eitaa logo
شهید ابراهیم هادی
13.2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
697 ویدیو
62 فایل
"کاری کن که خدا خوشش بیاد" تو دعوت شده ی خاصِ آقا ابراهیم هستی تا کمکت کنه به خدا برسی❤️ 🛍فروشگاه: @EbrahimhadiMarket ⚠️تبلیغات: @Ebrahimhadi_ir 👤ارتباط با مدیر: @Khademe_ebrahim ❌حذف‌آیدی‌ازروی‌عکسهاموردرضایت‌مانیست❌
مشاهده در ایتا
دانلود
1528845945114.mp3
3.98M
📎جزء بیست و هشتم: قرائت روزانه یک جزء قران کریم هدیه به شهید ابراهیم هادی🌷 🇮🇷 @Ebrahimhadi
صبح همچنان جای خالی‌ات را نشانمان می‌دهد... سلام ... حاضرترین غایب زمین 🍃السلام علیڪ یا بقیة اللہ 🌼تعجیل فرج آقا صلوات 🇮🇷 @Ebrahimhadi
🍃امام کاظم(ع): خمس مالتان را بدهید تاحلال شود. سپس فرمودند:این کلام سختی است که جز افراد با ایمان امتحان شده تحمل آن را ندارند. 📚وسایل الشیعه ج۹ص۴۸۴ 🇮🇷 @Ebrahimhadi
🇮🇷 @Ebrahimhadi
به نام خدا ● شخصی در خیابان زیبا زندگی میکرد که معتاد بود. بخاطر اعتیاد، خانواده اش را خیلی اذیت می کرد. ابراهیم برای اینکه او ترک کند خیلی تلاش کرد، اما به هر حال موفق نشد. ● بعد با او صحبت کرد و گفت: چرا خانواده ات را اذیت می کنی؟ او گفت: دست خودم نیست. من هفته ای فلان قدر پول برای مواد احتیاج دارم. اگر داشته باشم کاری به اونها ندارم. ● ابراهیم یک سال پول مواد این شخص را داد، به شرطی که این مرد خانواده اش را اذیت نکند!! یک سال خانواده و بستگان او در آرامش بودند. ● بعد هم ابراهیم شهید شد. آنجا بود که این شخص معتاد، این ماجرا را برای ما تعریف کرد. او هم مدتی بعد از ابراهیم از دنیا رفت. 📚کتاب سلام بر ابراهیم2 🇮🇷 @Ebrahimhadi
💠خاطرات شهدا 🌷توی محاصره شده بودیم. ۱۵ نفری می شدیم. تشنگی فشار آورده بود. همه بی حال و خسته خوابمون برد. 🌷‌وقتی بیدار شدیم، شهید فایده گفت: بچه‌ها من خواب حضرت زهرا سلام الله علیها رو دیدم. حضرت با دست خودشون به من آب دادند و قمقمه ی شهیدی رو پر از آب کردند... سریع رفتم سراغ قمقمه ی یکی از بچه ها که شده بود 🌷دست زدیم، پر از خنک بود. انگار همین الان توش یخ انداخته بودند. همه ی بچه ها از اون آب سیراب شدند. از اون آب شیرین و گوارا... ✨از مهریه ی  سلام الله علیها... 📚راوی: غلامعلی ابراهیمی منبع: کتاب افلاکیان ، صفحه284 🇮🇷 @Ebrahimhadi
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
❤️ ❤️ قرائت دعای فرج به نیابت از شــهید ابــراهیم هــادی🌹 ⏰هرشب راس ساعت ۲۲ ✳️بخوانید و به اشتراک بگذارید 🇮🇷 @ebrahimhadi
🌙سحر بیست و نهم... 🇮🇷 @Ebrahimhadi
🌙سحـــر بیست و نهــم خداحـافـظ؛ نزدیکــترین رفیـق خداحـافـظ؛ آرام تــرین اَنیـــس خداحـافـظ؛ عاشق ترین همــراه ❄️الحمداللّــه برای هر الماسی که به چشمانمان بخشیدی. الحمداللّــه برای هر بوسه ای که در سجاده سحر، و ضیافت افطــار، مهمانمان کرده ای! الحمدللّــه برای دور همی های شبانه ای که، ما را از سرتاسر زمیــن، فقــط بصرفِ جرعه ای عشــق، دور هم جمع کردی. و مــا ، دست در دست هم، مهمانِ آغوشی بودیم، که به اندازه همه ی اهل زمین، جا دارد! الحمداللّــه برای رفاقتهایی که، از پسِ فرسنگها فاصله، فقط و فقط در دایره ی محبت تـــو، آغاز شــد و قرار است تا آسمانــت طــــول بکشــد. 💢خداحافظ های پر از پــرواز خداحافظ پر از اُمیـــــد خداحافظ دردِ دل های عاشقانه ی سحــر راستــی رفیـــق! آیا ما سفره ی دیگــری از تو را تجربـه خواهیم کرد؟ نمیدانیم؛ به کداممــان، فرصتِ درآغـوش کشیدنِ دوباره ات را خــواهند داد؟ اما یقین بدان؛ از تو عــزیزتر، ثانیه هایی در گذر زمان، سراغ نداریــم! ✨به خُـــدایی می سپاریمَــت که تو را مایه ی سبکبالی دلهای آشفته مان آفـــرید! ✨به دست همان دلبری می سپاریمت، که تمنّــای دلهایمان را برای سرکشیدنِ جرعه های دیگرت، می داند و می بیند! خداحافـ✋ـظ رمضـان دعایمان کن، تا دست در دست هم... برای درآغوش کشیدنِ دوباره ات، آماده شویم! دعایمان کن... تا آمدنِ دوباره ات، راهِ آسمــان را گُــم نکنیم. 🇮🇷 @Ebrahimhadi
