eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
378 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
13395.mp3
430.9K
تو نور چَشمِ احمدی زِ سَروَران سَرآمدی موسی بن جعفر یا سَیّدی... ای حُجّتِ حق بر همه جان علی و فاطمه ای سایه ی لُطفَت بر سرم دلگرمیِ روزِ محشرم مِسکین و مُحتاج این درم گل پیمبر یا سَیّدی موسی بن جعفر یا سَیّدی... زندانیِ ظلم و جفا شهیدِ جورِ اشقیا آه از خزانِ نگاهِ تو فدای آن سوز و آهِ تو زندان شده قتلگاهِ تو ای یاسِ پرپر یا سَیّدی موسی بن جعفر یا سَیّدی... گفتی به سوز و چَشمِ تر که یا مُخَلِّصَ الشَّجَر بده نجاتم زِ حَبسِ غم سِندی زند من را دم به دم از کینه و از سَرِ ستم ای حیّ داور یا سَیّدی موسی بن جعفر یا سَیّدی... ای عشق تو هُویّتَم ای کاظِمِینَت جنّتم خاکِ مزارِ تو کیمیا بر درد دل های ما دَوا حریمِ قدست دارُالشّفا مَهِ مُنَوّر یا سَیّدی موسی بن جعفر یا سَیّدی... باید که زائرَت شوم بلکه مُجاورت شوم ای گل و باغ و بهار من طاقت و صبر و قرار من تمامِ دار و ندارِ من مولا و سَروَر یا سَیّدی موسی بن جعفر یا سَیّدی...
4420_1614757822704.mp3
1.52M
دیده گریان موسی بن جعفر حق ثنا خوان موسی بن جعفر سر در خانه ی دل نوشته جان به قربان موسی بن جعفر ما سائلانت هستیم دل بر ولایت بستیم بر خاک تو بنشستیم یا سیدی یا مظلوم ** لاله ی گلشن هل اتایی تو به درد دو عالم دوایی کنج زندان به دستان بسته گره از کار خلقت گشایی باب المراد مایی آرامش دلهایی تو یوسف زهرایی یا سیدی یا مظلوم ** بسکه دشمن نموده جفایت تا به گردون رسیده نوایت بر تو خون گریه کرده دمادم غل و زنجیر سندی به پایت از ظلم او افسردی چون لاله ای پژمردی بس تازیانه خوردی یا سیدی یا مظلوم ** گرچه تو سَروَر عالمینی بر نبی روشنای دو عینی گفته ای که تنت را گذارند در ره زائران حسینی با نوحه ی عاشورا شد ذکر تو یا جدّا با یاد کرببلا یا سیدی یا مظلوم شاعر : حاج امیر عباسی
شبهای بی کسی چقدر گریه اور است زندانی از ستاره به شب آشناتر است دلتنگی اش همیشه فقط مال بچه هاست زندانی از غروب دلش پیش دختر است این پیرمرد زیر عبا این تن نحیف مولای ماست حضرت موسی بن جعفر است گاهی به زیر لب پسرش را صدا زند در زیر تازیانه فقط یاد مادر است در حسرت مدینه به این فکر میکند معصومه مانده است و نگاهی که بر در است حالا که چندسال رضا را ندیده است حالا رضا که هم قد و بالای اکبر است - میگوید ای عصای سر پیری ام بیا دیگر نفس نفس زدنم رو به اخر است فهمیده است سندی شاهک که این امام فرزند فاطمه است ز اولاد حیدر است در مقتل آمده ست که ساقش شکسته و مانند باغ یاس خزان دیده پرپر است ماندم میان این همه آثار زخم ها زخم غل است بربدنش یا که خنجر است کرببلای او شده قعر سیاه چال گودال قتلگاهش اگر جور دیگر است دیگر نمانده است از این ماه جز هلال حالا شبیه فاطمه شد (صار کالخیال) از داغ زهر پشت زمین و زمان شکست جان داد و سقف نیلی هفت آسمان شکست تشییع روی لنگه ی در شد که تا ابد بردوش برده ها دل تخت روان شکست مرضوض را نمیشود اصلا که شرح داد زنجیر را تکان ندهید استخوان شکست
|⇦•بعد دو ماه عزا... و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده ۲۹ ماه صفر ۱۴۰۱ به نفس حاج‌ محمد رضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بعد دو ماه عزا،عاشق کربلا پیرهن سیاشو میسپُره دست امام رضا همیشه نوکرش،میاد که آخرش امام رضا دعاش کنه راضی شه مادرش مسافر هر ساله، دوباره راه افتاده از اربعین بر گشته راهیه گوهرشاده «امام رضا یا مولا..» من بی شَکیبتم، اِبن شَبیبِتم دو ماهه که سیاه پوشِ جد غریبتم مثل تو دَم به دَم، یاد محرمم گریه کنِ حسین میشم، تو روضه ی تواَم میگن رو خاک حجره، هی به خودت پیچیدی خنجر کُند آقاجان، زیرگلوت کِی دیدی؟! «امام رضا یا مولا...» لحظه ی آخرت کنار بسترت از مدینه جواد اومد نشست بالاسرت اینجا پسر اومد، با چشم تر اومد کربلا بالینِ پسر، چرا پدر اومد؟ کنار اکبر افتاد، دور تا دورش چرخیدن بلند بلند داد میزد بلند بلند خندیدن حسین غریب مادر.... السلطان ابالحسن....
4_5899729620822920682.mp3
35.77M
|⇦•بعد دو ماه عزا... وتوسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده ۲۹ ماه صفر ۱۴۰۱ به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آیت‌الله بهجت می‌گوید: اذن دخول حضرت سیدالشهداء(ع) گریه است، اگر اشک آمد امام حسین(ع) اذن دخول داده‌اند و وارد شوید. هنگامی که از حضرت رضا(ع) اذن دخول می‌طلبید، به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده است.
به سبک : دوباره مرغ روحم دوباره جمعه اومد ولی آقام نیومد ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد آقا دلم گرفته از دست این زمونه برای دیدن تو هِی می گیره بهونه یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی از آسمون قلبم بارون اشک می باره دیگه ز دوری تو صبر و قرار نداره دلبر من تو هستی توی دلم نشستی گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی بذار که من گدای در خونت بمونم تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم آقا منو دعا کن برای خود سوا کن این دل مضطرم رو راهی کربلا کن یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی