eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
شعرمذهبی رضیع الحسین (559)_6046105005373525172.mp3
861.5K
ای کعبه امید من بی بی شریفه مولاتی یا بنت الحسن بی بی شریفه پناه هر مریض و ؛ درمانده از قدیمه این پدر کریم و ؛ این دخترِ کریمه یا حضرت شریفه ؛ یا حضرت شریفه ....... هیچ کسی ناامید از این در نگشته از این حرم با دست خالی بر نگشته چشم امیدِ عالم ؛ بر درِ این حریمه پدر کریم که باشه ؛ دختر میشه کریمه یا حضرت شریفه ؛ یا حضرت شریفه ..... هر کی میاد تو حرمت دل بیقراره دختر حرم داره پدر حرم نداره از ما فقط گدایی ؛ از تو کرم می آید بوی حسن همیشه ؛ از این حرم می آید یا حضرت شریفه ؛ یا حضرت شریفه ...... تو دیده ای دامادی قاسم عزا شد برادرت پامال سمّ اسبها شد تو دیده ای عمویت ؛ در بین دشمن افتاد تو دیده ای که دست ؛ عبدالله از تن افتاد یا حضرت شریفه ؛ یا حضرت شریفه ....... با عمه های خود شدی مهمان کوفه خوابیدی با رقیه در زندان کوفه آزار کوفه دیدی ؛ آزار شام را نه بازار کوفه دیدی ؛ بازار شام را نه یا حضرت شریفه ؛ یا حضرت شریفه
سلام ما به شریفه ، که از تبار حسن بود کریمه و به کرامت ، آینه دار حسن بود زنسل یاس مدینه ، بنفشه زار حسن بود اسیر دشت کربلا ، کبود تازیانه ها خط و نشان داده از او ، مقام بی نشانه ها صَلَی اللهُ عَلی ؛ مخدرات کربلا .... سلام ما به شریفه ، به آن مزار شریفش به کاروان اسیران ، به خواهران عفیفش عطا نموده شفا را ، خدا به طبع لطیفش بیا به شهر حله و ، از کرمش سخن بگو در آستان او فقط ، حسن حسن حسن بگو صَلَی اللهُ عَلی ؛ مخدرات کربلا
حبیبه‌ی اهل بیت ، سیدتی شریفه طبیبه‌ی اهل بیت ، سیدتی شریفه بسوی بارِگاهت نگاه مستمندان حریمِ تو پناه و امیدِ نا امیدان سیدتی شریفه...مولاتی شریفه... کریم زاده‌ای و ، خودت کریمه بانو زده فرشته پیشَت ، به حُرمت تو زانو ارث کَرَم برده‌ای از پدرت مجتبی فدای تو دخترِ کریم آل عبا تو دیده‌ای شد علی ، اکبر ارباً اربا به خیمه آمد ولی ، تنش میانِ عبا خون علی اکبر از عبا سرازیر شد کنار جسمِ جوان عموی تو پیر شد تو دیده‌ای کربلا ، خیام را غم گرفت فاطمه بنت الحسین ، به خیمه ماتم گرفت برادرت بین خون عروسی‌اش عزا شد خونِ تن قاسمت به پیکرش حنا شد تو دیده‌ای علقمه ، وا شده از هم جبین بگو که سقا فتاد ، به صورتش بر زمین لشکری از هر طرف نیزه‌ بر آن تن زدند «به فرق نورانیَش عمود آهن زدند» کنار عمه زینب ، به روی تل رفته‌ای دست به سر زدی و ، واعَلِیا گفته‌ای «حسین را میزدند به گودیِ قتلگاه فِرقَةٌ بالسیوف و فِرقَةٌ بالرماح» رنجِ سفر دیده‌ای ، به کوفه از کربلا دویده‌ای روی خار ، شراره‌ شد تا به پا دیده‌ای عمه زینب از این جهان سیر شد بازوی اهل حرم بسته به زنجیر شد کوفه‌ی شوم دیده‌ای ، شام ندیدی ولی آتش و خاکستر از ، بام ندیدی ولی میان بازار شام کار حرم زار شد میان نامحرمان عمه گرفتار شد
34869.mp3
4.5M
نوحه سنتی و زنجیر زنی حضرت رقیه رقیه فدا شد عزا در عزا شد ، رقیّه فدا شد خرابه شبانه ، چنان کربلا شد چه شوری به پا شد ، حرم نینوا شد چه هنگامه ای در اسارت بپا شد شبانه خرابه چنان کربلا شد میان غم و اشک و آهِ یتیمان گُلِ ناز مولا رقیّه فدا شد هوای پدر در سرش بود و پر زد دمی از جدایی  نیاسود و پر زد چه حالی نصیب دل کودکان شد به ناله تن عمه فرسود و پر زد عزا در عزا شد ، رقیّه فدا شد خرابه شبانه ، چنان کربلا شد دوباره شده بزم اندوه فراهم یکی بر سر و سینه می زد دمادم یکی یا رقیّه بگوید پیاپی یکی اشک خون ریزد از دیده نم نم چه خوابی مگر دیده بود این سه ساله که بربسته روی لبان شعر ناله فقط نام بابا صدا می زد آن جا