eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.8هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
💛⭐️💛⭐️💛⭐️💛⭐️💛⭐️💛⭐️💛 بعد از یک ماه و اندی که از ماموریت عباس می‌گذشت، یک روز برادر شوهرم به پدرم زنگ زد و خبر #شهادت❤️ را به پدرم داد، ولی پدر به ما چیزی نگفت. بعد از ظهر آن روز خیلی نگران بودم و مدام ذکر می‌گفتم. فقط به ما گفت عباس مجروح شده است. حالم خیلی بد شد.💔 ولی با این حال خدا را شکر کردم که همسرم زنده است. دوباره گوشی پدرم زنگ خورد که دیدم درباره مراسمات صحبت می‌کنند. آنجا بود که فهمیدم عباس به #آرزویش که شهادت بود، رسیده.✨ خوشحالم که همسرم به آرزویش رسیده، اما تحمل دوری عباس واقعا برایم #خیلی_سخت است.🍃 روستایی که تا مرز سقوط پیش رفته بود با همت، #شجاعت و #رشادت‌ها و #مقاومت عباس و چند نفر از دوستان یک هفته زیر آتش سنگین و حملات دشمن یک هفته دیرتر سقوط کرد.💥 وقتی روز آخر روستا سقوط کرد و ما مجبور به ترک روستا شدیم به ما گفته شد که باید روستای پشتی را پر کنید تا دشمن نتواند از این جلوتر بیاد.💣 یکی از بچه‌ها زخمی و قرار شد ما او را به بهداری برسانیم. من هم به عباس گفتم بیا همراه ما برویم و این دوست‌مان را بهداری برسانیم، ولی عباس قبول نکرد. قرار شد عباس با فرمانده تیپ سمت منطقه جدید بروند.🔥 دوباره گفتم: عباس اینجا دیگر کاری نیست و بقیه هستند، بیا برویم، ولی باز هم عباس قبول نکرد. سر یک سه راهی راه ما از هم جدا می شد. ما می‌خواستیم به راست و سمت بهداری برویم، ولی عباس و بقیه به سمت چپ بروند. نگاه‌های آخر ما بود، 💫در آخرین نگاه #لبخندی روی لبش داشت🌺 که از هم جدا شدیم.... ادامه دارد...🌸 💛⭐️💛⭐️💛⭐️💛⭐️💛⭐️💛⭐️💛 ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
هم قد توپ بود گفتن: چہ جورے اومدے اینجا؟ گفت: با ! گفتن: چہ جورے گلوله رو بلند میڪنۍ میارے؟ گفت: با التماس ! بہ گفتن میدونۍآدم چہ جورے میشه؟ زد و گفت: با التماس! وقتۍتڪه هاے جمع میڪردن،فهمیدم چقدر التماس ڪرده...!! رفقا... شهدا ، میشد چرا ما میخوایم، نمیشه؟؟؟ ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