📢📢📢📢📢📢📢📢📢📢📢
سحــرخیزان عزیز
#وقت_نماز پاشید 🏃
به خودتون ببالید ڪه گلچین شده اید☺️
خدا منتظرته،مثل همیشه
یادت باشه،چقد خدا دوسِت داره
ازخدا بخواهید؛همانگونہ ڪه چشمهایتان
راازخواب بیدارڪرد،قلب هایتان رااز غفلت بیدار کند..
#نماز_شب_به_افق_نماز_شبخونا
🗓 #روزشمار_چله_نمازشب:
📍 #نماز_شب_نوزدهم
🔆هدیه میکنیم سلامتی و فرج آقاصاحب الزمان(عج) و حاجت روایی اعضای محترم
🔰 به نیابت از: #شهید_دفاع_مقدس
🕊🌹 #شهید_رضا_پناهی🌹🕊
@ebrahimdelha🌹
💠🍃💠✨☘🌺☘✨💠🍃💠
🍃🕊🍃🌸🍃🕊🍃🌸
🕊🌸 🕊
🍃 🍃
🌸
سلاااااام 😍
و تـبرررریـڪ بـه هـمـه اونـایـی ڪه تـوی چـلـه ی امـروز مـوفـق بـودن👏👏
☄🌟☄🌟☄🌟☄🌟☄🌟☄
💟امام صادق علیه السلام می فرماید:
نماز شب گناهانی را که مومن در روز مرتکب شده است را از بین می برد .»
تکرار هیچ چیز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست☺️😍
@ebrahimdelha🌹
🍃
🌸
🍃 🍃
🕊🌸 🕊
🍃🕊🍃🌸🍃🕊🍃🌸
به نــام معــبود شـهدا❤️
الـلـهــم ارزقــنا کربــلا🙏
آرزوی دیــدن از صحـــن خدا دارد دلـــم💚
آرزوی رفتنــم کربــ و بــلا دارد دلـــم
چــون صفـــا و مروه در دل هـــمه باشـــد کربــلا
الــتماس کربــلا هـــم ز خـــدا دارد دلـــم❤️
ساعت ۵:۴۵ به وقــت امــام #حســین 💛✋
بــه نیـابت از جـــمیع شـــهدا
🌷بـه ویــژه
#محمودرضا_بیضائی
@ebrahimdelha
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷
#قبل_ازشهادت
حسین چند شب قبل از شهادتش در جواب سوال دوستش که پرسید: «تو فکری سید؟» گفت: «وقتی وارد هویزه شدم تصمیم گرفتم هر چه از قرآن📖 و نهجالبلاغه فراگرفتهام، در عمل پیاده کنم. حالا احساس میکنم که روز پرداخت نزدیک است و بهزودی پاداش خود را دریافت خواهم کرد.»☺️
شب قبل شهادتش، یاران همیشگی دور او را گرفته بودند؛ «#یونس شریقی»، «#جمال دهشور»، «#قاسم نیسی»، «#حسن بوغدار»، «#حسین احتیاطس» و... .🌷
حسین گفت: «بچهها! آب گرم داریم؟» دوستش گفت: «آب گرم میخواهی چیکار؟» گفت: «میخواهم حمام کنم».
دوستش با تعجب پرسید:😳 «تو این سرما؟» و بلافاصله اضافه کرد: «فردا عملیات است. حسابی گرد و خاک بلند میشود. خاکی میشوی.» گفت: «میدانم.» دوستش گفت: «و با این حال باز میخواهی حمام کنی؟ مگر قرار است بروی تهران؟» حسین زد زیر خنده. از ته دل میخندید.😂 آنقدر خندید که همه به خنده افتادند. بعد ساکت شد و گفت: «فردا به تهران نمیروم، به جای مهمتری میروم.» «کجا؟»، «ملاقات خدا».💫
#شهیدسیدحسین_علم_الهدی
#سالروزشهادت
@ebrahimdelha🌹
💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷
💢 آیت الله کشمیری:
ذکر ((لا حول ولا قوه الا بالله)) روزی صد مرتبه ؛ برای دور نمودن هفتاد نوع بلا ، که آسان ترین آن غم واندوه است ،بسیار نافع می باشد.
🔻 کانال"باابراهیم هادی تاظهور˝🔻
@ebrahimdelha
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
سلام✋
بنده حقیرخیلی ارادت خاصی به شهدا🌷دارم ،کرامات زیادی هم ازشهدا دیدم.
