eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
33.9هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• ⃟ ⃟•🌺 ❃رَبِّ‌إِنِّي‌لِمَا‌ أَنزَلْتَ‌إِلَيَّ‌مِنْ‌خَيْرٍفَقِيرٌ □پــࢪوࢪدگــاࢪا،مـَن‌بـه‌هَـر↯ خیـرۍڪه‌سویم‌بفࢪستےسَختــ نیـازمنـدݥ. 🦋•|ســۆره قصـص؛آیــه24 °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
• ⃟ ⃟•🌺 ❃رَبِّ‌إِنِّي‌لِمَا‌ أَنزَلْتَ‌إِلَيَّ‌مِنْ‌خَيْرٍفَقِيرٌ □پــࢪوࢪدگــاࢪا،مـَن‌بـه‌هَـ
⃟🦋 آࢪامــش‌ࢪا↯ دࢪهمہ‌جـاجستجـۆڪࢪدݦ🔍 غافـڵ‌از اینـڪه↻ آࢪامـش⇣ از ࢪگِ‌گــࢪڊن‌به‌مــن‌نـزدیڪتࢪبـۆد!♥️ 《وَنَحنُ اَقْربُ مِن حِبلِ الِوِریدْ》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
°💚📲⃟↯‌•° °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
•°♢بســـــم‌‌ࢪب‌الشـھـدا‌والصـدیقیـن♢°• 📦 ⇦دࢪخواست‌همکاࢪی‌ازنیکوکاࢪان‌و خیࢪین‌بࢪای‌کمک‌ࢪسانی‌ فوࢪی،آگاهانه‌ومستقیم 📌در راستای پیشرفت‌وگسترش مجموعه‌وبرنامه‌های‌فرهنگےنیـازبه ‌تبلیغات‌بزرگ‌وگسترده‌هست➣ 🚺 لذا ازهمراهان‌عزیز خواهشنمدیم به‌نیت‌برآورده‌شدن‌حوائج‌ در‌حد‌توان‌ کمک‌های‌نقدی‌خودرا‌به‌ شماره‌حساب‌زیر‌واریز‌نمایند.↯ ‌‌‌⇦‏6037-9972-9127-6690 💳 ‌‌‌> اَللهُ یُبٰارِڪُ فیــِڪ❣
"•⃞ 🕊 کوچھ هاۍ عاشقی شبگڔد میخواهد رفیـــق طاقـټ و ظرفیتی پُڔ دڔد میخواهد رفیـــق چون شهیداݩ دڔ جوانی دسټ از دنیا بشوۍ تَڔک لذتهاۍ دنـیا مَـــــڔد میخواهد رفیـــق °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
❛"❥•⃞ 🕊↯ کوچھ هاۍ عاشقی شبگڔد میخواهد رفیـــق طاقـټ و ظرفیتی پُڔ دڔد می
「"●🦋❀●"」 نبودنت‌ࢪا 💔 پشــٺ‌ڪدام‌پنجࢪه‌جــاڴذاشـٺـۍ؟! ڪہ‌پاییــــز🍂 همہ‌چیزࢪابࢪ‌بـــــاد‌داد🍃 جز‌نام‌تـــــوࢪا(: ڪہ‌بࢪگ‌تنھایـی‌من‌اســـٺ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
~🌺⃞° ••↯ احسنټ‌یابدࢪ‌العجـم🌙 لبیڪ‌یا‌شمـس‌العرب🖐🏻 اۍ‌حـسن‌خُلقَټ‌بـی‌بدݪ اۍ‌ازتو‌عاݪـ🌎ـم‌در‌عجب❕ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
✨بـرآورده‌شـدن‌حاجات🤲🏻 زیـارت‌عالی و پرفیض "زیارت‌عاشورا" را بخوانید از طرف من و به ارباب ابراز ارادت کنید ••شـھـیدمدافع‌حرم‌نوید‌صفری❥ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
✐"﷽"↯ 📜#رمان_پلاک_پنهان 💟#پارت_پنجاه_یڪ سمانه که آن همه وقت بعد از کلی فکر کردن به این نتیجه رسید
✐"﷽"↯ 📜 💟 سمانه دستانش را در هم قفل کرد و سردرگم دنبال جوابی بود که به محمد بگوید. ــ سمانه دایی جان ،خجالتو بزار کنار و حرفتو بزن،تصمیمی که قراره بگیری حرف یک عمر زندگیه،پس جواب منو بده؟تو کمیلو دوست داری؟؟ ــ نمیدونم دایی ــ نمیدونم نشد حرف دختر خوب،آره یا نه؟! سمانه چشمانش را بر روی هم فشرد و به کمیل فکر کرد،به کارهایش به حرف هایش،به پیگیری کارهایش در زندان به اهمیت دادن به علایقش،به دفاع کردنش ،به نگرانی و ترس نگاهش در آن شب،این افکار باعث شد که لبخندی بر لبانش بنشیند. . محمد بلند خندید و گفت: ــ جوابمو گرفتم سمانه دستی به گونه های سرخش کشید و حرفی نزد. ــ پس الان بزار من برات بگم سمانه کنجکاو نگاهش را بالا آورد و به محمد دوخت. ــ میتونم بدون هیچ شکی بگم که کمیل بهترین گزینه برای ازدواج تو هستش،سمانه تو بهتر از همه میدونی که کمیل اونی که نشون میده نیست و به خاطر همین چیز خیلی عذاب کشید محمد خنده ای به نگاه های مشکوک سمانه کرد و گفت: ــ اینجوری نگام نکن،آره منم از اینکه کمیل نیروی وزارت اطلاعاته خبر دارم ــ ولی اون گفت که کسی خبر نداره ــ من ازش خواسته بودم که نَگه ــ یعنی شما هم... ــ نه من کارم همینه،الان اینا زیاد مهم نیستن،سمانه کمیل به خاطر کارش خیلی عذاب کشید از خیلی چیزا گذشت،حتی از تو . سمانه آرام زمزمه کرد: ــ از من ــ نگو که این مدت متوجه علاقه ی کمیل به خودت نشدی؟اون به خاطر خطرات کارش حتی حاضر نبود با تو یا هر دختر دیگه ای ازدواج کنه ــ خطرات چی؟ ــ نمیدونم شاید کمیل راضی نباشه اینارو بگم ــ دایی بگید این حقمه که بدونم ــ کمیل یکی از بهترین نیروهای وزارت اطلاعاته ،ماموریتای زیادی رفته،و گروهک های زیادیو با کمک گروهش منهدم کرده،به خاطر سابقه ای که داره دشمن کم نداره،دشمنایی که نباید دستم گرفتشون،اونا به هیچ کسی رحم نمیکنن،بچه زن مرد جوون براشون هیچ فرقی نمیکنه سمانه دستانش را مقابل دهانش گرفت و نالید: ــ وای خدای من ــ برای همین کمیل از ازدواج با تو فراری بود،یه شب ماموریت مشترک داشتیم حالش خوب نبود،یه جا اگه حواسم بهش نبود نزدیک بود تیر بخوره سمانه هینی گفت و با چشمان ترسیده به محمد خیره شد. ــ بعد ماموریت وقتی دلیلشو پرسیدم گفت که بخاطر اینکه تو جواب منفی بدی چه حرفایی به تو زده و تو چه جوابی دادی و بدتر تصمیم تو برای ازدواج با محبی بوده ــ من نمیتونم باور کنم آخه کمیل کجا و... ــ میدونم نمیتونی باور کنی،اما بدون که کمیل با تمام جذبه وغرور و اخم علاقه و احساس پاکی نسبت به تو داره، سمانه دایی کمیل یه همراه میخواد،که حرف دلشو بهش بزنه،از شرایط سختش بگه،کسی که درکش کنه،کمیل با اینکه اطرافش پر از آدم مهربون بوده اما تنهاست،چون نمیتونه حرفاشو به کسی بگه،به خاطر امنیت اطرافیانش خودشو نابود کرده ✍🏽نویسنده:فاطمه‌امیری ... °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
📢|گاهےیڪ‌تلنگــࢪڪافیسٺــ⁉️ 🔸میتࢪسـم‌ازخـۆدݥ ...⇣ •زمـانیڪه‌عڪس‌شہـداࢪو بہ دیواࢪ اتـاقـم چسبونـدݥ ولےبہ‌دیـواࢪدلــم‌نہ❌ 🔹میتࢪسـم‌از‌خـودݥ ...⇣ •زمانیڪه‌اتیڪت خـادم‌الشہـدا ࢪو بہ سینہ‌اݥ میچسبـونم ، اما " خـادم پدࢪو مـادࢪ " خودݥ‌نیسٺـم ❗️ 🔸میٺࢪسـم‌ازخــودݥ ...⇣ •زمانیڪه‌اسمـم‌تـوۍ لیسٺــ تمـاݥ اࢪدوهـاۍ جہـادۍهسٺــ ، ولےتــوۍخـونہ خـودمــون‌هیـچ ڪارۍانجــاݥ‌ نمیدݥ ✖ 🔹میتࢪسـم‌ازخـودݥ ...⇣ •زمانیڪه‌بـࢪاۍ مـادࢪاۍ شہـدا اشڪ میــࢪیـزݥ. اما " حـࢪمٺــ مــادࢪ " خــودم ࢪو حفـظ نمیڪنم !🚫 🔸میتࢪسـم‌از‌خـودݥ...⇣ •زمانیڪه فقـط ࢪفتـن‌شہـدا ࢪو میبینـم ، ولے " شہـیدانہ‌زیستنشـون " ࢪو نہ !💔 🔺شہـدا شࢪمنـده‌ایـم ڪه‌مـداݥ‌شـࢪمنـده ایـم ...! °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f