فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌸هرگـاه شب جمعه شهـدا را يـاد ڪرديد، آنها شمـا را نزد سیدالشهدا(ع) یاد مے ڪننـد.
بیاد #شهید_ابراهیم_هادے
#شادی_روحش_صلوات 🌷
☑️ سلام بر ابراهیم
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📕 #علمدار قسمت ۱۸
(نوار مصاحبه با شهيد)
🌿 "ياران شهيد"
سيد از ياران شهيدش چنين ياد ميكرد:((یک عده به توفيق شهادت نائل آمدند. از صدر اسلام همين طور بوده، از جنگ بدر گرفته تا جنگ احد تا حماسة روز عاشورا كه اصحاب يك بهيك جلوي چشم ابي عبدالله(ع) جان دادند و شهيد شدند و...این واقعه براي ما هم بوده. در عملياتی، شهيد احمد باغ پرور، و بعد از آن علي آقا رمضان پور و چند نفر ديگر از دوستان افتادند. به سر همة آن ها تير سمينوف خورده بود.من بالای سر شهيد باغپرور رفتم؛ تير يك طرف سرش را متلاشي كرده بود. فكر كردم ميتوانم به او روحيه دهم. گفتم:((احمد جان شهادتين بگو، تسبيح بگو.))اما زبانش كار نمي كرد. مغزش فرمان نميداد. دست هايش را گرفتم و گفتم: ((اگر ميخواهي من برايت شهادتين را بگويم، دستانم را فشار بده.)) ديدم آرام از گوشة چشمانش اشك جاري شد.گفتم:((بگو يا صاحب الزمان(عج).)) احساس كردم كه دستم را فشار ميدهد. بعد شهادتين را برايش گفتم و اوآرام چشمانش را بست. تقريبا، يك ساعت بعد، علي رمضان پور تير خورد. وقتي در حال بالا رفتن از خاكريز بود به او گفتم:(( علي آقا كجا ميري؟))گفت: ((دارم ميروم كربلا.))گفتم:((زياد بالا نرو، آن طرف آرپيجي زن ها و نيروهاي كماندويي عراق هستند، با سمينوف ميزنند.)) درحالي كه آرپيجي دستش بود با لبخند گفت:((ميخواهم بروم تانك بزنم.)) و رفت مشغول كارهايمان بوديم كه يكي از بچه ها آمد و گفت: ((علي آقا تير خورده و آوردنش پايين خاكريز.))كم سن و سال ها كه اين صحنه ها را تا آن زمان نديده بودند؛ داشتند گريه ميكردند. آن ها را فرستاديم رفتند. بعد كنار پيكر علي آقا نشستيم و خيلي حرف ها با او زديم. هر كس مي آمد بالای سر او اولين چيزي كه ميگفت اين بود:((علي جان ما را فراموش نكني، مارا هم شفاعت كن. كنار حوض كوثر ما را فراموش نكني.))
