|°•🕊🥀•°|
شهدا سنگ نشانند که ره گم نشود...
نظرات شما عزیزان در ارتباط با زیارت نیابتی شهدای قم در روز پنجشنبه 🌱
سپاس از همراهی و محبت شما بزرگواران 🙏
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
🍃🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸🍃
عرض سلام و ارادت خدمت شما همراهان همیشگی💞😌
#زیارت_نیابتی😍🕊
شب جمعه ی این هفته در خدمت شهدای شهر قزوین به ویژه شهید عباس بابایی عزیزمان هستیم بزرگوارانی که تمایل دارند به نیابت از آنان زیارت شود نام شهید رابه ایدی زیر پیام دهند❣
🆔 @shahidhadi_delha
تعدادی از شهدای شهر قزوین: 🥀
1⃣ شهید عباس بابایی
2⃣شهید حمید سیاهکالی
3⃣شهید مهدی شالباف
4⃣شهید محمد حسین اکبری رضایی فرد
5⃣شهید عباس شفیع خانی
6⃣شهید علی شالی
7⃣شهید احمد الله یاری
*نکته:نام بردن اسامی شهدا صرفا جهت آشنایی شما عزیزان با شهدای هر استان هست و ملزم بر این نیست که فقط امکان زیارت این شهدا به نیابتتون هست، همه ی شهدای گلزار اون شهر امکان پذیر است.
سپاس از همراهی شما همسنگران عزیز🙏💚
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
📜#رمان_جانم_میرود 🔷#قسمت_صد_هشتم ــ چـ چی گفتی؟؟ ــ آره متاسفانه .زهرا هم از چیزی خبر نداشته و وق
📜#رمان_جانم_میرود
🔷#قسمت_صد_نهم
مهیا روبه روی شهابی که مشغول کار با لب تاپ بود روی تخت خیره به او نشسته بود،اما شهاب تندتند مشغول تایپ کردن بود مهیا که از بی توجهی های شهاب حرصی شده بود لب تاپ را از دست شهاب کشید و با اخم به شهاب که با تعجب به اونگاه می کرد خیره شد؛
ــ شهاب دوساعت نشستم روبه روت و تو سرت تو این لب تاپه
شهاب خندید و لب تاپ را از از دست مهیا گرفت و گفت:
ــ شرمنده خانومی ،کار مهمی بود الان دیگه تموم میشه دربست در خدمتم
مهیا شروع کرد به غر زدن شهاب ریز خندید و سریع مشغول کار شد.
بلاخره بعد از ربع ساعت کارش تمام شد لب تاپ را بست وکنار گذاشت و به سمت مهیا چرخید:
ــ بفرمایید در خدمتم
ــ شما که همه وقت در خدمت کارت بودی
ــ مهم الانه که درخدمت شما هستم
مهیا به طرف شهاب چرخید و با چشمانی که نم اشک در آن ها موج می زد و دل شهاب را به لرزه در می آورد به شهاب خیره شد و گفت:
ــ قول میدی زود برگردی؟؟
شهاب چشمانش را آرام به علامت مثبت روی هم فشرد
ــ قول میدم،زود برگردم ،تو هم قول بده
مهیا با چانه ی لرزانی گفت:
ــ چی؟؟
ــ مواظب دستت باشی زود باز نکنی گچ دستتو،بی قراری نکنی من همیشه سعی میکنمـزود به زود زنگ بزم اما اگه زنگ نزدم نگران نباش چون بعضی وقتا آنتن نمیده و یک چیز دیگه
مهیا منتظر نگاهش کرد؛
ــزنگ زدم جواب بدی
مهیا با یادآوری کار بچه گانه اش شرمنده سرش را پایین انداخت که شهاب با دست چانه ی آن را گرفت سرش را بالا آورد:
ــ مهیا جواب منو بده
ــقول میدم
شهاب لبخندی زد وادامه داد:
ــ مهیا قسمت میدم به همه ی مقدساتی که می پرستی نگرانم نکن،نمیدونی دوری از تو چقدربرای من سخته،همش به این فکرم که نکنه اتفاقی برای توبیفته و من کنارت نباشم ،مهیا حواست به خودت باشه بزار اونو روی کارم تسلط داشته باشم
مهیا چشمانش را روی هم فشرد که اشک هایش روز گونه های سردش سرازیر شدند که شهاب بی قرار اعتراض کرد:
ــ مهیا من تازه چی گفت ؟گربه نکن عزیز دلم نمیدونی با این اشکات داغونم میکنی
نویسنده: فاطمه امیری
#ادامه_دارد
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
ڪوفـيان بـا «ظهور» #حسيـن(علیه السلام) و#مـا بـا «غـيبـت»
تـ✨و امـتحـان #شـديــم،
بـہ راستے #ڪداميڪ
سخـت تـر اسـٺ!!!
