواستم از اروند بگویم لب های خشک شده و دست و پای بسته یادم امد😭 . . خواستم از جبهہ بگویم اشکم امانم نداد😖💔 . .خواستم از ایثار بگویم مادرش یادم امد💔😖 . .خواستم ازپسرش بگویم بگذارنگویم..... پسررشید و مرد کرد و روانه کرد ودرعوض برایش چند تکه استخوان و پلاک و چفیه و سربند «یاعباس»برایش اوردن......😭😭😭💔 پسررشیدش دربین اغوشش به راحتی جای میشد... باگریه فقط می گفت: شهیدگمنامم رااوردند.....💔😔 . 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74
: [هَر کی آرِزو داشتِه باشِه خِیلی خِدمَت کُنه میشِه...! یِه گُوشِه دِلِت پا بِدِه؛ بَغَلِت کَردَند...! ما بِه چِشم دیدیم اینارُو اَز این مَدَد بِگیرید؛ مَدَد گِرفتَن اَز رَسمِه دَست بِذار رُو خاکِ قَبر بِگو: " ! بِه حَقِ این شَهید یِه نِگاه بهِ ما بُکُن...! ] 🌹🍃 🍃 🌸🍃@ebrahiimhadi74