eitaa logo
شهید ابراهیم هادی
13.2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
695 ویدیو
62 فایل
"کاری کن که خدا خوشش بیاد" تو دعوت شده ی خاصِ آقا ابراهیم هستی تا کمکت کنه به خدا برسی❤️ 🛍فروشگاه: @EbrahimhadiMarket ⚠️تبلیغات: @Ebrahimhadi_ir 👤ارتباط با مدیر: @Khademe_ebrahim ❌حذف‌آیدی‌ازروی‌عکسهاموردرضایت‌مانیست❌
مشاهده در ایتا
دانلود
@Ebrahimhadi-chera-gereftarim.mp3
2.97M
۱۳۳ موضوع: چرا گرفتاریم؟ سخنران: حجه الاسلام دارستانی 🆔 @Ebrahimhadi
#ختم_قرآن_کریم به نیابت از شهید ابراهیم هادی هدیه به حضرت زهرا(س)🌹 📖هرشب یک صفحه: 67 🆔 @Ebrahimhadi
ترجمه صفحه ی 67
#السلام_عليك_يااباعبدالله_الحسين_ع این چه شاهی هست که شبهای جمعه تا سحر کربلایش را خدا شخصا زیارت میکند... #شبهای_جمعه_یادت_نکنم_میمیرم😔 #اللهم_رزقنا_کربلا🙏 #التماس_دعا 🆔 @Ebrahimhadi
🌺دل را پر از طراوت عطر حضور کن 🌿آقا تو را به حضرت زهرا ظهور کن 🌺آخرکجایی ای گل خوشبوی فاطمه 🌿برگرد وشهر را پر از امواج نور کن #جای_خالیت_را_باظهور_پرکن🌹 🆔 @Ebrahimhadi
🔸 دعا برای ظهور ▫️ما وقتی برای ظهور دعا میکنیم در واقع شأن خود را ارتقاء داده ایم. دعا برای فرج فرصتی است برای اینکه انسان کمال پیدا کند و خود را از درگیری با مشکلات ناچیز نجات دهد و فهم و شعور خود را افزایش دهد. خدا با آدم های فهمیده در دنیا و آخرت برخورد بهتری دارد و آنها را بیشتر رعایت میکند. 📌 : ▪️قرائت دعای فرج + ترک یک گناه=تعجیل در فرج مهدی فاطمه(عج) 🌹اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد؛ اُولِى الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَب؛ُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانى فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ؛ یا مَوْلانا یا صاحِب الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ. 🆔 @Ebrahimhadi
من این چشم های بی تو را به کجای این شهر بدوزم که هنوز نرفته باشی...؟! #گناه_و_فکر_بهش_ممنوع🚫 مدافع‌حرم🌷 #شهید_حسین_معزغلامی 🆔 @Ebrahimhadi
🌺 امام باقر (ع) میفرمایند: دین همان محبت و دوستی است. و دوستی همان دین. 📘 میزان الحکمه، حدیث ۳۰۹٨ محبت ابراهیم شامل حال همه می شد. از اسرای عراقی تا برخی رزمندگان که از نقاط دور دست ایران آمده بودند. این عشق و محبت، ظاهری نبود. ابراهیم با عشق و علاقه به دیگران خدمت می کرد. اینکه ببیند یک بنده خدا اذیت می شود. برای او بسیار سخت بود.ابراهیم مسۈلیت و فرماندهی قبول نمی کرد. شاید یکی از دلایلش این بود که در زمان مسۇلیت، امکان دارد انسان تصمیم درستی نگیرد و همین باعث رنجش اطرافیان شود. برای همین همیشه می گفت: یک نفر از دوستان، مسۇلیت را قبول کند و ما با تمام توان در کنارش هستیم. 📚 سلام بر ابراهیم۲/ ص ۹۷ 🆔 @Ebrahimhadi
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺 ‌ 🔸 دعای فرج 🔸 ‌ هرشب ساعت ۲۰ تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷 👉 @Ebrahimhadi 👈
#ختم_قرآن_کریم به نیابت از شهید ابراهیم هادی هدیه به حضرت زهرا(س)🌹 📖هرشب یک صفحه: 68 🆔 @Ebrahimhadi
ترجمه صفحه ی 68
#ختم_قرآن_کریم به نیابت از شهید ابراهیم هادی هدیه به حضرت زهرا(س)🌹 📖هرشب یک صفحه: 68 🆔 @Ebrahimhadi
ترجمه صفحه ی 68
#سلام_امام_زمانم 🍃 باز هم شنبه و ... یک هفتـ🗓ـه ی دیگر ؛ یعنی ... باز هم ... دیده مـ💔ـا ؛ لایق دیدار نشد❗️😔 سلام موعـ❤️ـود مهربانم ... 🆔 @Ebrahimhadi
🍀زیباترین بهانه‌ی زندگیم، حضورت را در کنار خود احساس میکنم. 🌹وقتی فارق از همه دنیا به تو فکر میکنم، آن گاه است که از گناه کردن در حضورت شرمسار میشوم. سلام بر روح پاک شهدا🌷 سلام بر ابراهیم🌹 🆔 @Ebrahimhadi