ظهور.... يـا #غيــبـٺ⁉️
امیدغریب های #تنها کجایی!💔
#عزای_غربت_مهدی_عج_کم_از_محرم_نیست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
#امام_زمان
#محرم
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
مداحی آنلاین - شخصیت امام سجاد - حجت الاسلام قرائتی.mp3
4.49M
🏴 #شهادت_امام_سجاد(ع)
♨️اهل بیت مظلومند
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #قرائتی
.
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
•"💜🌼"•
↫همیشہ ڪہ شهادتــ♡ بہ "رفتݩ👣" نیستـــ ❌
↫گـاهے شهادتـــ در "ماندݩ" استـــ•••
↫گاهے شهادتـــ با زیر آتش🔥دشمن
"سوختن" میسر نمے شود•••
با هر روز " سوختن و ساختن"
در این دنیـ🌏ـا میسر مے شود•••
↫همیشه ڪہ شهادتـ♡ بہ "خونے"💔 شدن نیستـــ
↫گاهے شهادتـــ بہ ⇦"خاڪے"⇨ شدن استـــ•••
↫و شهادتـــ بہ "آسمان رفتن نیستـــ"
ڪہ بہ "خود آمدن" استـــ•••
و براے شهید شدن نیازے بہ "باݪ"🕊 ندارے
↫بݪڪہ نیاز بہ "دݪ" ♥️دارے•••
و شهادتـــــ🍃 !
رحمتـــ خاص خداستـــــ✨
و بارانے🌧 استـ ڪہ بر هر ڪس نمی بارد
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
7.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 خدا منتظر عکس العمل ماست!
🔻 ذبح عظیم، عکس العمل عظیم میخواد ...
#تصویری
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
📜#رمان_جانم_میرود 🔷#قسمت_صد_نهم مهیا روبه روی شهابی که مشغول کار با لب تاپ بود روی تخت خیره به او
📜#رمان_جانم_میرود
🔷#قسمت_صد_دهم
سر سفره ی نهار همه دورهم نشسته بودند و با صحبت های مختلف نهار را در کنار هم خوردند
مهیا هر لحظه نگاهی به ساعت می انداخت و هر دفعه که می دید به ساعت رفتن شهاب نزدیک می شود قلبش فشرده می شود.
با شنیدن صدای آرام شهاب نگاهی به او انداخت ؛
ــ به جای اینکه اینقدر ساعتو نگاه کنی ،یکم همسر گرامیتو نگاه کن
بعد از پایان نهار همه با کمک هم سفره را جمع کردند و دورهم چایی خوش رنگ و خوش طعمی نوشیدند که با صدای شهاب ناخوادگاه نگاه همه به طرف مهیا کشیده شده
ــ خب دیگه منم دیگه رفع زحمت کنم
و آرام خندید
همه نگران مهیا بودند ، هنوز خاطرات بد اولین اعزام شهاب را فراموش نکرده بودند
مهبا که متوجه نگرانی بقیت شده بود لبخند غمگینی زد و همراه بقیه به حیاط رفت تا شهاب را بدرقه کنند
شهاب در حال خداحافظی با مادر و پدرش بود که مریم نگاه نگرانش را به مهیا درخت مهیا لبخندی به نگرانی مریم زد او دیگر با خود کنار آمد او الان با مهیای قدیمی فرق می کرد او الان همسر یک مرد مومن و پاسدار و مدافع حرم بود پد بای قوی تر از این چیزها باشد و همیشه کنار همسرش استوار و محکم باشد،همسر ضعیف به دردشهاب نمی خورد و او باید قوی باشد وکنار شهاب با همه ی بدی های زندگی همراه هم بجنگند و به زیبایی های زندگی همراه هگ لبخند بزنند .
