🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
دلیلش را پرسیدم گفت:«دختر خواب دیدم که همه ی بچه های کلاس توی یه باغ🏞 هستیم یک آقایی با لباس خاکی و سر بریده میاد دست و تو رو میگیره و میبره...»😭
فقط خوابم تو ذهنم تداعی شد
و وقتی رفتم به شلمچه فهمیدم خوابها گاهی از آینده خبر می آورند و من مهمان شهید ابراهیم همت بودم و چه میزباني بهتر از ایشان...😥🤗
#ارسالی_ازکاربران
╔═ ⚘════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════⚘ ═╝
عزیزان اگه عنایتی از #شهید دیگه ای هم بهتون شده خوشحال میشیم با ما به اشتراک بزارید☺️
کانال ماله خودتونه و با وجود شماست که ما هم شوق این رو پیدا میکنیم تا با قدرت بیشتر در کارمون پیش بریم🌸🍃
@EBRAHIM_hadi_97
💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷
#همسرشهید
ملیکا بعدازظهر روز ۱۳ بهمن ماه از خواب بیدار شد و با گریه😭 خوابی را که دیده بود برایم تعریف کرد. گفت دیدم پدرم آمد از روی یک بلندی با دست خونی من را بوس کرد و به من گفت تندتند میآیم به دیدنت و رفت. با شنیدن این خواب نگران شدم اما حرفی نزدم.😔 روزپنج شنبه۱۵بهمن ماه بود که به دلم افتاد سجاد دارد بر میگردد.☺️ موقع اذان ظهربود. زنگ زدم خانه پدرم و آنها خبر دادند که سجاد شهید شده است.😢 باورم نمیشد و پیش خودم میگفتم سجاد دارد بر میگردد و با این خبر سر به سرم میگذارند. اصلا در حال خودم نبودم.
🌹
میخواستم به همه بفهمانم که این شوخی است، دوست داشتم همه حرفم را باورکنند. ولی با این حال خیلی آرام بودم. انگارحضرت زینب(س) به من نظرکرده بودند که اینطور آرام و صبور بودم.💫 همه از آرامشم نگران بودند. هرچه همه بیقراری میکردند، من آرامتر میشدم. اصلاً انگار در عرض چند ساعت کلی تغییرکرده و صبور شده بودم. آنقدر آرام بودم که نگران خودم شده بودم که چرا در نبود سجاد میتوانم نفس بکشم و زنده باشم.😞🌺
#شهیدسیدسجادروشنایی
#سالروزشهادت
╔═ ⚘════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════⚘ ═╝
🍃🌺🍃
👈 #نمازاول_وقت
💢هر اذانی یک صدا زدن خصوصی است برای کندن تو از یک وضعیت بد⚠️
💢پس این لحظه و فرصت طلایی را از دست نده! چون کسی که این فرصت را برایت ایجاد کرده خداوند است که مثل یک مربی دلسوز ،
زمینه رشد و سازندگی روح تو را به وسیله #نماز اول وقت فراهم کرده است...
✾════✾❤️✾════✾
@ebrahimdelha
✾════✾❤️✾════✾
💚🕊💚🕊💚🕊💚🕊💚🕊💚
[#قسمت_چهل_و_هفتم]
💕مطلع الفجر💕
راوی:حسین الله کرم
مدتي از عزل بني صدر از فرماندهي كل قوا گذشــت. براي درهم شكستن عظمت ارتش عراق👺، سلسله عمليات هایی در جنوب، غرب و شمال جبهه هاي نبرد طراحي گرديد. در هشــتم8⃣آذرماه اولين عمليات بزرگ يعني طريق القدس(آزادي بســتان)انجام شد و اولين شكست سنگين به نيروهاي حزب بعث👹 وارد شد. طبق توافق فرماندهان، دومين عمليات در منطقه گيلان غرب تا سرپل ذهاب .كه نزديكترين جبهه به شهر بغداد بود انجام ميشد. لذا از مدتها قبل،كار شناسائي منطقه و آمادگي نيروها👥 آغاز شده بود. مسئوليت عمليات اين محور به عهده فرماندهي سپاه گيلان غرب بود. همه بچه هاي اندرزگو در تكاپوي كار بودند. مســئوليت شناسايي منطقه دشمن👺به عهده ابراهيم بود. اين كار در مدت كوتاهي به صورت كامل انجام پذيرفت. ابراهيم💚براي جمع آوري اطالعات، به همراه يكي از كردها به پشت نيروهاي دشمن👺رفت. آنها طي يك هفته تا نفت شهر رفتند. ابراهيم در اين مدت نقشه هاي خوبي از منطقه عملياتي آماده كرد. بعد هم به همراه چهار عراقي👿 كه به اسارت گرفته بودند به مقر بازگشتند!
