🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊
#قسمت—هفتاد—و—چهار
#اوج مظلومیت
💟💟💟
⚛کماندوهاي عراقي تحت پوشــش تانکها جلو آمدند. آنها فهميده بودند
که در اين دشت، فقط داخل اين کانال نيرو مانده!💢
يادم هست که يک نوجوان به نام
(شهــــــ🌹ــيدسيد جعفر طاهري)
قبضه آرپيجي
را برداشت و از پله ها بالارفت و با يک شليک دقيق✅، تانک دشمن را زد.💥 همين
باعث شد که آنها كمي عقب نشيني کنند.🌺
بچه ها هم با شــليک پياپي خود چند نفر از کماندوهاي عراقي را کشتند و
چند نفر از نيروهائي که خيلي جلو آمده بودند را اسير گرفتند.👌👌
در آن شرايط سخت، حالا پنج اسير هم به جمع ما اضافه شد! 😶
نبود آب و غذا همه ما را کلافه کرده بود.😕
بيشتر نيروها بي رمق و خسته در گوشه و کنار کانال افتاده بودند.😔🍂
تانک هائي که از کانال فاصله گرفتند، بلندگوهاي📢 خود را روشــن کردند! ⏪
فردي که معلوم بود از منافقين است😡 شروع به صحبت کرد و گفت:🎤 ايراني ها،
بيائيد تســليم شويد، ✋کاري با شــما نداريم،⁉️ آب خنک و غذا براي شما آماده
است،🤔 بيائيد... 😳و همينطور ما را به اسير شدن تشويق ميكرد‼️
#ادامه دارد👇👇👇
@ebrahimdelha
🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊
🌷🍃☀️🌷🍃☀️🌷🍃☀️🌷
#قسمت–هفتاد—و—پنج
#اوج مظلومیت
#در ادامه👇👇
💙💙💙
⏪ساعتي بعد حجم آتش🔥 دشمن خيلي زيادتر شد.😡
ديگر هيچكس نميتوانست
كاري انجام دهد.😕
عصــر 22 بهمن،🇮🇷 کماندوهاي دشــمن پــس از گلوله باران شــديد 💥💥کانال
،
خودشــان را به ما رســاندند! 😳يکدفعه ديديم که لوله اسلحه عراقيها از بالای
کانال به طرف ما گرفته شد!🔫
يک افسر عراقي از مسير پله اي که بچه ها ساخته بودند وارد کانال شد.😔
يک
سرباز هم پشت سرش بود.🍂
به اولين مجروح ما يک لگد زد😡. وقتي فهميد که او زنده اســت،
به ســرباز
گفت: شليک کن.💥
سرباز هم با تير زد و مجروح ما به
شهـــــ🌹ـــادت رسيد.🍃 مجروح بعدي يک نوجوان
معصوم ⚜بود
که افسر بعثي با لگد به صورت او زد!😡😭 بعد به سرباز گفت: بزن🔫
سرباز امتناع کرد و شليک نکرد!🤔
#ادامه دارد👇👇
@ebrahimdelha
🌷🍃🕊🌷🍃🕊🌷🍃🕊🌷