••🕊 #ارسالی_اعضا♥️ شهدا را یاد کنیم با صلوات(:🌱 جهت ارسالی های شما عزیزان😇👇 @ya_fatemat_al_zahra .

••🦋✨~ آقا حامد سال ها تو هیئــت فاطمیــه (س) طالقانی تبریز به عزاداری مشغول بود.🏴 وقتی ایام محرم می شد یکی از چرخ های مخصــوص حمل باندها رو برای خــودش بر میداشــت و وظیــفه حــمل اون چــرخ رو بــه عهــده مــی‌گرفت.🔊 با عشــق و علــاقــه خاصــی هــم ایــن کار رو انجام می داد. وقتی عاشورا می شد برای هیئت چهار هزار تا نهار میــدادیــم کــه حامــد منتــظر می شـد همــه کم کم بــرن تا کار شستن دیگ ها رو شروع کنه... 🧽 با گریه و حال عجیبی شروع به کار می‌کرد.. بهش میگفتن آقا حامد شما افسری و همه مــیــشــنــاســنــتــون! بهتــره بــقیــه ایــن کــارو انجام بــدن.😣 مــی گفــت: "ایــنجــا یه جایــی هست که اگه سردارم باشــی بایــد شکــسته شوی تا بــزرگ بشی"😇 و همینطور می گفت: "شفا تو آخر مجلسـه، آخر مجلســم شستن دیــگ هاســت و من از این دیگ ها حاجتــم رو خواهــم گرفت"😍 که بالاخره این طور هم شد... #خاطرات‌شهدا📚/ #شهید‌حامد‌جوانی🌹 .

.🌻 هر آمدنی رفتنی دارد جز « شهادت »🌱 شهید که شدی میمانی یعنی خدا نگهت می‌دارد برایِ همیشه.../❤️ #شهدارایادکنیم‌باذکر‌صلوات .

•شهیدی که به جای آلمان💒 •سر از سوریه در آورد...😳🥰 #اولین_Pdf_کامل_وجامع دࢪ موࢪد شهید بابک‌ نوࢪۍ❤️🌱 اینрdfشامل: 🔸کرامات‌‌ شهید 🔸سخنان‌ سردار حق‌ بین 🔸زندگینامه‌ و خاطرات‌ شهید 🔸عکس‌ های‌ مراسم‌‌ تولد و شهادت #پی‌دی‌اف‌زندگینامه‌شهید‌بابک‌نوری💌

. سلاااااام رفقا شبتون شهدایی🌷 موافقین مستند شهدا رو به صورت پارت پارت داخل کانال بذاریم🤔👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1703033 اسم شهیدی که میخواید مستندش رو بذاریم بفرستید👆 .

#کمک‌جهت‌موکب‌نیمه‌شعبان👆💚 ۳۰ کیلو رشته آش جهت موکب میلاد امام زمان (عج) بانی شدن🪴 شما هم میتونی در حد توان در موکب نیمه شعبان سهیم باشی🤩↯↯ [

6104337339003897

خدابنده لو ] رفیق از شریک شدن در موکب صاحب الزمان جانمونی😉 با ۱۰۰۰ تومن هم میتونی سهیم بشی!! جهت هماهنگی با بانیان و ارسال فیش: 🆔@ya_fatemat_al_zahra ☎️09108818291 .

‌•~﷽~• پــــرواز کــــردن‌ ســخت‌ نیست... عاشق‌ که‌ باشی‌ بالت‌ می‌دهند؛ و یادت‌ می‌دهند تا پرواز کنی.. آن هم عاشقانه♥️(: #شــــــهید‌ابـــــراهیم‌هــــادی🌱 #صبحتون‌شهدایی😍 •

. #خـــاطرات_شهــید_هـــــادی📚 🟢 دوری از گــــــــناه 🔥 يكبار كه با ابــراهیم صحبت مي‌كردم گفت: وقتی برای ورزش یا مسابقات کشتی می‌رفتم هــــمیشه با وضـــو بودم هـــميشه هم قبل از مـــسابقات کشتی دو رکـــعت نماز می‌خواندم. پرسیدم: " چه نمـــازی ؟! "، گفت:" دو رکـــعت نماز مستحبي می‌خوندم و از خدا می‌خواستم که یه وقت تو مـــــسابقه‌، حال کسی رو نگیرم. اما آنچه که ابراهیم را الگوئی برای تمام دوستانش نمود. دوری از گناه بود 🕊 او به هیچ وجه گرد گــــــناه نمی‌چرخید. حتی جائی که حـــرف از گناه زده می‌شد سریع موضوع را عوض می‌کرد. هر وقت هـــم می‌دید کــــه بـــچه‌ها در جــــــمع مشغول غیبت کسی هستند مرتب می‌گـفت: ((صلوات بفرست )) و يا به هر طریقی بــــحث رو عوض می‌کرد هیچگاه از کسی بد نمی‌گفت مگر به قصد اصلاح کردن او ، هیچوقت لباس تنگ یا آستین کوتاه نمي‌پوشید❌ بارها خودش را به کارهای سخت مشغول مــی‌کرد و زمانی هم که عـــــلت آن را سؤال مــــی‌کردیم مـــی‌گفت: برای نفس آدم، این کارها لازمه🙂✌️ #ســـــلام_بـــر_ابـــراهیم📕 .