ابراهيم💚پس از بازجویی از اسرا و تكميل اطلاعات لازم. نقشه هاي عمليات را كامل كرد و در جلسه فرماندهان آنها را ارائه نمود.😉
#ادامه_دارد...
[❀ @ebrahimdelha ❀]
💚🕊💚🕊💚🕊💚🕊💚🕊💚
💚🕊💚🕊💚🕊💚🕊💚🕊💚
سرهنگ علي ياري و سرگرد سالمي از تيپ ذوالفقار ارتش نيز با نيروهاي سپاه هماهنگ شدند. بسياري از نيروهاي محلي از سرپل ذهاب تا گيلان غرب در قالب گردان های مشــخص تقسيم بندي شــدند. اكثر بچه هاي اندرزگو به عنوان مسئولين اين نيروها انتخاب شدند. چندين گردان از نيروهاي ســپاه و داوطلب به عنوان نيروهاي خط شــكن،
وظيفه شروع عمليات را بر عهده داشتند. فرماندهان در جلســه👥 نهايي، ابراهيم💚 را به عنوان مســئول جبهه مياني، برادر صفر خــوش روان را به عنوان فرمانده جناح چپ و برادر داريوش ريزه وندي را فرمانده جناح راســت عمليات انتخاب كردند. هدف عمليات پاكســازي ارتفاعات🗻 مشرف به شهرگيلان، تصرف ارتفاعات 🏔مرزي و تنگه هاي حاجيان و گورك وپاسگاه های مرزي🇮🇷 اعلام شده بود. وســعت منطقه عملياتي نزديك به هفتاد كيلومتر بود. از قرارگاه خبر🗣 رسيد كه بلافاصله پس از اين عمليات، سومين حمله در منطقه مريوان انجام خواهدشد.
همه چيز در حال هماهنگي بود. چند روز قبل از شــروع كار از فرماندهي سپاه اعلام شد: عراق👹 پاتك وسيعي را براي باز پس گيري بستان آماده كرده،شما بايد خيلي سريع عمليات را آغاز كنيد تا توجه عراق👹از جبهه بستان خارج شود.براي همين، روز بعد يعني بيســتم آذر 1360 براي شــروع عمليات انتخاب شد. شــور وحال 😍عجيبي داشتيم. فردا اولين عمليات گسترده در غرب كشور و بر روي ارتفاعات⛰ شــروع ميشــد. هيچ چيز قابل پيش بينــي نبود. آخرين خداحافظي😭 بچه ها در آن شب ديدني بود😍.
#ادامه_دارد...
[❀ @ebrahimdelha ❀]
💚🕊💚🕊💚🕊💚🕊💚🕊💚
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
#عنایت_حضرت_فاطمه
به شهید عزیز #عبدالحسین_برونسی
در چنین شرایطی، بدون یک ذره چون و چرا برگشت.😕 حالا هم منتظر عکس العملش بودم، گفت: نظرت همین بود؟
پرسیدم: مگه شما نظر دیگه ای هم داری؟🤔
چند لحظه ای ساکت ماند. جور خاصی که انگار بخواهد گریه اش بگیرد،😥 گفت: من هم عقلم به جایی نمی رسه.
دقیقاً یادم هست همان جا صورتش را گذاشت روی خاک های نرم و رملی کوشک. منتظر بودم نتیجه بحث را بدانم. لحظه ها همین طور پشت سر هم می گذشت. دلم حسابی شور افتاده بود. او همین طور ساکت بود و چیزی نمی گفت، پرسیدم: پس چه کار کنیم آقای برونسی؟😐
حتی تکانی به خودش نداد. عصبی گفتم:😠 حاج آقا همه منتظر هستن، بگو می خوای چه کار کنی؟!