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
سید در جایی دیگر دربارة یاران شهید و دفاع مقدس ميگوید:((اگر كسي مدعي شده كه ميتواند لحظه اي از حالت يك رزمنده و حال و هواي جبهه و جنگ را توصيف كند، فكر ميكنم حرف گزافي گفته باشد.هيچ كسي نميتواند ادعا كند كه يك بچه رزمنده در هنگام عمليات، درشلمچه و مهران و تمام خطوط ما چه حالتي داشته، در دلش چه بوده، در سرش چه ميگذشته، زيرا مانند آن ها ديگر پيدا نميشود. براي ما دفاع مقدس گنجي بود كه خيلي زود به پايان رسيد. جنگ ما جنگ نور عليه ظلمت بود و در آن هيچ شكي نيست. و براي درك صحيح اين موضوع زماني به يقين ميرسيم كه در آنجا بوده باشيم. اين جنگ حق عليه باطل، ايمان كامل عليه كفر كامل بود. كافي بود يك بسيجي به دليلي به جبهه برود. شايد اولين بار با ديد وسيع و هدف كامل نرفته باشد. ولي بعد وقتي ميماند، آن وقت به قولي پايبست جبهه ها ميشد. و هرگزدوست نداشت كه برگردد. حضرت امام:((فرمودند: ”جبهه دانشگاه است“ واقعًا روي بچه ها تأثيرداشت؛ در حالت، در نماز شب ها، روحيات و نورانيت ها و ... جبهه مانند مادري بود كه انسان سازي ميكرد. ما در جبهه خودمان را شناختيم در نتيجه آنجا بود كه بچه ها وصل ميشدند. همة شهدا، همة رفقا كه ديديم،همه از جنگ نور گرفتند. عده اي نور نداشتند، در حدي كه محيط اطرافشان را روشن كنند؛ اما وقتي به جبهه رفتند، آنجا بود كه از انشعاب و تشعشع نورشان طوري شد كه جهانگير شدند.دنيا انگشت تعجب به دهان گرفت كه چه بود و چه شد! يك دنیا امكانات، یک دنیا تجهيزات در مقابل يك عده بسيجي، يك عده افراد كم سن و سال مغلوب شدند و ناكام ماندند و به اهداف شومشان نرسيدند.جنگ كه شروع شد، عراقي ها شعار ميدادند:((سه روز ديگر تهران هستيم.))آن ها مطمئن بودند كه يك روزه استان خوزستان را ميگيرند، روز دوم به استان لرستان ميرسند و روز سوم هم تهران هستند.اين خيال خامي بود كه در سر آن ها ميگذشت. و الحمدلله اين آرزو را خودشان و اربابانشان به گور بردند. و تمامش هم به همت اين عزيزان به خصوص شهدا بود.))
♻️#ادامه_دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺
🔸 دعای فرج 🔸
هرشب ساعت ۲۰
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷
👉 @Ebrahimhadi 👈
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺🍃 #دعای_عهد 🍃🌺
✨بسم اللّه الرحمن الرحيم✨
اَللّـهُمَّ رِبَ النّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ والإنجيل وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ والأنبياء وَالْمُرْسَلينَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجْهِکَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ والآخرون، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُميتَ الاَْحْياءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بأمرك صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلى آبائِهِ الطّاهِرينَ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وأحاط بِهِ كِتابُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأعوانه وَالذّابّينَ عَنْهُ وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لأوامره وَالُْمحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فأخرجني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَنى شاهِراً سَيْفي مُجَرِّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي، اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحَلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وأوسع مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ، وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ) فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ إلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ قَريباً، بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ .
سه مرتبه میگویی : اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ يا صاحِبَ الزَّمان.
🌷تعجیل در فرج یوسفزهرا صلوات🌷
🔹التماس دعای فرج🔹
🆔 @Ebrahimhadi
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
Dua_ahd_@Ebrahimhadi.mp3
9.05M
🎧 #صوت #دعای_عهد
درون کوچه چشم انتظاری...
محاسن شد سفید و روز ما رفت
بگو یابن الحسن پس کی می آیی؟
🆔 @Ebrahimhadi
سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ ﴿۱۰۹﴾
كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۱۰﴾
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۱۱﴾
سلام بر ابراهیم🌸
نیکوکاران را چنین پاداش میدهیم
در حقيقت او از بندگان با ايمان ما بود.
📕سوره صافات/ آیات ۱۰۹ تا ۱۱۱
❤️حال و هوای مزار یادبود شهید ابراهیم هادی/ امروز جمعه ۱۳۹۷/۱۰/۲۸
🆔 @Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Bia Yabnal zahra.mp3
6.7M
🎧 #صوت #نوحه_احساسی #امام_زمان
📌بیا یابن زهرا بیا عشق من...