「🌹」 مـــادر شــــهید: بابــــک به ظاهــــرش می رســـید 😎 امــــا از بــــــاطــــــنش غـــــــافل نـــــــبود. مشارکت در فعالیت های اجتماعــی و عام المنفعه مانند هلال احمر🚩 یـــکی از فـــعالیت های بابک بود...ｼ #آغاز_هفته_هلال_احمر🚨 #شهید_امدادگر_بابک‌_نوری🌿 .

.🌻 سخن شهید: (در زمان

غیبت

🥀 به کسی منتظرمی‌ گویند، که منتظر شهادت باشد🕊...) #شهید_مهدی_زین_الدین🍃 .

. #کـــرامت_شــهید_ابراهــیم‌هـــادی😍 #ارســـالی_اعضا❣ سلام خوبین من از شهید ابراهیم هادی حاجت گرفتم. دخترم سرویس مدرسه اش تا داخل کوچه مون نمی امد کوچه مون یه طوری بود که سربالایی داشت مجبور بودیم صبح ساعت پنج ونیم بریم لب خیابون وایسیم. خیلی برامون سخت بودکه اون موقع بریم لب خیابون وایسم هوا هم تاریک بود کوچه خلوت و می ترسیدیم منو دخترم . چند روز بعد تو نوشت افزار کتاب سلام ابراهیم دیدم چون خیلی دنبالش می گشتم اتفاقی دیدم و کتاب خریدم .تا صبح که دخترمو می رسوندم کتابو می خوندم و خیلی از کتاب لذت می بردم و تو چند قسمت ازکتاب درباره ناموس نوشته بود که خیلی حساس بود و همون موقع به شهید ابراهیم هادی گفتم شما که اینقدر روی ناموس حساسید منو دخترم،ناموست و خواهرت، کمکمون کن به دل راننده بیفته تا بیاد سرکوچه مون دخترم سوار بشه. و خیلی به تسبیحات حضرت زهرا علاقه مند بود و بهش گفتم تو رو به حضرت زهرا قسمت میدهم کمکم کن و تسبیحات حضرت زهرا برات میفرستم. خلاصه به دل راننده انداخت و الان چند وقته راننده میاد سرکوچه مون. خیلی از ابراهیم تشکر میکنم حالا هم یه حاجتی دارم ان شاءالله به واسطه ی شهید ابراهیم هادی حاجتم براورده بشه. واقعا شهدا زنده اند. خیلی دوست دارم برم سرقبرش ان شاءالله خدا توفیق بده 🌷شما هم اگر کرامتی از شهدا دیدید برامون ارسال کنید(: ↯ 🆔@ya_fatemat_al_zahra .

•🍃🌸 _دلبــــرا..!! گـر بـنــوازی بـہ‌ نگـاهے ما را خوش‌تر است در‌ به‌ دری منــصــب شاهے ما را... بــه مــن بےســر و پــا گوشه چشـمے بنــما کــه مـحـال‌ اســـت جـز‌ ایـن‌ گــوشـه پناهے ما‌ را... #صوت‌شهید‌محمدرضا‌تورجی‌زاده🌹 #مناجات‌با‌امام‌زمان😍 .

. نحوه شهادت: بعد از اسارت داعشی ها بی سیم رضا را روشن میگذارند و از او میخواهند تا به ائمه توهین کند😔 اما رضا می گوید: من به خاطر اعتقاداتم آمده ام، ســرم راهم بدم محال است به اعتقاداتم پشت کنم‌❌ ( بعد داعشی ها، درحالی که رضـــا مدام یاعلی یازینب می‌گوید سر از تنش جـــدا می‌کنند...🥀) #سالروز‌شهادت/#شهیدرضا_اسماعیلی🌱 .

