eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.7هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
170c3928aefee588645c690b3031ac2523488672-480p1.mp3
10.52M
-دخترای‌حآج‌قاسم🌱- -گوش‌جآن‌بسپرین☝️🏼🍓- ﴿پیشنهاد ویژه﴾ •🎧] @ebrahim_navid_delha @pelak_shohadaa @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀.👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️مژده ♨️مژده 💥چالش داریم اونم چه چالشی💥 🌺عکس,همراه با یک جمله از رفیق شهیدم 💢شیوه چالش: بعد از ارسال عکس و جمله اے از رفیق شهید خود آن را به صورت عکس نوشته درست میکنیم و داخل کانال قرار میدهیم شما بعد ازگذشت 24ساعت عکس شهید خود را در کانال یا گروهای دیگر فوروارد میکنید بیشترین عکس بازدید خورده برنده چالش ما خواهد بود 🆔 @khademe_zahraa 🎁جوائز معنوے ما شامل👇 کتاب سلام بر ابراهیم جلد اول کتاب سلام بر ابراهیم جلد دوم کتاب رفیق مثل رسول کتاب عارف 12ساله کتاب پسرک فلافل فروش و سربند 🎊🎊جوائز برندگان اول تا دهم کتاب منتخب شما به همراه سربند متبرک شده به شهید موردنڟر خودتون در بهشت زهرا تهران . نفرات بعدے تنها سربند متبرک شده دریافت میکنند 📌هزینه پست با شماست . ⏳مهلت ارسال عکس: از 25شهریور تا4مهر ساعت24 ⏳مهلت سین زنی: از5مهر تا 11مهرساعت24
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🌸هوالعشق🌸 📜 #رمان_پلاک_پنهان 💟 #پارت_پنجم . بعد از پایان کلاس صغری با اخم رو به سمانه گفت: _ حواس
🌸هو العشــق🌸 📜 💟 کمیل لبانش را تر کردو مشکوک به سمانخ نگاه میکند: _کے اومدے؟؟ سمانه سریع بر خودش مسلط می شود و سعی میکند خودش را نبازد آرام لبخندے می زند و مي گوید: _سلام خسته نباشی همین الان سریع به سمت ماشین می رود که با صدای کمیل سرجایش می ایستد: _‌صغری کجاست؟ _‌الان میاد داره با یکی از همکلاسیامون صحبت میکنه. سریع سوار ماشین می شود و با گوشی خودش را سرگرم می کند تا حرفی یا کاری نکند که کمیل به او شک کند که حرف هایش را شنیده. . با آمدن صغری حرکت میکنند سمانه خیره به گوشی به حرف های کمیل فکر میکرد نمی توانست از چیزے سر در بیاورد. . وضع مالی کمیل خوب بودولی نه آنقدر که کسی دنبال مال و ثروتش باشد و نه خلافکار بود که پلیس دنبال او باشد احساس می کرد سرش از فکر زیاد ممکن است منفجر شود. . با تکان های صغری به خودش امد: _جانم .کجایی؟؟ کمیل دوساعته داره صدات میکنه . سمانه با آینه جلو نگاهی می اندازد و متوجه نگاه مشکوک کمیل می شود. _ببخشید حواسم نبود گفتم میاید خونه ما یا خونتون؟؟ . صغری با خوشحالی دوباره به سمت سمانه چرخیدو گفت: بیا خونمون سمانه,جان من سمانه لبخندی زد تا کمیل به او شک نکند؛ نه عزیزم نمیتون باید برم مامان تنهاست. . صغری با چهره ای ناراحت سر جایش برگشت سمانه نگاهش را به بیرون دوخت و ناخوداگاه به ماشین ها نگاه می کرد تا شاید اثرے از ماشین مرموز صبح پیدا کند اما چیزی پیدا نکرد. با ایستادن ماشین سمانه از کمیل تشکر کرد و بعد از تعارف که برای ناهار به خانه انها بیایند وارد خانهشد بعد از اینکه در را بست صدای لاستیک هاے ماشین کمیل به گوشش رسید. _خسته نباشی مادر سمانه نگاهی به مادرش که با کاسه ی آش در آن بود انداخت. _سلامت باشی کجا داری میری؟ _آش درست کردم دارم میبرم خونه محسن ثریا دوست داره سمانه به این مهربونی مادرش لبخندے زد و سینی را از او گرفت: _خودم میبرم _دستت درد نکنه سمانه از خانه خارج می شود و آیفون خانه رو به رویی را می زند ثریا با دیدن سمانه در را باز می کند. . نویسنده: فاطمه امیرے . ... @ebrahim_navid_delha. @pelak_shohadaa @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀.👆
📖🔰«««﷽»»»🔰📖 🔈 √|| گروه ختم قران و ذکر ❣||√ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ 💠 جهت حاجت روایی خود در گروه ختم قران و ختم ذکر نام خود رابه ایدی خادمین ما بفرستید 💫خادمین گروه ختم قران👇 🆔 @Khademalali 💫خادمین گروه ختم ذکر👇 🆔 @Zahrayyy 🔴همچنین هر شب جمعه هیئت مجازی در کانال های مجموعه برگزار خواهیم کرد منتظر همراهی و حضور گرمتون هستیم😊 @ebrahim_navid_delha @pelak_shohadaa
°°° ✋️السلام_علیک_یاصاحب_الزمان تمام شهر ࢪا گشتہ‌ام! هیچ کجا نشانہ‌اۍ از تو نبود ): بہ قاصدک هاۍِ باغ گفتم بہ آسمان بࢪوند؛ آࢪزو کنند تو ࢪا ❥ و بࢪاۍِ این شهࢪ؛ بیاوࢪندت...!💔 ‌ 🍃 @ebrahim_navid_delha @pelak_shohadaa @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀.👆
VID_20200917_133129_299_a01.mp3
1.2M
🎬 دانلود 👤 استاد 🔻 کلید ظهور امام زمان دست اباعبدالله است. 🏴 ویژه @ebrahim_navid_delha @pelak_shohadaa @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀.👆
🌺🍃🌺🍃 ♡ ♡ وی از خادم الشهدایی خود و حمید نیز می‌گوید: خیلی به هم وابسته بودیم و تحمل دوری هم را نداشتیم و در دوره خادم الشهدایی یکی‌مان در معراج الشهدا و دیگری در دهلاویه بودیم. 😍سال آینده نیز در فراق حمید، از سوم تا پنجم فروردین در معراج الشهدای اهواز خادم الشهدا خواهم بود.   همسر این شهید مدافع حرم در خصوص وداع با پیکر حمید عنوان می‌کند: من آخرین نفری بودم که وارد معراج الشهدا شدم. چشمش نیمه باز مانده بود، دستی به بدنش زدم، بدنش سرد بود. در گوشش زمزمه کردم که من تو را دیدم و تو هم داری من را نگاه میکنی. به حمیدم گفتم: خیلی دوستت دارم، سلام مرا به سیدالشهدا برسان، عزیزم شهادتت مبارک و اگر قصوری کردم مرا ببخش، اگر دلت را گرو گرفتم و مانع زودتر پرواز کردنت شدم ببخش و بعد چشمانش را بستم..😞 🌱 @ebrahim_navid_delha @pelak_shohadaa @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀.👆
