eitaa logo
" لشگر حضرت عشق"
288 دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
9هزار ویدیو
266 فایل
زنده نگهداشتن‌ یاد‌ شهداء کمتر‌ از‌ شهادت‌ نیست‌ #مقام_معظم‌_رهبری‌ 🌿 هر شهیدی به تنهایی قادر است تاریخی را زنده کند. #شهید_ابراهیم_همت کانال رسمی لشگر حضرت‌ عشق #ما_ملت_امام_حسینیم @eeshgh1 https://eitaa.com/eeshg1
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️عزیزترین کسان یک ملت، حافظان امنیت و نگهبانان تمامیت مرزی کشورشان هستند. دیده‌اید که حتی ملت‌های بی‌دین و خدانشناس، برای کشته‌شدگان جنگ‌هایشان بناهای یادبود می‌سازند و میهمانان خارجی را می‌برند تا به پیشگاه سربازان گمنامشان گل نثار کرده و ادای احترام کنند. اینجا در ایران اما همواره تلاش کرده‌اند که وجود مقدس شهدا را -که نه تنها به سبب دفاعشان از امنیت میهن عزیزند، بلکه به سبب اینکه عند ربهم یرزقونند، مقدس هم هستند- تخریب کنند و هرگاه قدرتشان به تخریب نرسید، جلوی تقدیسشان را بگیرند. خاطرم هست یکی از نشریات این جریان-مهرنامه- به قلم سردبیرش مطلبی نوشت و طعنه زد که "کشته‌شدگان جنگ ایران و عراق شهید نامیده شدند". این، یکی از بزرگترین خیانت‌های لیبرال‌ها در حق ملت ماست. مردم ما اما قدرشناسند. مردم ما اجازه نمی‌دهند دشمنان مقدس‌ترین و عزیزترین داشته‌هایشان را تخریب کرده یا به آنها بی‌اعتنایی کنند. شهادت جمعی از مدافعان امنیت ایران در شهر مریوان را به خانواده این عزیزان و ملت شهیدپرورمان تبریک و تسلیت عرض می کنم. یاسر جبراییلی https://eitaa.com/eeshg1
🔴با دم شیر بازی نکنید... امروز وقتی روحانی به آمریکا هشدار داد با دم شیر بازی نکنید تنها این تصویر از شیر جلوی چشمم ظاهر شد https://eitaa.com/eeshg1
از شلوار هاي مدل جديد بعد از اعمال تحريم ها رونمايي شد😂
🌹فضیلت زیارت امام رضا علیه السلام🌹 حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام، فرمودند: 💥 کسی که قبر فرزندم را زیارت کند برای او نزد خدا ثواب هفتاد حجّ مقبول می باشد. راوی می گوید: محضرایشان عرضه داشتم: ثواب هفتاد حج؟! حضرت فرمودند: بلی، بلکه ثواب هفتصد حج؟! عرض کردم: هفتصد حج؟! فرمودند: بلی، بلکه ثواب هفتاد هزار حج. عرض کردم: هفتاد هزار حج؟! فرمودند: 👈 کسی که آن حضرت را زیارت کند و شب را نزد آن جناب بیتوته کند مثل کسی که است که خدا را در عرش زیارت کرده. https://eitaa.com/eeshg1 📕 کامل الزیارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هردو طرف مقصرن... هم جنس من هم جنس تو! زن هایی که یاد نگرفتن دلشون برای جنس خودشون بسوزه. دلبری هاشون رو توی خیابون کشیدن و تو جواب لبخند مرد زن دار خندیدن. زن هایی که ترسیدن از تنها موندن تو این اجتماع و برای تنها نموندن چنگ انداختن به مرد های دیگه و زن دیگه ای رو تنها کردن. مرد هایی که یاد نگرفتن دلشون نلرزه با هر چشم و ابروی گریم شده و قشنگ تری! مرد هایی که اجتماع هندونه زیر بغلشون گذاشت که مردن و حق دست گذاشتن رو هر زنی رو هر زمان دارن و میتونن زنشون رو دوست داشته باشن و عاشق معشوقه هاشون باشن. زن هایی که احمقانه "دوسِت دارم" رو حواله هر مردی میکنن و مرد هایی که در عینِ دوست داشتن خیانت رو خوب بلدن! https://eitaa.com/eeshg1
💚✨ ✨ میگنـ وَقتے شَهید میشے ڪه تعدادِ رفیقات تو {گـلزار شُهـدا} بیشتـر از داخلِ شهـر باشھ♥ #دوست_شهیــدت_کیه؟ #شهیـدعباس دانشگر💜 💗💗💗💗 🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خطاب به جناب آقای حسن روحانی : تازه مبارزه با آمریکا شروع شد ، از سخنانتان کوتاه نیایید و از سر و صدای گوش خراش خفاش زرد نترسید این آمریکا همان است که کره شمالی را به حمله نظامی اتمی تهدید کرد ولی وقتی مقاومت پوشالی و نمادین کره شمالی را دید کوتاه آمد . در برابر هر زیاده گویی ترامپ شما مقاومت را پیش بگیرید و از رهنمود های امام خامنه ای غافل نشوید. https://eitaa.com/eeshg1
