eitaa logo
ابراهیم کارگران
243 دنبال‌کننده
391 عکس
332 ویدیو
25 فایل
دغدغه‌ها ۱.سیاستگذاری فرهنگی خانواده و #رسانه ۲.تحلیل فیلم و انیمیشن، فضای مجازی و بازی ۳.مسائل روز ایران و جهان ارتباط با ادمین: @kargaranebrahim طلبه حوزه قم فارغ‌التحصیل الکتروتکنیک دانشجوی دکتری سیاست‌گذاری فرهنگی مدرس رسانه
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ققنوس
«صددام وحشی‌تر از صدام» یادداشت‌هایی درباره چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر؛ ۱۴۰۳ (یادداشت اول) با خودم فکر می‌کردم باید بر مدار مدارا و وفاق، بنا را بر جذب حداکثری گذاشت و تا می‌شود تیغ نقد را صیقل نداد... می‌گفتم همین دوسال پیش بود که جماعت می‌خواستند از اصل ریشه جشنواره خشکانده شود، مثلاً تحریمش کردند، خودشان را به ناز گذاشتند، هزار بازی درآورند و چه و چه... همین‌که حالا فیلم ساخته‌اند و در جشنواره شرکت کرده‌اند، احترام کنیم و ملاحظه‌شان را داشته باشیم... اما وقتی زنگی مست، بی‌رحمانه شمشیر کشیده است و تا می‌تواند زخم بر زخم تن رنج‌دیده و دردکشیده فرهنگ این مرزوبوم، افزون می‌کند، چرا باید تیغ نقد را در نیام نگه داشت؟! احترام چه کسی و ملاحظه چه چیزی را نگه داشت؟! ▫️▫️▫️ در ، صدام، بهانه است تا بار دیگر به ایران حمله شود! یک‌بار به مرزهای خاکی این کشور و این بار به مرزهای فرهنگی، هویتی و معنایی او... این‌بار مسأله، اصلاً دین و شرع و شریعت نیست، مسأله فقط رقص و موسیقی و آرایش و‌ پوشش بازیگران نیست که این‌ها را چندسالی می‌شود پاس کرده‌ایم! مسأله خلط فصل‌های انسان و حیوان است... التقاط مرزهای انسانیت و حیوانیت... و البته نویسنده فیلم‌نامه، برای بروز چنین خصائص حیوانی، حیوان خوبی را بهانه کرده‌است! صدام را! ▫️▫️▫️ فیلم به طرز عجیبی وحشی است؛ به شکل وحشیانه‌ای به هر آن‌چه از حیا و نجابت و عفت و پاکی است، حمله می‌کند... افسارگسیخته و عنان‌پاره‌کرده در تلاش است عبور از هر خط قرمزی را تجربه کند... تا جایی که خون و کف قاطی کرده و از لب‌ولوچه‌اش سرازیر می‌شود... انبوهی از شوخی‌های مبتذل جنسی، در انواع مختلف کلامی، تصویری، محتوایی، فیزیکی و... شوخی‌هایی که حتی می‌ترسم بیان‌شان از باب نمونه هم فضای این کلمات را متعفن کند! از تماس‌های بدنی مکرر و ممتد با قاب کلوزاپ تا کلوزاپِ مکرر آرایش‌کردن بازیگر زن فیلم... از صدای کش‌دار ماچ تا اثر دراماتیک ماتیک بر سر و صورت رضا عطاران... از سیگارکشیدن‌های مکرر و‌ عمیق تا شوخی و بازی با تریاک و بافور... ▫️▫️▫️ در تلاقی با ، هر آن‌چه در اعماق وجود داشته‌اند، بالا آورده‌اند بر روی پرده سینما... هرچه در کوزه بوده، برون تراویده! قهوه‌ای کرده‌اند پرده نقره‌ای را... بعید می‌دانم خالق چنین اثری، سر سفره خانواده نشسته باشد یا طعم آن را چشیده باشد... یا بعید می‌دانم اگر یک مازوخیست یا سادیست جنسی یا یک پارافیلیا به فن سینما دست می‌یافت و می‌خواست فیلمی بسازد، می‌توانست چیزی بدتر از این دربیاورد! فیلمی بر مدار اسافل اعضای فرزندان آدم... ▫️▫️▫️ اگرچه به قول حضرت حافظ «عیبِ مِی جمله چو گفتی، هنرش نیز بگو» چه کنم که مِی‌اش هم گندیده است! می‌توانم بگویم عنوان‌بندی فیلم، حرفه‌ای بود، گریم ، در نقش صلاح، بدل صدام، خیلی خوب از کار درآمده بود... مطلق بازی از بُعد حرفه‌ای، قابل قبول بود تا جایی که آرزو می‌کردی کاش این استعداد در مسیر دیگری به کار گرفته شده بود! و نیز بازی ، در نقش حلیمه رسن، مثلاً بهترین مأمور بعث در خاورمیانه، در برابر بازی بی‌نمک و کم‌مزه ، در نقش ثریا مسرور به چشم می‌آمد... بماند که در نیمه دوم فیلم، اطناب ممل قصه فیلم، چشمان مخاطب را به ساعت گوشی‌ها رهنمون می‌کرد... ▫️ در کل دیدن این فیلم را نامناسب برای بچه‌ها و مایه شرم در کنار خانواده‌ها می‌دانم! ادامه دارد... ▫️@qoqnoos2