eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
15.1هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
398 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ 💦🍃🌾🍃💦🌾💦🍃 🍃🌾🍃💦 🌾🍃💦 ﷽ 🍃💦 🍃 ترکی عموم عزاها ✍ آذری اوغلی صبریم جالاندی ... فلک سنه کفن بیچدی ائللروندن سنی سئچدی چتین اولارمیش آیریلیق بیر گون منه بیر ایل گئچدی (مهربانیم یاندی جانیم آیریلیقا یوخ توانیم )(2) توپراقلاردا یوزون قالدی ائللرونده گوزون قالدی انتظار جان وئروب گئتدون قلبونده چوخ سوزون قالدی (مهربانیم یاندی جانیم آیریلیقا یوخ توانیم )(2) آمان اَلاَمان آیریلیق قلبی ایلر قان آیریلیق هر دردیدن بو دنیادا اولار چوخ یامان آیریلیق (مهربانیم یاندی جانیم آیریلیقا یوخ توانیم )(2) فراقون جاویدان قالدی سینه میزده نهان قالدی عزیزلروندن آیریلدون عکسون بیزه نشان قالدی (مهربانیم یاندی جانیم آیریلیقا یوخ توانیم )(2) دیَرم من سوزلروندن سنون شیرین سوزلروندن انصاف ایله گل یوخوما ئوپوم گوزل گوزلروندن (مهربانیم یاندی جانیم آیریلیقا یوخ توانیم )(2) فکریوی باشدان آتمارام سنی یاددان چخارتمارام سن یاتوبسان توپراق اوسته منده آسوده یاتمارام (مهربانیم یاندی جانیم آیریلیقا یوخ توانیم )(2) این متن برای عموم مجالس عزا مناسب است. در اجرای واگیرها با کمی تغییر میتوان برای مجالس عزای "پدر" ، " مادر" ، "برادر" ، "خواهر" ، "فرزند" نیز اجرا کرد. برای مادر : لایلای ننه ایوای ننه منه سنه قربان آی ننه لایلای آنا ایوای آنا منه سنه قربان آی آنا # واگیر برای مجلس عزای پدر لایلای آتا ایوای آتا منه سنه قربان آی آتا # واگیر برای مجلس عزای فرزند لایلای بالا ایوای بالا منه سنه قربان آی بالا لایلای اوغلوم ایوای اوغلوم من سنه قربان آی اوغلوم 🎧: استادپیرزاده🎤 👌 دعای فرج ‍
260.3K
ترکی عموم عزاها ✍ آذری اوغلی صبریم جالاندی ... (سبک اول)👆👆👆
444.6K
ترکی عموم عزاها ✍ آذری اوغلی صبریم جالاندی ... (سبک دوم)👆👆👆
733.7K
🏴🏴فاطمیه 🏴🏴 ✍ ا ................. 🎤 مهندس حاج علیرضاداداش نژاد میاندوآب سبک :عم اوغلی صبریم جالاندی 🎼 دستگاه ماهور ــــــــــــــــــــــــــــــــــ عَم اوغلووام آچ گوزووی فاش ایله دیلده سوزووی گیزلَتمه مندن یوزووی غم یغیشیوب غملی دله وار یری قَدّیم بوکوله ئولماق سنه تِزدی هله جانم زهرا جانم زهرا جانیم سنه قربان زهرا فاطمه جان ، تزدی هل، حیدری تک قویما بله رحم ایله بو ، غربتیمه ، قویما بلیم ، تئز بو کوله جانم زهرا جانم زهرا جانیم سنه قربان زهرا ----------------- غُصّه منی گَتدی دیله وار یری حیدرده ئوله دور ایویمی یخما بیله بَسدی بو دردون عَلیه رَحم ایله بو غَمزَدیه یاخیلدی قانین قاپیه چوخ چَتیندی کیشیه آخ ، مَحرَمینی گَر دویَه لر گوز قاباقیندا عَیالین ، دویَه لرده ، ئولدوره لَر جانم زهرا جانم زهرا جانیم سنه قربان زهرا ------------------- دردیمی اوزگَه نه بولَر باشیمه غملر توکولَر بالالارون قالدی مَلَر زهرا زهرا دورت بالان آغلاتدی منی هر بیرینین مین مُحنی دیندیرماق اولمور حَسنی زهرا زهرا کوچه ده چوخ قورخوب حسن ، گیزلَدیر امّا سوزونی دیه بولمور نَه لر اولوب ، دولدورور اَشکی گوزونی جانم زهرا جانم زهرا جانیم سنه قربان زهرا --------------------- بالالارون نورِ دو عین دائم ایدَر شوریله شِین سن اولماسان دوزمَز حسین قاباقدا وار بیر سَفری بیر سَفرِ پُر خَطری دوشَر عراقه گُذَری بالاوین نعشینی چوخور یرده دوشَر قانه باتار بیرده فقط زینب اولار ، خنجرِ شِمره اَل آتار جانم زهرا جانم زهرا جانیم سنه قربان زهرا
1402090711.mp3
12M
| باز این چه شورش است که در بازوی علیست _ باز این چه شورش است که در بازوی علیست این رستخیز عام همان هوهوی علیست در بارگاه قدس علی محور است و بس سرهای قدسیان همه بر زانوی علیست ای ، والا ، حیدر ، مولا سرِ سرداران ، علی یا مولا مه دلداران ، علی یا مولا دم کرّاران ، علی یا مولا علی یا مولا ، علی یا مولا... _ چون خون دشمنان خدا بر زمین رسید از سوی مصطفی به علی آفرین رسید نزدیک شد که خانه ی ایمان شود خراب اما علی امیر همه مومنین رسید ای ، اعلا ، حیدر ، مولا دم سرمستان ، علی یا مولا می تاکستان ، علی یا مولا بیا جان بستان ، علی یا مولا علی یا مولا ، علی یا مولا... .