✅اُجرت قبل از کار مرحوم کلینی به نقل از سلیمان بن جعفر حکایت کند: روزی به همراه حضرت ابوالحسن، امام علیّ بن موسی الرّضا علیهما السلام جهت انجام کاری از منزل بیرون رفته بودیم. پس از پایان آن کار، هنگامی که خواستم به منزل خود مراجعت نمایم، حضرت فرمود: 👌امشب همراه من بیا تا به منزل ما برویم و شب را میهمان ما باش. من نیز دعوت حضرت رضا (علیه السلام) را پذیرفتم، وقتی خواستیم وارد منزل شویم، یکی دیگر از اصحاب به نام مُعتّب نیز همراه ما آمد. همین که داخل منزل رفتیم، متوجّه شدیم که غلامان حضرت مشغول ساختن جایگاهی آغول برای حیوانات هستند و در بین آن ها مردی سیاه چهره، به عنوان کارگر گِل تهیّه می کند و به دست دیگران می دهد. 💐امام رضا (علیه السلام) سؤ ال نمود: این شخص کیست؟ جواب دادند: این شخص ما را کمک می کند؛ و ما نیز آخر کار چیزی به او می دهیم. حضرت فرمود: آیا برای او معیّن کرده اید، که مزدش چقدر باشد؟ در پاسخ به حضرت گفتند: خیر، هر چه به او بدهیم، قبول دارد و راضی است. 👌حضرت با شنیدن این پاسخ، بسیار عصّبانی و خشمناک گردید و خواست با آن ها برخورد نماید. من جلو رفتم و عرض کردم: یاابن رسول اللّه! چرا ناراحت شُدید، چرا این چنین برخورد می کنی؟ ! امام (علیه السلام) فرمود: 👌 چندین مرتبه به آن ها تذکّر داده ام که این چنین عمله و کارگر نیاورند، مگر آن که قبل از شروع به کار، با او تعیین اُجرت نمایند. پس از آن، حضرت افزود: چنانچه با کارگر قبل از شروع کار تعیین اجرت نکنی، اگر چه چند برابر مزدش را هم به او بدهی، باز هم ناراضی است و ممکن است خود را طلبکار بداند. ولی چنانچه با او تعیین اجرت شد، وقتی مزد خود را بگیرد، تشکّر می کند از این که تمام مزد خود را بدون کم و کاستی گرفته؛ و اگر مختصری هم بر مزدش اضافه کنی آن را محبّت و لطف می داند و این محبّت را هرگز فراموش نمی کند. 📚منبع : اصول كافى، ج 5، ص 288، ح 1. 👇لینک عضویت 👇 https://eitaa.com/eeshg1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 •| : حضرت زهرا(س) فرمودند ڪہ از رسول خدا(ص) شنیدم ڪہ فرمود: در روز جمعہ لحظہ‌ای است ڪہ هر مسلمانی در آن دم، هیچ خیر و مزدی از خدای عزوجل نمیطلبد، جــــز آن ڪه خداوند آن را بہ او می‌بخشد گفتم: یا رسول‌الله آن چہ زمانی است فرمود وقتے ڪہ: نیمے از قرص آفتاب غروب ڪند از آن پس فاطمه بہ غلام خویش می‌فرمود: بہ بام خانہ برو و ببین هر وقت نیمے از آفتاب غروب ڪرد، مرا خبـر ده تا من دعا ڪنم.. •| ۵_ص۲۹ ----------------------------- 🌸🍃
تکرار یک عکس بعد ۲۰ سال 😍😍 https://eitaa.com/eeshg1
هدایت شده از صبغه الله
4_5895757003707384709.mp3
1.57M
🎙واعظ: حاج آقا ○ ازدواج های خیالی ○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چارلی چاپلین: با پدرم رفتم سیرک، یه زن و شوهر با 4 تا بچه شون جلوی ما بودند. قیمت بلیط ها رو که اعلام کردن، مرد نگاهی به همسرش انداخت، معلوم بود که پول کافی ندارد و نميدانست چه بکند. ناگهان پدرم یک اسکناس صد دلاری روی زمین انداخت، پول را از زمین برداشت و به مرد گفت: ببخشید آقا، این پول از جیب شما افتاد. مرد که متوجه موضوع شده بود، بهت زده گفت: متشکرم آقا. مرد شریفی بود ولی برای اینکه پیش بچه هايش شرمنده نشود، کمک پدر را پذیرفت. بعد از اينکه داخل سیرک شدن، ما آهسته از صف خارج شدیم و بدون دیدن سیرک به خانه برگشتیم و من در دلم به داشتن چنین پدری افتخار کردم، آن زیباترین سیرکی بود که به عمرم نرفته بودم.. 💫بیایید ثروتمند زندگی کنیم، به جای آن که ثروتمند بمیریم.💫 https://eitaa.com/eeshg1
