eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.8هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺 #سیره_شهدا 🌷اگر مردم تهران بخواهند یک نمونه از #خوب های خودشان را مثال بزنند، خوب است که شهید ابراهیم هادی را مثال بزنند و بگویند: «بچه تهرونی؛ مثل #شهید_هادی». 🌷شاید بسیاری از خوبان تهران روز #قیامت پشت سر شهید ابراهیم هادی وارد بهشت شوند. 🌷شما می دانید که آقای #دولابی(ره) اهل تعارف و مبالغه نبودند؛ ایشان وقتی آقای ابراهیم هادی را که یک جوان بیست ساله بود، دیدند، صبر کردند تا جمعیت برود. بعد به ابراهیم هادی فرمودند: «آقا ابراهیم! یک کم ما را #نصیحت کن!» و آقا ابراهیم با شرمندگی سرش را پایین می اندازد که «حاج آقا! چه می فرمایید؟!» 🌷ولی به نظر بنده آقای دولابی این سخن را با #اعتقاد گفته اند. 🎤 #استاد_پناهیان #شهید_ابراهیم_هادی🌷 ❤️ @ebrahimdelha
#کلام_شهید 🍃|شهـید عبدالحمید دیالمه|🍃 ••|🐚|•• ••{ریشه اصلی همه اختلافات را در عدم #اعتقــاد بعضی‌ها به ولایت فقــــیه می‌دانم!!}•• ┄┅─✵💝✵─┅┄ @ebrahimdelha
👆👆👆👆 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 📌شهید عبدالحسین برونسی، متولد ۱۳۲۱ محل تولد: روستای گلبوی کدکن( تربیت حیدریه) تاریخ شهادت:۲۳ اسفند ۱۳۶۳✨✨ ✍🏻 مادر شهید: در مقطع تحصیلی ابتدایی با این که همزمان با تحصیل کار هم می کرد، نمره هایش همیشه خوب بود👌یک روز گفت «از فردا اجازه بدین مدرسه نرم… ❗️اون مدرسه دیگه نجس شده!»😳 علت را پرسیدیم. با غیظ گفت: دیروز این معلم طاغوتی رو با یک دختری دیدم که …»😞 از فردا گذاشتیمش مکتب به یاد گرفتن قرآن.☺️ 🔷شهید برونسی در خاطراتش می نویسد: در دوران سربازی و در پایان دوره آموزشی یکبار من را از طرف پادگان بردند بیرجند، جلوی یک خانه ویلایی بزرگ❗️گفتند از این به بعد در اختیار صاحب این خانه هستی!😕 وارد خانه که شدم دریکی از اتاق ها باز بود. گفتم یا الله، صدای زن بلند شد: یا الله گفتنت دیگه چیه؟! بیا تو!😟 زیر لب گفتم خدایا توکل بر خودت. داخل که رفتم، چشم هایم یکهو سیاهی رفت…😰 گوشه اتاق روی مبل، زن جوان لم داده بود. با یک آرایش غلیظ و حال بهم زن!😣 بلافاصله از اتاق زدم بیرون. گوشم بدهکار هارت و هورتش نشد…😡 خدمتکارهای خانم دنبالم بودند که دوباره من را بکشانند داخل. ولی حریفم نشدند.😡 وقتی موضوع به گوش مافوقم در پادگان رسید، قرار شد به عنوان تنبیه تمام توالت ها را تمیز کنم.😐 امیدوار بودند زیر بار نظافت توالت ها کمر خم کنم و کوتاه بیایم.اما وقتی دیدند حریف و نمی شوند کوتاه آمدند.✨ 📌همسر شهید: بعضی ها از خوشحال بودند ولی عبدالحسین ناراحت❗️ صاحب زمین گفته بود زمین ها از شیر مادر حلال تر.😊 اما در جوابش گفت اگر شما هم راضی باشی رو نمی شه کاری کرد..... ❗مطالب کانال بالینک ارسال شود❗ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ @ebrahim_navid_delha @ebrahim_navid_beheshti