🔸ـــــــــــــ قسمت اول ـــــــــــــ🔸 ‌ ✨چرا ابراهیم هادی؟ #کتاب_سلام_بر_ابراهیم 🆔 @Ebrahimhadi مطالعه کنیم🔻🔻🔻
شهید ابراهیم هادی
🔸ـــــــــــــ قسمت اول ـــــــــــــ🔸 ‌ ✨چرا ابراهیم هادی؟ #کتاب_سلام_بر_ابراهی
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 تابستان سال 1386بود. در مسجد امين الدوله تهران مشغول نماز جماعت مغرب و عشاء بودم. حالت عجيبي بود! تمام نمازگزاران از علماء و بزرگان بودند. من در گوشه سمت راست صف دوم جماعت ايستاده بودم. بعد از نماز مغرب، وقتي به اطراف خود نگاه كردم، با کمال تعجب ديدم اطراف محل نماز جماعت را آب فرا گرفته! درست مثل اينكه مسجد، جزيره اي در ميان درياست! امــام جماعت پيرمردي نوراني با عمامه اي ســفيد بود. از جا برخاســت و رو به ســمت جمعيت شــروع به صحبت كرد. از پيرمردي كه در كنارم بود پرسيدم:(( امام جماعت را ميشناسي؟ جواب داد:(( حاج شــيخ محمد حســين زاهد هستند. اســتاد حاج آقا حق شناس و حاج آقا مجتهدي. من كه از عظمت روحي و بزرگواري شيخ حسين زاهد بسيار شنيده بودم با دقت تمام به سخنانش گوش ميكردم. سكوت عجيبي بود. همه به ايشان نگاه ميكردند. ايشان ضمن بيان مطالبي در مورد عرفان و اخلاق فرمودند:دوســتان، رفقا، مردم ما را بزرگان عرفان و اخلاق ميدانند و... اما رفقاي عزيز، بزرگان اخلاق و عرفان عملي اين‌‌ها هستند. بعد تصوير بزرگي را در دست گرفت. ازجاي خود نيم خيز شدم تا بتوانم خوب نگاه کنم. تصوير، چهره مردي با محاسن بلند را نشان ميداد كه بلوز قهوه اي بر تنش بود. خوب به عكس خيره شدم. كاملاً او را شناختم. من چهره او را بارها ديده بودم. شك نداشتم كه خودش است. ابراهيم بود، ابراهيم هادي!! سخنان او براي من بسيار عجيب بود. شيخ حسين زاهد، استاد عرفان و اخلاق كه علماي بسياري در محضرش شاگردي كرده اند چنين سخني ميگويد!؟او ابراهيم را استاد اخلاق عملي معرفي كرد!؟ در همين حال با خودم گفتم: شــيخ حسين زاهدكه... او كه سال ها قبل از دنيا رفته!! هيجان زده ازخواب پريدم. ســاعت ســه بامداد روز بيســتم مرداد 1386 مطابق با بيست و هفتم رجب و مبعث حضرت رسول اكرم (ص) بود.اين خــواب روياي صادقه اي بود کــه لرزه براندامــم انداخت. كاغذي برداشتم و به سرعت آنچه را ديده وشنيده بودم نوشتم. ديگر خواب به چشمانم نمي آمد. در ذهن، خاطراتي كه از ابراهيم هادي شنيده بودم مرور كردم. 🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼 فراموش نميكنم. آخرين شــب ماه رمضان سال 1373 در مسجدالشهداء بودم. به همراه بچه هاي قديمي جنگ به منزل شهيد ابراهيم هادي رفتيم. مراســم بخاطر فوت مادر اين شــهيد بود. منزلشان پشــت مسجد، داخل كوچه شهيد موافق قرار داشت. حاج حسين الله كرم در مورد شهيد هادي شروع به صحبت كرد. خاطرات ايشان عجيب بود. من تا آن زمان از هيچكس شبيه آن را نشنيده بودم! آن شب لطف خدا شــامل حال من شد. من كه جنگ را نديده بودم. من كه در زمان شــهادت ايشان فقط هفت سال داشتم، اما خدا خواست در آن جلسه حضور داشته باشم تا يكي از بندگان خالصش را بشناسم. اين صحبت ها ســال ها ذهن مرا به خود مشغول كرد. باورم نميشد، يك رزمنده اينقدر حماسه آفريده و تا اين اندازه گمنام باشد! عجيب تر آنكه خودش از خدا خواســته بود که گمنام بماند! و با گذشت سال‌‌ها هنوز هم پيكرش پيدا نشده و مطلبي هم از او نقل نگرديده! و من در همه كلاس‌‌هاي درس و براي همه بچه ها از او ميگفتم. 🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼 هنوز تا اذان صبح فرصت باقي است. خواب از چشمانم پريده. خيلي دوست دارم بدانم چرا شــيخ زاهد، ابراهيم را الگــوي اخلاق عملي معرفي كرده؟ فرداي آن روز بر سر مزار شــيخ حسين زاهد در قبرستان ابن بابويه رفتم. با ديدن چهره او كاملاً بر صدق رويائي كه ديده بودم اطمينان پيدا كردم.ديگر شک نداشتم که عارفان را نه درکوه ها و نه در پستوخانه هاي خانقاه بايد جست ، بلکه آنان در کنار ما و از ما هستند. همان روز به سراغ يكي از رفقاي شهيد هادي رفتم. آدرس و تلفن دوستان نزديك شهيد را از او گرفتم. تصميم خودم را گرفتم. بايد بهتر و كامل تر از قبل ابراهيم را بشناســم. از خدا هم توفيق خواستم. شــايد اين رســالتي اســت که حضرت حق براي شناخته شــدن بندگان مخلصش بر عهده ما نهاده است. ♻️ .‌.‌. 🆔 @Ebrahimhadi 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#ختم_قرآن_کریم به نیابت از شهید ابراهیم هادی هدیه به حضرت زهرا(س)🌹 📖هرشب یک صفحه: 69 🆔 @Ebrahimhadi
ترجمه صفحه ی 69
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺 ‌ 🔸 دعای فرج 🔸 ‌ هرشب ساعت ۲۰ تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷 👉 @Ebrahimhadi 👈
امام على عليه السلام: خوش رويى، احسانى بى خرج و زحمت است البِشرُ إسداءُ الصَّنيعَةِ بِغَيرِ مَؤونَةٍ غررالحكم حدیث 1503 🆔 @Ebrahimhadi
‍ 💠برخورد شهید ابراهیم هادی با خانم بد دهن! پاییز ۱۳۶۱ بود. با موتور به سمت میدان آزادی می رفتیم. می خواستم ابراهیم را برای عزیمت به جبهه به ترمینال غرب برسانم. یک ماشین مدل بالا از کنار ما رد شد. خانمی کنار راننده نشسته بود که حجاب درستی نداشت. نگاهی به ابراهیم انداخت و حرف زشتی زد. ابراهیم گفت: سریع برو دنبالش! من هم با سرعت به ماشین رفتم. بعد اشاره کردم بزن بغل، با خودم گفتم ابراهیم این دفعه حتما دعوا میکنه. اتومبیل کنار خیابان ایستاد. ما هم کنار آن توقف کردیم. منتظر برخورد ابراهیم بودم. ابراهیم کمی مکث کرد و بعد همینطور که روی موتور نشسته بود با راننده سلام و احوالپرسی گرمی کرد! راننده که تیپ ظاهری ما و برخورد خانمش را دیده بود، توقع چنین سلام و علیکی را نداشت. بعد از جواب سلام، ابراهیم گفت: من خیلی معذرت میخوام، خانم شما فحش بدی به من و همه ریش‌دارها داد. میخوام بدونم که... راننده حرف ابراهیم را قطع کرد و گفت: خانم بنده غلط کرد، بیجا کرد! ابراهیم گفت: نه آقا اینطوری صحبت نکن. من فقط می‌خوام بدونم آیا حقی از ایشان گردن بنده هست؟ یا من کار نادرستی کردم که با من اینطور برخورد کردند؟! راننده اصلا فکر نمی‌کرد ما اینگونه برخورد کنیم. از ماشین پیاده شده. صورت ابراهیم را بوسید و گفت: نه دوست عزیز، شما هیچ خطایی نکردی. ما اشتباه کردیم. خیلی هم شرمنده ایم. بعد از کلی معذرت خواهی از ما جدا شد. این رفتارها و برخوردهای ابراهیم، آن هم در آن مقطع زمانی برای ما خیلی عجیب بود. اما با این کارها راه درست برخورد کردن با مردم را به ما نشان می داد. همیشه می‌گفت: در زندگی، آدمی موفق‌تر است که در برابر عصبانیت دیگران صبور باشد و کار بی منطق انجام ندهد. 🌷 کتاب سلام بر ابراهیم جلد۱📚 🆔 @Ebrahimhadi
🌹پيامبر خدا (ص): ‌ 🌷#شعبان، ماه من و رمضان ماه خداوند است. هر كه ماه مرا روزه بدارد، در روز قيامت شفيع او خواهم بود. ‌ 📚 بحار الأنوار ، ج 97 ، ص 83 حلول ماه #شعبان ، ماه رسول خدا «ص»، ماه مناجات عاشقانه #شعبانیه مبارڪ باد💐 ✍دستخطّ مبارڪ مقام معظم رهبری امام خامنه‌ای، فرازی از مناجات شعبانیه 🆔 @Ebrahimhadi
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺 ‌ 🔸 دعای فرج 🔸 ‌ هرشب ساعت ۲۰ تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷 👉 @Ebrahimhadi 👈
#ختم_قرآن_کریم به نیابت از شهید ابراهیم هادی هدیه به حضرت زهرا(س)🌹 📖هرشب یک صفحه: 70 🆔 @Ebrahimhadi