هدایت شده از صبغه الله
sire emam reza.mojtahedi.mp3
4.19M
🎙واعظ: آیت الله تهرانی 🔖 سیره شخصیتی امام رضا علیه السلام 🔖 @sebghatallaah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠جلسات علمی 🍁 جلسات علمی بسیاری را در مکانهای مختلف، نظیر مدینه ، مکه، منا، كوفه و خراسان برگزار می‌کرد. در این جلسات گاهی تنها به بیان احادیثی از پیامبر خدا اکتفا می‌فرمود و گاه به پاسخگویی به پرسشهای مردم مشغول می‌شد. موضوع بعضی از این جلسات فقه، تفسیر قرآن و یا موعظه بوده است. ⭕️ علیرغم حركت انحرافی واقفیان، و لطمه به هویت و همبستگی شیعیان، گزارش‌های متعددی حاكی از مراجعات گسترده در این زمان به منزل امام و به طور كلی مجامع حضور ایشان است. این گزارشها نشان از آن دارد كه مردم در جلسات امام مشتاقانه شركت می‌كردند. 🔸بعضی وقتها امام از شیعیان می‌خواست تا در منزل خودشان و یا در مکانی دیگر جمع شوند تا به سخنان امام گوش فرا دهند. حضور گسترده مردم در جلسات مدینه گزارش شده است. در خراسان نیز این جمعیت نه تنها كاسته نشد بلكه فزونی یافت. یک بار در مرو، راوی تعداد حاضران را می‌شمارد و می‌گوید: 160 نفر از شیعیان شهرهای مختلف در جلسه حاضر بودند. 🔹گاهی وقتها بعضی از شاگردان سختکوش امام، مجموعه بیانات و یا احادیث نبوی ایشان را در کتابی گرد می‌آوردند. ▫️ برای نمونه أحمد بن عامر طائی در سال 194 ق در مدینه، احادیث نبوی امام را در یک مجموعه جلسات نگاشته و بعدها این اثر با عنوان «صحیفة الرضا» منتشر شد که خوشبختانه تا به امروز باقی مانده است. https://eitaa.com/eeshg1 📗 ماه هشتم، تألیف مهدی غلامعلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 چه کشکش چه پشمی🌺 روزی چوپانی گله اش 🐏 را به صحرا برد و به درخت 🌳 گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو 🍪 مشغول شد که ناگهان گردباد 💨 سختی شروع شد، خواست پایین بیاید، ترسید! باد شاخه ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد. دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند، به دعا 👐 برخاست... از دور بقعه امامزاده ای را دید و گفت: ای امام زاده گله ام نذر تو، از درخت سالم پایین بیایم. قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی تری دست زد و جای پایی پیدا کرده و خود را محکم گرفت. گفت: ای امام زاده خدا راضی نمی شود که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی، نصف گله را به تو می دهم و نصفی هم برای خودم، قدری پایین تر آمد. وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت: ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می کنی؟ آنهار ا خودم نگهداری می کنم در عوض کشک 🍵 و پشم نصف گله را به تو می دهم. وقتی کمی پایین تر آمد گفت: بالاخره چوپان هم که بی مزد نمی شود کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد. وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین 🚶 رسید نگاهی به گنبد امامزاده انداخت و گفت: مرد حسابی چه کشکی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یک غلطی کردیم غلط زیادی که جریمه https://eitaa.com/eeshg1
زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟ بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم میرسی ؟ گر چه آهونیستم اماپراز دلتنگی ام ضامن چشمان آهوهابه دادم میرسی ؟ ازکبوترهاکه میپرسم نشانم میدهند گنبدو گلدسته هایت رابه دادم میرسی ؟ من دخیل التماس رابه چشمت بسته ام هشتمین دردانه زهرابه دادم میرسی ؟❤️ 🌕🌺🌕ولادت 🌕🌺🌕با 🌕🌺🌕سعادت 🌕🌺🌕امام 🌕🌺🌕مهربانی 🌕🌺🌕حضرت 🌕🌺🌕علی بن 🌕🌺🌕موسی 🌕🌺🌕الرضا 🌕🌺🌕برشما 🌕🌺🌕دوستان 🌕🌺🌕عزیز 🌕🌺🌕مبارک 🌕🌺🌕باد ‌ https://eitaa.com/eeshg1 عیدتون مبارک🎊🎉🎈🎀🎉 🍒🍰🍒🍰🍒🍰🍒🍰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از محبان
