#صدفی_برنجی
آرد برنج ۲ پیمانه
نمک ۱ ق غ
آب جوش 1.5 لیوان
مواد شربت :
شکر 2.5 پیمانه
آب ۱ پیمانه
گلاب ۱چهارم پیمانه
آبلیمو ۲ قاشق
ابتدا شربت رو آماده کرده و سپس آرد و نمک رو درون تابه ریخته ۳ دقیقه تفت می دهیم لازم نیست تغییر رنگ بدهد
سپس آبجوش رو اضافه کرد و هم میزنیم و از روی شعله برمیداریم
کمی ک از سردی خمیر گذشت خمیر راخوب ورز داده
سپس با دست ب اندازه توپ کوچیک گرد کرده و فرم دهید بصورت اشک و با ۲ عدد شانه آنها رو فرم دهید.
سپس با روغن داغ ب اندازه ی ک تغییر رنگ بدهد سرخ کرده، شعله رو خاموش کرده، کمی ک روغن سرد شد دوباره صدفها رو ب تابه منتقل کرده و تا طلایی شدنشون سرخ کنید.
کمی ک سرد شد درون شربت منتقل کرده و سپس برداشته و سرو کنید.
@eeshg1
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 کریم تر از حاتم
حاتم را پرسیدند که: «هرگز از خود کریمتر دیدی؟» گفت: بلی، روزی در خانه غلامی یتیم فرود آمدم و وی ده گوسفند داشت. فیالحال یک گوسفند بکشت و بپخت و پیش من آورد و مرا قطعهای از آن خوش آمد، بخوردم. گفتم: «والله این بسی خوش بود.»
غلام بیرون رفت و یک یک گوسفند را میکشت و آن قسمت را میپخت و پیش من میآورد. و من از این موضوع آگاهی نداشتم. چون بیرون آمدم که سوار شوم دیدم که بیرون خانه خون بسیار ریخته است. پرسیدم: که این چیست؟! گفتند: غلام همه گوسفندان خود را بِکشت.(سر برید)
وی را ملامت کردم که: چرا چنین کردی؟! گفت: «سبحانالله تو را که مهمان من بودی چیزی خوش آید که من مالک آن باشم و در آن بخیلی کنم؟».
پس حاتم را پرسیدند که: تو در مقابله آن چه دادی؟ گفت: «سیصد شتر سرخ موی و پانصد گوسفند.» گفتند: «پس تو کریمتر از او باشی!» گفت: «هیهات! وی هرچه داشت داده است و من از آن چه داشتم و از بسیاری؛ اندکی بیش ندادم!».
📗 #بهارستان
✍ عبدالرحمن جامی
@eeshg1
🍂🍁🍂🍁
#دسر_کشکول
شیر 1 لیتر
آرد 3قاشق سوپ خوری
شکر 1 پیمانه
زرده تخم مرغ 1 عدد
اسانس موز 4قطره
همه مواد رو روی گاز هم زده مثل فرنی شود بعد ته ظرف رو یک لایه موز حلقه شده چیده وگردو میریزیم واز مایع کشکول روش میریزیم در یخچال گذاشته..
@eeshg1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اینستاگرام
ای مهربونم ای عشق
بدم میدونم ای عشق...❤️
#حاج_محمود_کریمی
#یا_ابالفضل_العباس (ع)
@eeshg1
❓ماجرای « #ضامن_آهو » بودن
امام رضا علیهالسلام چیست؟
آنچه در ذیل میآید حکایتی کهن است که عالم ممتاز، شیخ صَدوق(۳۱۱ه.ق-۳۸۱ه.ق) آن را نقل کرده، که به احتمال بسیار ضامن آهو بودن امام رضا علیهالسلام آنجا نشأت گرفته است.
ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی میگوید:
روزی برای شکار به بیرون رفتم و یوزی را به دنبال آهویی روانه کردم،
یوز همچنان دنبال آهو میدوید تا به ناچار آهو را به پای دیواری کشانید، و آهو آنجا ایستاد.