♨️مژده ♨️مژده 💥چالش داریم اونم چه چالشی💥 🌺عکس,همراه با یک جمله از رفیق شهیدم 💢شیوه چالش: بعد از ارسال عکس و جمله اے از رفیق شهید خود آن را به صورت عکس نوشته درست میکنیم و داخل کانال قرار میدهیم شما بعد ازگذشت 24ساعت عکس شهید خود را در کانال یا گروهای دیگر فوروارد میکنید بیشترین عکس بازدید خورده برنده چالش ما خواهد بود 🆔 @khademe_zahraa 🎁جوائز معنوے ما شامل👇 کتاب سلام بر ابراهیم جلد اول کتاب سلام بر ابراهیم جلد دوم کتاب رفیق مثل رسول کتاب عارف 12ساله کتاب پسرک فلافل فروش و سربند 🎊🎊جوائز برندگان اول تا دهم کتاب منتخب شما به همراه سربند متبرک شده به شهید موردنڟر خودتون در بهشت زهرا تهران . نفرات بعدے تنها سربند متبرک شده دریافت میکنند 📌هزینه پست با شماست . ⏳مهلت ارسال عکس: از 25شهریور تا4مهر ساعت24 ⏳مهلت سین زنی: از5مهر تا 11مهرساعت24
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🌸هو العشــق🌸 📜 #رمان_پلاڪ_پنهان 💟 #پارت_ششم کمیل لبانش را تر کردو مشکوک به سمانخ نگاه میکند: _ک
🌸هوالعشق🌸 📜 💟 - سلام بر اهل خانه ثریا دستان خیسش را خشک می کند و به استقبال خواهر شوهرش آمد؛ -بیا تو عزیزم - نه ثریا خستم ،این اش و مامان برات فرستاد -قربونش برم،دستش درد نکنه -نوش جان، این جیگر عمه کجاست؟ -مهده، محسن رفته بیارتش -ببوسش، به داداش سلام برسون - سلامت باشی عزیزم ،می موندی می نشستی یکم -انشاءالله، یه روز دیگه سمانه به خانه بر می گردد به اتاقش پناه می برد، کیف و چادرش را به روی تخت پرت میکند و به در تکیه می دهد، چشمانش را می بندد چرا انقدر ذهنش مشغول ،کار های کمیل شده یا شاید او خیلی به همه چیز حساس شده آرام زمزمه کرد: -آره اره من خیلی همه چیزو بزرگ میکنم و سعی کرد خودش را توجیه کند حرف های کمیل اصلا مشکوک نبودند و ماشین تعقیبی در کار نبوده سمانه عصبی به سمت خروجی دانشگاه می رفت ،که بازویش کشیده شد، عصبی برگشت که با کسی که بازویش را کشیده دعوا کند. با دیدن صغری اخمی کرد و با تشر گفت: - چیه؟ چی میخوای صغری که به خاطر اینکه دنبال سمانه دویده بود درحالیکه نفس نفس می زد گفت: - سر من داد نزن ،با آقای بشیری دعوات شده به من ربطی نداره - اسمشو نیار اگه میشد همونجا حسابش و میرسیدم - باشه اروم باش ، بیا بریم همین کافه رو به روی دانشگاه ،هم یه چیزی بخوریم هم با هم حرف بزنیم سمانه به علامت پذیرفتن پیشنهاد صغری سرش را تکان داد. پشت میز نشستند، صغری بعد از دادن سفارش روبه روی سمانه که خیره به بیرون بود،نشست؛ -الان حرف بزن چرا انقدر عصبی شدی وسط جلسه؟ -چرا عصبی شدم ؟ اصلا دیدی چی میگفت، نزدیک انتخاباته به جای اینکه سعی کنیم جو دانشگاه آروم بمونه اومده برنامه میریزه چطور وجه ی بقیه نامزد هارو خراب کنیم . با رسیدن سفارشات سمانه ساکت شد، با دور شدن گارسون رو به صغری گفت: -اصلا اینا به کنار، این جلسه مگه مخصوص فعالین بسیج دانشگاه نبود ؟ - خب اره -پس این بشیری که یک ماهه عضو شده برا چی تو جلسه بود ؟ - نمیدونم حتما قسمت برادرا ازش دعوت کردند، اینقدر خودتو حرص نده -صغری تو چرا این رشته رو انتخاب کردی؟ صغری که از سوال سمانه تعجب کرده بود ، چند ثانیه فکر کرد و گفت: - نمیدونم شاید به خاطر اینکه یه دانشگاه خوب اونم شهر خودم قبول شدم و اینکه تو هم هستی - اما من وقتی علوم سیاسی و انتخاب کردم ،دغدغه داشتم الان انتخابات نزدیکه ،باید دغدغه تک تک ما انتخابات باشه - خب چه ربطی به آقای بشیری داره؟ -همین دیگه دغدغه ی ما باید آروم نگه داشتن جو دانشگاه باشه نه برنامه ریزی واسه تخریب نامزد ها صغری دانشگاه ما تو موقعیت حساسی قرار داره، کاری که بشیری انجام میده ، بزرگترین اشتباهه به خصوص که با اسم بسیج داره این کار و میکنه ،اگه به کارش ادامه بده دانشگاه میشه میدون جنگ. - نمیدونم چی بگم سمانه ، الان که فکر میکنم میبینم حرفای تو درسته ولی چیکار میشه کرد؟ -میشه کاری کرد من عمرا در مقابل این قضیه ساکت بشینم. - حالا بعد در موردش فکر میکنیم ، کافیتو بخور یخ کرد. سمانه تشکری کرد و کافی را به دهانش نزدیک کرد سمانه ضربه ای به در زد و با شنیدن "بفرمائید " وارد شد : - سلام ،خسته نباشید - سلام خواهرم ،بفرمائید سمانه روی صندلی نشست وگفت: - خانم احمدی گفتن که با من کار دارید ! - بله درسته شما چون قسمت فرهنگی رو به عهده دارید ،چند تا کار بوده باید انجام بدید نویسنده : فاطمه امیری ... @ebrahim_navid_delha @pelak_shohadaa @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀.👆
🌷☘🌷☘🌷 ☘🌷☘🌷 🌷☘🌷 ☘🌷 🌷 🔸بسم الله الرحمن الرحیم🔸 در خدمتتون هستیم امشب با هئیت مجازی این هفته با موضوع 👈👉 سخنران : ان شاءالله مورد استفاده همه شما عزیزان قرار بگیرد🌺
461.5K
🥀🍂🥀🍂🥀 حدیثی از پیامبر داریم که میفرمایند حضرت عقیل رو به خاطر فرزندانشون دوست داشتند چون...
278.2K
🥀🍂🥀🍂🥀 اخرین شهید خاندان عقیل محمدبن سعیدبن عقیل بود که در...
795.3K
🥀🍂🥀🍂🥀 شخصی به نام ابو ریاض از مسئولان عراقی نقل میکنند در سالهای جنگ عراق علیه ایران فرزند من به اجبار به سربازی رفت یکی از عملیات های ایران شروع شد که...
490.6K
🥀🍂🥀🍂🥀 حاجت هاتون رو از سر قبر شهدا بگیرید اگر اونا واسطه بشن خدا حاجت تون رو روا میکنه...
480.4K
🥀🍂🥀🍂🥀 از مردم دنیا مطلب حاجت خود را درخواست از او کن که سبب ساز شهید است...