به رخساره اش خونِ دل بسته هاله عزا در عزا شد ، رقیّه فدا شد خرابه شبانه ، چنان کربلا شد بغل کرده عمّه ، گل پرکشیده دو دستان او را نهاده به دیده به گریه دوصد بوسه سازد نگارش به مانند بوسه به نای بریده هنوز جای شلّاقِ دون بر تنش بود سرِ  بی بدن خفته بر دامنش بود سکینه به سینه زنان نوحه خوانَد رقیّه نه وقتِ  سفر کردنش بود عزا در عزا شد ، رقیّه فدا شد خرابه شبانه ، چنان کربلا شد کجایی ابوفاضل ای شیرِ نامی که دادِ رقیّه سِتانی ز شامی و با هیبتت لرزه بر دشمن آری بگیری ز آنان  عجب انتقامی شبیه گل ناب  سیمای زهرا رقیه عزیز دل و جان بابا مدد سروری کن که هرساله گوید به مدح و عزای تو شعری غم آرا عزا در عزا شد ، رقیّه فدا شد خرابه شبانه ، چنان کربلا شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ▪️تمام حرف دو تا کلمه هست..‌. هرکس عزادار علیه السلام هست، این چند دقیقه رو حتماً بشنوه. ⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘ http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
27.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیشنهاد دانلود✅😭🏴 ❤️ ⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘ http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ قافله سالارِ من؛ کجایی ای دوای دردم؟ ●♪♫ پی تو هر کجا میگردم؛ تورو تو قتلگاه گم کردم… ●♪♫ ای بدن صد پاره؛ رو خاکِ داغِ این صحرایی… ●♪♫ چرا مقطع الاعضایی؟ ●♪♫ بگو کجا برم، تنهایی؟ ●♪♫ امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫ چشت روشن! بزم حرامم بردن… ●♪♫ چشت روشن؛ تو ازدحامم بردن ●♪♫ وای من از عاشورا… زمین و آسمون غمگینه ●♪♫ یه خواهری داره می بینه؛ یکی میشینه روی سینه ●♪♫ وای من از عاشورا! باید بمیره از غم، دنیا ●♪♫ تو قتلگاه به پیشِ زهرا؛ دوازده ضربه میزد اعداء ●♪♫ امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫ چشت روشن؛ روسریمو دزدیدن ●♪♫ چشت روشن، به گریه هام خندیدن ●♪♫ داغِ تو روی سینم؛ که قلب مضطرم میسوزه ●♪♫ پاشو ببین حرم میسوزه؛ ببین که معجرم میسوزه ●♪♫ رفتی و دور از چشمت، به خیمه ها هجوم آوردن ●♪♫ همه چیو غنیمت بردن؛ رقیه ی تورو آزردن ●♪♫ امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫ چشت روشن؛ ما رو اسیری بردن ●♪♫ چشت روشن؛ ما رو خرابه بردن ●♪♫ لشگر دشمن ای وای… به روی پیکرت میتازه ●♪♫ میان همه با نعلِ تازه؛ دیگه روشون به رومون بازه! ●♪♫ رفتی و موندم تنها؛ بگو چی کار کنم با این درد؟ ●♪♫ به حرمله می گفتم برگرد؛ نزن تو گوش من ای نامرد ●♪♫ امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
4_5872898801211017478
7.51M
جواد مقدم ‍ الله اکبر بر کرب و بلا ... سلام من بر دو گنبد طلا یـا ابـاالـفـضـل ، یـا حــسـیـن دلم شده تنگت ای کرب و بلا من میروم آقا کِی کرب بلا من گر چه نوکر نالایق تواَم هم عبد ساقیم هم عاشق تواَم یـا ابـاالـفـضـل ، یـا حــسـیـن ضربان قلب من با هر تپش داد میزنه یـا ابـاالـفـضـل ، یـا حــسـیـن به سَر و سینه زنون با گریه فریاد میزنه یـا ابـاالـفـضـل ، یـا حــسـیـن دلم تنگه برای حرم ... نگاهم کن خدای کرم الله اکبر بر کرب و بلا ... سلام من بر دو گنبد طلا یـا ابـاالـفـضـل ، یـا حــسـیـن از کوچیکی آقا شدم سینه زنت کبود شده سینم به یاد بدنت بس گریه کردم یاد صد پاره تنت کاش میمُردم برا بدن بی کفنت یـا ابـاالـفـضـل ، یـا حــسـیـن چی میشه یه شب بیام تو صحن بین الحرمین یـا ابـاالـفـضـل ، یـا حــسـیـن با حسین حسین بگم یا کاشِفَ الکَـربِ الحُسین یـا ابـاالـفـضـل ، یـا حــسـیـن دلم تنگه برای حرم ... نگاهم کن خدای کرم الله اکبر بر کرب و بلا ... سلام من بر دو گنبد طلا یـا ابـاالـفـضـل ، یـا حــسـیـن دل میبَره به خدا از خُلد بَرین ایوون طلای تو و یل اُمُ البنبن نزده به سینه ای ساقیِ تو دست رد هر گرفتاری میگه یا ابوفاضل مدد یـا ابـاالـفـضـل ، یـا حــسـیـن هر کی بویی از وفا بُرده میگه یـا ابـاالـفـضـل ، یـا حــسـیـن هر کی تو دنیا زمین خورده میگه یـا ابـاالـفـضـل ، یـا حــسـیـن دلم تنگه برای حرم ... نگاهم کن خدای کرم الله اکبر بر کرب و بلا ... سلام من بر دو گنبد طلا یـا ابـاالـفـضـل ، یـا حــسـیـن
ضربان قلب من سیدی یا ثارالله ♪♭ هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله!! السلام و علیک یا اباعبدالله ♪♭ سینه زن سینه بزن کرب و بلا نزدیکه!! بیا تا پر بزنی عرش خدا نزدیکه ♪♭ چند قدم دیگه بریم صحن و سرا نزدیکه!! سینه زن سینه بزن ببین حرم نزدیکه ♪♭ حرم حضرت ارباب کرم نزدیکه!! کربلا کرب و بلای دلبرم نزدیکه ♪♭  حسن یا حسین یا ابالفضل مدد ♪♭ نوکر خونه تو ساکن میخونه شدم!! بی تو خانه به دوش عاشق و ویرونه شدم ♪♭ باز هم خواب حرم دیدم و دیوونه شدم!! شبا حق حق می کنم از خواب بیدار می شم ♪♭ دوباره خیره به عکس روی دیوار می شم!! یه سلام میدم و زائر علمدار می شم ♪♭ مادرم گفت پسرم دریا دل بزرگ شد!! وقتی مجبنونم دید گفت عاقل بزرگ شد ♪♭ سر سفره نذری ابوفاضل بزرگ شد!! ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── نوحه ضربان قلب من سیدی یا ثارالله
سبک دشتی خودم دیدم که صحرا لاله گون بودم زمین از خون یاران غرقه به خون بود خودم دیدم فضای آسمانها پر از انّا الیه راجعون بود خودم دیدم که نور چشم زهرا جراحات تنش از حد فزون بود خودم دیدم که بر هر برگ لاله نوشته این سخن با خط خون بود گلی گم کرده ام می جویم او را به هر گل می رسم می بویم او را اگر چه در کنار نهر علقم ز گریه منع کردم خواهرم را خودم دیدم که زهرا ناله می کرد خودم دیدم سر شک مادرم را مکن منعم اگر با این همه داغ زنم بر چوبه محمل سرم را گلی گم کرده ام می جویم او را به هر گل می رسم می بویم او را خودم دیدم که دلها مرده بودند خودم دیدم همه افسرده بودند خودم دیدم کبوتر های معصوم همه سر زیر پرها برده بودند خودم دیدم که گلهای نبوت ز بی آبی همه پژمرده بودند همان جایی که فرزندان زهرا به جرم عشق سیلی خورده بودند گلی گم کرده ام می جویم او را به هر گل می رسم می بویم او را خودم دیدم زمین دریای خون بود خودم دیدم که عالم لاله گون بود خودم دیدم گلوی اصغرم را خودم در بر کشیدم اکبرم را خودم دیدم حسینم تشنه جان داد چه جانی بر لب آب روان داد خودم دیدم کنار نعش اکبر حسینم می زند بر سینه و سر خودم دیدم ز بالای بلندی که محبوب خدا را سر بریدند خودم دیدم طناب ظلم بستن به دست و بازوی آن شیر زنها میان این همه گلگون کفن ها کنون من مانده ام تنهای تنها کنار قتلگه آمد به یادم که بی خود گشتم و از پا فتادم به رگ های برادر بوسه دادم به جای مادرم زهرا حسینم به رخساری که پیغمبر ببوسید مکرر حیدر صفدر ببوسید مزن با چوب خیزران بر لب او به پیش دختران و زینب او نمی بینی سکینه هست ناظر علی ابن الحسین هست حاضر اسیران را بر انظار بردند میان مجلس اغیار بردند علی بن الحسین و عمه اش را به بزم دون اسارت وار بردند گهی اندر سرباز بردند ز دشت کربلا آل محمّد (ص) به کوفه در بر خونخوار بردند
