درست فردای شهادت سیدحسننصرالله بود.
جمع شده بودیم تا ببینیم رهبرمان چه گفته!
"فرض است بر همهی شما که با همه امکانات در کنار لبنان و حزب الله باشید."
یعنی چه؟! من چه کنم؟ تکلیفم چیست؟ جنگ و برداشتن اسلحه که از دستمان نمی آید.
یکییکی صحبت میکردیم.
_ سلامتی رزمندگان و پیروزی جبهه حق پویش دعا و صلوات راه بیاندازیم.مراسم استغاثه هم خوب است.
_ برای مدارس غذا تهیه کنیم سودش را اهدا کنیم.
_ پول و طلا هم که هر کس به قدر توان.
_ کاموا جمع کنیم و حالا که فصل سرما نزدیک است شال و کلاه ببافیم برای طفل معصومها .
_پتوی نو داریم.
_ کنسرو هم خوب است.
_ تبیین و قلم و رسانه هم باید باشد.
خلاصه که همهمه بود میان اتاق.
یک کلام گفتم:بر #همگان فرض است یعنی: نگو شوهرم به جبهه کمک کرد از گــــُردهی من ساقط است.بر تو هم تکلیف است چون بالاخره طلا داری!نفقه داری! و به خنده ادامه دادم:بالاخره ما زنها بدون پس انداز قایِمکی روز مبادا نمیشویم. تازه به دختر نه سالهت نیز فرض است. هر کدام جدا و به قدر وسع باید پای کار امر ولی جامعهمان باشیم. من جدا. دخترم جدا. همسرم جدا.
هنوز کلامم تمام نشده بود که #خانم_ربیعی از جا بلند شد و گوشوارههایش را گذاشت کف دست بزرگتر جلسه.
عجب!
نمیشد فقط حرفش را زده باشم و دیگری عمل کرده باشد.
این شد که.... بماند.
السابقون السابقونند که مقربند؛
و خانم ربیعی آن روز، قطعا مقرب جمع ما بود.
۱۴۰۳/۷/۱۴
✍ به قلم م.رمضانی
#ایران_همدل
#تهران
#پیشوا
#طلا
#کمکهای_مردمی
جهت دریافت ایده های بانوانه به کانال زیر بپیوندید
https://eitaa.com/edehhayebanovaneh