پادشاهی قصد کشتن اسیری کرد. اسیر در آن حالت ناامیدی شاه را دشنام داد. شاه به یکی از وزرای خود گفت: او چه می گوید؟ وزیر گفت: به جان شما دعا می کند. شاه اسیر را بخشید.
وزیر دیگری که در محضر شاه بود و با آن وزیر اول مخالفت داشت گفت: ای پادشاه آن اسیر به شما دشنام داد.
پادشاه گفت: تو راست می گویی اما دروغ آن وزیر که جان انسانی را نجات می دهد بهتر از راست توست که باعث مرگ انسانی می شود.
«گلستان سعدی»
جز راست نباید گفت
هر راست نشاید گفت
@eeshg1
❄️🌨☃🌨❄️
✍علت های غلظت خون بالا عبارتند از
مصرف گوشت گاو
چیپس و پفک
روغن مایع و جامد
دل قلوه و جگر سیاه
سوسیس و کالباس
نان بدون سبوس
فست فود و سرخ کردنی
@eeshg1
☜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 درمان افسردگی
🔺اين كليپ را انتشار دهید تا به هموطنامون خدمتی كرده باشيم🔻
@eeshg1
📚حکیم خیراندیش
#داستانک
✔️موضوع:#قیمت_نعمت_های_خدا
يكى در پيش بزرگى از فقر خود شكايت می كرد و سخت می ناليد.
گفت : خواهى كه ده هزار درهم داشته باشى و چشم نداشته باشى ؟ گفت : البته كه نه . دو چشم خود را با همه دنيا عوض نمی كنم .
گفت : عقلت را با ده هزار درهم ، معاوضه می کنى ؟
گفت : نه .
گفت : گوش و دست و پاى خود را چطور ؟
گفت : هرگز .
بزرگ گفت : پس هم اكنون خداوند، صدها هزار درهم در دامان تو گذاشته است، باز شكايت دارى و گله می کنى ؟! بلكه تو حاضر نخواهى بود كه حال خويش را با حال بسيارى از مردمان عوض كنى و خود را خوش تر و خوشبخت تر از بسيارى از انسان هاى اطراف خود می بینى. پس آنچه تو را داده اند، بسیار بیش تر از آن است كه ديگران را داده اند و تو هنوز شكر اين همه را به جاى نياورده، خواهان نعمت بيش ترى هستى ؟!
@eeshg1
❄️🌨☃🌨❄️
اے فطرسفردوس
در ایݩ صُبحِحسینــى
از مـا برساݩ
محـضراربابسلامـى
#صلیاللهعلیڪیاسیدالشهدا✋
#روزتوݩڪربلایی🍃°
@eeshg1
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
🔘داستان کوتاه
#ستارالعیوب!
عباسقلی خان فرد ثروتمند و در عین حال خیّری بود که در مشهد بازار معروفی داشت. مسجد- مدرسه- آب انبار- پل و دارالایتام و اقدامات خیریه دیگری هم از این دست داشته است.
به او خبر داده بودند در حوزه علمیهای که با پول او ساخته شده، طلبهای شراب میخورد!
ناگهان همهمهای در مدرسه پیچید. طلاب صدا میزدند حاج عباسقلی است که به مدرسه وارد شده.
در این وقت روز چه کار دارد؟ از بازار به مدرسه آمده است!
عباسقلی خان یکسره به حجرهی من آمد و بقیه همراهان هم دنبالش.
داخل حجره همه نشستند. ناگهان عباسقلی خان به تنهایی از جایش بلند شد و کتابخانه کوچک من را نشانه رفت. رو به من کرد و گفت: لطفاً بفرمایید نام این کتاب قطور چیست؟ گفتم: شاهنامه فردوسی.
دلم در سینه بدجوری میزد. سنگی سنگین گویی به تار مویی آویخته شده است. بدنم میلرزید.
اگر پشت آن کتاب را نگاه کند، چه خاکی باید بر سرم بریزم؟ عباسقلی خان دستش را آرام به سوی کتابهای دیگر دراز کرد…
ببخشید، نام این کتاب چیست؟
بحارالانوار. عجب…! این یکی چطور؟ گلستان سعدی. چه خوب…! این یکی چیست؟ مکاسب و این یکی؟! …
لحظاتی بعد، آن چه نباید بشود، به وقوع پیوست. عباسقلی خان، آن چه را که نباید ببیند، با چشمان خودش دید.
