@zekr_media - مهدی رسولی_۲۰۲۲_۰۲_۲۷_۱۰_۲۸_۲۵_۲۳۳.mp3
9.04M
تسبیح به دستش ...
حاج مهدی رسولی
◾️#شهادتامامکاظمعلیهالسلام
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع
::YEKNET.IR::_۲۰۲۲_۰۲_۲۷_۰۸_۵۵_۳۵_۸۶۹.mp3
3.57M
شهادت امام موسی کاظم(ع)
روضه شهادت باب الحوائج موسی بن جعفر (ع)
حاج میثم مطیعی
#روضه سوزناک
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع
در کنج اين زندان.mp3
3.74M
#شور(زیبا و دلنشین)
در کنج این زندان،بدهم جان
💥#حاج_عباس_طهماسب_پور
درکنج این زندان بدهم جان
به امید وصالت یا زهرا
با بال بشکسته دل خسته
ز فراق تو میسوزم تنها
زائر زهرایم پروبال خودبگشایم
که مگر رسم بر کویت
ای تمام هستم به وصال تو دل بستم
که دهم به راحتی جان زشوق رویت
ای رسیده بر دل شمیم بویم
شده حلقه های زنجیر
به غم شبانه دلگیر
چون ریسمان حیدر
چون ناله های مادر
با تازیانه هستم
دریاد دیوار و در
شد وقت دیدارم
رو سوی دلدارم
🏴واویلا واویلا واویلا واآآاا
ازکینه ی صیاد شده بیداد
به میان قفس با غم دمساز
بسته شد بال و پر زکبوتر
نکند که کند قصد پرواز
درفراق یارم به امید او بیدارم
که گره گشاید ازکارم
درمیان زندان شده ام اسیر هجران
که مگر بیاید او یوسفم کنارم
او اگر بیاید غمی ندارم
به هوایت ای رضا جان
شده ام چو پیر کنعان
نور دو چشمان من
ای جان جانان من
درلحظه آخر شد
یک لحظه مهمانم
آیی به بالینم
تا که تو را بینم
🏴واویلا واویلا واویلا واآآاا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
enc_17057439128957256296220.mp3
8.07M
آروم آروم داره مرگم میرسه
ولی من هنوز یه بار ندیدمت
جمعه ها قرار گذاشتیم که میای
یه دفعه سر قرار ندیدمت
یه موقع اگه ندیده بمیرم
به نگاهت نرسیده بمیرم
وای وای وای
یه موقع غبار خاک پای تو
روی چشمم نکشیده بمیرم
وای وای وای
نرسه اگه یه وقت بهت صدام
یه موقع اگه به چشم تو نیام
وای وای وای
وقت مرگم اگه رو بگردونی
من بخواهمت تو بگی نمیخواهم
وای وای وای
دل بی قرارم
آروم ندارم
کجاست نگارم
یابن الحسن کجایی من آمدم گدایی ...
مادرم تو رو ندیده پر کشید
رفیقم رفت و یه بار تو رو ندید
آرزوم تویی میترسم که بگم
مرد ولی به آرزوش هم نرسید
عمرمون نبینمت رفته به باد
اگه جون من به کار تو نیاد
وای وای وای
ترسم اینه عاقبت یه روز بیاد
دل تو یکی شبیه من نخواهد
وای وای وای
به خودت نگاه کنی کی میمونه
به بدیم نگاه کنی چی میمونه
وای وای وای
غیر اینکه دوست دارم ببینمت
مگه از من دیگه چیزی میمونه
وای وای وای
صبر و قرارم
طاقت ندارم
تنها نذارم
یابن الحسن کجایی مردم از این جدایی ...
ای قرارم بی قرارت میشینم
سر راه انتظارت میشینم
تا شاید پاتو گذاشتی رو چشمم
تا بیاد جونم به کارت میشینم
از غروب جمعه ها بدم میاد
وقتی میگن دیگه امروز نمیاد
وای وای وای
این که هر روز به خودم دارم میگم
آقا جونت تو رو دیگه نمیخواهد
وای وای وای
اگه من پیر شم و اون وقت تو نیای
واسه خاک پات جوونا رو بخوای
وای وای وای
بدتر از همه میترسم آخرش
وقت مرگم تو به دیدنم نیای
وای وای وای
هستی کنارم
چشمی ندارم
ببینه یارم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
یابن الحسن کجایی بسته دیگه جدایی
سبک واحد شهادت حضرت موسی بن جعفر امام کاظم علیه السلام
موسی بن جعفر سیدی
باب الحوائج سيدی
دست منو دامان تو
یابن علی المرتضی
یابن وصی المصطفی
جان و دلم قربان تو
آقای من، مولای من
عشقِ دلِ، شیدای من
هم رحمتِ بی پایان تویی
هم معدنِ جود و احسان تویی
هم بر تنِ شیعیان جان تویی
موسی بن جعفر یاسیدی(۴)
قربان آن صحن و سرات
قربان آن گنبد طلات
به به چه صحن و گنبدی
درب جنان، درب حرم
بر ما طوافت محترم
به به چه زیبا مرقدی
شد پرچمت، قبله نما
باب همه، حاجات ما
زنده شده دل از یاد تو
ایران بُوَد حیدر آباد تو
پُر از حرم های اولاد تو
موسی بن جعفر یاسیدی(۴)
بندِ اسارت دیده ای
تو تازیانه خورده ای
از دست زندانبان پَست
هم ناسزا بْشْنیده ای
هم زیر غُل رنجیده ای
قلب تو زین غمها شکست
زیر شکنجه بوده ای
کِی از بلا، آسوده ای
وای از کبودی روی تو...
چون مادرت سوخته پهلوی تو
خونی شده دست و بازوی تو
موسی بن جعفر یاسیدی(۴)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#واحد_حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#موسی_بن_جعفر_ع
دودمه و دَم پاره شهادت موسی بن جعفر امام کاظم(علیه السلام)...
۱- دودمه
موسم ماتم شده برگرد امید شیعیان
العجل صاحب زمان
حق زندانی بغداد ای شَه آزادگان
العجل صاحب زمان
جان من آمد به لب دیگر در این قعر سجون
من غریبم من غریب
زیر ضرب تازیانه پیکرم شد غرق خون
من غریبم من غریب
لحظه های آخرم دارم زِ سینه ناله ها
ای رضا جانم بیا
در سیاه چالم، تنم میسوزد از زهر جفا
ای رضا جانم بیا
باب حاجات منی موسی بن جعفر الدخیل
یابن الحیدر الدخیل
گویمت مولای من تا روز محشر الدخیل
یابن الحیدر الدخیل
ای که هستی بر علی و فاطمه تو نور عین
ای امیر کاظمین
حق زهرا قسمتم کن طوف شش گوش حسین
ای امیر کاظمین
۲- دَم پاره
عالم شده ماتم سرا واویلا
موسی بن جعفر شد فدا واویلا
بغداد امشب همچو کربلا شد
رَختِ سیَه بر پیکر رضا شد
شد سهم کاظم در غمِ اسارت
قعر سجون و سیلی و جسارت
از بسکه تازیانه خورده کاظم
بر پیکرش نمانده جای سالم
ای کاظم آل نبی فدایت
دست گدایی منو عطایت
ای باب حاجات همه دخیلک
ای نور چشم فاطمه دخیلک
من که گدای کاظم و حسینم
مجنون کربلا و کاظمینم
ای باب حاجت از شما میخواهم
برگ برات کربلا میخواهم
-دو بیتی...
