eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷 #درادامــــہ.. گفت بچه ها چرا زانوي غم بغل کرديد، بلند شيد حاج حسين سال هادر آرزوي چني
🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷 🍂🍁🍂🍁🍂 روزها و شبهايي که در سوريه بوديم، لحظات به ياد ماندني بود. سيد به من ميگفت:دعاکن عمه جان من روقبول کنه که سربازش بشم.ميگفت واي به حال ما كه از شهدا جا مونديم. مجتبي جان بايد دعا کنيم که خداي نکرده مرگ ما تو بسترنباشه که اگر اينطوربشه ماواقعًاباختيم. يادمه هروقت گلزار شهداميرفتيم، با نگاه عجيبي مزار شهدارودنبال ميکرد. روزهاي آخر ميگفت: دارم ميشنوم که عمه جانم من رو صدا ميزنه! خيلي حساس شده بود.ميگفت اي واي ناخن هام مونده نگرفتم. نکنه برام مشکل سازبشه! حرکات عجيبي داشت،صحبت هاي خاصي ميکرد. من واقعًا الان فکرميکنم، تازه متوجه ميشوم که سيد خيلي چيزها براش حل شده بود. اينقدر خودش روبراي شهادت آماده کرده بود که حتي به ناخن هاش هم توجه داشت. يه شب وقت خواب گفت: مجتبي جان، من شرمنده مادرم هستم. قدر مادرم روندونستم. از خدا خواستم که هر چه زودتربه حق عمه جانم به مادرم برسم. انشاالله به اميد خدا ديدار با مادرم نزديکه، خيلي خيلي دلتنگ مادر هستم. همه ي کارهام روهم کردم حساب کتاب هام روتمام و کمال صاف کردم. روزهاي آخرتو نمازهاش خيلي اشك ميريخت.درقنوت هاش به شدت گريه ميکرد. نمازهاي شب ومستحبي اش هم به راه بود. شب هاي آخر، سيد که هميشه مياندارهيئت بود، ميرفت گوشه اي وتو حال خودش بود. اين حالات از سيد براي من خيلي عجيب بود و تازگي داشت. ... @ebrahimdelha 🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷
🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷 ... يادمه با مجتبي کرمي رفتيم تو مخابرات. مجتبي گفت براي بچه ام خيلي دلتنگ شده ام.هروقت زنگ زدم خواب بوده، نتونستم تا الان صداش روبشنوم. شايد اين روزها، روزهاي آخرزندگي مون باشه. براي آخرين بار هم که شده دوست دارم صداش روبشنوم.زنگ زدو صحبت کرد.رو کردبه من و گفت: نادر جان خيلي سبک شدم. گفتم شهيد ميشم حسرت صحبت آخر بادخترم تو دلم ميمونه. سيد هم براي آخرين بار با خانواده صحبت کرد، بعد با خنده به من گفت: بابام ميگه ميلاد جان زودبرگرد که برات آش پختيم!؟زودبيا که انشاالله برات يه دختر خوبي رودرنظر گرفتيم... يه روزبه عمليات اصلي مانده بود. ما در منطقه خانات مستقر بوديم. دم غروب روزاول محرم بود. سيدبه يکي ازبچه ها پيشنهاد داد دورهم جمع بشيم ذکر مصيبت بگيريم. سيد رفت يکي از روحانيون رو آورد وگفت: حاجي برامون روضه بخون. حاج آقا شروع کرد براي ما روضه خوندن. چهار پنج نفر بوديم. بعد جمعيت به دويست نفررسيد! سيد کنارمن نشسته بود. بلند ميشد محکم با سيلي ميزد تو صورتش، من هر چقدرتلاش کردم مانعش بشم جرئت نکردم. سيد حال وهواي عجيبي داشت. بيتابي ميکرد. ضجه ميزد. واقعًاسيدازهمه جاوهمه کس بريده بود. من اين حالت روبارها در شبهاي عمليات در شهداي مختلف ديده بودم. شب کربلاي4 و 5 والفجر 8 و.. بعد ازذکر توسلمون گفتم: سيد جان اين چه کاري بود که کردي؟ چرا با سيلي ميزدي توصورتت!؟باهمون چشمان اشک بارش جوابم رو دادو گفت: حاجي سيلي خوردن دختر سه ساله سخته، سيلي خوردن مادر سخته... *** طبق رسوم جبهه،بچه هاحنادرست کرده بودند! اون شب براي اولين بارحنابندان عجيبي رو در طول عمرم ديدم!! جوان هايي که براي رفتن به حجله خونين دست و پاهاشون رو حنا مي بستند! يادمه سيد ميلاد روي دستش با حنا كلمه يا رقيه سلام الله علیها نوشت. مجتبي کرمي و برخي از بچه ها هم خودشون دختران دو سه ساله داشتند. روي دستان شون نام مقدس بي بي سه ساله رونوشتند. سيد موهاش رو کچل کرده بود. با اصرار من روي سرش حنا گذاشت. بعد رو کرد به من گفت: محمد جان حنا رنگ بگيره قيافه ام خيلي زشت ميشه، عين اين عقربه اي زرد ميشم؟! .. @ebrahimdelha 🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷
🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷 .. بعد خنديد و گفت: شهيد ميشيم، غسال موقع شستن بهمون ميخنده،آبرومون ميره! بعد ازاينکه حناي سرش رو شست، يک چفيه كه مادر شهيد رحيمي از کربلا براش آورده بود رو بست به سرش. صحنه هاي عجيبي در زندگي همه ما رقم ميخورد.درتاريخ ماندگارخواهدشد که فرزندان اسلام و انقلاب، باز هم براي پيکار با کفرهم قسم شده بودند و براي رفتن به حجله خونين شهادت،جشن حنابندان برگزار ميکردند. سيد سرش رو حنا گذاشت.دست وپاهاش رو حنا گذاشت و جالب بود،همون جاهايي که حنا گذاشته بود را داعشي ها ... باورش سخت است.دراين دنياي مدرن که همه براي گناه ازهم گوي سبقت را ربوده اند،عده اي اينقدر براي انجام تکليف و شهادت فارغ ازهمه مستي هاي جواني که زرق وبرق زيادي در دنياي امروزي هم پيدا کرده، شوق و شورداشتند. سيد هم جزو همين افراد بود. گفتم سيد تو براي چي اومدي اينجا؟! به قول خودموني نونت کم بود؟! آبت کم بود؟! تو که همه کار ميکردي. درآمدت هم الحمدلله خوب بود.همدان کجا؟! اينجا کجا؟! حلب؟!دمشق؟! سيد بدون معطلي گفت: من سربازعمه جانم هستم،وظيفه ام اينه که بيام از حرم عمه جانم دفاع کنم. گفت از زماني که من با شهدا انس گرفتم تمام دنيا روپشت سرم گذاشتم.هيچ علاقه اي به دنياومال ومنالش ندارم.. به شوخي بهش گفتم سيد چندهفته اي که اومدي اينجا،اگه ميموندي همدان فکرکنم پنج شش ميليون تومني کاسب شده بودي؟!همش پريد؟! سيد انگار که حرف بدي زده باشم با ناراحتي گفت:همه دنيا فداي يک تارموي عمه جانم زينب سلام الله علیها با جوابهاي که سيد ميداد تو دلم به اين همه عشق و ارادت قلبي اش غبطه ميخوردم. خيلي گوش به فرمان بود. هركاري روي زمين بودانجام ميداد. يه روزبا يکي ازبچه ها پشت ساختمان كه خيلي کثيف بودوآشغال هاي زيادي ريخته بود رفتيم. سيد تاآنجارسيد، سريع آستين هاش روبالا زد ودو سه ساعتي مشغول جمع کردن آشغال ها شد.دستش روميبردتو لجن زار وآشغال هارو جمع کردند و... . @ebrahimdelha 🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷
🏴حی علی الصلاة🏴 لحظات ناب بندگی در یک قرار معنوی بر سر سجاده عاشقی #نماز اول وقت •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• @ebrahimdelha •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 🌸 💕"یا امام رضـــــــــــا" ..💕 در گوشه ایی از صحن و سرا جا بده مرا آیا دلم کم از دل آهو شکسته است؟😔 #به رسم عاشقی هرشب 😍 #رأس ساعت هشت🕗 به نیابت تمامی شهـــــ🌙ــــدا #بویژه #شهید_مجید_ قربانخانی❤ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ╔═ 🌸 ════⚘ ═╗ ✾ @ebrahimdelha✾ ╚═ ⚘════ 🌸 ═╝