#خاطرات_طنز_شهدا 😅 📚 🍗آبگوشت شیشه ای🍗 شلمچه بودیم! بی‌سیم زدیم به حاجی که : « پس این غذا چی شد؟» خندید و گفت: «کم‌کم آبگوشت می‌‌‌رسه!» دلمون رو آب نمک زدیم برای یه آبگوشت چرب و چیلی😋 که یکی از بچه‌ها داد زد: « اومد! تویوتای قاسم اومد!». خودش بود. تویوتا درب و داغون اومد و اومد و روبرومون ایستاد. قاسم، زخم و زیلی پیاده شد. ریختیم دورِش و پرسیدیم: «چی شده؟» گفت: «تصادف کرده‌ام🤕!». - غذا کو ؟ گفت: « جلو ماشینه ». درِ تویوتا رو، به زور باز کردیم و قابلمه آبگوشتو برداشتیم. نصف آبگوشتها ریخته بود کف ماشین و دور قابلمه. با خوشحالی می رفتیم،😃🏃‍♂ که قاسم از کنار تانکر آب، داد زد: «نخورید! نخورید! داخِلش خُورده شیشه است». با خوش فکريِ مصطفی رفتیم یه چفیه و یه قابلمه دیگه آوردیم و آبگوشتها رو صاف کردیم خوشحال بودیم و می‌‌‌رفتیم طرف سنگر😍 که دوباره گفت: «نبَرید! نبَرید! نخورید!». گفتیم: «صافشون کردیم». گفت: «خواستم شیشه ها رو دربيارم، دستم خونی بود، چکید داخلش». همه با هم گفتیم: اَه ه ه🥱!! مُرده شُورِت رو ببرند! قاسم!» و بعد وِلو شدیم روی زمین. احمد بسته ي نون، رو با سرعت آورد و گفت : «تا برای نونها مشکلی پیش نیومده بخورید!» بچه ها هم، مثل جنگ زده ها حمله کردند به نون ها🙆‍♂🤦‍♂ مجموعه اکبرکاراته موسسه مطاف عشق📚 #شهدارویادکنیم‌باصلوات🕊 .

. رفقا ممنون بابت کمک های خالصانه تون😍 با کمک های شما ۱۱ بسته کاسه یکبار مصرف جهت موکب نیمه شعبان خریداری شد🥣 ایام ماه رجب هست از شریک شدن در موکب امام زمان (عج) جا نمونی😉👇 [

6104337339003897

خدابنده لو] در حــــد توان به نیت اموات و رفقای شهیدت بانی شو🤩 جهت هماهنگی با بانیان و ارسال فیش: 🆔@ya_fatemat_al_zahra ☎️09108818291 .

"﷽" ✍🏻دست‌نوشته‌ی‌شهیـد: دوســـت دارم در منتهــــــای بــی‌کسی باشـم. در منتهـــــــــــای گمــنــامــی... دوســـــــــــت دارم بـــــدنــــــــم زیـــر آفـتــــــــــاب، سـه شبــانه‌ روز بمــاند.❤️‍🩹 #شهیدنویدصفــری🕊 .

^^🦋^^ همسر شهید: برادرم بعد از اینکه رفتند گفت: «مریم، خیلی پسر خوبی بود، فقط با شغلش مشکلی نداری؟می‌دونی سوریه‌ رفتن همه‌ چی داره؟جانبازی، اسارت، شهادت. نمی‌تونستم به کسی بگم که من هربار آقا نوید را می‌بینم یاد شهادت می‌افتم😇 نمی‌تونستم بگم که راه‌ رفتنش، نگاهش، حرف‌ زدنش من را یاد شهدا می‌اندازد.🥺 نمی‌تونستم بگم که توی همین جلسه هم وقتی نگاهش کردم نور شهادت را توی صورتش دیدم و توی دلم گفتم: خدا به مادرش رحم کنه!💔 نمی‌تونستم بگم نمی‌خواهم فرصت نفس‌ کشیدن کنار یکی از بنده‌های خوب خدا رو از دست بدهم. حتی اگر این فرصت کوتاه باشد، حتی اگر درد و رنج داشته باشد🤗 این رنج شیرین را نمی‌خواستم از دست بدهم.🥰♥️ #شهیدنویدصفری🕊 .

سلام رفقا حالتون خوبه ان شاءالله حال دلتون خوب باشه سوالی دارم میخوام نظرتون رو بدونم و بعدش کلی باهم حرف بزنیم. نظرتون در مورد خواهر و برادرهای مجازی چیه؟؟؟ @ya_fatemat_al_zahra

. ناشناس هم میتونید نظراتتون رو بگید🌹 https://abzarek.ir/service-p/msg/1713193

گوشه ای از نظرات شما🌹👌 ‌×× خواهر و برادر مجازی ×× آبجی و داداش مجازی ❌وجود نداره❌ فقط یه عده اسم دوستی زن و مرد نامحرم رو تغییر دادن همین😏!!! .