وقتی که به ما سوز و نوا را دادید
بین دودمه حاجت ما را دادید
هم سینه زدیم و جان به ما بخشیدید
هم برگ برات کربلا را دادید
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#دودمه_حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#موسی_بن_جعفر_ع
#امام_کاظم_ع
🏴زمینه و شور شهادت حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام و روضه ی کربلا
🏴بند اول
اسیر زندانم و اسیر رنجم
وَ زیر بار ستم بار شکنجم
شده قنوت من آه و گریه کارم
دلِ خوش من تو این دنیا ندارم
قعر سیه چالم و غریب و تنهام
نداره فرقی برا من روز و شبهام
خسته ام از این فضای تنگ و دلگیر
شِکسته ساق پام از کُند و زنجیر
شده سنگین روی سر من
سایه ی سندیِ یهودی
ضرب شلاقش رو تن من
جا گذاشته فقط کبودی
مونده رو صورتم شبیهِ
صورت مادر رَدِّ دستاش
به منو اشک من میخنده
میده زجرم با ناسزاهاش
توی زندان بی کس و،بی پناه بی یاورم
من غریب ابن غریب،موسی بن جعفرم
آه و واویلتا
🏴بند دوم
گرفته راهه گلومو استخونم
یه گوشه نقش زمینم نیمه جونم
من از خدا مرگمو دارم تمنا
از این دنیا خلاصم کن خدایا
تو قلب زارم غمه عالم نشسته
کنج قفس من پر و بالم شکسته
منو عذابم میده سندیِ ملعون
میشم کِی راحت از زندان هارون
به چه عذر و بهونه ای من
شدم زندانی و معذب
منو سندی میکُشه وقتی
میده دشنامم میکنه سَبّ
میبینه تا میونه سجدم
سر من هی میزنه فریاد
دیگه خسته شدم خدایا
من از این زندانهای بغداد
شده جسمم لاغر و،شده خون چشم ترم
من غریب ابن غریب،موسی بن جعفرم
آه و واویلتا
🏴بند سوم
حاصل رنجم همین خونآبه هامه
از اثر زهر کینه رو لبامه
گرفته آتیش تمومه تاروپودم
گرفته لرزه این جسم کبودم
شبیهِ جدم منم با کام عطشان
جون میدم اما نه تو صحرا تو زندان
جدا نمیشه سر از جسمم خدایا
نمیشم من که مُقَطَّعُ الاَعضا
دم آخر با ناله و اشک
میکُنم یاد جد اطهر
منو با زهر میکُشن اما
جدمو با نیزه و خنجر
نمیاره هجوم کسی به
تن مجروحم واسه غارت
نمیره از اهل و عیالم
بعد من هیچکی به اسارت
جلو چشم دخترم،نشد عریان پیکرم
بعد من هیچکی نزد،سیلی به دخترم
آه و واویلتا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_علیهالسلام
بِأَبِيأَنْتَوَأُمِّییامولاییاموسیابنجعفرع
ساقم شکست و پا به روی استخوان گذاشت
قدری نفس برای منِ ناتوان گذاشت
چسبیده بود حلقهی زنجیر بر تنم
زنجیر را کشید و نمک جای آن گذاشت
بدکاره هم عوض شد و سَندی عوض نشد
با تازیانه رفت و مرا نیمهجان گذاشت
می خواست تا که دادِ مرا دربیاورد
با ناسزا مقابلِ من تکه نان گذاشت
میخواستم قنوت بگیرم ولی نشد
این دردِ دست روی لبم الامان گذاشت
زیرِ عبا به سجدهی من اعتنا نکرد
آمد به دورِ گردن من ریسمان گذاشت
یادِ سهساله بودم و شامی که در بغل
لب را به زخمهایِ نوکِ خیزران گذاشت
من جای سجده بود به پیشانیام ولی
زخمی به روی صورت او ساربان گذاشت
گودال بود سجده گَهَم ، نه سیاه چال
هرکس رسید ، پا به رویم ناگهان گذاشت
گودال بود و فاصله کم بود و حرمله...