#ادامه_دارد
╔═ ⚘════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════⚘ ═╝
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
#عنایت_حضرت_فاطمه
به شهید عزیز #عبدالحسین_برونسی
باز چیزی نشنیدم، چند بار دیگر سوالم را تکرار کردم. او انگار نه انگار که در این عالم است.😕 یک آن شک برم داشت که نکند گوش هاش از شنوایی افتاده اند یا طور دیگری شده؟😣 خواستم باز سوالم را تکرار کنم، صدای آهسته ناله ای مرا به خود آورد. صدا از عقب می آمد. سریع، با سینه خیز رفتم لابه لای ستون.🌸
حول و حوش ده دقیقه گذشت.توی این مدت،دو،سه بار دیگر هم امدم پیش عبدالحسین. اضطراب و نگرانی ام هر لحظه بیشتر می شد. 😓تمام هوش و حواسم پیش بچه ها بود. نمی دانم او چش شده بود که جوابم را نمی داد. با غیظ می گفتم: آخه این چه وضعیه حاجی؟ یک چیزی بگو!😡
هیچی نمی گفت. بار آخر که آمدم پهلوش، یک دفعه سرش را بلند کرد. به چهره اش
زیاد دقت نکردم، یعنی اصلاً دقت نکردم؛ فقط دلم تند و تند می زد😢 که زودتر از آن وضع خلاص شویم. دشمن بیکار نشسته بود؛ گاه گاهی منور🔥 می زد، و گاه گاهی هم خمپاره یا گلوله ی دیگری شلیک می کرد.
#ادامه_دارد
╔═ ⚘════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════⚘ ═╝
〰〰〰🌸🍃🌸🍃🌸〰〰〰
💟زائر حرمت میشوم از دور امشب
صلوات خاصه امام رضا(ع)
#ساعت_هشت_شب 🕗
به نیابت ازجمیــع شهـــدا🕊⚘
و به ویژه
#شهــید_مهدی_باڪری🌷
🔶 اللهّمَ صَلِّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی، الامامِ التّقیِّ النّقیِّ و حُجّتکَ
عَلی مَنْ فَوقَ الارْضِ و مَن تَحتَ الثَّری،
الصّدّیقِ الشَّهیدِ صَلَوةً کثیرَةً تامَةً زاکیَةً
مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ🔶
✾════✾❤️✾════✾
@ebrahimdelha
✾════✾❤️✾════✾
#شهیدمحمودکاوه
#قسمت_پنجم
🌷 با این که در مقابله با ضد انقلاب، سازش ناپذیر، جسور و با شهامت بود💪، اما با نیروهای تحت امر خود، برخوردی بسیار متواضعانه و توأم با صفا و صمیمیت داشت☺️؛ تواضع او سبب شده بود که محبوبیت خاصی در بین نیروها کسب نماید. تا آنجا که بر قلب نیروهای بسیجی و سپاهی فرماندهی میکرد🙂. او مصداق بارز تلفیق «محبت» و «قاطعیت» در امر فرماندهی نظامی بود👌.
✨روزی یکی از نزدیکان وی به منطقه آمده بود، یکی از برادران تقاضا کرد که کار مناسبی به او محول کند؛ شهید کاوه پاسخ داد :«همه بسیجیها فامیل من هستند»😊.
✨در بعد جسمانی، هیچ گاه از ورزش غافل نمیشد. با تشویق نیروها و حضور در مسابقات ورزشی، آمادگی رزمی آنها را بالا میبرد💪. همواره برای تشویق بچهها میگفت :«موفقیتهای من در کوههای کردستان، مدیون ورزش است»✌️ او چریکی زبده بود که در عمل و جنگ، چریک شده بود نه با آموزش دیدن درسهای تئوری👌.
#ادامه_دارد....
@ebrahimdelha🏴🏴
🌷
🌷🍃
🍃🌷🍃
🌷🍃🌷🍃
🍃🌷🍃🌷🍃
🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🌷کاوه همیشه راهگشای عملیات بود؛ هرجا که کار گره میخورد، حضور او کارگشا بود و هرکجا که از عزم و اراده رزمندگان کاسته میشد، اراده پولادین او✊ به همگان، روحیهای تازه میبخشید✌️. همیشه برای این که بتواند عملیات را بهتر هدایت کند، پیشاپیش رزمندگان حرکت میکرد😌.