4_5962900566748169286.mp3
1.47M
ترک صوتی فوق العاده زیبا صلوات خاصه امام رضا (ع) با نوای سید مجید بنی فاطمه
روزی دو نـــــفـر ســـر یڪ شتــــری دعــوا ڪردند و هر یڪ ادعا ڪردند از بیابان به اشتباه وارد ، گله دیگری شده است. هر دو نزد نبی مڪرم اسلام(ص) برای قضاوت رسیدند، حضرت از آنها طلب سند و شهود برای مالڪیت نمودند. یڪی از آن دو گفــــت: من شهـــــادت می دهم ، شتر من در ڪبدش (جگر) دو زخم دارد، شتر را نحر ڪنید اگر نبود، من شتر را به او می بخشم و از حقم می گذرم. حضـــرت، موافقــت فـرمودند و شــتر را ذبح کردند و ناگهان دو زخم در جگر شتر دیدند، حضرت به اعرابی روی ڪرده و سوال ڪردند، تو از ڪجا دانستی این شتر دو زخم در جگرش دارد؟؟!! ✍عــــــرب گفــت: یـــــــاد دارم شمــــــا فرمودید: اولادنا اکبادنا ( فرزندان ما جگر های ما هستند) من دو بچه شتر این ناقه (شتر ماده) را از چشم او دور ڪردم و ذبح نمودم. این شتـــر ماههـا در بــــیابان اشــڪ ریخـــت و ناله ڪرد در حالی ڪه من نمی دانستم این قدر بچه هایش را دوست دارد، از این جهت، مطمین شدم دو زخم در جگرش دارد. مثـــلی زیبــــــای آذری می گویــــد: اولاد وقتی در شڪم توست خون تو را می خورد، وقتی بیرون می آید، جان تو را می خورد (با شیر مادر خوردن و غصه‌دادن به والدین) وقتی می میری مال تو را می خورد.. https://eitaa.com/eeshg1 📚ڪتاب راهنمای سعادت ص 563
📛 مَسخ انسان مُدرن کاری به رنگ آمیزی چهره‌اش و خالکوبی و نگین‌هاش ندارم😕 گوشش کو😐 ✌جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها https://eitaa.com/eeshg1
💠 آیا خدا توبه را قبول مى كند؟ پاسخ: بازگشت به سوى حق تعالى و توبه از گناهان در هر وقت كه باشد مورد قبول خداست و بشارت خداوند يكتاست ، چنانچه در قرآن مى خوانيم : 🔻و هُوَ الَّذى يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ . (1) و خداوند متعال آنكسى است كه توبه بندگانش رامى پذيرد و از گناهان و كارهاى زشت و ناپسند در مى گذرد. 👈در كتاب اصول كافى باب العجب حديث 8، حديث جالبى نقل كرده كه حضرت صادق آل محمّد (ص ) فرمود: خداوند متعال به حضرت داود على نبيّنا و آله و عليه السّلام وحى فرمود: اى داود گناهكاران ومعصيت كاران و بذه كاران رامژده بده ودل آنها را شادكن و به آنها خبر خوشى بده ، ولى اهل ايمان و صديقان و نيكوكاران را از قهر من بترسان و به آنها آتش جهنّم را يادآورى كن و آنها را بيم ده حضرت (ع ) فرمود: خدايا چطورى به گنهكاران مژده و به خوبان ترس و بيم دهم ؟! خطاب رسيد: به گنهكاران مژده بده كه من توبه هاى آنها را قبول مى كنم و از گناه آنها مى گذرم و خوبان را بترسان به خاطر اينكه مبادا به كردار و اعمال و رفتار خوب خود عجب ، ريا كنند و خودبين شوند زيرا هيچ بنده اى را من پاى حساب نكشم جز آنكه هلاك شود. ┏━•🔹•━┓ ┗━•🔸•━┛ https://eitaa.com/eeshg1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دزدی کیسه زر ملّانصرالدین را ربود‌، وی شکایت نزد قاضی برد... تا خواست ماجرا را شرح دهد! مردی وارد شد و نزد قاضی نشست... ملّا متعجب شد و هیچ نگفت و از محضر قاضی بیرون آمد.! روز بعد مردم دیدند که ملّا فریاد میزند که آی مردم کیسه ام، کیسه ام را یافتم..! از او سوال کردند که چطور بدون حکم‌ قاضی کیسه را یافتی ؟! ملّا خنده ای کرد و گفت : «در شهری که داروغه دزد باشد و قاضی رفیق دزد » بهتر دیدم که شکایت نزد قاضی عادل برم..! منزل رفته و نماز خواندم و از خدا کمک خواستم.. امروز در بیابان‌ دیدم که داروغه از اسب افتاده گردنش شکسته و کیسه زر من به کمر بسته... ! پس کیسه ام را برداشتم...