یوز هم روبرویش ایستاد ولی به او نزدیک نمیشد،
هر چه کوشش کردیم که یوز به آهو نزدیک شود یوز از جایش نمیجَست و از خود تکان نمیخورد،
ولی هرگاه که آهو از جای خود، همان کنار دیوار دور میشد یوز هم او را دنبال میکرد اما همین که به دیوار پناه میبرد یوز باز میگشت
تا آنکه آهو به سوراخ مانندی در دیوار آن مزار داخل شد،
من وارد مزار حضرت رضا علیهالسلام شدم و از ابونصرمُقری که ظاهراً قاری قبر مطهر امام رضا علیهالسلام بوده است،
پرسیدم آهویی که همین حالا وارد مزار شد کو؟ گفت ندیدمش، همان لحظه به جایی که آهو داخلش شده بود وارد شدم و پشگلهای آهو و رد پیشابش را دیدم ولی خود آهو را نه!
پس از آن پس با خودم عهد کردم که زائران حضرتش را نیازارم و با خوشی با آنها رفتار کنم.
از آن پس هرگاه مشکلی برایم پیش میآمد به این«مشهد» روی میآوردم و حاجت خویش را میخواستم خداوند حاجت مرا برآورده میفرمود...
و هیچگاه از خداوند تعالی در آنجا حاجتی نخواستم مگر آنکه آن را مستجاب میکرد و این چیزی است که از برکات این #مشهد که سلام خدا بر ساکنش باد بر من آشکار شد.
📗عیون اخبارالرضا، شیخ صَدوق
✍ به نقل از مقاله استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی در کتاب حاصل اوقات، صفحه ۴۵۸-۴۵۷
@eeshg1
السلام علیک یا صاحب الزمان✋
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌸
____◇___•🦋•___◇____
@eeshg1
____◇___•🦋•___◇____
🌸 یا رب !
✨از پنجره روزگار،
🌸 بهدرخت عمر که مینگرم خوشتر،
✨از ياد و نام زیبایت ثمری نيست ...
🌸 یا ارحم الراحمین..
✨روزمان را با نام و یادت و،
🌸 توکل به اسم اعظمت آغاز میکنیم،
✨به امید خودت،
🌸 ای مهربانترین مهربانان...
🌸🍃 @eeshg1
سـ🍁ــلام
روزتون پراز خیر و برکت 💐
امروز سه شنبه
☀️ ٢٧ مهر ١۴٠٠ ه. ش
🌙 ١٢ ربیع الاول ١۴۴٣ ه.ق
🌲 ١٩ اکتبر ٢٠٢١ ميلادى
🍁🍂 @eeshg1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹نیایش صبحگاهی 🍂💫
✨خداوندا...
🍁تو را ستايش ميكنم!
🍂و از تو میخواهم که
🍁همه چیز را در این زندگی
🍂گذرا و زمینی
🍁به بهترین وجه تدبیر کنی
🍂زیرا تنها تو میدانی
🍁که چه چیز به صلاح من است!
🍁ای روزی دهنده بی منت
🍂ما را به سمت درهای
🍁گشوده از رحمتت
🍂هدایت کن...
🍁تا بهترینها نصیب تک تکمان گردد.
آمیـن ...🙏 @eeshg1
🌼🍃
🍁ســلام
🍂صبح آخرين
🍁سه شنبه مهرماهتون بخیر
🍁روز پاییزیتون
🍂پُر از سلامتی و دل خوش
🍁دور و برتون
🍂پر از عشق و محبت
🍁لحظه هاتـون غرق زیـبـایی
🍂آرامش سهم دلهای مهربونتون
🍁🍂 @eeshg1
🌷آخرین سه شنبه مهر ماه تون
❤️معطر به ذکر شریف
🌷صلوات بر حضرت محمد ( ص )
❤️و خاندان پاک و مطهرش
🌷اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
❤️وَ آلِ مُحَمَّدٍ
🌷وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌸🍃 @eeshg1
ـ
ـ
جوابِ سلام، واجب است!
پس بیایید
هر روز صبح ،
به او سلام کنیم!
•اَلسَّلامُعَلَیکَ یاخَلیفَةَاللهِ وَناصِرَحَقّه♥️•
#السلامعلیکیاصاحبالزمان🌱
@eeshg1
🌸🍃
دوستان مهربانم🌷🍃
صبح سه شنبه تون بخیر
و امروزتان پرازبهترینها
امیدوارم🌷🍃
امروزخداروهرلحظه
کنارتون احساس کنید
ولبخندروهدیه به دیگران
کنید🌷🍃
🌷🍃@eeshg1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁شک نداشته باش ؛
🍁که در سخت ترین شرایط هم
🍁تواناییِ این را داری که بهترین باشی ...
