4_5792009775159968472.mp3
2.48M
#فایل_صوتے_امام_زمان🔈
❣مے دانے...
من فہمیده ام، تنہا چیزے که اهلِ عاشورا را در خیمہ ے حسین، نگہ داشت؛
عـــ❤️ـــشق بـود!
فقط بخاطر خودت، باید برخاست!
فقط به عشق خودت!
من عاشقــم آیا؟👇
الّلہـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج
#صبحتون_مہدوے🌤
#التماس_دعاے_فرج🤲
#مہدویت
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
#ڪݪامشهڊا...♥️
🌸چادر از حضرټ زهرا(س)
بہ خانم ها ارث رسیدھ اسټ...
چرا بعضے ها ݪیاقټِ داشتن این
ارثیہ دختر پیامبر(ص)، را ندارند...!💔
💚🦋|#شہیڊمحمدرضاڊهقانامیرے...🕊
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استورے🌱
❤|شہادت فقط در جبہہ ها نیست ...
✨°•{شہیده زینب کمایے}•°✨
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
📜#رمان جانم میرود 🔹️قسمت_شصت_ وسوم بعد از صرف شام، شهاب و مهیا، از جایشان بلند شدند؛ تا کمی قدم ب
📜#رمان جانم میرود
🔹️قسمت_شصت_ وچهارم
ـــ مهیا، فقط دوروز میرم. زود برمیگردم.
ـــ چرا راستشو بهم نمیگی؟! میدونم می خوای بری سوریه! میدونم می خوای مثل اونبار طولش بدی!!
مهیا، سرش را پایین انداخت و شروع به هق هق کردن کرد. شهاب دستش را دور شانه هایش حلقه کرد.
ـــ این چه حرفیه عزیز دلم! دوروز میرم، زود برمیگردم. قول میدم. اونبار ماموریت سختی بود، اما این زیاد سخت نیست، شاید زودتر هم تمام شد.
گریه مهیا قطع شده بود. حرفی بینشان رد و بدل نمی شد. با صدای موبایل شهاب، مهیا کنار رفت و با دستمال اشک هایش را پاک کرد.
ـــ جانم محسن؟!
ـــ نه شما برید ما حالا هستیم.
ـــ قربانت یاعلی(ع)!
ـــ زشته! کاشکی باهاشون میرفتیم.
ـــ تو نگران نباش، نمی خوای که با این چشمای سرخت بریم حالا فکر میکنن کتکت زدم.
مهیا خندید.
ـــ دست بزن هم داری؟!!
شهاب خندید.
فیگوری گرفت.
ـــ اونم بدجور...
هردو خندیدند.
مدتی همانجا ماندند. ولی هوا سرد شده بود. مهیا هم فردا کلاس داشت. تصمیم گرفتند که برگردندند.
مهیا در طول راه حرفی نزد.
شهاب، ماشین را جلوی خانه متوقف کرد.
ـــ خب، اینم از امشب.
مهیا لبخندی زد.
ــــ مهیا هنوز ناراحتی؟!
مهیا حرفی نزد. شهاب کلافه دستی در موهایش کشید.
ــــ شهاب، میدونم موقع خواستگاری بهم گفتی که باید درک کنم؛ منم قبول کردم. ولی قبول داشته باش، برام سخته خب...
شهاب دستان سرد مهسا را گرفت و آرام فشرد.
ـــ میدونم خانمی... میدونم عزیز دلم... درکت میکنم. باور کن برای خودم هم سخته... ولی چیکار باید کرد؟! کارم اینه!
مهیا لبخندی زد.
ـــ باشه برو اما وقتی اومدی؛ باید ببریم بیرون!
ــــ چشم هر چی شما بگی!!
ـــ لوس نشو من برم دیگه...
ـــ فردا کلاس داری؟!
ــــ آره!
ـــ شرمنده؛ فردا نمیتونم برسونمت. ولی برگشتنی میام دنبالت.
ـــ نه خودم میام.
ـــ نگفتم بیام یا نه! گفتم میام! پس اعتراضی هم قبول نیست.
ــــ زورگو...
هردو از ماشین پیدا شدند.
مهیا دستی تکان داد و وارد خانه شد. شهاب نگاهی به در بسته انداخت.
خدا می دانست چقدر این دختر را دوست داشت...
↩️ادامه دارد ...
