❖
♥️متنی بسیار زیبا 🌼🍃
پرسیدم ...چطور ، بهتر زندگی کنم ؟
گفت : گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،
با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،
وبدون ترس برای آینده آماده شو .
ایمان را نگهدار وترس را به گوشه ای انداز .
شک هایت را باور نکن ، وهیچگاه به باورهایت شک نکن .
زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی
کوچک باش و عاشق ... که عشق ، خود میداند آئین بزرگ کردنت را ..
بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی .
و زلال باش ... ، زلال باش .... ،
فرقی نمیکند که گودال کوچک آبی باشی ، یا دریای بیکران ،
زلال که باشی ، آسمان در توست
@eeshg1
🍁🍂🍁🍂
🌷 ۷ چیز راخداگفت از من بخواهید:
🌷1.علم زیاد:
قُل رَبِّ زِدنی عِلما...114طه
🌷2.آمرزش گناهان:
قُل رَبِّ اغفِر وَارحَم وَاَنتَ خَیرُالرّاحِمین..118مومنون
🌷3.از شر شیطان به من پناه ببر:
قُل رَبِّ اَعُوذُ بِکَ مِن هَمَزاتِ الشَّیاطین.97 مومنون
🌷4.منزل بابرکت:
قُل رَبِّ اَنزِلنی مُنزَلًا مُبارَکاً...29 مومنون
🌷5.توفیق صداقت:
قُل رَبِّ اَدخِلنی مُدخَلَ صِدقِِ وَاَخرِجنی مُخرَجَ صِدقِِ وَاجعَل لی مِن لَدُنکَ سُلطانًانَصیرا..80اسرا
🌷6.آمرزش برای والدین:
قُل رَبِّ ارحَمهُما کَمارَبَّیانی صَغیراً...24اسرا
🌷7.اگرعذاب گنهکاران را نشانم دادی،
من از آنان نباشم:
قُل رَبِّ اِمّا تُرِیَنّی مایُوعَدونَ رَبِّ فَلاتَجعَلنی فِی القوَم الظّالِمین.93 و94 مومنون
@eeshg1
🍁🍂🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸فیلمی از افراد تروریست مسلح درحال آماده شدن برای پیوستن علیه نیروهای پلیس و به آشوب کشاندن جو شهر زاهدان
این افراد با صورت های پوشانده و لباس های محلی درحال سوار شدن به دو خودرو ۴۰۵ نوک مدادی و نقره ای هستند!! دقیقا همان رنگ خودرویی که چندی پیش در یک کلیپ شاهدان واقعه تیراندازی حرفی ازش به میان آوردند، این اشوب توسط گروهک های جدایی طلب به بهانه حمایت از مردم و آزادی و همچنین حمایت معنوی و مادی علما و مفتی های وهابی آغاز شد که امیدواریم هرچه زودتر این آتش خاموش گردد. وستانیوز
مهسا_امینی بهانه است اصل نظام #ایران نشانه است 🥀
#جمعه ۸ مهر ۱۴۰۱
@eeshg1
🔺کاربر افغانستانی با انتشار این عکس نوشت: ای کاش سلبریتیهای معروف در جهان برای ما هم هشتگ میزدند!
داعش دست پرورده آمریکا و جبهه عربی عبری روز گذشته در جنایتی در یک مدرسه دخترانه در کابل ده ها دانش آموز دختر افغان را به خاک و خون کشاند
@eeshg1
🖼 شب، آشوب، ویرانی…
🔻گزارشی از حضور همهجانبه گروههای مختلف تروریستی و ضدانقلاب در اغتشاشات اخیر کشور که توسط وزارت اطلاعات دستگیر شدند.
@eeshg1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اینجا خیابانهای سوریه نیست ، بلایی است که تروریستها بر سر شهر زاهدان آوردهاند
میخواهند ایران را سوریه کنند ولی کور خواندهاند.
@eeshg1
#حرف_دل
دلم سفر می خواهد
سفر به جایی ناشناخته که حتی گوشی هم آنتن ندهد
سرزمینی به دور از آدم ها!
نه بخاطر این کرونا و مشکلات هر روز ما ، بخاطر دوری از آدم ها
گاهی اوقات نمی توانم درک کنم رفتارشان را
گاهی اوقات خسته می شوم از زندگی کردن؛
فقط می خواهم تنها باشم
بروم به جایی که هیچ کس نباشد؛
خودم و خودم ، تنهای تنها
تا کمی فکر کنم و بتوانم خودم را پیدا کنم
چیز های زیادی از این دنیا دیده ام
و نیاز دارم تا آنها را درک کنم
این آدم ها همان آدم های بچگی ام نیستند!
این دنیا طعم خوش کتاب های مدرسه را ندارد
پس باید بروم به جایی دور از این دنیا
شاید کمی آرام شدم
این روز ها حال خوبی ندارم
و شاید بهتر باشد بگویم حال خوبی نداریم!
✍ #پیمان_چینی_ساز
@eeshg1
🍁🍂🍁🍂
✨﷽✨
یک جعبه کفش👞
✍زن وشوهری بیش از 60 سال بایکدیگر زندگی مشترک داشتند. آنها همه چیز را به طورمساوی بین خود تقسیم کرده بودند. در مورد همه چیز باهم صحبت می کردند و هیچ چیز را از یکدیگر پنهان نمی کردند مگر یک چیز: یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند و در مورد آن هم چیزی نپرسد. در همه این سالها پیرمرد آن را نادیده گرفته بود اما بالاخره یک روز... پیرزن به بستر بیماری افتاد و پزشکان از او قطع امید کردند. در حالی که با یکدیگر امور باقی را رفع و رجوع می کردند پیرمرد جعبه کفش را آورد و نزد همسرش برد.
پیرزن تصدیق کرد که وقت آن رسیده است که همه چیز را در مورد جعبه به شوهرش بگوید. پس از او خواست تا در جعبه را باز کند . وقتی پیرمرد در جعبه را باز کرد دو عروسک بافتنی و مقداری پول به مبلغ 95 هزار دلار پیدا کرد پیرمرد دراین باره از همسرش سوال نمود. پیرزن گفت :هنگامی که ما قول و قرار ازدواج گذاشتیم مادربزرگم به من گفت که راز خوشبختی زندگی مشترک در این است که هیچ وقت مشاجره نکنید او به من گفت که هر وقت از دست تو عصبانی شدم ساکت بمانم و یک عروسک ببافم. پیرمرد به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و سعی کرد اشک هایش سرازیر نشود
فقط دو عروسک در جعبه بود پس همسرش فقط دو بار در طول زندگی مشترکشان از دست او رنجیده بود پ از این بابت در دلش شادمان شد پس رو به همسرش کرد و گفت این همه پول چطور؟پس اینها از کجا آمده؟ پیرزن در پاسخ گفت : آه عزیزم این پولی است که از فروش عروسک ها به دست اورده ام
@eeshg1
🍁🍂🍁🍂