••✾ِدوستان گرامی••✾ِ
✍منتظر دلنوشته هاتون هستیم...
✾دوستانی ڪه عنایت شهدا شامل حالشون شده
خوشحال میشیم دلنوشته های خودتونو به آیدی زیر ارسال بفرمایید...☺️
••✾ِ✾•
@siedeh_al_nabi:خادم دلنوشته
╔═ 🌸════⚘ ═╗
✾@ebrahimdelha✾
╚═ ⚘════🌸 ═╝
🌸آیت الله بهجت (حفظه الله):
احساس لذت در نماز یك سری مقدمات خارج از نماز دارد و یكسری مقدمات در خود نماز. آنچه كه قبل از نماز و در خارج نماز بایستی مورد ملاحضه شود و عمل شود، این است كه انسان گناه نكند🌷، قلب را سیاه نكند، 🌺دل را تیره نكند، معصیت روح را مكدر میكند، نورانیت دل را میبرد.💚
@ebrahimdelha
💛💚💛💚💛💚💛💚💛
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
#قسمت_شصتم
🐍ماجراي مار 🐍
راوی:مهدي عموزاده🌷
ســاعت ده شب بود.توكوچه فوتبال بازي ميكرديم.اسم آقاابراهيم💚راازبچه هاي محل شنيده بودم،امابرخوردي بااونداشتم.مشغول بازي بوديم.ديدم ازسركوچه شخصي باعصاي زيربغل به سمت ما مي آيد.ازمحاسن بلندوپاي مجروحش فهميدم خودش است!كنار كوچه ايســتادوبازي ماراتماشاكرد.يكي ازبچه هاپرسيد:آقاابرام❤️بازي ميكني؟گفت:من كه بااين پانميتونم،امااگه بخواهيدتودروازه ميايستم.بازي من خيلي خوب بود.اماهركاري كردم نتوانســتم به اوگل بزنم!مثل حرفه اي هابازي ميكرد.نيم ســاعت بعد،وقتي توپ⚽️زيرپايش بودگفت:بچه هافكرنميكنيدالان ديروقته،مردم ميخوان بخوابن!تــوپ ودروازه هاراجمع كرديم.بعدهم نشســتيم دورآقاابراهيم❤️.بچه هاگفتند:اگه ميشه ازخاطرات جبهه تعريف كنيد.آن شــب خاطره عجيبي شنيدم كه هيچ وقت فراموش نميكنم.آقاابراهيم ميگفت:درمنطقه غرب باجوادافراســيابي رفته بوديم شناســائي.نيمه شب بودومانزديك سنگرهاي عراقي😈مخفي شده بوديم.
#ادامه_دارد
[❀ @ebrahimdelha ❀]
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
بعدهواروشــن☀️شــد.مامشــغول تكميل شناســائي مواضع دشمن👺شديم.همينطوركه مشــغول كاربوديم يكدفعه ديدم مار🐍بســياربزرگي درســت به
سمت مخفيگاه ماآمد!ماربه آن بزرگي تاحالانديده بودم.نفس درسينه ماحبس شده بود😨.هيچ كاري نميشدانجام دهيم.اگربه ســمت مارشــليك ميكرديم عراقي ها😈ميفهميدنــد،اگرهم فرارميكرديــم عراقي هاماراميديدند.مارهم به ســرعت به ســمت مامي آمد.فرصت تصميم گيري نداشتيم.آب دهانم رافرودادم😰.درحالي كه ترسيده بودم نشستم وچشمانم رابستم.گفتم:بسم الله وبعدخدارابه حق زهراي مرضيه قسم دادم!زمان به سختي ميگذشت.چندلحظه بعدجوادزدبه دستم.چشمانم راباز
كردم.باتعجب😳ديدم مارتانزديك ماآمده وبعدمسيرش راعوض كرده وازمادور شده!آن شــب آقاابراهيم💚چندخاطره خنده دارهم براي ماتعريف كرد.خيلي خنديديم😄.بعدهم گفت:ســعي كنيدآخرشــب كه مردم ميخواهنداستراحت كنندبازي نكنيد.ازفرداهرروزدنبال آقاابراهيم💚بودم.حتي وقتي فهميدم صبح ها براي نمازمسجدميرود.من هم به خاطراومسجدميرفتم.تاثيــرآقاابراهيم💚روي من وبچه هاي محل تاحدي بودكه نمازخواندن ماهم مثل اوآهسته وبادقت شده بود.مدتي بعدوقتي ايشان راهي جبهه شدماهم نتوانستيم دوريش راتحمل كنيم وراهي جبهه شديم.☺️
#پایان_قسمت_شصتم
[❀ @ebrahimdelha ❀]
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
⚜🌸⚜🌸⚜🌸⚜🌸
#طنزجبهه
آبگوشت🙄
فروردین سال 1365در مقر شهید محمد منتظری، از مقرهای تیپ 44قمربنی هاشم (ع) در نزدیکی سوسنگرد بودیم.
زیر حمله هوایی دشمن مشغول خوردن آبگوشت بودیم.☺️ آن را در یک سینی بزرگی ریخته بودیم وهمگی دور آن نشسته بودیم.
برق که قطع شد، شیطنتها شروع شد.هرکس کاری می کرد ودر آن تاریکی سر به سر دیگری می گذاشت.😉
باهماهنگی قبلی قرار شد یکی از بچهها از حوزه استحفاظی آقای خدادادی لقمه ای را بردارد، که ایشان با لحن خاصی گفت: لطفا غواص اعزام نفرمایید،منطقه در دید کامل رادار قراردارد!🤔
با این حرف او یک دفعه چادر از خنده بچهها منفجر شد. اینقدر فضا شاد شده بود که کسی به فکر حمله هوایی دشمن نبود!😂😂😁
#به_نقل_از_علی_اکبر_رییسی
╔═ ✾════⚘❤️ ═╗
@ebrahimdelha
╚═⚘❤️════ ✾ ═╝
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
السلام علیڪ یا شمس الشموس
#ساعت-هشت-شب🕗
به نیابت از جمیع شهدا🕊❤️
به ویژه
#شهید_مسعود_شادڪـام🌹
اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ
╔═ ⚘════❤️═╗
@ebrahimdelha
╚═ ❤️════⚘ ═╝