محرم پارسال،خیلی دلم برای زیارت امام رضا تنگ شده بود،😢
هرسال این توفیق راداشتم شهادت آقامشهدبودم ولی امسال شرایط رفتن نداشتم خیلی ناراحت بودم.😔
@ebrahimdelha🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
وقتی مزاررفیق شهیدم(علیرضا صفرپور)🌷 رفتم ازاوخواستم یه سفرمشهد💫به من بدهد.
درست چندروزبعددوستم زنگ زدکه میخوام هیئت ببرم مشهداگرمیایی اسمت رابنویسم،😊بادعوت امام رضا وعنایت رفیق شهیدم روزشهادت حضرت رقیه حرم آقا بودم،☺️
این راهم بگم که دوستم اصلا ازنظر جسمی شرایط سفرنداشت فکرش راهم نمی کردم بخواد دوباره به این زودی هیئت ببره ولی خدا خواست ورفیق شهیدم ضمانت کرد واین سفر جورشد.🙏😌
#ارسالی_ازکاربران
@ebrahimdelha🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
دوستان گرامی
✍شاید خیلی ازشما عزیزان هم توسل به شهدا کردین و حتما هم کمکتون کردن😊
خوشحال میشیم اگه مایل بودین حتما به این آیدی #دلنوشته_هاتون رو بفرستین☺️👇
@EBRAHIM_hadi_97
💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷
#دلنوشته
#حماسه_خونین_شهدای_هویزه
در فراق نای بریده نینوایی ها!🌷
نزهت بادی
این روزها نی زدن کار سختی است؛😔 نی نوازی در فراق نای بریده نینوایی ها سخت تر!
تو بهتر از همه می دانی،
صدای نی چه سوز غریبی دارد؛😢 آن هم اگر از میان نیزارهای آتش🔥 گرفته هور به گوش برسد.
آی خاک سوخته هویزه!
حرفی بزن و این بغض😥 ناتمامت را با من قسمت کن!
گوشه گوشه دل خراب من
سرشار از عطر خانه های ویران توست.
ای شهر اساطیری ام!🌹
با من بگو از کدامین راه، «#سیدحسین علم الهدی» و یارانش، برای آخرین زیارت، به بقعه های قدمگاه امامزاده عباس علیه السلام آمدند؟💫
هیچ کس به اندازه خاک تو، جای پای «#علم الهدی» را نمی شناسد!
تو را با آبله های به خون نشسته نسبتی است ناگفتنی!🌺
در آن زمان که فقط تو مانده بودی و سید
و هیچ کس نبود تا حتی داغ مردان قبیله عشق را بر دوش دل کشد،
سید رفت تا تو بمانی!❤️
آه، ای شهر نخل های بی سر!
تو ماندی و دیدی چگونه مأذنه مسجد جامعت را به آتش🔥 می کشند و بر روی پرهای به جا مانده از کوچ پرستوهای مهاجرت، پا می گذارند.
اما خاک تو مقدس بود و با برکت و آمیخته با خون مردان صالح خدا که ریشه ظلم و تجاوز را در خود تاب نمی آورد.
🌸
می دانم که تو نیز دلتنگی و هنوز به آن عقیق نگاهی می اندیشی که در آن، خون خدا موج می زد.
🌻
بگذار به یاد نی های از نفس افتاده ات، با صدای بلند بگریم.😭
شاید دوباره روزی دروازه هایت را رو به باغ شهادت بگشایند.❤️
#سالروزشهادت_شهدای_هویزه
@ebrahimdelha 🌹
💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷
دوستان خوبم سلام👋
قرار مون یادتون نره😉
🍃قرار ڱذاشته ایم ڪه هرروز تعدادی صلوات🌹 و اذڪاروادعیه
🎁 هدیه به صاحب عصروالزمان (عج) وشهدا تقدیم ڪنیم 🎀
تاهرروزیادشان باشیم؛😊وهــم مورد عنایتشون قرار بگیریم؛✨🙂
لازم به ذڪر است ڪه این فرهنگ سازی نیاز به همڪاری شمای مخاطب دارد😊
که اگر دراین زمینه ڪمڪ ڪار باشید قطعاً در کسب رضایت آقا😍 وهم در ڪسب ثواب فراوان موفق خواهیدبود☺️
🌷(البته به شرط اخلاص)🌷
💚شما بزرگواران می توانید درگروه ختم وذڪـر #شهید ابراهیم هادی
عضو شوید تا هدایای شما (اذڪار وادعیه)هم ثبت و شمارش شود.👌
💛بزرگواران برای دریافت لینڪ گروه ختم وذڪـر بہ آیدی های زیر مراجعه کنند🙂
@Salam_bar_eebrahimm
@Hadi_delha_ebrahim
@Sardar_dellha
❤️اجرتون باصاحب الزمان ان شاءالله❤️
التماس دعا💞
⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫🔱
ادامه–داستان👇👇
♦️با هم رفتيم. آنجا پر از ســرباز 👮👮👮بود.
