در نقد ایده دولت چهاردهم به مثابه دولت گفتگو و اجماعساز
اخیرا یکی از اساتید مشهور اقتصاد که پیش از این سوابق اجرایی مختلفی را نیز داشته و از پیشگامان ادبیات #ابرچالشهای کشور در سالهای اخیر بوده است، ضمن ارائه صورتبندی جدید از چالشهای کنونی، پیشنهادهایی در خصوص نحوه شروع #اصلاحات در دولت چهاردهم بیان کرده است. وی سه ضلع مشکلات مربوط به حکمرانی را «ناترازیهای مالی و زیستمحیطی»، «وضعیت خطیر روابط خارجی کشور» و «شکافهای عمیق اجتماعی و فرهنگی» معرفی و با ارائه مجموعهای از استدلالها بیان میکند که شکافهای اجتماعی و فرهنگی فوریترین معضلی است که باید به آن پرداخته شود و بر این اساس، پیشنهاد میکند ترمیم این شکافها، که از قضا از حل دو معضل دیگر کمهزینهتر است، در دستورکار نظام حکمرانی کشور قرار گیرد.
در ادامه وی، بدون مشخص کردن منظور خود از شکافهای عمیق اجتماعی و فرهنگی و نحوه ترمیم آنها، پیشنهاد میکند که رئیس جمهور زمان خود را صرف #گفتگو (البته، باز هم بدون تشریح نحوه اجرایی کردن آن) با (1) جمعیت ۵۰درصدی که در انتخابات نهایتا شرکت نکردند، (2) دیگر بازیگران نظام حکمرانی و (3) آنانی که به رقیب ایشان رای دادهاند، کند تا از این طریق، از پشتیبانی قویتر جامعه و حمایت بیدریغ نظام حکمرانی برخوردار شود و بر این اساس، دولت چهاردهم دولت گفتگو به منظور اجماعسازی برای خروج از ابرچالشها گردد.
صرف نظر از درستی یا نادرستی صورتبندی فوق از چالشهای کشور، انتقادهای مختلفی به پیشنهادهای سیاستی ارائه شده قابل طرح است، که در ادامه به اختصار سه مورد اشاره میشود:
(1) گفتگو با سه دسته فوق، که عملا میتواند شامل تمام مردم ایران شود، خود امری پیچیده و زمانبر است و تضمینی وجود ندارد که به پشتیبانی قویتر جامعه و حمایت بیدریغ نظام حکمرانی از مواضع رئیس جمهور منتهی گردد. در ارتباط با تقدم #اصلاحات_اقتصادی نسبت به اصلاحات سیاسی و یا اجتماعی مباحث مفصلی قابل طرح است که خارج از حوصله این یادداشت است. با لحاظ کردن هزینه فرصت محتملترین سناریوهای خروجی گفتگوهای فوق، شاید پیشنهاد ترمیم شکافهای اجتماعی حتی پرهزینهترین گزینه باشد.
(2) تلاش بر حل یا کاستن از مهمترین ناترازیها، مثل ناترازیهای حوزه #انرژی، به عنوان برنامه ویژه رئیس جمهور، به نحوهای که برای گستره قابل ملاحظهای از مردم دستاوردهای اقتصادی مشهود به بار آورد، نه تنها میتواند مستقیما #سرمایه_اجتماعی را ارتقا دهد، بلکه از طریق ارتقای اعتبار دولت و نظام حکمرانی، میتواند ترمیم شکافهای اجتماعی باقی مانده را تسهیل کند.
(3) شکلگیری و تقویت وفاق و #اجماع نسبی در خصوص مقابله با چالشها و بهرهمندی از فرصتها به نوبه خود ممکن است برونداد موفقیت در اصلاحات اقتصادی ممکن در فضای مقدورات و دستاوردهای ناشی از آنها باشد. محتمل است پیشنیاز دانستن اجماعسازی برای شروع اصلاحات اقتصادی به از دست رفتن فرصتها منتهی شود و از این رو، مسیری انحرافی باشد.
https://ble.ir/economicanalysis
https://eitaa.com/economicanalysis
https://rubika.ir/economicanalysis