🎤با نوای: جواد مقدم
تعجیل در فرج آقا صلوات🌺🍃
🆔 @Ebrahimhadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢استاد #رائفی_پور
📌همه ما میتونیم زمینه ساز ظهور باشیم…اما چجوری؟؟
جواب رو تو کلیپ بالا ببین☝️
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📕 #علمدار قسمت ۱۹
راویان:دوستانِ شهید
🌿"تزکیهِ نفس"
ندیدم سید برای هوای نفسش کاری کند در ظاهر آدمی معمولی بود. مثل بقیه زندگی ميکرد. اما هر قدمی که برميداشت برای رضای خدا بود. سعی ميکرد به همه کارهایش جلوه های خدایی بدهد. در همه کارهایش خداوند راناظر ميدید. به این سخن امام راحل بسیار علاقه داشت،خیلی این جمله را دوست داشت، همیشه تکرار ميکرد. آنجا که فرمودند:((عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید.))مدتی بود که در گردان مسلم نماز جماعت نداشتیم. برای همین به همراه سید مجتبی برای نماز جماعت به گردان مالک ميرفتیم.در آن جا حاج آقا غلامی بعد از نماز جماعت مباحث اخلاقی را بیان میفرمودند یک شب در حال برگشتن به گردان مسلم بودیم. سید گفت:((از شما خواهش ميکنم هر وقت ایرادی در من دیدید،یا مشکلی داشتم،حتمابه من بگویید.)) پیامبرميفرماید:((مؤمن آینه مؤمن است.)) سید سعی ميکرد این حدیث شریف را هم برای خودش و هم دربارة دیگران رعایت کند. واقعا آیینه عملی اخلاق بود.روز دیگر گفت:((بیا با هم تلاش کنیم. بیا مشغول تزکیة نفس شویم.))بعد کمی مکث کرد و گفت:((من راهش را فهمیده ام. با ذکر شروع میشود.))
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
با هم زیاد فوتبال بازی ميکردیم. بارها توی فوتبال به رفتار او دقت ميکردم. هیچ گاه از محدودة اخلاق خارج نشد. بارها دیده بودم که نفس خودش را مورد خطاب قرار ميداد. ميگفت:((کی ميخوای آدم بشی!؟))بار اولی را که با هم فوتبال بازی کردیم فراموش نميکنم. من هرچه میخواستم از او توپ را بگیرم نميشد. آنقدر قشنگ دریبل ميزد که همیشه
جا مي ماندم. من هم از قانون نامردی استفاده کردم! هر بار که به من نزدیک ميشد پایش را ميزدم تا بتوانم توپ را بگیرم. از طرفی ميخواستم ببینم این آدم خودساخته عصبانی ميشود یا نه!یک بار خیلی بد رفتم روی پای سید. نقش بر زمین شد. وقتی بلند شد دیدم دارد ذکر ميگويد!بعد از بازی رفتم پیش سید و از او معذرت خواهی کردم. خندید و گفت:((مگه چی شده؟! خب بازیه دیگه، یک موقع من به تو ميخورم، یک موقع برعکس بعد هم خندید و رفت.))
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
در سلام کردن همیشه پیش قدم بود. ندیدم سر کسی داد بزند. سر سفره همیشه دوزانو و با ادب مينشست. آداب خوردن و آشامیدن را همیشه رعایت ميکرد. همیشه به کم قانع بود. چیزهای خوب را به دیگران ميداد و باقی مانده اش را برای خودش قرار ميداد.در جمع دوستان همیشه به دنبال مظلوم ترین و تنهاترین افراد بود! سعی ميکرد با آن ها رفیق شود.یک بار سید را بی وضو ندیدیم. در همة کارها ابتدا فکر ميکرد بعد تصمیم ميگرفت. کمتر دیدم که لباس نو بپوشد. همیشه لباس نو را به دوستان و جوان ترها ميداد. وقتی لباس چند بار شسته ميشد و به اصطلاح از سکه مي افتاد آن وقت خودش ميپوشید. اين ها قدم هايي بود كه براي تزكيه نفس برميداشت ((از همان دوران دفاع مقدس.))
♻️#ادامه_دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺
🔸 دعای فرج 🔸
هرشب ساعت ۲۰
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷
👉 @Ebrahimhadi 👈