°◯ ⃟❁°⠀
آهاااے ࢪفیق
نٺ موبایلٺ قطع ڪݧ 🔕✋
بہ نت الهے ۆصل شوووو✨
#نماز_اول_وقت
|•🧕 ⃟ ⃟🌺•|
❃پـــࢪۆفــایݪڊختــࢪۆنہ❃
#پروفایل_دخترونه|#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿 ⃟⠀⃞🕊▾♩‹›
دیوانہدلِماسـتڪہباهرنگہِ
دوسـتصدباربنـاگشتودِگَربار
فروریخت↻💔
#استوری
#شهیدانه
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
🌿 ⃟⠀⃞🕊▾♩‹› دیوانہدلِماسـتڪہباهرنگہِ دوسـتصدباربنـاگشتودِگَربار فروریخت↻💔 #استوری #
○🦋 ⃞ 🌹○↯
بعضۍوقتـاخیلی دلتنگ شهدا میشیم و
کلی حرف باهاشون داریم
اونموقعاستڪہباشهدادرددلمیکنیم
◹خواستمبگـ🗣ـــم◸
شمااعضاۍمحترمهممیتونید
دلنوشـ💌ـتہهاتونوباشهداتوۍلینڪ ناشناسبرامونبفرستید↻
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
منتظࢪ دلنۆشته های شهداییتون هستیم👇🏻
https://harfeto.timefriend.net/793699172
⬐𖦹📿🌿𖦹⬎
خیلۍ شــوخ و با روحــیہ بود.😁
.
وقتۍ مثـل بقیہ دوستان به او التـماس دعـا میگفتیم یا از او تقاضـاۍ "شفاعت" مۍڪردیم👇🏻
.
میگفت مسئلهاۍ نیسـت😉
دو قطعہ عکس🧔🏻 سہ در چهار و یک برگ فتوڪپۍ شناسنامہ بیاور ببینم برایت چکــار میتوانم بڪنم.🤷🏻♂🤨
.
در ادامہ هم توضیح میداد ڪه حتـماً گوشهایـت پیدا باشــد🤭😄
عینڪ هم نزده باشـۍ😎🚫
شناسنامہ هم باید عڪسدار باشــد!😅
#طنز_جبهه
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
○🦋 ⃞ 🌹○↯
بعضۍوقتـاخیلی دلتنگ شهدا میشیم و
کلی حرف باهاشون داریم
اونموقعاستڪہباشهدادرددلمیکنیم
◹خواستمبگـ🗣ـــم◸
شمااعضاۍمحترمهممیتونید
دلنوشـ💌ـتہهاتونوباشهداتوۍلینڪ ناشناسبرامونبفرستید↻
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
منتظࢪ دلنۆشته های شهداییتون هستیم👇🏻
https://harfeto.timefriend.net/793699172
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
✐"﷽"↯ 📜#رمان_پلاک_پنهان 💟#پارت_پنجاه_نه تاثیر صحبت کمیل انقدر زیاد بود که دیگر سمانه لب به اعتراض
✐"﷽"↯
📜#رمان_پلاک_پنهان
💟#پارت_شصت
با کمک یاسمن همه ی خرید هارا از همان مغازه تهیه کرده بود،در پرو چادرش را مرتب کرد و خارج شد.
.
یاسمن با دیدن سمانه گفت:
ــ سمانه باور کن نمیخواستم بگیرم ها ،ولی شوهرت به زور حساب کرد
.
سمانه چشم غره ای به کمیل رفت.
بعد از تحویل خریدها ،و تشکر از یاسمن از مغازه خارج شدند.
سمانه به طرف کمیل چرخید و گفت:
ــ چرا حساب کردید؟
ــ چه اشکال داره؟
ــ قرارمون این نبود
ــ ما قراری نداشتیم
.
سمانه به سمت مغازه ای مردانه قدم برداشت و گفت:
ــ مشکلی نیست،پس لباسای شمارو خودم حساب میکنم
کمیل بلند خندید،سمانه با تعجب پرسید:
ــ حرف من کجاش خنده داشت؟
ــ خنده نداشت فقط اینکه
ــ اینکه چی؟
ــ من لباس خریدم
ــ چـــــــی؟
ــ اونشب با دوستم رفتم خریدم
.