*حدیث کساء که بصورت شعر نوشته شده است*💥 تقدیم به شما محب اهل بیت که عاشق این خاندان معظم ومعزز هستید ✅این حدیث آمد ز زهرای بتول ، فاطمه صدیقه بنت الرسول ، روزی آمد خانه ما مصطفی ، گفت با حالی شبیه التجا ، ضعف دارم جان بابا دخترم ، پهن کن بابا عبایی بر سرم ، آن عبایی را که دارم از یمن ، آن عبا بر من بکش ای ممتحن ، گفتمش بابا بلا دور از شما ، در پناه مهر و الطاف خدا ، من کشیدم آن عبا بر روی او ، یک نظر کردم به ماه روی او ، صورتی زیبا تر از قرص قمر ، روشن و زیبا نکو تر از سحر ، ساعتی بگذشت و آمد مجتبی ، گفت ای مادر سلام و صد دعا ، گفتمش مادر سلامم بر شما ، نور چشمم ای عزیز با وفا ، گفت مادر خانه دارد عطر گل ، هست بوی جد ما ختم رسل ، گفتمش ای نور چشمم بوی او ، آمده در خانه با گیسوی او ، رفت نزد حضرت خاتم حسن ، گفت بابا جان فدایت جان و تن ، گفت بابا صد سلام و صد درود ، بر شما ای خاتم رب ودود ، با اجازه رفت در تحت کسا ، در کنار مصطفی شد مجتبی ، بعد از آن آمد حسین و با سلام ، گفت بوی جدم آید بر مشام ، گفتمش ای نور چشمانم حسین ، ای عزیز فاطمه ای نور عین ، جدتان در خانه در زیر کسا ، آمده امروز شد مهمان ما ، با اجازه رفت در زیر کسا ، در کنار مصطفی شد با حیا ، بعد از آن آمد علی مرتضا ، گفت زهرا جان سلامم بر شما ، بوی یار مهربان آید همی ، بوی جوی مولیان آید همی ، گفتم او را یار ختمی مرتبت ، صاحب خُلقِ عظیم و مرتبت ، آمده مهمان ما بابای من ، آمده مانند جان در جسم و تن ، رفت نزد احمد و گفت این سوال ، چیست رمز و راز این وقت و مجال ، با اجازه رفت در زیر کسا ، در کنار مصطفی شد مرتضا ، بعد از آن رفتم کنار اهل خود ، تا بجویم با عزیزان وصل خود ، ما همه بودیم در زیر کسا ، دست خود برداشت بابا بر دعا ، گفت یارب اهلبیتم را ببین ، بهترین خلق خدا روی زمین ، خونشان با خون پاک من قرین ، جسم و جان دارند از من با یقین ، جسمشان را از بدیها دور کن ، قلبشان را خانه ای از نور کن ، لطف کن بر خاندانم با کرم ، تا ابد آباد گردان این حرم ، دشمن آنها مرا هم دشمن است ، پیش چشمم جلوه اهریمن است ، هر که در دل حُبِّشان دارد به جان ، می شود محبوب من در دو جهان ، بانگ حق برخاست از عرش برین ، کای ملائک بشنوید این با یقین ، هر چه را من آفریدم در جهان ، این زمین و جمله هفت آسمان ، کوه و دریا را اگر من ساختم ، نه فلک را اینچنین پرداختم ، هر چه زیبائیست در شمس و قمر ، ظلمتِ شبها و نور در سحر ، ساختم اینها به عشق مصطفی ، ساختم با مهر این اهل کسا ، بانگ زد جبریل مَن تَحت الکسا ، صاحب کرسیُّ و مجد و کبریا ، بانگ حق برخاست زهرا س و پدر ، معدن ایمان و کان هر گوهر ، حیدر و فرزند پاکش مجتبی ، هم حسینِ بنِ علی در کربلا ، گفت جبرائیل ای رب جلی میروم من نزد زهرا و علی ، با اجازه نزد ما زیر کسا آمد و می خواند ، پیغام خدا گفت ای پیغمبر عالی مقام ، می رساند حق به درگاهت سلام ، هر چه که در کل عالم خلق شد ، از برای اهل زیر دلق شد ، گفت