شهاب روبه روی مهیا ایستاد، مهیا برای اینکه اشک هایش سرازیر نشوند کاسه ی فیروزه ای آب رامحکم در دستانش فشرد و سعی کرد لبخندی بر لبانش بنشاند
ــ خب خانمی ماهم دیگه بریم ،یادت نره چه قولایی به من دادی،یادت نمیره که؟؟
ــ یادم نمیره
ــ مواظب خودت باش مهیا،جواب تماسامو بده نزار نگرانت بشم
ــ چشم ،تو هم مواظب خودت باش شهاب ،قسمت میده منو بی خبر نزاری از خودت
ــ چشم خانومم. دیگه تکرار نمیکنم.حواست به خودت باش بی قراری نکن ،با اون استادت بحث نکن ،حرفی زد منتظر من بمون برگردم حسابشو بزارم کف دستش
ــ حواسم هست نگران نباش
ــ من برم دیگه خانمی .خداحافظ
نزدیک مهیا می شود و بوسه ای بر پیشانی مهیا می نشاند و خم می شود و کوله اش را بر می دارد و به سمت در می رود دستی برای همه تکان می دهد و چیزی در وجود مهیا تکان می خورد دلشوره ی عجیبی در دلش می نشیند احساس می کرد این دیدار آخر است و هنوز از او جدا نشده عجیب دلتنگش شده بود با بی قراری به سمت در رفت احساس کرد باید جلویش را بگیرد نرود اما تا به در رسید ماشین حرکت کرد مهیا وسط کوچه خیره به ماشینی که هر لحظه از او دور می شود خیره شد کاسه ی اب را روی زمین ریخت که اشک هایش بر روی گونه هایش سرازیرشد و زیر لب زمزمه کرد:
ــ با دو چشم خویشتن دیدم که جانم می رود
نویسنده: فاطمه امیری
#ادامه_دارد
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
🌷بسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم🌷
مجموعه ی ما رو در لینک های زیر دنبال کنید🙏🙏
🔷ابراهیم و نوید دلها تا ظهور👇
http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
🔷کانال عشق یعنی یه پلاک👇
https://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
.
🔷کانال استیکر شهدا 👇
https://eitaa.com/joinchat/983367697C7be3391d80
.
🔷 بیت الشهدا (ختم قرآن )👇
https://eitaa.com/joinchat/3245735947C1e77479f6c
🔷بیت الشهدا(ختم ذکر)👇
https://eitaa.com/joinchat/2455502859Ce3a0724733
🌷ایدی ما در اینستاگرام:
Instagram.com/ebrahim_navid_delha
💫در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
14.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ تصویری
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
👤با صدای مجید بنی فاطمه
💔 منو دریاب که حالم بدون تو آشوبه
💔 منو دریاب یه لحظه ام با تو که باشم خوبه😭😭
#السلام_علیک_یا_علی_ابن_موسی_الرضا
#دلتنگ_حرم
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
استادی میگفت•°✨°•
گاهی یک پیام به نامحرم ،•°📱°•
یک صحبت با نامحرم•°🍃°•
بسیاری از لطف هارا•°☺️°•
از انسان می گیرد•°💢°•
لطف رسیدن به مراتب الهی!•°☝️🏼°•
لطف رسیدن به شهدا!•°😍°•
لطف رسیدن به مقامِ سربازیِ امام زمان‹عج›•°💪🏼°•
فقط این را بدانیم•°🤔°•
شهدا هرگز اهلِ رابطه•°🚫°•
با نامحرم نبودند...:)•°🕊°•
ـــــــــــــ•||🌿🕊||•ــــــــــــ
#اللهمعجللولیکالفرج ♥️
ـــــــــــــ•||🌿🕊||•ـــــــــــ
.
@ebrahim_navid_delha
@pelak_shohadaa
@shohadaa_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