✨با این که بارها در صحنههای عملیاتی مجروح شده بود، ولی همیشه قبل از بهبودی، به منطقه بازمیگشت🙂. حتی در برخی مواقع، نیروها او را با سر و بدن باندپیچی شده میدیدند که در میانشان حاضر میشد و آمادة پذیرش مأموریت و اجرای عملیات بود👌.
#ادامه_دارد...
@ebrahimdelha🏴
🌷
🌷🍃
🍃🌷🍃
🌷🍃🌷🍃
🍃🌷🍃🌷🍃
🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🌷سرتیپ شهید حسن آبشناسان فرمانده لشگر23 نوهد، میگفت :«اگر در دنیا یک چریک پاکباخته و دلباخته به اسلام و حضرت امام «قدس سره» وجود داشته باشد، ❤️محمود کاوه❤️ است و هر رزمندهای که بخواهد خوب پخته و آبدیده شود، باید به تیپ ویژه شهدا، پیش او برود»✌️.
✨محمود دارای فضایل اخلاقی ویژهای بود. وی انجام کار خالصانه و بی ریا را سرلوحة زندگی خود قرار داده بود. عموماً کم سخن میگفت و بیشتر عمل میکرد👌.
✨همواره سعی میکرد وحدت ارتش و سپاه حفظ شود😊، نیروهای ارتش نیز این را خوب میدانستند. این خصال و روحیات فرماندهی محمود، تیپ ویژه شهدا را به آنجایی رساند که ✨مقام معظم رهبری✨ درباره این یگان و شهید کاوه میفرمایند:
«🌷تیپ ویژه شهدا که فرماندهیاش را ایشان برعهده داشتند، یکی از واحدهای کارآمد ما محسوب میشد👌؛ او در عملیات گوناگون شرکت داشت و کارآزمودهی میدان جنگ شده بود. از لحاظ نظم، اداره واحد، مدیریت قوی، دوستی و رفاقت با عناصر لشگر، از لحاظ معنوی، اخلاق، ادب، تربیت، توجه و ذکر، یک انسان جوان اما برجسته بود‼️.این جوان (شهید کاوه) جزو عناصر کم نظیری بود که او را درصدد خودسازی یافتم، حقیقتاً اهل خودسازی بود، هم خودسازی معنوی و اخلاقی و تقوایی و هم خودسازی رزمی»✨.
🍃پایان قسمت پنجم🍃
@ebrahimdelha🏴
🌷
🌷🍃
🍃🌷🍃
🌷🍃🌷🍃
🍃🌷🍃🌷🍃
🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌼🌼🌼
🌿🌼🌼
🌿🌼
🌿
«یاٰ حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمـَّد! یاٰ عاٰلي بِحَقِّ عَلي! یاٰ فاٰطِرُ بِحَّقِّ فاٰطـِمِة! ...»
#دسته_جمعی_دعا_کنیم
یکی از عوامل موثر دراجابت دعا،گروهی بودن آن است.💟
یکی ازحکمتهای آن این است،که هرچه افراد ،بیشترباشند،
هریک به سهم خود ونسبت به خصایل نیکویی که دارند ،
نظر پروردگار راجلب ودعا رابه هدف اجابت ،نزدیکتر میکنند.
💠به فرموده امام صادق ع
هرگاه امری پدرم رامحزون می کرد،زنان وکودکان راجمع ودعا می کردند وآن ها آمین می گفتند.
❗️‼️❗️‼️❗️‼️❗️‼️❗️‼️
#درنظر داریم که به حول قوه الهی در گروه ختم قرآن و گروه ذکر وبا حمایت شما دوستان شهدایی ،ختم های قرآن و اذکار روز برای حاجت روایی وشفای بیماران مدنظر برگزارشود.
ودوستانی که تمایل حضور در طرح دارند به آیدی زیر مراجعه بفرمایند.👇👇
#خادمین گروه ذکر:
@Ya_Emam_Hasan_Mojtaba_18
@Tamanna1p_313
@Marfou76
#خادمین گروه ختم قرآن:
@Yazahra1373
@Soltani_Zahra
@Yamahdi2097
🌿
🌿🌼
🌿🌼🌼
🌿🌼🌼🌼
🌿🌿🌿🌿🌿