از این خانواده تا ابد دور شد ناپاکی و هر فعل بد ، جسم و روح خاندانت پاک شد ، نامشان بر تارک افلاک شد ، گفت حیدر چیست رمز جمع ما ، چیست مزد راوی این وضع ما گفت هر کس نقل کرد این ماجرا ، در میان دوستان مرتضا هر غمی دارد خدا شادی کند ، بر اسیران بانگ آزادی کند مشکلات جمعشان حل می شود ، سحر درد و غصه باطل می شود ، گفت مولا رستگارانیم ما همچنان گل در بهارانیم ما ، شیعه با این نقل می گردد سعید بهتر از این مژدگانی کس ندید ،
بسم ‌الله الرحمن الرحیم فرازی از زیارت ناحیه مقدسه روضه از زبان حضرت بقیة الله الاعظم من روضه خوان ِ غربت ِ آقای عالمم بی تابِ سربریده ی ماهِ محرمم با گریه هر غروب من از حال می روم با هر فرازِ ناحیه گودال می روم صبح وغروب ،ندبه کنان گریه می کنم این روضه را به مادرمان هدیه می کنم برنیزه تکیه داد و ز جایش بلند شد دردش گرفته بود صدایش بلند شد فرمود: زنده ام به کجا حمله می کنید نامردها به خیمه چرا حمله می کنید کارِ مرا تمام نکرده کجا ؟سنان!!!! اینجا کنارِ لشگری از گرگ ها بمان با یالِ غرق خون شده برگشت ذوالجناح با زین واژگون شده برگشت ذوالجناح اینجا به بعد ضربه زدن ها شروع شد اینجا به بعد شیون زن‌ها شروع شد دیدم خودم به چشم ترم وای وای وای بیرون زدند اهلِ حرم وای وای وای دنبالِ ذوالجناح هراسان وبی پناه با عمه آمدند به بالای قتلگاه جدِ مرا محاصره کردند یک سپاه دیدم چگونه عمه‌ی ما می کند نگاه هرکس رسید نیزه ی خود را شکست و رفت یک استخوان ز سینه ی آقا شکست و رفت یک عده بر تمام تنش سنگ می زدند یک عده بر لباسِ تنش چنگ می زدند در آن میانه حرمتِ آئینه ها شکست وقتی که شمر آمد وبر سینه اش نشست از دستِ او محاسنِ جدم رها نشد هرچه کشید خنجرِ خود، سر جدا نشد تا که ز رویِ پیکرِ بی سر بلند شد فریاد یا بُنَیَ ز مادر بلند شد اینجا به بعد گریه‌ی من رنگِ خون شود گیسو به دست شمر ز مقتل برون رود اینجا به بعد زخمِ دلِ ما نمک زدند باور کنید عمه‌ی مارا کتک زدند راه فرار از حرم آنروز بسته شد با چوبّ نیزه پهلوی زن‌ها شکسته شد آن شب زنانِ سوخته یاور نداشتند آن شب بنات فاطمه معجر نداشتند
بر مهدی دین مُنجی دنیا صلوات بر چهره آن ماه دل آرا صلوات در دامن نرجس گل زهرا بِشِکفت بر این گل و بر نرگس و زهرا صلوات *         *       *         * گفتم که خدایا مرادی بفرست       طوفان زدهام راه نجاتی بفرست فرمود که با زمزمه ی یا مهدی         نذر گل نرگس صلواتی بفرست *         *       *         * بر گلشن و گل، به بـویِ مهدی صلوات برشــــیفتـگان کـــــویِ مهدی صلوات سر می زند از کنـارِ کعبــه خورشـید در سعی و طواف، روی مهدی صلوات   *         *       *         * ای لعلِ لبِ تو شیعه را آب حیات سرچشمه فیض و قبلگاه حاجات ای حجّت ثانی عشر ای مهدی جان بر طلعتِ زیبایِ تو دائم صلوات *         *       *        * برخاتم اوصیاء مهدی صلوات برصاحب عصر ما مهدی صلوات خواهی که خداوند بهشتت ببرد بفرست توبر حضرت مهدی مضطر