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 💕اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَةَ وَ اَبيها، وَ بَعْلِها وَ بَنيها، بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُكَ💕 📍خداوندا! بر فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش، به اندازه آنچه علمت بدان احاطه دارد، درود فرست❣ 💖دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای👣 فرشته ات به دو دست👐 دعا نگه دارد😇 🦋دعا از زبان همدیگر؛ مستجاب است رفقای ابراهیم برای حاجت روایی در گروه ختم قرآن و ذکر و شفای بیماران به آیدی های زیر مراجعه کنید🦋👇 🌟خادمین گروه ذکر: @Yamahdiiii_313 @Yamahdi_135 🌟خادم گروه ختم قرآن: @Gomnammmmmm 🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#ختم_سراسری_قرآن #آخرین_پنج_شنبه_های_هرماه_گلزار_شهدا مـــرا میهمان ِ سفـره ی مهربانی ِخود کنید ! دلـم گرفته از آشــــوب ِ شهر ... اینجا ، آدمها غریبه اند با  اخلاص وصفا و گذشت .. دلم یک جـُــرعه سادگی میخواهد ... سلام #عاشقان_شهدا😍 پنجشنبه های دلتنگیمون رو باهم سرسفره معنوی قرآن برسر مزار دوست ورفیق شهید خودمون دور هم جمع میشیم ویه جزء قرآن هدیه به ساحت مقدس امام زمان (عج )ورفیق شهیدمون هدیه میکنم قرارمااخرین پنج شنبه هرماه درگلزارشهدای شهرمون سراسر کشور 👈به آیدی زیر پیام بدید وجزء قرآن شهیدتون رو به شما اعلام بشه @yaabufazel #اطلاع_رسانی_کنیدکه_این_طرح #بزرگتر_وگسترده_تر_درشأن_ومنزلت #شهدا_برگزاربشه #وعده ما #28شهریور ماه اولین پنج شنبه گلزار شهدای سراسرکشور ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
💠✨💠✨ ✨💠✨💠✨ حضرت مهدی (عج) فرمودند ❤ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم ❤ ✨ای دوست قبولم کن و جانم بِسِتان مستم کن و وَز  هر دو جهانم بِسِتان✨ همراهان گرامی؛ برای طرح سه شنبه های مهدوی و خرید نذر فرهنگی کتاب شهید ابراهیم هادی؛ به #مبلغ_2میلیون_تومان بودجه نیازمندیم و از شما بزرگواران درخواست حمایت مالی داریم حتی از حداقل ترین #مبلغ1000تومان تا مبالغ بالاتر به اندازه وسع و توانتان🙏 هر قدمی که برای ظهور مولای عصر(عج) بر می داریم را نظاره می کند حامی 🌷سه شنبه های مهدوی🌷 باشیم تا قطره ای از دریای محبت دوست را بچشیم و برکتش را دریافت کنیم 💳شماره کارت 🔸فاطمه سلیمی ☑6273811137311939 عزیزان همراه لطفا ازفیش واریزی خودتون یه تصویر به این ایدی بفرستید🍃 @yaabufazel 💠✨💠✨ ✨💠✨💠✨
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ❤️ #سلام_امام_زمانم❤️ اگر هنوز هم تو را آرزو می کنم؛ برای بی آرزو بودنِ من نیست؛ شاید آرزویی زیباتر از تو، سراغ ندارم ... 🌼💞السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)💞🌼 🌷قرار عاشقی ساعت۲۲🕙 به نیت همه شهـــ❤ــــدا #بویژه #شهید_مجید_قربانخانی💕 ╔═ 🌸 ════⚘ ═╗ ✾ @ebrahimdelha✾ ╚═ ⚘════ 🌸 ═╝
🏴*الهی و ربی من لی غیرک* ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🕊ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی 🌷گزارش تصویری خرید سه شنبه های مهدوی🌷 🛍تهیه 500 عدد گیره و 3 صندلی و یک میز و رومیزی؛500جلدکتاب عنوان بصری؛پایه بنر ؛6عددچفیه برای خادمین مهدوی ؛1عددسبدشکلات دستمال سافتلن برای طرح مهدویت  در روز های سه شنبه اقلام خریداری شده گوشه ای از آغاز فعالیت های گروه خدام مهدوی است 💠امید است با باز نشر این تصاویر ؛ ما را در ادامه این فعالیت حمایت و یاری کنید 👌مبلغ #2میلیون تومان برای ادامه سایر فعالیتها نیاز هست همچنان یاری گر راه ظهور هستیم با حمایت شما خوبان🙏 🍃شماره کارت 💳 فاطمه سلیمی ☑6273811137311939 🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