کتاب حجیمی را نشان داد و با دستش آن را لمس کرد. سپس با چشمانی از حدقه درآمده به پشت کتاب اشاره کرد و با لحنی خاص گفت:
این چه نوع کتابی است، اسمش چیست؟ معلوم بود. عباسقلی خان پی برده بود و آن شیشه لعنتی پنهان شده در پشت همان کتاب را هدف قرار داده بود.
برای چند لحظه تمام خانه به دور سرم چرخید، چشمهایم سیاهی رفت، زانوهایم سست شد، آبرو و حیثیتم در معرض گردباد قرار گرفته بود. چرا این کار را کردم؟! چرا توی مدرسه؟! خدایا! کمکم کن، نفهمیدم، اشتباه کردم…
خوشبختانه همراهان عباسقلی خان هنوز روی زمین نشسته بودند و نمیدیدند، اما با خود او که آن را در اینجا دیده بود چه باید کرد؟
بالاخره نگفتی اسم این کتاب چیست؟
چرا آقا; الآن میگم. داشتم آب میشدم. خدایا! دستم به دامنت. در همین حال ناگهان فکری به مغزم خطور کرد و ناخودآگاه بر زبان راندم: یا ستارالعیوب، و گفتم: نام این کتاب، «ستارالعیوب» است آقا!
فاصله سؤال آمرانه عباسقلی خان و جواب التماسآمیز من چند لحظه بیشتر نبود.
شاید اصلاً انتظار این پاسخ را نداشت. دلم بدجوری شکسته بود و خدای شکسته دلان و متنبه شدگان این پاسخ را بر زبانم نهاده بود. حالا دیگر نوبت عباسقلی خان بود. احساس کردم در یک لحظه لرزید و خشک شد. طوری که انگار برق گرفته باشدش.
شاید انتظار این پاسخ را نداشت. چشمهایش را بر هم نهاد. چند قطره اشک از لابهلای پلکهایش چکید.
ایستاد و سکوت کرد. ساکت و صامت و یکباره کتاب ستارالعیوب (!) را سر جایش گذاشت و از حجره بیرون رفت. همراهانش نیز در پی او بیرون رفتند، حتی آنها هم از این موضوع سر درنیاوردند، و عباسقلی خان هم هیچگاه به روی خودش هم نیاورد که چه دیده است...
اما آن محصلِ آن مدرسه، هماندم عادت را به عبادت مبدل کرد. سر بر خاک نهاد و اشک ریخت.
سالیانی چند از آن داستان شگفت گذشت، محصل آن روز، بعدها معلم و مدرس شد و روزی در زمره بزرگان علم، قصه زندگیاش را برای شاگردانش تعریف کرد. «زندگی من معجزه ستارالعیوب است»...
ستارالعیوب یکی از نامهای احیاگر و معجزه آفرین خدا است و من آزادشده و تربیتیافته همان یک لحظه رازپوشی و جوانمردی عباسقلی خان هستم که باعث تغییر و تحول سازندهام شد.
«اخلاق پیامبر و اخلاق ما»؛ نوشته استاد جلال رفیع انتشارات اطلاعات صفحه ۳۳٢
@eeshg1
─┅─═इई ❄️☃❄️ईइ═─┅─
#پزشکی
#برفک_دهان
〽️ دهان را با جوشانده ی پنیرک
یا جوشانده ی آویشن
یا جوشانده ی گل ختمی
شستشو دهید.
❗️ مقداری برگ تازه گشنیز
را بکوبید
و دهان را با آب آن شستشو دهید.
@eeshg1
✨﷽✨
✅گرفتاری #حقالناس
✍️استاد رفیعی: مرحوم آیت الله العظمی مرعشی فرمودند: چهارده سال پدرم فوت کرده بود، ایشان را خواب نمیدیدم. خیلی دلم میخواست پدرم را خواب ببینم. آقا سید محمود، پدر ایشان، آقا سید محمود مرعشی معروف به سید محمود حکیم فرمودند: بعد از چهارده سال من متوسل به سیدالشهدا، أباعبدالله (ع) شدم که داستانش معروف است کربلا ایشان رفتند و پایین پای امام حسین، توسل به علی اکبر، بالاخره پدر را خواب دیدم. گفتم: بابا چهارده سال است من دلم تنگ شده، یکی از علما از دنیا رفت، همان شب اول بستگانش او را خواب دیدند و پرسیدند: بابا به این زودی، هنوز خودت گرفتار هستی.