💯💯💯💯💯 دوباره سلام خدمت دوستان عزیز🌺 حتما حتمااااااا مباحث امشب رو دنبال کنید و نظرتون رو درباره موضوع بحث برامون بفرستید☺️ منتظر نظرات، پیشنهادات و همچنین انتقاداتتون هستم. لطفا لطفااااااا همراهیمون کنید و دلگرم به ادامه این مباحث🍃 اگر هم موضوعی پیشنهادی دارید برای سخنرانی و صحبت درباره ش حتما حتما به ما اعلام کنید تا درباره ش صحبت بشه❗️👇 🆔 @Kararr ممنون از اینکه کنار مون هستید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|°•🖤🥀... 〖چھ‌شد ... ڪھ‌بہ‌داغت ... مبتلاشدم‌حسین . . ؟ چھ‌شد ... ڪھ‌باداغت ... سࢪبھ‌ࢪاه‌شدم‌﴿حسین﴾ . . . ؛!_🌱•'`〗 @ebrahim_navid_delha @pelak_shohadaa @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀.👆
🕊بنام پروردگار هستی بخش🕊 📦💌 🖇درخواست از نیکوکاران و خیرین برای کمک رسانی فوری، آگاهانه و مستقیم 📩 📌در راستای پیشرفت و گسترش مجموعه و برنامه های فرهنگی نیـازبه تبلیغ بزرگ‌و گسترده هست 🚺 لذا از همراهان عزیز درخواست دارم بـه نیت چهارده معصوم وبرآورده شـدن حوائج کمکهای نقدی خود را به شماره حساب زیر پراخت نمایند⤵️ 💳 ‏6037997291276690 💌 ❣. 🌷 اَللهُ یُبٰارِڪُ فیــِڪ❣ ❤️🌺🌸💕⚜✨
🌿🦋 اے بهارے ترین🌸 آینہ هستے یوسف ڪنعانے من، سلام✋ آقا جانم... بیا و اذان عشق بخوان 🔊 تا جهان سراسر مسلمان شود بیا و «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ....» را فریاد ڪن... چشم انتظار مانده‌ام؛ من سر خوشم از لذت این چشم بہ راهے و چشم انتظار مے‌مانم... ⛅️ @ebrahim_navid_delha @pelak_shohadaa @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀.👆
🌹 🕊🍃 خوابش رو دیدم گفتم چےاون‌دنیا خیلےبدردتون‌خورد؟ گفت تودنیاخیلےکارهاےخوب انجام‌دادم ولےبہ‌دردم‌نخورد... چیزےکہ‌خیلےبہ‌کارم‌اومد همین ...💎✨ •شهیدمحمدبلباسے♥️ بہ‌روایت‌همسرشهید @ebrahim_navid_delha @pelak_shohadaa @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀.👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺‏انتشار خبر نسل کشی با آنفولانزا از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران! 👌به مراحل حساس بزرگترین بیولوژیکی نزدیک می شویم. 🦠 ⚠️ @ebrahim_navid_delha @pelak_shohadaa @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀.👆
♨️مژده ♨️مژده 💥چالش داریم اونم چه چالشی💥 🌺عکس,همراه با یک جمله از رفیق شهیدم 💢شیوه چالش: بعد از ارسال عکس و جمله اے از رفیق شهید خود آن را به صورت عکس نوشته درست میکنیم و داخل کانال قرار میدهیم شما بعد ازگذشت 24ساعت عکس شهید خود را در کانال یا گروهای دیگر فوروارد میکنید بیشترین عکس بازدید خورده برنده چالش ما خواهد بود 🆔 @khademe_zahraa 🎁جوائز معنوے ما شامل👇 کتاب سلام بر ابراهیم جلد اول کتاب سلام بر ابراهیم جلد دوم کتاب رفیق مثل رسول کتاب عارف 12ساله کتاب پسرک فلافل فروش و سربند 🎊🎊جوائز برندگان اول تا دهم کتاب منتخب شما به همراه سربند متبرک شده به شهید موردنڟر خودتون در بهشت زهرا تهران . نفرات بعدے تنها سربند متبرک شده دریافت میکنند 📌هزینه پست با شماست . ⏳مهلت ارسال عکس: از 25شهریور تا4مهر ساعت24 ⏳مهلت سین زنی: از5مهر تا 11مهرساعت24