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
#نوای_دلتنگی💔 عَزیزٌعَلَیَّ أنْ أرَی الْخَلْقَ وَلاتُریٰ آقای من!سخت است همه را ببینم و تو را نبینم 🍃دعای سلامتی امام زمان (عج) به نیابت از شهید ابراهیم هادی🌹 🇮🇷 @Ebrahimhadi
دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان🌙 🇮🇷 @Ebrahimhadi
1528932805230.mp3
4.85M
📎جزء بیست و نهم: قرائت روزانه یک جزء قران کریم هدیه به شهید ابراهیم هادی🌷 🇮🇷 @Ebrahimhadi
هر روز که می گذرد ... دریای خواستنت وسیع تر می شود ، و دلتنگی ها عمیق تر ؛ این است حالِ دل در بحرِ فراقِ تو ... ساحل آرامش! کجایی ؟؟ ‌🍃 #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج 🇮🇷 @Ebrahimhadi
🌷 #شهید_ابراهیم_هادی هروقت پیامی از امام راحل پخش می‌شد، با دقت گوش می‌داد و می‌گفت: اگر دنیا و آخرت را می‌خواهیم باید به حرفهای امام عمل کنیم. #شادی_روحش_صلوات 🇮🇷 @Ebrahimhadi
#شهید محمدرضا تورجی زاده🌷 🇮🇷 @Ebrahimhadi
شهید ابراهیم هادی
#شهید محمدرضا تورجی زاده🌷 🇮🇷 @Ebrahimhadi
🔸ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺳﺎﻝ ۱۳۶۳ ﺑﻮﺩ. ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺩﺍﺧﻞ ﭼﺎﺩﺭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯽ، ﺟﻮﺍﻥ ﺧﻮﺵ ﺳﯿﻤﺎﯾﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ. ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎﯼ ﻣﺴﺠﺪﯾﺎﻥ ﻧﯿﺮﻭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ؟! ﮔﻔﺘﻢ: ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﮐﯽ ﺑﺎﺷﻪ! ﮔﻔﺖ: ﻣﺤﻤﺪ ﺗﻮﺭﺟﯽ، ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺁﻗﺎ ﮐﯽ ﻫﺴﺖ؟ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ. 🔸ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﯿﮑﺎﺭ ﺑﻠﺪﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﻧﻢ. ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ، ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻵﻥ ﺑﺨﻮﻥ! ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﮐﻤﯽ ﮐﺮﺩ. ﺳﻮﺯ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺩﺍﺷﺖ. ﺻﺪﺍﯾﺶ ﻫﻢ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ. ﺍﺷﻌﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ (س) ﺧﻮﺍﻧﺪ. ﻋﻠﺖ ﺣﻀﻮﺭﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩﻡ. ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﻌﻀﯽ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺍﺯ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﻗﺒﻠﯽ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪﻩ است. ﮐﻤﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﭘﺨﺘﻪ ﻭ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﻪ ﯾﮏ ﺷﺮﻁ ﺗﻮ ﺭﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ. ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯽ ﺳﯿﻢ ﭼﯽ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﯽ! ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﻣﺎ ﻣﻠﺤﻖ ﺷﺪ. 🔸ﻣﺪﺗﯽ ﮔﺬﺷﺖ. ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺮﻭﻡ ﺑﯿﻦ ﺑﻘﯿﻪ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﺎﺷﻪ ﺍﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺩﺳﺘﻪ ﺷﻮﯼ. ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ. ﺍﯾﻦ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ. ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩﯼ ﺍﺯ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻌﺎﻭﻥ ﺷﻮﯼ. ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩ، ﺑﺎ ﺍصرﺍﺭ به ﻣﻦ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺷﺮﻃﯽ ﮐﻪ ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ ﻫﺎ ﺗﺎ ﻋﺼﺮ ﭼﻬﺎﺭﺷﻨﺒﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ! ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻄﻮﺭ؟ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ: ﺟﺎﻥ ﺁﻗﺎﯼ ﻣﺴﺠﺪﯼ ﻧﭙﺮﺱ! ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﻌﺎﻭﻥ ﮔﺮﻭﻫﺎﻥ ﺷﺪ. ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﺤﻤﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩ. 🔸ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻌﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺑﺸﯽ. ﺭﻓﺖ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﮑﻨﻢ. ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﮔﻪ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﻧﮕﯿﺮﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺑﺮﯼ! ﮐﻤﯽ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ، ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺮﻁ ﻗﺒﻠﯽ! ﮔﻔﺘﻢ : ﺻﺒﺮ ﮐﻦ ﺑﺒﯿﻨﻢ. ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺷﺮﻁ ﺑﺬﺍﺭﯼ؟! ﺍﺻﻼ ﺑﮕﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﮐﺠﺎ ﻣﯽ ﺭﯼ؟ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻧﮕﻮﯾﺪ. ﻣﻦ ﻫﻢ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﻮﯾﯽ ﮐﺠﺎ ﻣﯽ ﺭﻭﯼ. ﺑﺎﻷﺧﺮﻩ ﮔﻔﺖ. ﺣﺎﺟﯽ ﺗﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﮕﻮ... ﻣﻦ ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﻣﯽ ﺭﻡ ﻣﺴﺠﺪ ﻭ ﺗﺎ ﻋﺼﺮ ﭼﻬﺎﺭﺷﻨﺒﻪ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻡ. 🔸ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ . ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺘﻢ. ﺑﻌﺪ ﻫﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﻣﺴﯿﺮ ۹۰۰ ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮﯼ ﺩﺍﺭخوﺋﯿﻦ ﺗﺎ ﺟﻤﮑﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻦ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﻣﺎﻡ زمان ﻋﺠﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟﯽ ﻓﺮﺟﻪ ﺍﻟﺸﺮﯾﻒ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩ. ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﻓﺘﻢ. ﻧﯿﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﺐ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻡ. ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ. ﺳﺮﺵ ﺑﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﺑﻮﺩ. ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺑﻮﺩ ﻗﻄﺮﺍﺕ ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺟﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ. 🔸ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ. ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﯾﮑﺒــــﺎﺭ ۱۴ ﺑﺎﺭ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻋﻮﺽ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺟﻤﮑﺮﺍﻥ ﺭﺳﯿﺪﻡ. ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﻭ ﺳﺮﯾﻊ ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ! ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ ﺳﺮﺩﺍﺭ ﻋﻠﯽ ﻣﺴﺠﺪﯾﺎﻥ( ﻓﺮماﻧﺪﻩ ﻭﻗﺖ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ) 🌹 🇮🇷 @Ebrahimhadi
