1_5245951700.mp3
7.82M
ختم جوان
مداح: خواجه پور
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
نوحوا علی الحسین:
عجب بوی خوشی دارد برادر
نوای دل کشی دارد برادر
ز جا برخیز و بنگر از فراقت
دل من آتشی دارد برادر
الا ای همدمم ای مهربونُم
الا ای هستی و ای هم زبونُم
تو رفتی ، زیر گِل خفتی عزیزم
غمِ مرگت زده آتیش به جونُم
چرا از پیش ما رفتی برادر
چو شمعی بی صدا رفتی برادر
به آهِ سرد و قلبِ پر غمِ خود
از این دار فنا رفتی برادر
دلی دارم که با غم خو گرفته
ز خوشحالیِ دنیا رو گرفته
ز بس پاشیده چشمم گوهرِ اشک
فضا ، عطر گلِ شب بو گرفته
برادر با دلی آرام رفتی
ز دنیا راحت و خوشنام رفتی
بعالم مرگ حق باشد ، ولیکن
دلم سوزد که تو ناکام رفتی
ببار ای چشم چون ابر بهاری
که گردون می کند ناسازگاری
برادر ، رفتی از پیشم ، ولیکن
بجا مانده ست عکست یادگاری
گُلم را از جفا بُبرید گلچین
عجب رعنا گُلی بُگزید گلچین
چو کردم ناله ای جانسوز ، دیدم
به آهِ سردِ من خندید گلچین
بسوزم از غمت با چشم نمناک
بیایم بر مزارت با دلی چاک
بجا باشد اگر نالم ، عزیزان
گُل عشق و امیدم رفته در خاک
یه چند وقته که رودم زیر خاکه
دلم از غصه او چاک. چاکه
یه چند وقته دم در می نشینم
مگر که روی زیبایت ببینم
من روز ازل بختم کج افتاد
ز بسکه مادرم شیر غمم داد
مرا بردند مکتب خونه ی عشق
معلم اومد و درس غمم داد
خوشا روزی که با هم می نشستیم
قلم در دست و کاغذ می نوشتیم
قلم افتاد و کاغذ در هوا رفت
مگر خط جدایی می نوشتی
به کانال نوحوا علی الحسین بپیوندید 👇👇 #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
با سلام وتشکر این پست نتوانستم در کانال ختم خوانی بذارم شما زحمتشو بکشید 🙏🙏
اسمعی وفهمی هذا آخر الساعه من ساعات الدنیا
سلام ما رو رقیه ببر به محضر بابا
رشیده شهیده صنوبر خمیده
فاطمه سه ساله محنت کشیده
عمه فدای موی سوختت
عمه فدای روی سوختت
عمه فدای بازوی سوختت
خداحافظ رقیه
****
اسمعی وفهمی میری پیش بابا با این روی نیلی
یه کاری کن تا نبینه زخمیِ جای سیلی
نگو از چشم کم سو نگو از درد پهلو
نه از خلخال بگو عمه نه از النگو
ما رو نبردن بازار باشه
ما رو ندیدن انظار باشه
ما رو نزدن هزار بار باشه
خداحافظ رقیه
****
اسمعی وفهمی نترس از تاریکی ای دردونه خسته
میاد به استقبالت مادر پهلو شکسته
نترس یاس کبودم نترس بود و نبودم
نترس کاشکی عمه من جای تو بودم
دیگه نمیری اسارت باشه
به تو نمیشه جسارت باشه
زجر نمیبره گوشوارت باشه
خداحافظ رقیه #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
AUD-20220620-WA0022..mp3
9.97M
یا حسیـــــن غریبِ مادر😔😩😭 #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت رقیه سلام الله علیه و اسارت خاندان آل الله
بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ به جرم بی گناهی زد ... یه لاتِ بینِ راهی زد
یكی دوبار به جایِ من ، عمه ام رو اشتباهی زد ...
خدا لعنتش كنه،اون كسی رو كه رویِ ما اسم خارجی گذاشت
همونی كه با غنیمتی های ماتوی بازارهای شام حراجی داشت
دلم می خواد بگم به زجر، حداقل برایِ یه بار، سربه سر یتیم نذار
گوشواره ام رو خودم می دم، به زورِ سیلی در نیار...
یه نفر پیدا نشد بهش بگه،آخه رو یتیم كی شمشیر میكشه؟
از شبی كه خوردم از ناقه زمین،همۀ استخون هام تیر میكشه
برام سواله كه چرا،این همه نقشه كشیدن،ما رو زدند و خندیدن
همش برایِ اینه كه، چشم عموم رو دور دیدن ...
