♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
「❤️📚」 #قسمتسیزدهم🌸 #نمایشنامهشهیدلاکچری😎 بابک: / پـــــای تــــلوزیون / 📺🙍♂ گوینده خبر: سل
「❤️📚」
#قسمتچهاردهم🌸
#نمایشنامهشهیدلاکچری😎
عمه: بابک جان؟...بابک عمه بیدارشو
خواب نمونی؟ بابک عمه؟
بابک: /از خواب بیدار میشود/ساعت چنده ؟
عمه: ساعت ده🕙
بابک: ای وای من...پس چرا گوشیم زنگ
نخورد!!😨
عمه: کلاس دانشگاهت دیر شده؟!😢
بابک: امروز کلاس ندارم عمه.
عمه: پس چی؟😶
بابک: من نباید عمرم و هدر بدم و این همه
وقت صرف خواب کنم.
عمه: خواب که لازمه برای بدن بابک جان...!!
آدم باید هفت ساعت خواب کامل داشته باشه
بابک: درسته ولی نه که تا لنگ ظهر بخوابی😓
عمه: ببخشید کاش نماز صبح بیدارت
میکردم🙁
بابک: خیره انشاءالله قضاشو میخونم.
این گوشیم نمیدونم چرا مشکل پیدا کرده!!🤔
عمه: بابک جان؟
بابک: جانم عمه؟
عمه: یه چیزی از داداشت شنیدم راسته؟🧐
بابک: چی...؟!!
عمه: تو واقعا قصد رفتن به سوریه داری؟😳
بابک: اگه خدا بخواد.😄
عمه: حیف نیست...!! تو الان فوق لیسانس
قبول شدی ثبتنام هم که کردی!!😕
میخوای درس دانشگاه رو ول کنی؟
کدومش واجبه عمه...؟؟!
بابک: رفتن به سوریه و دفاع از حرم آل الله
واجبتر از رفتن به دانشگاست😌
وقتی از اونجا آمدم ادامه تحصیل میدم.
/گوشی اش زنگ میخورد/
بابک: ببخشید عمه رقیه...🙏
/با گوشی/ جانم؟سلام داداش...چی؟؟
امروز مسئولش اومده؟؟ الان میرم اونجا🏃
❣ادامه دارد... همراهمون باشید😉😍
#شهیدبابکنوریهریس🦋••
.