نویسنده : فاطمه امیری
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم🌺
با صلوات بر محمد و آل محمد چهارمین جلسه هفتگی هئیت مجازی رو آغاز میکنیم✨
#موضوع : وقایع آخرالزمان
ان شاءالله موضوع بحث امشبون براتون مفید و قابل قبول باشه😊
جلسه امشبمون رو برعکس جلسات قبل به صورت متن تقدیمتون میکنم👇
#وقایع_آخرالزمان
💯 بازار داغ علائم و حاشیه ها
⚜ «وعده ظهور منجی» در بین حوادثِ مختلفی که #آینده_بینان_آسمانی پیش بینی کرده اند، از برجسته ترین آنهاست؛ لذا احادیث زیادی در این باره به ما رسیده که همین یعنی اهمیت این موضوع و آثار مثبت و منفی زیادی که در زندگی فردی و اجتماعی دارد...
❗️درباره علائم و نشانه های ظهور کتابهای زیادی نوشته شده اما آنچه که در این میان کمتر بهش پرداخته شده و خلأ آن احساس می شود «بررسی سندی، دِلالی و تحلیل این روایات» است.
🍃🌸🍃🌸🍃
⚠️ علامت فقط علامته!
❕«سپیدی مو» علامت پیری ست اما #علت_پیری «رنگ مو» نیست! «زردی رخ» علامت بیماری ست اما #علت_بیماری «رنگ رخ» نیست!
❗️علامتهای ظهور هم فقط حکایت گر ظهورند و با تحقق ظهور هیچ رابطه ی سببی و مسببی ندارند؛ به عبارتی دیگر «علائم» هیچ نقشی در نزدیک کردن ظهور ندارند؛ بلکه فقط علامتِ نزدیک شدنِ ظهورند!
🔰 خیلی چیزها فقط علامت و تابلو هستند، همین. بنابراین جهت تعجیل در امر فرج، دنبال #تولید_شرایط باشیم نه ساخت علائم! علائم، به وقتش بر سر راه خواهند آمد...
تاملی نو در نشانه های ظهور، ص۱۵
💢 فواید علائم ظهور
🔰 علائم و نشانه های ظهور دست کم در این ۲ موضع می توانند ثمربخش باشند:
۱- جایی که مردم به دلیل کم کاری متصدیان امر تبلیغ، یا به دلیل غفلت، از این مسائل بی اطلاع باشند.
۲- آنجایی که به دلیل گرفتار شدن در دام شبهات، جو سازی جبهه باطل و پیچیدگی شرایط، نتوانسته باشند بر اساس معیارهای صحیح به هدایت برسند.
⚡️مثلا پیامبر از عمار به عنوان #علامت_جبهه_حق یاد کرد و فرمود:
«بدانید گروهی که عمار را می کشند، جبهه باطل است»
و به مسلمانان فهماند که هرگاه در فضای فتنه، از شناخت حق و باطل ناتوان شدند، با توجه به این علامت، حق و ناحق را بشناسند.
(عیون اخبارالرضا، ج۱،ص۶۸)
⚠️ هشدار!
آنان که می خواهند منتظر بمانند تا سفیانی، یمانی و خراسانی قیام کنند و بعد بفهمند باید چه کنند،
مانند کسانی اند که تا عمار به مسلخ نرود و کشته نشود، حق را تشخیص نمی دهند!
و به راستی چقدر تفاوت است میان کسانی که «پیش از شهادت عمارها با تکیه به دلایل و شاخصه های دین، می دانند علی بر حق است» با آنهایی که «تا خون سرخ عمار بر زمین نریزد، بیدار نمی شوند»!
‼️مراقب شبیه سازی باشیم!
🔰 ممکن است برخی از نشانه های ظهور، تفسیر یا تاویل نادرست بشوند!
☝️ مثلا در روایت آمده: «پس از ندای آسمانی - که حادثه ای معجزه آسا و بسیار شگفت است - شیطان با مشابه سازی، صیحه ای خواهد زد و امر را بر بسیاری مشتبه خواهد کرد...» و جالب این است که در روایات تصریح شده: «کسانی از فتنه شیطان نجات خواهند یافت که پیش از مواجهه با آن نشانه، احادیث ما را روایت می کرده و اهل بیت علیهم السلام را به عنوان معیار و اصول، پذیرفته باشند...»
📗 الغیبه نعمانی، باب۱۴، ح۲۸