🍂این خودت هستی که
🍁در بدترین حالاتِ روحی هم
🍁می توانی به خودت
🍁فرمانِ شادی و لبخند بدهی
🍂و در چشم به هم زدنی
🍁حالِ خودت را خوب کنی ...
🍁گاهی یک تلقینِ مثبتِ
🍁"من قوی هستم" ،
🍂معجزه می کند ...
🍁باور کن ...
🍁🍂@eeshg1
🌷امام صادق ع فرمودند:
برای اینکه در زمان غیبت امام زمان(ع)، شبهات در شما اثر نکند،این دعارازیابخوانید:
🌷یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ؛
🌷یا الله! یا رحمان! یا رحیم! ای تغییر دهنده قلب ها! قلب مرا بر دینت ثابت و استوار کن!»
منبع:کمال الدّین و تمام النّعمه ج 2، ص: 352
محمدبن علی بن بابویه
🍁🍂🍁🍂
🌷۴چیز باعث میشود خدابه مارحم کند:
🌷۱.تقوا واصلاح بین مردم.۱۰ حجرات
🌷۲.استغفار وتوبه.................۴۶ نمل
🌷۳.نماز وزکات واطاعت رسول۵۶نور
🌷۴.احترام وتوجه به قرآن۲۰۴اعراف
🍁🍂🍁🍂
🌸 #آیت_الله_مهدوی_کنی 🌸
🌺 خانواده ها باید برای #تربیت فرزندان بدانند این است که پدر و مادر خودشان اهل #عبادت باشند، نمی شود که آنها اهل عبادت نباشند ولی بخواهند بچه شان اهل عبادت باشد.
#آداب_زندگی
#اخلاق_پسندیده
🍁🍂🍁🍂🍁
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 پاداش جوانمردی
عبدالله بن جعفر، در راه مسافرت، نيمه روزى به روستائى رسيد و باغ نخلى را سرسبز و خرم در نزديكى آن ديد. تصميم گرفت پياده شود و چند ساعت در آن باغ بياسايد. مالك باغ خود در روستا زندگى مي كرد ولى غلام سياهى را در باغ گمارده بود تا از آن نگهبانى و مراقبت كند. عبدالله با اجازه وى وارد باغ شد و براى استراحت جاى مناسبى را انتخاب نمود ظهر فرا رسيد،
عبدالله ديد كه غلام سفره خود را گسترد تا غذا بخورد و در سفره سه قرصه نان بود. هنوز لقمه اى نخورده بود كه سگى داخل باغ شد و نزديك غلام آمد، او يكى از قرصه هاى نان را بسويش انداخت و سگ گرسنه با حرص آنرا بلعيد و دوباره متوجه غلام و سفره نانش شد. او قرص دوم و سپس قرص سوم را نزد سگ انداخت و سفره خالى را بدون آنكه خود چيزى خورده باشد جمع كرد.
عبدالله كه ناظر جريان بود از غلام پرسيد جيره غذائى شما در روز چقدر است؟ جواب داد همين سه قرصه نان كه ديدى. گفت پس چرا اين سگ را برخود مقدم داشتى و تمام غذايت را به او خوراندى؟ غلام در پاسخ گفت: آبادى ما سگ ندارد، می دانستم اين حيوان از راه دور به اينجا آمده و سخت گرسنه است و براى من رد كردن و محروم ساختن چنين حيوانى گران و سنگين بود.
عبدالله پرسيد پس تو خود چه خواهى كرد؟ جواب داد امروز را به گرسنگى می گذرانم. جوانمردى و بزرگوارى آن غلام سياه مايه شگفتى و حيرت عبدالله شد و در وى اثر عميق گذارد. براى آنكه عملا او را در اين كرامت اخلاقى و رفتار انسانى تشويق كرده باشد آنروز جديت نمود تا باغ و غلام را از صاحبش خريدارى كرد. غلام را در راه خدا آزاد ساخت و باغ را به او بخشيد.
📗 #داستانها_و_پندها
✍ محمد محمدی اشتهاردی
@eeshg1
🍁🍂🍁🍂