‍ واویلا آه و واویلا زمین کربلا بوی ایثار و شهادت بوی خون می آید ... واویلا ، آه و واویلا ، زمین کربلا ... بوی ایثار و شهادت بوی خون می آید عشق از پرده ی اسرار بُرون می آید این سوی معرکه آوای جنون می آید آن سوی معرکه پیوسته قُشون می آید این حسین است که سَر سلسله ی مستان است امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است ... واویلا ، آه و واویلا ، زمین کربلا ... کربلا آینه در آینه حیران حسین لشکر جن و مَلَک گوش به فرمان حسین همه ی کُون و مکان دست به دامان حسین زینب آواره ی گیسوی پریشان حسین آنچه عشاق ندارند سر و سامان است امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است ... واویلا ، آه و واویلا ، زمین کربلا ... ساقی امشب به قَدَح باده ی غم میریزد عصر فردا همه ی عرش به هم میریزد خون سقای ادب پای علم میریزد دشمن از جانبِ هر سو به حرم میریزد زینب از ماتم فردای حرم گریان است امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است ... واویلا ، آه و واویلا ، زمین کربلا ... بین دشمن پسر فاطمه بی یاور بود شب مظلومیت عطرت پیغمبر بود کربلا شاهد دل کَندن یک خواهر بود بین یک عاشق و معشوق شب آخر بود شب عاشق کُشی و دلبری جانان است امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است ... واویلا ، آه و واویلا ، زمین کربلا ... حضرت فاطمه در کرب و بلا بود امشب دل یاران پُر از ایمان به خدا بود امشب بر لب اهل وِلا ذکر و دعا بود امشب ذکر طفلان حرم وا عطشا بود امشب شب پایانیِ آرامش این طفلان است امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است ... واویلا ، آه و واویلا ، زمین کربلا ... بعد سقا نکند از حرم عزت برود از خِیام پسر فاطمه حُرمت برود نکند دختر زهرا به اسارت برود مَعجر عمه ی سادات به غارت برود همه ی دشت پُر از عطر خوش ایمان است امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است ... واویلا ، آه و واویلا ، زمین کربلا سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن روضه اسارت کاخ یزید زندگی بعد تو عذابه رو دست من جای طنابه تموم گلهاتو آوردم اما یکی موند تو خرابه ... این نشونی که رو چشام سوغاتی کوفه و شام چادر خاکی رقیه ببین داداش، شال عزامه هر کاری کردم که بمونه ، اما نشد ... نمیره زیر تازیونه ، اما نشد اما نشد ... هم سفرم شه تا مدینه ، اما نشد ... خواستم سر تو رو نبینه ،اما نشد ...  +داداش تو اون مجلس هرچی جلو چشماشو گرفتم ... هی رو پنجۀ پا بلند شد ، عمع به خدا سر خود بابامه .... حسین جان تو اون مجلس با اون چشم کمسوش تو رو شناخت اما نزاشتم درست تو رو ببینه ...اما تو خرابه سر تو به سینه چسباند .... شده تنم پر از کبودی هر جا که بردنم تو بودی سر تو رو بالای نیزه چه سنگی زد ، زن یهودی ... غارت شده انگشتر تو غارت شده روسری من حتی زن یزید دلش سوخت برای بی معجری من خواستم که تو قرآن نخونی ، اما نشد ... خواستم نشه لب تو خونی ، اما نشد ... +از چهارسالگی همه بهش گفتن کربلا ، عطش ، سر بریده ... از چهارسالگی این کلمات رو مرور کرد ، لذا کربلا شب عاشورا تا دست امامت رو قلبش آمد همه رو پذیرفت با شهادت حسینش کنار اومد .... داداش همه بهم گفتن حسینتو تشنه می کشن ، همه رو باور داشتم اما اینو باور نداشتم سرت تو تشت طلا باشه .... نانجیب شراب بخوره ... ته ماندۀ شرابش رو .... جلو زن و بچه ت چوب خیزران بلند کنه .... آخ بمیرم برات ....خاک بر دهان من ، تو دعای عرفه اومده ابی عبدالله با تمام اعضا و جوارحش شهادت میده به یگانگی خدا ( تک تک اعضا رو میگه ) ... یعنی با همۀ اعضا و جوارحم شهادت میدم ، میخوام یه جمله بگم و بشینم ، همۀ اعضا و جوارحش رو کربلا تقدیم کرد ... یه جای سالم تو بدنش باقی نموند ... تنها جای سالم دندان های مبارکش بود .... یه نگاه کرد نانجیب ، دید دندان هاش سفیده و میدرخشه ... چوب خیزران رو بلند کرد .... حسین ....