گفت: کسی حقالناس به گردنش نباشد، آزاد است و میتواند راحت در دنیا بیاید. من حقالناس بر گردنم نبود. بالاخره گفتم: بابا چهارده سال است که من انتظار میکشم. گفت: بابا گرفتار هستم. گفتم: گرفتار چه هستی؟ فرمودند: مبلغی به مشهدی محمد یزدی در نجف که نزدیک حرم حضرت امیر مغازه دارد و نخود و لوبیا میفروشد، من یک مبلغی به ایشان بدهکار هستم. ظاهراً هفتصد دینار بوده است. آقای مرعشی میفرمایند: گذرنامه سخت میشد برای عراق گرفت. با یک سختی زیادی برای عتبات گذرنامه گرفتم و به نجف آمدم و سؤال کردم: مشهدی محمد یزدی؟ گفتند: چند تا داریم. گفتم: کنار حرم یک دکان یا مغازه به من نشان دادند و میگوید: رفتم دیدم یک پیرمرد بداخلاقی نشسته، جنسهایش هم همه جنسهای خاک خورده است.
سلام کردم و گفتم: مشهدی محمد یزدی شما هستی؟ گفت: چه کار داری؟ گفتم: از او چیزی نمیخواهم، پدرم سید محمود مرعشی به من گفته که به شما بدهکار هستم. گفت: یادم نمیآید! گفتم: دفتری نداری؟ گفت: این مغازه چقدر فروش دارد که دفتر داشته باشم؟ تمام کاغذها را نگاه کردم و یک به یک بررسی کردم، دو سه ساعت طول کشید. یک مرتبه دیدم نوشته: سید محمود مرعشی هفتصد دینار، ایشان فرمودند: یک مقداری هم بیشتر به او دادم و از او طلب رضایت کردم، بعد خودم یا دیگری در خواب دیدیم که پدر راحت شدند. حالا من نمیدانم این بحثهای اختلاس و بردنها که میلیاردی هم هست، واقعاً کسانی که این کارها را میکنند، البته آدم خوب و ملاحظهکار خیلی داریم. ولی واقعاً اینها یک خرده به معاد معتقد نیستند.
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
@eeshg1
rsh-ezaman-mazaheri03.mp3
1.26M
داستان های عنایات اهل بیت علیهم السلام۲۶
روایتی زیبا درمورد شفا و عنایت امام زمان علیه السلام بر مریض
🎙آیت الله مظاهری
@eeshg1
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍دو برادر نزد پادشاهی به آهنگری مشغول بودند. روزی پادشاه امر کرد برای جنگ او با سپاه دشمن، یکی از برادران تیری تیرافکن بسازد و برادر دیگر زره پولادین و غیرقابل نفوذ!!! دو برادر تیر و زره را ساختند.
شاه دو برادر را به محوطۀ قصر برد و کنار هم گذاشت و گفت: بایستید؛ و روی به آن دو گفت: تیر را میزنم اگر در زره فرو رفت، آنگاه سازندۀ زره کارش درست نبوده، پس سزای او مرگ است و سازندۀ تیر کارش درست است و باید زنده بماند و اگر در زره فرو نرود، سازندۀ تیر کارش درست نبوده پس سازندۀ زره آزاد و تیر در قلب سازندۀ تیر خواهم زد. هر دو برادر از سخن پادشاه برجای خود لرزیدند. چون پاداش یکی از آنها مرگ حتمی بود در حالی که انتظار آن را نداشتند. پادشاه هر چه در بازو توان داشت کمان را کشید و تیر از کمان بر قلب سازنده فرو رفت و در دم جان سپرد و برادر دیگر آزاد گشت.
هیچ یک از دو برادر این چنین انتظار امتحان پادشاه بر خود، برای محصولشان را نداشتند. برادری که زنده ماند به جای شادی از زنده ماندن خویش، بر نعش برادر خود گریست و گفت: پادشاها! این سازندۀ زره برادر بزرگتر من بود که من فن آهنگری از او آموخته بودم و او به من یاد داد ولی خود به دانستۀ خود عمل نکرد. او به من گفت: چکش را محکم بکوب، ولی خود عمل نکرد؛ پس سزای من زنده ماندن به خاطر علمی بود که از او فراگرفتم و بدان عمل کردم، ولی خودش عمل به علمی که داشت نکرد تا خودش را در چنین روزی از دست مرگ رها سازد.