عمو عباس اگه بود كنار من،كی میتونست به ما چپ نگاه كنه؟
با طناب دستامونُ ببنده و وارد بازار شام کنه
سید_مهدی_میرداماد
اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
👆سینه_زنی_باسبک
من دختر حسینم عمه جان زینب
گو کوفیان نزنندم سیلی
عمه زمین کربلا محنت انگیز است
از خیمه گه تا قتلگاه درد و غم خیز است
خون گریند آسمانها بر اهل بیت طاها
عمه جان گو کوفیان نزنندم سیلی
نزنندم سیلی
افتاده در دریای خون جسم بابایم
از تازیانه شد کبود جمله اعضایم
عمه ز پا فتادم، یکدم برس به دادم
عمه جان گو کوفیان نزنندم سیلی
نزنندم سیلی
ای دختر مولای دین عمه جان زینب
بر کوه صبرت آفرین عمه جان زینب
کن ای همای رحمت از کودکان حمایت
عمه جان گو کوفیان نزنندم سیلی
نزنندم سیلی
اعدای دین با کعب نی جسمم آزردند
کندند گوشواره از گوش من بردند
خون می رود ز گوشم،از چهره روی دوشم
عمه جان گو کوفیان نزنندم سیلی
نزنندم سیلی
شاعر: حاج حبیب الله معلمی
استادآهنگران #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#نوحه شور بسیار زیبا
🥀🥀🥀🥀
یه یا ابالفضل بگو ببین چه ها میکنه
کار صد دعا میکنه دردها رو دوا میکنه خاک و هم طلا میکنه
گره هاتو بده دست ابالفضل ، گره وا میکنه
تا باشه ابالفضل آخه کی فکر بلا میکنه
کی فکر قدر میکنه کی فکر قضا میکنه
کی فکر مریضی و دارو و شفا میکنه.*
دل با یه ابالفضل هوس صحن و سرا میکنه
ابالفضل چه ها میکنه صد معجزه ها میکنه
زهرا نگاه میکنه کی عباس و صدا میکنه.*
حاجتش رو به حرمت عباس روا میکنه
هرکی به ابالفضل رو زده رو به خدا میکنه
با هر کسی تا میکنه هر شاهی رو گدا میکنه.*
خوب و بد و در هم میخره مگه سوا میکنه.*
صبح غلام عباسی شب غلام و شاه میکنه
عباس چه ها میکنه عباس چه ها میکنه
عباس چه ها میکنه خلق و مبتلا میکنه پیرهنتو جدا میکنه
تورو حاضر و اماده برای بزم عزا میکنه
کی غیر ابالفضل تا تهش یار وفا میکنه
ظاهرا ابالفضله ولی کار خدا میکنه
درمان دلهای درمانده اباالفضله درمان دلهای درمانده اباالفضله
سربازی از ما و فرمانده ابوالفضل ای جان به اباالفضل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#یاکاشف_الکرب_عن_وجه_الحسین
#اکشف_کربی_بحق_اخیک_الحسین
عمه جون بیا فصل ریحونه؛ بابا اومده کنج ویرونه!
ببین عمه نور چشمونم؛ لبای زخمش غرق در خونه…
عمه جون بیا گل به صحرا شد؛ آخر از کار ما گره وا شد!
بیا که گمشگشته پیدا شد؛ شو تارُم شامِ یلدا شد…
به لب اومه از غمش جونم؛ منو کشته تازه مهمونم!
به لب اومه از غمش جونوم! منو کشته تازه مهمونوم…
عمه جون بیا؛ اومده با سر کنج ویرونه زاده ی حیدر
بیا که با دیدن رویش؛ گل عمر من شده پرپر
به لب اومه از غمش جونم؛ منو کشته تازه مهمونم!
به لب اومه از غمش جونوم! منو کشته تازه مهمونوم…
خشکی لبها و چشم و زخم سرت؛ آتش افکنده به دامن رقیه دخترت
غم مخور بابا اگه بالای نی؛ بی مادری
میزنم بر سینه و سر من؛ به جای مادرت…
وقتی دیدمش سینه پرغم شد؛ این دل تنگم غرق ماتم شد…
چو از روی زخمی بابا؛ به یکباره قامتم خم شد!

وقتی که دیدم نوگل زهرا؛ اومده تشنه ار لب دریا…
نگاش کردم دست و پام لرزید؛ زمین خوردم از غم بابا
به لب اومه از غمش جونم؛ منو کشته تازه مهمونم!
