eitaa logo
شهیدابراهیم هادی🇵🇸
2.9هزار دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
5.3هزار ویدیو
637 فایل
تمام محتوای این کانال و انتشار آن ثوابش هدیه ب امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف)جهت سلامتی و تعجیل درظهورآقا و به رفیق شهیدمون ابراهیم هادی می باشد کپی حلاله حلاله جهت ارائه انتقادات ،پیشنهادات ونظرات به این آیدی پیام دهید @khademeemahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌙 شهید مدافع‌حرم قبل از اینکه به سن تکلیف برسد، نماز خواندن را شروع کرد. از همان کودکی، موقع نماز کنار من می‌ایستاد و حرکاتم را تقلید می‌کرد. گوش می‌داد چه می‌خوانم. گاهی با برادرش شهرام می‌آمدند و کنار من نماز می‌خواندند. می‌گفتم:«بیاید خوب گوش کنید ببینید من کجای نمازم رو اشتباه می‌خونم. بهم بگید!» با همین روش نماز خواندن را یادشان دادم. روزه‌گرفتن را هم از همان بچگی شروع کردند. می‌گفتم:«شما هنوز به سنّ تکلیف نرسیدید، حداقل کلّه‌گنجشکی بگیرید که اذیّت نشید اما گوش‌شان به این حرفها بدهکار نبود. روزه‌شان را می‌گرفتند و سر وقت افطار می‌کردند. 📚گزیده‌ای از کتاب «همراهی تا آسمان» @ebrahimehadi1401 ب کانال شهید ابراهیم هادی بپیوندید
🌙 شهیدمدافع‌حرم ماه مبارک رمضان سال۱۳۹۶ بود و برای اینکه روزه‌هایمان هم قضا نشود، قرار شد ۱۰ روز در مشهد بمانیم. شب‌های قدر شد و شب ۲۱ ماه رمضان و شبی که تقدیر و سرنوشت همه افراد نوشته می‌شود. در گوشه‌ای از حرم امام رضا علیه‌السلام نشسته بودیم که بعد از مدتی از آقا محسن جدا شدم و به صحنی دیگر رفتم تا بتوانم در جایی تکیه دهم. قبل از اینکه مراسم قرآن به سر در حرم امام رضا آغاز شود، همان‌طور که در صحن حرم امام رضا نشسته بودم، آقا محسن به من پیام داد. در این پیام نوشته بود:"مامان تو را به خدا برایم دعا کن قسمتم شود تا به سوریه بروم و نزد حضرت زینب سلام‌الله‌علیها روسفید شوم." در آن لحظه حسّ غیرقابل وصفی وجودم را فرا گرفت و در جواب پیام آقا محسن نوشتم:" ان‌ شاء الله" مراسم قرآن به سر آغازشد و آقای رئیسی که تولیت حرم رضوی بود، مراسم قرآن به سر را آغاز کرد. دست‌هایم را به سوی آسمان بلند کردم و به سوی حرم امام رضا نگاه کردم وگفتم:" یا امام رضا! تو را به جوادت قسم می دهم حالا که اینقدر دلش می‌خواهد و بی‌تابی می کند،قسمتش کن تا به سوریه برود." وقتی مراسم به پایان رسید به آقا محسن گفتم: "من رضایت دادم؛ اگر می‌خواهی به سوریه برو." این را که گفتم آقا محسن خیلی خوشحال شد و برقی در چشمانش زد که تا آن لحظه اصلا چنین حالی را از او ندیده بودم. همان شب با چند نفر از دوستانش تماس گرفت و گفت: "من رضایتم را از امام رضا و مادرم گرفتم و برای اعزام آماده‌ام." @ebrahimehadi1401 ب کانال شهید ابراهیم هادی بپیوندید👆
🌙 شهید مدافع‌حرم علی‌آقا خیلی زود شروع به روزه‌گرفتن کرد و از دوازده‌سالگی، روزه‌هایش را می‌گرفت. یکبار ماه مبارک رمضان هوا خیلی گرم بود و زمان روزه‌داری طولانی؛ علی حالش زیاد خوب نبود؛ بهش گفتم:«علی‌جان! حالت بَده. بیرون شهر بُرو و روزه‌ات را باز کن تا حالت بدتر نشده.» ولی او به هیچ‌عنوان زیر بار نمی‌رفت که روزه‌اش را باز کند. پسرم در ماه رمضان وقتی که افطارش را می‌کرد، به هيئت محمدرضا طاهری و منصور ارضی می‌رفت. سحر که می‌آمد، اصلاً برایش خستگی و خواب معنا نداشت. بعد از سحری، چند ساعتی را استراحت می‌کرد و دوباره صبح زود، برای رفتن به سرِ کار پا می‌شد. او همیشه عادت داشت حتی اگر یک صفحه هم شده، قرآن بخواند. @ebrahimehadi1401 ب کانال شهید ابراهیم هادی بپیوندید👆
🌙 شهید مدافع‌حرم یکبار ماه مبارک رمضان وقتی از نماز جمعه برگشتیم، دیدم علی نیمی از برنج‌های موجود در خانه را در آب خیس کرده بود تا به مردم عدس‌پلو بدهد! اما نمی‌دانست حالا چه‌کار باید کند. از او پرسیدم:«علی چه کار می‌کنی؟» گفت:«می‌خواهم افطاری بدهم.» به شوخی گفتم:«خب بده!» جواب داد:«نمی‌تونم، بلد نیستم درست کنم!» از او دلخور شدم چرا بدون اینکه بگوید، این کار را انجام داده اما آمد کنارم نشست و گفت:«مامان! ببخش، کمکم کن! نذار پیش دوستام شرمنده بشم.» با آن چهره‌ی مظلوم که به خود گرفته بود و حرفی که زد، قبول کردم. همگی کمک کردیم؛ همه‌ی برنج‌هایی را که خیس کرده بود، عدس‌پلو درست کردم و موقع افطار بین مردم پخش کرد. بعدها یاد این خاطره که می‌افتادیم، با هم می‌خندیدیم. ماه رمضان هر هفته سه‌شنبه کاروان به جمکران می‌بُرد. از سر کار خسته می‌آمد و خریدهای کاروان را انجام می‌داد و در گرمای شدید افطار و شام را آماده می‌کرد و داخل اتوبوس ها می‌برد. به جمکران که می‌رسیدیم همه دو اتوبوس را افطاری وشام می داد،کلی از اذان گذشته بود.وقتی هم که بر می‌گشتیم برای کسانی که راهشان دور بود،آژانس می گرفت و همه که می‌رفتند به خانه بر می‌گشت. درماه مبارک این کار هرهفته اش بود. 📚 گزیده ای از کتاب «بابای آسمانی» @ebrahimehadi1401 ب کانال شهید ابراهیم هادی بپیوندید👆