🔴 #اوج_خونسردی
🔸بچـههـای محـل مشغـول بازی بودند که ابراهیـم وارد کوچه شد. بازی آنقدر گرم بود که هیچکس متوجه حضور ابراهیم نشد.
🔹یکی از بچهها توپ را محکم به طرف دروازه شوت کرد؛ اما به جای اینکه به تور دروازه بخورد، محکم به صورت ابراهیم خورد.😱
🔸بچهها بیمعطلی پا به فرار گذاشتند. با آن قد و هیکلی که ابراهیم داشت، باید هم فرار میکردند!🏃
🔹صورت ابراهیم سرخِ سرخ شده بود. لحظهای روی زمین نشست تا دردش آرام بگیرد. همینطور که نشسته بود، پلاستیک گردو را از ساک دستیاش درآورد؛ کنار دروازه گذاشت و داد زد: «بچهها کجا رفتید؟! بیایید براتون گردو آوردم».❤️✨
🌿🌿🌿🌿
شهدا، وقتی توپ به سرشان خورد تحمل کردند تا توانستند درد گلوله را تحمل کنند..
🌸وقتی درد توپ را به خاطر خدا تحمل کنی.. با جان و دل به استقبال گلوله ای می روی .. که محض رضای خدا میزبانی اش می کنی..
💐و حالا تو ای دوست نجیب ابراهیم جان
بنگر ز چه درد می کشی..
آن را به مسیر الله بینداز..
تا همان #شهیدت کند..
🆔 @Ebrahimhadi
ای آخرین توسل سبز دعای ما
آیا نمی رسد به حضورت صدای ما؟
شنبه دوباره شنبه دوباره سه نقطه چین
بی تو چه زود می گذرد هفته های ما
در این فراق تا که ببینی چه می کشیم
بگذار چشمهای خودت را به جای ما
موعود خانواده کی از راه می رسی
کی مستجاب می شود "آقا بیای ما" ؟
کی می شود بیایی واز پشت ابرها
خورشید های تازه بیاری برای ما
آقا اگر نیایی وبالی نیاوری
از دست میرود سفر کربلای ما
#العجل_ای_طراوت_باران🌧🌷
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📕 #علمدار قسمت ۷۴
راوي: آقايان درخشي ـ سيد طاهري
🌿"ارادت"
پسرم پنج ساله بود كه مريض شد. اصلاً غذا نميخورد. دكترها گفتند اگر تا فردا غذا نخورد بايد در بيمارستان بستري شود. همان شب در مسجد چال مراسم داشتيم و سيد مجتبي مداحي ميكرد. ماه مبارك رمضان بود، پيش خودم گفتم:(( در اين ماه عزيز از سيد بخواهم كه براي پسرم دعا كند. به او گفتم. سيد هم كه ذكر مداحي هايش يا زهرا(س) و يا حسين(ع)بود براي پسرم در آن مجلس دعا كرد. بعد از مراسم به منزل رفتم. همه ناراحت بودند. گفتم: سيد دعا كرده، انشاءالله خوب ميشود. موقع سحري همه مشغول خوردن بوديم كه پسرم از خواب بيدار شد. بعدگفت: غذا ميخواهم! مقدارزيادي غذا خورد. ما در عين تعجب بسيار خوشحال شديم. رفته رفته حال او خوب شد. به طوری که تا ظهر دیگر مشکلی نداشت. شب بعد موضوع را به سيد گفتم و از او تشكر كردم. ميدانستم اين دعاي سيد بود كه كار خودش را كرده.
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
چند سال بعد از شهادت سيد، خداوند به من فرزندي عطا كرد. خيلي خوشحال بودم اما پزشكان خبر بدي به من دادند. لگن فرزندم دچار مشكل بود.به تمام پزشكان حاذق چه در تهران و چه در مازندران مراجعه كرديم اما باز بی فایده بودآنها راهي براي درمان نميديدند. مدتي پسرم را در دستگاه قرار دادند؛ قرار بود دوباره پسرم را به بیمارستان ببريم وبستری کنیم. شب قبل از آن، در عالم رؤيا سيد را ديدم. چهره اي بسيار نوراني داشت. پيراهن سياه و شالي سبز بر گردنش داشت. من ناراحت فرزندم بودم. به سمت من آمد و گفت:((فرزندت شفا گرفته، فرزندت بيمه حضرت زهرا(س) شده))صبح كه از خواب بيدار شدم، بسيار اشك ريختم. از خدا خواستم به آبروي سيد مجتبي خوابم را به حقيقت تبديل كند. وقتي وارد مطب ميشدم تمام بدنم ميلرزيد. دكتر پسرم را خوب معاينه كرد. بعد از مدتي فكر كردن رو به من كرد و گفت:((از نظر علم پزشكي به دور است اما فرزند شما انگار كه شفا گرفته! اثري از بيماري در او نيست.)) من به همراه خانواده بسيار گريه كردیم و خدا را شكر كرديم. بعد از آن ديگر پسرم مشكلي نداشت. من معتقدم سيد مجتبي آنقدر به خدا و ائمه نزديك بود، آنقدر به بي بي فاطمه زهرا(س) ارادت داشت كه به واسطه ي آنها نزد خداوند صاحب آبرو بود كه خداوند درخواست سيد مبني بر شفا يافتن فرزندم را رد نكرد.
♻️#ادامه_دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺
🔸 دعای فرج 🔸
هرشب ساعت ۲۰
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷
👉 @Ebrahimhadi 👈
خصوصی برای همسرم🌷
صفیه بایستی ان شاءالله مرا ببخشی من نتوانستم همسر خوبی برایت باشم ولی تو خودت میدانی که من دنبال چه کار بودم و وقت من در چه راه میگذشت و قلبت قوی باشد برای خدا.
سرنوشت ما دست خداست فقط باید در راهش بود که هر چی پیش بیاید از اوست. امیدوارم در همه حال در طلب جلب رضایتش باشی وخود را به او سپرده و شکرگزار دائمیش باش
التماس دعا دارم
#شهید_مهدی_باکری🌹
🆔 @Ebrahimhadi