سمانه یا عصبانیت گفت:
ــ شما منو سرکار گذاشتید؟
ــ نه فقط یکم شوخی کردم
ــ ولی شما سرکارم گذاشتید.
کمیل به سمت در خروجی قدم برداشت و آرام خندید.
ــ گفتم که شوخی بود،الانم دیر نشده شام نخوردیم ،شما شامو حساب کنید.
ــ نه پول شام کمتر از خریدا میشه
.
به ماشین رسیدند کمیل در را برای سمانه باز کرد و گفت:
ــ قول میدم زیاد سفارش بدم که هم اندازه پول لباسا بشه
.
سمانه سوار شد کمیل در را بست و خودش هم سوار شد.
ــ آقا کمیل من به خانوادم نگفتم که دیر میکنم
ــ من وقتی تو پرو بودید با آقا محمود تماس گرفتم ،بهش گفتم که کمی دیر میکنیم
سمانه سری تکان داد و نگاهش را به بیرون دوخت،احساس خوبی از به فکر بودن کمیل به او دست داد.
.
کمیل ماشین را کنار یک رستوران نگه داشت ،پیاده شدند،کمیل در را برای سمانه باز کرد که با یک تشکر وارد شد،نگاهی به فضای شیک رستوران انداخت و روی یکی از میز ها نشستند،گارسون به سمتشان آمد،و سفارشات را گرفت،تا زمانی که سفارشاتشان برسد در مورد مکان عقد صحبت کردند،با رسیدن سفارشات در سکوت شامشان را خوردند،سمانه زودتر از کمیل سیر شد ،خداروشکری گفت و از جایش بلند شد.
.
ــ من میرم سرویس بهداشتی
ــ صبر کنید همراهیتون میکنم
ــ نه خودم سریع میام
به طرف سرویس بهداشتی رفت،سریع دست و صورتش را شست و بعد از مرتب کردن روسری اش از سرویس خارج شد،به طرف میزشان رفت اما کسی روی میز نبود،کمی نگران شد...
✍🏽نویسنده:فاطمهامیری
#ادامه_دارد...
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
⃟ ♥ ⃟ الـۅعــدهۅفـــا🙌🏻 اعضـاۍمحتــࢪمسـلام🌿 ⇦بالاخـࢪهࢪوزشـࢪوع #چلهحـاجـتࢪوایۍ فـࢪا
【♥️͜͡🔗͜͡🍃】
قاصـدڪ🌱
دانـهاۍڪوچـڪاسـت...
ڪهبـهآࢪزۅیۍبـزࢪگتبـدیـلمۍشـۅد💫
ࢪوزدۅم↯
#چلـهحـاجـتࢪوایۍ
فـراموش نشـود❌
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
••🔔 ⃟↯ ••
•|| ڪمۍتفڪر …↳
⇦همیشهڪهشہادتــ بہ |رفتن|نیستــ
گاهےشهادتــ در|ماندن|استـــ...⭕️
⇦گاهےشهادتـــ بازیر آٺش🔥دشمن
|سوختن|میسرنمۍشود...
باهر روز "سوختن و ساختن"
درایندنیــ🌍ـــامیسرمۍشود...
⇦همیشهڪهشہادٺــ♡بہ|خونۍ|شدن نیستــ❗️
گاهےشہادتــ بہ⇦|خاڪۍ|⇨ شدناستــ...
⇦و شہادٺــ بہ"آسمان رفتن نیستـــ"
ڪهبه|خودآمدن|اسٺ...✔️
وبراۍشہیدشدننیازۍبہ|بال|ندارۍ
بلڪهنیــاز به|دل|داری...🦋
و شہادٺ !
رحمٺخاصخداسٺ؛❤️
و بارانۍ🌧 اسٺڪهبرهرڪسنمیبارد...
#تلنگر|#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـوڔ
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f