صلوات *         *       *         * خوانم همه جاه که زنده هستم صلوات       خیزد ز دل خدا پرستم صلوات ای مهدی دین زدیدن ماه و فلک           با یاد رخ تو میفرستم صلوات *         *       *         *   برنائب برحق امامت صلوات برصاحب انوار قیامت صلوات خواهی که به روز حشر نگردی مایوس بفرست به پیشگاه مهدی صلوات *         *       *         * بر جلوه ی روی    مهدی  صلوات بر جذبه ی هر نگاه مهدی صلوات                 ما را نبود چو هدیه یی در  خور او بفرست به پیشگاه مهدی صلوات *         *       *         * ای مظهر رحمت و عطا و برکات سرچشمه ی فیض و قبله گاه حاجات ای حجت ثانی عشرای مهدی جان بر طلعت زیبای تو دایم صلوات
علیهاالسلام 🔹مرهم🔹 جايی برای كوثر و زمزم درست كن اَسما! برای فاطمه مرهم درست كن تابوت كوچكی كه بميرم درون آن با چند تخته چوب برايم درست كن تا داغ اين شقايق زخمی نهان شود تابوتی از لطافت شبنم درست كن مثل شروع زندگی مرتضی و من بی‌زرق و برق، ساده و محكم درست كن از جنس هيزمی كه در خانه سوخت، نه از چند چوب و تختۀ مَحْرَم درست كن طوری كه هيچ خون نچكد از كناره‌اش مثل هلال لاله كمی خم درست كن 📝
علیهاالسلام 🔹یادگار تو🔹 هجده بهار رفت، زمین شرمسار توست آری زمین که هستی او وامدار توست آغوش خاک‌های زمین منزل تو نیست دست خدا برآمده در انتظار توست ماه کبود! روی نپوشانی از علی دریای تو همیشه دلش بی‌قرار توست باور نمی‌کنم که تو دور از دل منی هرجا دلی شکست همان جا مزار توست بانوی آب‌های جهان! آبروی ما از اشک تو، عبادت تو، اعتبار توست شکرخدا که سایۀ تو بر سر من است چادر حجاب نیست فقط، یادگار توست 📝
علیه‌السلام 🔹مزار بی‌نشان🔹 ببین، تاریخ در تکرار مانده‌ست جهان در حسرت بسیار مانده‌ست نمی‌آیی چرا؟ چشم‌انتظارت گلی بین در و دیوار مانده‌ست دل سبز و جوانی دارد این گل ولی قدِّ کمانی دارد این گل بیا، چشم‌انتظار توست آخر مزار بی‌نشانی دارد این گل جهان در انتظار آفتاب است تمام رنج‌هایش بی‌حساب است کسی با ذوالفقار از دور پیداست جهان در معرض یک انقلاب است 📝
علیهاالسلام 🔹بهشت روی زمین🔹 مدینه با تو به ماهی دگر، نیاز نداشت به روشنایی صبح و سحر نیاز نداشت تو زهرۀ فلَکی، رشک ماه و پروینی که با تو چرخ به شمس و قمر نیاز نداشت مسافری که نگاه تو بود بدرقه‌اش، خدای را، به دعای سفر نیاز نداشت دعای نیمه‌شبت سِیرِ آسمان می‌کرد که این پرستوی عاشق به پر نیاز نداشت بهشت روی زمین، خانۀ گِلین تو بود که ناز فضّه خرید و به زر نیاز نداشت حکایت دلِ تنگ تو را توان پرسید، ز لاله‌ای که به خونِ جگر نیاز نداشت وجود پاک تو می‌سوخت از شرارۀ غم دگر به شعلۀ قهر و شرر نیاز نداشت گریستن ز تو آموخت ابر پاییزی دگر به خواهش از چشمِ تر نیاز نداشت برای سبز شدن، گلبُن محبت و عشق به اشک زمزم از این بیشتر نیاز نداشت میان چشمۀ اشک تو عکس زینب بود اگر شبِ تو به قرص قمر نیاز نداشت... حریر دست تو مجروح بود از دستاس به تازیانۀ بیدادگر نیاز نداشت 📝