به لب اومه از غمش جونوم! منو کشته تازه مهمونوم…
عمه یادته ظهر عاشورا من بهت گفتم عمه کو بابا
تو با چشمان پر از اشکت؛ زدی ناله گفتی یا زهرا
عمه جون بابا خیلی بی تابه؛ اومده از راه خسته و خوابه
یکی میگفت داده اند آبش! لباش میگه تشنه ی آبه…
به لب اومه از غمش جونم؛ منو کشته تازه مهمونم!
به لب اومه از غمش جونوم! منو کشته تازه مهمونوم…
عمه جون بیا فکر فردا کن؛ چاره ی دردم را تو پیدا کن
بیا عمه کن پرستاری؛ لبای زخمش را مداوا کن
عمه دیگه از زندگی سیرم؛ باغ گل کرده یه شب پیرم
ببین عمه از غم بابا؛ عصا دستم داده تقدیرم!
به لب اومه از غمش جونم؛ منو کشته تازه مهمونم!
به لب اومه از غمش جونوم! منو کشته تازه مهمونوم…
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
محمد حسین شفیعی عمه جون بیا فصل ریحونه بابا اومده کنج ویرونه
🕊﷽🕊
🔺#روضه_حضرت_علی_اصغر_ع
▪️#دفتری_علی_اصغر ع
❤️بر عترت مصطفی مکرر صلوات
❤️بر فاطمه و ساقی کوثر صلوات
❤️خواهی گه شود مشکلت آسان بفرست
❤️بر چهره دلربای اصغر صلوات
✨هر شب تو را بزم عزاست مهدی جان
✨داغ دلت از کربلاست مهدی جان
✨مولا نبودی کربلا چه کردند 2
✨با اصغر شیرین زبان چه کردند
((یا صاحب الزمان
الغوث و الامان))
السلام علیک یا رضیع العطشان یا علی اصغر علیه السلام یا باب الحوائج
⭐️دنیا همه دیوانه و شیدای حسین است
⭐️مُهر همگان خاکِ کفِ پای حسین است
⭐️رمزی که شود ضامن ما در صفِ محشر
⭐️لبخند علی اصغر زیبای حسین است
⬅️دلتو ببرم یه لحظه کربلا آی کربلائیا، آی اونایی که حسرت کربلا به سینه دارین ، شش ماهه ابی عبدالله باب الحوائجه....
اگه گرفتاری مشکل داری ناله بزن
((یا باب الحوائج... یا علی اصغر))
بخدا با دستای کوچولوش گره های بزرگی رو باز میکنه...
امروز بند قنداقه علی اصغرو بگیر...
آقا زاده ای که باب الحوائجه...
حالا هر حاجتی داری بسم الله...
((یا باب الحوائج یا علی اصغر))
(همه ناله بزنند)
⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون...
از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم اعتنا نمیکردند ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند...
میگه یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر....
(آ گرفتی میخوام چی بگم)....
گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،،
میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند....ایستادند
آقا چیه..
آقا مشکلت چیه...
آقا چیزی شده...
.....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم...
شروع کردم گریه کردن...
هی گقتم حسین حسین حسین....
مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا.....
چه کردند با دل ابی عبدالله...
چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله....
امان از دل حسین...3
یا حسین3...
یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،،
⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو ..
وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت...
صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه...
◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت....
(کدوم لحظه بود ای نانجیب)...
گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده...
(اوج)
یه قدم سمت خیمه بر میداره ....
دو قدم برمیگرده...
خدا چه کنه حسین..
مادرش رباب چشم انتظاره...
جواب مادر چشم انتظارو چی بده..
یه وقت دیدن ابی عبدالله رفت پشت خیام حرم ..
با غلاف شمشیر داره قبری محیا میکنه...
خدا این طفلُ مادر نبینه...
یه وقت شنید صدای نالهٔ مادری بلنده.....
حسین......
حسین.....
حسین..
حسین تو رو بجان مادرت زهرا س صبر کن حسین....
حسین اگه تو باباشی من مادرش ربابم
بزار یه بار دیگه علیمو ببینم...
(دشتی)
🔺مچین خِشت لحد تا من بیایم
🔺تماشای رُخ اصغر نمایم
🔺دوید او را گرفت با آهُ زاری
🔺که ای اصغر مگر مادر نداری
آخ
▪️تو رفتی و شدم آواره اصغر
▪️وای لباسات پیش مادر مونده اصغر
▪️یقین دانم پدر در وقت دفنِت
▪️برا تو لالایی خونده اصغر
هرچقدر ناله داری به مضطریه ابی عبدالله از سویدای دلت ناله بزن بگو یا حسین.....
به نیت فرج امام زمان،،، شفای همه مریضا،، زفع گرفتاریها،،،
(زمزمه کششی)#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
((یا باب الحوائج یا علی اصغر))...