در احادیث آمده است: در روز قیامت عالمان بیعمل هم به شاگردان خود که به آموختههای خود عمل کرده و بهشتی شدهاند تأسف خواهند خورد در حالی که خود روانۀ جهنم خواهند شد.
@eeshg1
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
✅فواید نوره و موارد استفاده
@eeshg1
✍️از موارد مهم در نظافت بدن مادهای به نام نوره (زرنیخ) است؛ نوره یک موبر ساده نیست؛ نوره، دارای یک فرمول خاص برای پیشگیری و درمان حائز اهمیت است. اهمیت نوره چندان است که در روایات و احادیث آمده؛ اگر به دلیل ضعف مالی نوره نداشتید، قرض کنید و نوره تهیه کنید. نوره یک پاکساز بسیار قوی است و فضولات و اخلاط مضر را از عمق پوست به سمت بیرون میکشد. در این حالت پوست را شفاف و از سموم پاکسازی میکند و به بدن نشاط میدهد.
نوره کلیه را گرم و تقویت میکند و موجب فرح و شادی میشود. نوره، مغز را تقویت و گرم میکند. تقویتکننده جنسی بسیار مهمی است. چند نکته از نوره: افراد گرمایی که غلبه گرما و صفرا دارند دقت داشته باشند که اگر خشکی و پوست خشک دارند ممکن است با زدن نوره یک مقدار بدنشان اذیت شود. لذا بعد از نوره و پایان استحمام روغن گل بنفشه به کل بدن بزنند. زیاد و بیش از حد نوره روی بدن نماند، چرا که حالت بُرندگی روی پوست ایجاد میکند.
نوره حاوی ماده قوی آرسنیک است و زیاد ماندنش روی بدن، قوای بدن را تحلیل میبرد. نوره به دلیل گرمایی که دارد، روزنههای پوست را باز میکند، موجب خروج سودو و بلغم از عمق بدن و خروج صفرای اضافی از بدن میشود. استشمام بوی نوره به دلیل آرسنیک، موجب سرطانزدایی و پیشگیری از انواع سرطانهاست. نوره فاقد آرسنیک، خاصیت درمانی ندارد و بلکه برعکس سبب بیماری و سقط جنین میشود.
@eeshg1
🌿
🔅
💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
🔴تلفات کرونا در آمریکا از ۹۰۰ هزار نفر عبور کرد
دانشگاه «جانز هاپکینز»: در ۲۴ ساعت گذشته دستکم ۳۵۶ هزار نفر در آمریکا به کرونا مبتلا و ۲۴۴۱ نفر نیز جان باختند
مجموع مبتلایان از زمان شروع همهگیری کرونا در آمریکا از ۷۶ میلیون و ۵۰۵ هزار نفر عبور کرده و شمار فوتیها نیز به ۹۰۲ هزار و ۶۲۴ نفر رسیده است
آمریکا همچنان در صدر کشورهای جهان با بیشترین تعداد مبتلایان به کرونا و قربانیان این ویروس قرار دارد.
@eeshg1
🛑 ای کاش آقای قالیباف همون طور که به درستی درباره شهادت مامور پلیس موضع گرفتند، درباره فضای مجازی که به تعبیر مقام معظم رهبری به قتلگاه نوجوانان و جوانان تبدیل شده، روزانه هزاران قربانی از این قشر بی پناه می گیرد و تدوین قانون درباره آن در بدو تشکیل مجلس یازدهم نیز مورد مطالبه رهبری قرار گرفته نیز، اقدامی می کردند.
@eeshg1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴در حاشیه جشنواره فجر رفتیم سراغ سلیقه سختپسندِ استاد یکتا ناصر
@eeshg1
🔴رشد صادرات در جنگ
🔹در دوران پهلوی با وجود ارتباط با تمام بلوک های قدرت صادرات کالاهای غیرنفتی رقم قابل توجهی نبود.
🔹ولی بعد از انقلاب در دوران جنگ و تحریم، ایران توانست صادرات غیر نفتی خود را از ۶۵۲ میلیون دلار در سال ۵۶ به بیش از یک میلیارد دلار در سال ۶۶ برساند.
@eeshg1
🔴خبر خوب برای دانشجویان؛ مشمول بیمه تامین اجتماعی میشوید!
🔹وزارت کار اعلام کرد دانشجویان هم تحت بیمه تامین اجتماعی قرار میگیرند؛ بر این اساس، سابقه بیمه دانشجویی، پس از فارغالتحصیلی و اشتغال دانشجویان به بیمه اشتغال آنها وصل میشود.