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🌸هوالعشق🌸 📜#رمان_پلاک_پنهان 💟#پارت_هفتم - سلام بر اهل خانه ثریا دستان خیسش را خشک می کند و به ا
🌸هوالعشق🌸 📜 💟 - بله حتما - این چند تا پوستر و بدید به بچه های خودمون ،بگید ایام انتخابات از اونا استفاده کنن تو تجمعا - پوسترا چی هستن؟ - پوسترایی که طراحی کرده بودید و خواستید پوسترشون کنم براتون ،یک نمونه برای خودتون ،اینا رو هم بدید بین بچه های دانشگاه - خیلی ممنون _تو این فلش چندتا فایل صوتی هست که روے چندتا cd بزنید و به عنوان کار فرهنگی بین بچه ها پخش کنید مداحی هستند,یه نمونه هم با پوسترا گڋاشتم که گوش بدید _ما خیلی وقته دیگه همچین فعالیت های فرهنگے انجام نمیدیم به نظرتون برگزاری جلسات بصیرتی بهتر از پخش بنرو cd نیست؟؟ . _شک نکنید که جلسات بهتر هستند امابخشنامه ای هستش که به دستمون رسیده, _میتونم بخشنامه رو ببینم اقاے سهرابی برای چند لحظه سکوت کردو بعد سریع گفت: _براتون میفرستم _تشکر اگه با من کاری ندارید من دیگه برم _بله بفرمایید سمانه وسایل را برداشت و ازاتاق خارج شد پوستروcd خودش را در اتاقش گڋاشت و از دفتر خارج شد. با دیدن چنر از اعضای بسیج دانشگاه پوسترها رابه انها دادتا بین بقیه پخش کنند. و خودش به کافی نت کنار دانشگاه رساند و سفارس دادتا مداحی ها را روی90تاcd برایش بزند. _کی اماده میشن؟ _فردا ڟهر بیاید تحویل بگیرید _خیلی ممنون از همان جا تاکسی گرفت و به خانه رفت امروز روز پرمشغله ای بود سعی کرد تا خانه براے لحظه ای هم که شده چمانش را روے هم بگذارد تا شاید کمے از سوزش چشمانش کاسته شود. کلید در را باز کرد و وارد خانه شد با دیدن کفش های زنانه حدس میزد که خاله سمیه به خانه شان آمده وارد خانه شد و با دیدن سمیه خانم لبخندی زد: _سلام خاله خوش اومدید _سلام عزیزدلم خسته نباشے. سمانه مشکوک به چهره ی غمگین خاله اشونگاهی انداخت و پرسید: _چیزی شده خاله _نه قربونت برم به سمت مادرش رفت و بوسه ای بر گونه اش کاشت: _من میرم بخوابم شمارو هم تنها میزارم قشنگ بشنید غیبتاتونو بکنید مامان بیدارم نکن تو رو خدا _صبر کن سمانه _بله مامان _خانم حجتی رو میشناسی _اره _زنگ زد وقت خواست که بیاد خواستگارے _خب _خب ومرض پسره هزار ماشاا...خوشکله پولداره خونه ماشین همه چیز سمانه با اعتراض گفت: _مامان مگه همه چیز پول و قیافه است؟؟ _باشه کشتیم مگه ولایی وپاسدار نمیخواستب پسره هم پاسداره هم ولایی با فعالیتات هم مشکلی نداره پس میشینی بهش فکر میکنی _چشم. _سمانه با تو شوخی ندادم میشینی جدی فکر میکنی سمانه کلافه پوفی کردو گفت: _چشم میشینم جدی فکر میکنم الان اجازه میدی برم بخوابم؟ _برو سمانه بوسه ای نمایشی برای هر دو پرتاب کرد وبه اتاق رفت خسته خودش را روے تخت انداخت و به فکر فرو رفت که چرا احساس می کرد از اینکه بحث کشیده شد ناراحت بود . وخستگی اجازه بیشتری به تحلیل رفتار سمیه خانم را به او نداد و کم کم چشمانش گرم خواب شدند. نویسنده: فاطمه امیرے . @ebrahim_navid_delha @pelak_shohadaa @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀.👆