🇮🇷 @Ebrahimhadi
شهید ابراهیم هادی
🇮🇷 @Ebrahimhadi
به نام خدا 🌷این پنج شنبه، پدر بزرگوار شهید ابراهيم هادی را فراموش نکنیم.. 🌷 خیابان شهید عجب گل، بن‌بست تجلی، منزل كوچك ما بعد از سالها مستأجري آنجا بود. خانه‌ای که پدر ما خرید و ما از مستأجری نجات یافتیم. در همان منزل بود که ابراهیم همراه پدر و برادرم تمرین ورزش باستانی را شروع کرد. ابراهیم در همان خانه هیئت برگزار می‌کرد و بسیاری از جوانان محل را جذب این گونه محافل نمود. منزل ما از دو اتاق کوچک تو در تو تشکیل شده و فضای زیادی نداشت. اما با اینحال، بیشتر اوقات مجلس روضه امام حسین ع در این خانه برقرار بود. یکی از روحيات پدرم این بود که جلوی درب خانه را معمولاً یک لامپ نصب می کرد تا این کوچه‌ي باریک و تاریک، روشن شود. هرچند که هفته‌ای یکبار حداقل، این لامپ را سرقت می‌كردند! از ديگر ويژگيهاي پدر اين بود كه مي‌گفت: صبح تا غروب، لاي درب خانه را باز بگذاريد تا اگر كسي، همسايه‌اي، احتياجي دارد يا چيزي مي‌خواهد، راحت باشد. یک شب درب منزل ما باز مانده بود. ما دور سفره مشغول شام بودیم. شام که تمام شد سفره را جمع کردیم که یکباره یک نفر از در وارد شد و گفت: یاالله ... مادرم سریع چادرش را سر کرد. پدرم که در گوشه‌ی اتاق، کنار سماور نشسته بود گفت: بفرمایید. گفتم: بابا کیه!؟ گفت: یه بنده خدا، نمی دونم کیه. این آقا وارد حياط شد و سلام کرد. مقابل اتاق كه قرار گرفت گفت: هیئت تموم شده؟ پدر ما هم گفت: بفرمایید، بنشینید یه چایی براتون بریزم. بنده خدا واقعاً فکر کرد که تازه هیئت تمام شده. همانجا کنار پدر نشست و چایی را از دست ایشان گرفت. بعد یه نگاهی به ما کرد و از دیدن زیرشلواری پای پسرها و چادر رنگی که سر مادرم بود، همه چیز را فهمید. خیلی خجالت کشید، اما پدرم خیلی با خوش‌رویی با او برخورد کرد. این بنده خدا چایی را سریع خورد. بعد معذرت خواهی کرد و بلند شد رفت. ابراهيم گفت: شما این بنده خدا را می‌شناختی؟ گفت: نه باباجان، امشب توفیق داشتیم یه بنده خدا اومد منزل ما و به عشق امام حسین یه چای خورد و رفت... پدر ما تقريباً شصت سال از خدا عمر گرفت. عمري بابركت. حدود سال 1352 به رحمت خدا رفت. راوی: برادر شهید 📚سلام بر ابراهیم۲ "اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم" 🇮🇷 @Ebrahimhadi
گفتم شبی کنار تو افطار می‌کنم.. آقا نیامدی رمضان هم تمام شد 🌼 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌼 تعجیل فرج یوسف زهرا صلوات 🇮🇷 @Ebrahimhadi
🍃هر گاه شب جمعه شهدا را یاد کردید, آنها شما را نزد اباعبدالله (ع) یاد میکنند. بیاد شهید ابراهیم هادی شادی روحش صلوات🌹 🇮🇷 @Ebrahimhadi
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
❤️ ❤️ قرائت دعای فرج به نیابت از شــهید ابــراهیم هــادی🌹 ⏰هرشب راس ساعت ۲۲ ✳️بخوانید و به اشتراک بگذارید 🇮🇷 @ebrahimhadi
🍃بارالها.. یک ماه با یادرفیق شهیدمان مهمان تو بودیم؛از تو میخواهیم بحق خون پاکش،فرج مهدی فاطمه را نزدیک گردانی و مارا جز یاران آن حضرت قرار دهی.آمین عاشقان شهید هادی،عیدتان مبارک🌹 🇮🇷 @Ebrahimhadi
🍃بارالها.. یک ماه با یادرفیق شهیدمان مهمان تو بودیم؛از تو میخواهیم بحق خون پاکش،فرج مهدی فاطمه را نزدیک گردانی و مارا جز یاران آن حضرت قرار دهی.آمین عاشقان شهید هادی،عیدتان مبارک🌹 🇮🇷 @Ebrahimhadi
🍃بارالها.. یک ماه با یادرفیق شهیدمان مهمان تو بودیم؛از تو میخواهیم بحق خون پاکش،فرج مهدی فاطمه را نزدیک گردانی و مارا جز یاران آن حضرت قرار دهی.آمین عاشقان شهید هادی،عیدتان مبارک🌹 🇮🇷 @Ebrahimhadi