@eeshg1
🔴خاطرهی سهیل اسعد(مبلغ اسلام در آمریکای لاتین) از علاقهی خاص شهید عماد مغنیه به زبان فارسی در واکنش به هجمههای bbc علیه زبان فارسی؛
☑️طعم شیرین قند پارسی چنان بر ذائقه شهید عماد مغنیه نشسته بود که بنا به گفته نزدیکانش آهنگ معروف محمد اصفهانی (امشب در سر شوری دارم) مونسی شد برای روزهای منتهی به شهادتش.
با همه سختیهایی که به عنوان یک غیر ایرانی در زمینه فهم و تکلم زبان فارسی داشتهام، امروز از اینکه میتوانم با همه اقوام ایرانی با یک زبان سخن بگویم خوشحالم.
#منوفارسی
@eeshg1
حضرت آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در کتاب المراقبات می آورد:
و روایات بسیاری برای روزه ایام رجب وارد گردیده و همچنین ثوابهای بسی سنگین و گرانبهای برای کسی که یک یا دو یا سه روز از آن روزه بدارد ورود نموده تا برسد به اینکه تمام ماه را روزه بگیرد و کسی که بخواهد جد و جهد را کامل گرداند بایستی تمام ماه را روزهدار باشد تا به تمام ثوابهای وارد برای هر روز کامیاب گردد.
چنانچه صدوق در «ثواب الاعمال» و «امالی» به اسناد خود از پیغمبر(ص) روایت نموده است که فرمود:
هر کس سی روز از رجب را روزه بدارد منادی از آسمان ندا خواهد نمود که ای بنده خدا، اما آنچه از تو گذشته است برای تو آمرزیده شد پس عمل را در مابقی عمر از سر بگیر، خداوند در تمام بهشت در هر بهشتی چهل میلیون (چهل هزار هزار) شهر از «زر» به او عطا خواهد فرمود که در هر شهر، چهل میلیون قصر باشد و در هر قصر، چهل میلیون اطاق و در هر اطاق، چهل میلیون خوان زرین و بر هر خوانی، یک میلیون(هزار هزار) ظرف و در هر ظرف، چهل میلیون رنگ از خوردنی و نوشیدنی و برای هر خوردنی و نوشیدنی، رنگی جداگانه و در هر اطاق نیز چهل میلیون تخت زرین که هر تختی هزار ذراع درازا در هزار ذراع پهنا و بر هر تختی کنیزی از حورالعین که دارای سیصد هزار گیسو از نور و هر گیسوی آن یک میلیون حلقههای جواهر نشانی که به مشک و عنبر آمیخته است تا اینکه روزهدار ماه رجب خود را به آن برساند و این ثواب برای کسی است که تمام ماه رجب را روزه گرفته باشد.
عرض کردند: یا نبی الله(ص) کسی که به واسطه ناتوانی یا بیماری عاجز از این روزه باشد یا زنی که پاک نباشد چه کند تا به همچنین ثوابی که توصیف فرمودی برسد؟
فرمود: در عوض هر روز، گرده نانی به تصدق بدهد که قسم به کسی که جانم به دست او است هرگاه چنین تصدقی هر روزه بدهد به آنچه توصیف کردم و بیشتر از آن خواهد رسید؛ چه هرگاه تمام خلائق کلا از اهل آسمانها و زمین جمع شوند بر اینکه قمدار ثواب آن را اندازه بگیرند به عشر آن چیزی که در بهشت از فضایل و درجات عاید میگردد نمیرسند. گفتند: یا رسول الله(ص) اگر کسی دادن این صدقه را هم نتواند برای اینکه به ثوابی که توصیف فرمودی نائل شود، چه بایدش کرد؟
فرمود: در هر روز از ماه رجب تا سی روز تمام شود این تسبیح را یک صد مرتبه بگوید:
سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِی التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَكْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ
کتاب ترجمه المراقبات – ص 123
تالیف: عارف کامل میرزاجواد آقاملکی تبریزی(ره)
منبع:وارث
آرشیو مباحث استاد شجاعی
🍃@eeshg1
🦋🍃✨
🔴 کیفرخواست پرونده ترور شهید سلیمانی قبل از پایان سال صادر می شود
معاون امور بین الملل قوه قضائیه:
🔹 دادستانی تهران کیفرخواست اقدام جنایتکارانه در ترور شهید سلیمانی را تا قبل از پایان سال آماده کرده و برای دادگستری ارسال خواهد کرد.
@eeshg1