همه مســلح⚔ و آماده، ولي خيلي ترسيده بودند. 😱😱
اصلا آمادگي چنين حمله اي را از طرف عراق نداشتند.😳
قاسم و ابراهيم 👥جلو رفتند و شروع به صحبت كردند. 🌸🍃
طوري با آنها حرف زدند كه خيلي از آنها غيرتي شدند. 💪
آخر صحبتها هم گفتند: هر كي مرده👌 ونمی خواددست بعثي ها به ناموسش😡 برسه با ما بياد. 🔱
سخنان آنها باعث شد كه تقريبًا همه سربازها حركت كردند. ✨🔱
قاسم نيروها را آرايش داد🙅♂ و وارد شهر شديم. شروع كرديم به سنگربندي. ❌
چند نفر از سربازها گفتند: ما توپ💣 106 هم داريم.
قاسم هم منطقه خوبي را پيدا كرد و نشان داد.😊
توپها را به آنجا انتقال دادند و شروع به شليك کردند.💥💥
با شــليك چند گلوله💣 توپ، تانكهاي عراقي عقب رفتند 🙌و پشــت مواضع مستقر شدند.
بچه هاي ما خيلي روحيه گرفتند.👏
غروب 🌆روز دوم جنگ 💥بود.
#ادامه_دارد👇
❣ @ebrahimdelha ❣
⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫
⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫🔱
قاســم خانه اي را به عنوان مقر 🏕انتخاب كرد كه به ســنگر سربازها نزديكتر باشد.📌
بعد به من گفت: برو به ابراهيم بگو بيا دعاي
توسل بخوانيم.📖
شب چهارشنبه بود. من راه 🚶افتادم و قاسم مشغول نماز📿مغرب شد.
هنوز زياد دور نشــده بودم كه يك گلوله💣 خمپاره جلوي درب همان خانه منفجر شــد💣💥.
گفتم: خدا رو شكر 🙂قاسم رفت تو اتاق. اما با اين حال برگشتم. 😱
ابراهيم هم كه صداي ⚡️انفجار را شنيده بود سريع 🏃🏃به طرف ما آمد.
وارد اتاق شديم. چيزي كه ميديديم باورمان نميشد.😳 يك تركش به اندازه
دانه عدس از پنجره رد شده و به سينه قاسم خورده بود. 😰قاسم در حال نماز به
آرزويش رسيد!😞
محمد بروجردي با شــنيدن اين خبر خيلي ناراحت شد.😞
آن شب كنار پيكر قاسم، دعاي توسل را خوانديم. ❣
فردا جنازه قاسم را به سمت تهران راهي كرديم.
#ادامه_دارد👇
❣ @ebrahimdelha ❣
⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫
🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫
روز بعد رفتيم مقر فرماندهي.😑
به ما گفتند: شما چند نفر👮👮مسئول انبار مهمات 💥
باشيد.
بعد يك مدرسه🏤 را كه تقريبًا پر از مهمات 💥بود به ما تحويل دادند.
يك روز آنجا بوديم و چون امنيت نداشت،😟 مهمات ☠را از شهر خارج كردند.💢
ابراهيم به شوخي 😁ميگفت: بچه ها اينجا زياد ياد #خدا باشيد، چون اگه خمپاره بياد، هيچي از ما نميمونه!😁😁
وقتي انبار مهمات 💥تخليه شد، به سمت خط مقدم درگيري رفتيم. 🚨
سنگرها در غرب سرپل ذهاب تشكيل شده بود.😐
چنــد تن از فرماندهان👮 دوره ديده نظير #اصغر وصالي و علي قرباني مســئول 📃نيروهاي رزمنده شده بودند. 🔰
آنها در منطقه پاوه گروه چريكي به نام دســتمال ســرخها🚩 داشتند. 👌حالا با همان نيروها به سرپل آمده بودند.📍
داخل شــهر گشتي زديم👀. چند نفر از رفقا را پيدا كرديم.👥👤👥
محمد شاهرودي، مجيد فريدوند و... با هم
رفتيم به سمت محل درگيري👊👊 با نيروهاي عراقي. 🇸🇾
#ادامہ _دارد
@ebrahimdelha
🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