⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫🔱
ادامه–داستان👇👇
♦️با هم رفتيم. آنجا پر از ســرباز 👮👮👮بود.
همه مســلح⚔ و آماده، ولي خيلي ترسيده بودند. 😱😱
اصلا آمادگي چنين حمله اي را از طرف عراق نداشتند.😳
قاسم و ابراهيم 👥جلو رفتند و شروع به صحبت كردند. 🌸🍃
طوري با آنها حرف زدند كه خيلي از آنها غيرتي شدند. 💪
آخر صحبتها هم گفتند: هر كي مرده👌 ونمی خواددست بعثي ها به ناموسش😡 برسه با ما بياد. 🔱
سخنان آنها باعث شد كه تقريبًا همه سربازها حركت كردند. ✨🔱
قاسم نيروها را آرايش داد🙅♂ و وارد شهر شديم. شروع كرديم به سنگربندي. ❌
چند نفر از سربازها گفتند: ما توپ💣 106 هم داريم.
قاسم هم منطقه خوبي را پيدا كرد و نشان داد.😊
توپها را به آنجا انتقال دادند و شروع به شليك کردند.💥💥
با شــليك چند گلوله💣 توپ، تانكهاي عراقي عقب رفتند 🙌و پشــت مواضع مستقر شدند.
بچه هاي ما خيلي روحيه گرفتند.👏
غروب 🌆روز دوم جنگ 💥بود.
#ادامه_دارد👇
❣ @ebrahimdelha ❣
⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫
⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫🔱
قاســم خانه اي را به عنوان مقر 🏕انتخاب كرد كه به ســنگر سربازها نزديكتر باشد.📌
بعد به من گفت: برو به ابراهيم بگو بيا دعاي
توسل بخوانيم.📖
شب چهارشنبه بود. من راه 🚶افتادم و قاسم مشغول نماز📿مغرب شد.
هنوز زياد دور نشــده بودم كه يك گلوله💣 خمپاره جلوي درب همان خانه منفجر شــد💣💥.
گفتم: خدا رو شكر 🙂قاسم رفت تو اتاق. اما با اين حال برگشتم. 😱
ابراهيم هم كه صداي ⚡️انفجار را شنيده بود سريع 🏃🏃به طرف ما آمد.
وارد اتاق شديم. چيزي كه ميديديم باورمان نميشد.😳 يك تركش به اندازه
دانه عدس از پنجره رد شده و به سينه قاسم خورده بود. 😰قاسم در حال نماز به
آرزويش رسيد!😞
محمد بروجردي با شــنيدن اين خبر خيلي ناراحت شد.😞
آن شب كنار پيكر قاسم، دعاي توسل را خوانديم. ❣
فردا جنازه قاسم را به سمت تهران راهي كرديم.
#ادامه_دارد👇
❣ @ebrahimdelha ❣
⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫⚜💫
🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫
روز بعد رفتيم مقر فرماندهي.😑
به ما گفتند: شما چند نفر👮👮مسئول انبار مهمات 💥
باشيد.
بعد يك مدرسه🏤 را كه تقريبًا پر از مهمات 💥بود به ما تحويل دادند.
يك روز آنجا بوديم و چون امنيت نداشت،😟 مهمات ☠را از شهر خارج كردند.💢
ابراهيم به شوخي 😁ميگفت: بچه ها اينجا زياد ياد #خدا باشيد، چون اگه خمپاره بياد، هيچي از ما نميمونه!😁😁
وقتي انبار مهمات 💥تخليه شد، به سمت خط مقدم درگيري رفتيم. 🚨
سنگرها در غرب سرپل ذهاب تشكيل شده بود.😐
چنــد تن از فرماندهان👮 دوره ديده نظير #اصغر وصالي و علي قرباني مســئول 📃نيروهاي رزمنده شده بودند. 🔰
آنها در منطقه پاوه گروه چريكي به نام دســتمال ســرخها🚩 داشتند. 👌حالا با همان نيروها به سرپل آمده بودند.📍
داخل شــهر گشتي زديم👀. چند نفر از رفقا را پيدا كرديم.👥👤👥
محمد شاهرودي، مجيد فريدوند و... با هم
رفتيم به سمت محل درگيري👊👊 با نيروهاي عراقي. 🇸🇾
#ادامہ _دارد
@ebrahimdelha
🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫🔱💫
🍁❤️🍁❤️🍁❤️🍁❤️
#طنزجبهه
😐برای بابایم گریه کنید😐
تعاون بودیم، ستاد تخلیه شهدا.
یک بار یکی از جنازه ها توجه مان را جلب کرد 🤔. حساس شدیم کاغذی را که روی آن با خط درشت نوشته بود «وصیت نامه» بخوانیم📖، ببینیم امثال این بچه ها که تازه بالغ شده و از مال دنیا هم چیزی ندارند، بازماندگانشان را به چه اموری سفارش می کنند📝
کاغذ را که باز کردیم، نمی دانستیم بالای سر بدن شهید بخندیم یا گریه کنیم😐 .
نوشته بود برای من گریه نکنید؛ برای بابام گریه کنید😳. چون او می خواهد خرج دفن و کفن مرا بدهد و برایم شب هفت و چهلم بگیرد😭. بینوا هر چی یک عمر جمع کرده، باید بدهد مردم بخورند!🍛
@ebrahimdelha🌹
🍁❤️🍁❤️🍁❤️🍁❤️
بــه نــام خـالق شهــدا❤️
ای پنـــاه
ای غریــــب آشـــنا
بــارش مـــهر خـــدا
شمســــی و مهــرت چــو مــاه
یـــا رضـــا گــاهــی نگــاهی...💔
ساعـت #هشت بــه وقــت امــام #مهربانی
بــه نیــابـت از جمـــیع شهدا
🌷و بــه ویــژه
#محمودرضا_بیضائی
@ebrahimdelha
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