زانو زد و سهشعبهی خود در کمان گذاشت
یک نانجیب نیزهی خود را کشید و رفت
بعدش سنان رسید به جایش سنان گذاشت
این سالها که رفت و رضایم بزرگ شد
در سینه داغِ دیدن معصومه جان گذاشت...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
حسن لطفی #یاشبیر
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_علیهالسلام
صلی الله علیک یا مولای یا باب الحوائج
دستیم اگر به دامنِ موسی ابن جعفریم
تا جیره خوارِ خرمنِ موسی ابن جعفریم
پای برهنه آمدهام بِشْرِحافی ام
با خاکِ کوی و برزن موسی ابن جعفریم
آزاد نه ، که بندهی الطافِ این دریم
رو بر حریمِ روشن موسی ابن جعفریم
حافظ چه خوب گفت به محراب ابرویش
دستِ دعا به گردن موسی ابن جعفریم*
نان و پنیرِ نذریِ مادربزرگ هاست
امروز اگر به دامن موسی ابن جعفریم
عالم به بندِ اوست که خاکش گره گشاست
پس ما اسیرِ خواندن موسی ابن جعفریم
يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ غمت مَسَّنایِ ماست
تا مُستکین مسکن موسی ابن جعفریم
باب الحوائجیش رهامان نمیکند
شکرش به ذِیل مأمَنِ موسی ابن جعفریم
کمتر نِهایم از آنهمه زنجیر ، حلقهایم
دل بستههای گلشن موسی ابن جعفریم
زنجیرها ضریحِ تنِ زخمیاش شدند
حالا دخیل جوشن موسی ابن جعفریم
با مادرش اسیرِ غمِ روضه خوانیِ
کنجِ بدون روزنِ موسی ابن جعفریم...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
*حافظ:
محراب ابروان بنما تا سحر گهی
دست دعا برارم و در گردن آرمت
حسن لطفی #یاشبیر
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_علیهالسلام
یا موسیابنجعفر علیک السلام
خدا از ما نگیرد منت بابالحوائج را
غمِ او روضهی او صحبت بابالحوائج را
سر هر روضهای که گریه کردم سفرهای دیدم
خدا از ما نگیرد هیأت بابالحوائج را
سرِ راهش گرفتم کاسهام را کاسهام پُر کرد
گدا باید بداند عادت بابالحوائج را
کریمان چشم بر راهاند چیزِ کم نباید خواست
خدا پاینده دارد دولت بابالحوائج را
از این نان و پنیر و سبزیِ نذریِ مادرهاست
اگر این خانه دارد برکت بابالحوائج را
سلامش کردم و دیدم رضایش هم جوابم داد
خدا را شکر دارم حضرت بابالحوائج را
برای قُرب لازم بود اگر ما سجدهای کردیم
نگیرید از سرِ ما عزت بابالحوائج را
وصیت کردهام آنروز بگذارند بر چشمم
کنارِ مُهرِ تربت ، تربت بابالحوائج را
تمام زندگی مدیون این آقای مظلومیم
نمیدانیم اما قیمت بابالحوائج را
خدا لعنت کند سَندیِ شاهک را ، به در بگذاشت
نگاهِ دخترِ بی طاقت بابالحوائج را
سیه چال است جای یک نفر ، یعنی که حس میکرد
یقینا زیر پایش قامت بابالحوائج را
سیه چال آنقدر تاریک زهرا هم نمیبیند
کبودیهای روی صورت بابالحوائج را
برای سقفِ کوتاهش شکسته ساق پایش را
حرامی کم نموده زحمت بابالحوائج را
دعاکن زیر این زنجیرها شلاقها غُلها
نبیند دختر او حالت بابالحوائج را
نمیشد پا شود اما زِ حالش خوب پیدا بود
کسی زخمی نموده غیرت بابالحوائج را
به روی تختهای اُفتاده گِردش چار حمال است
اما شُکر
نمیبیند رضایش غارت بابالحوائج را
حسن لطفی #یاشبیر#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بسمالله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_علیهالسلام
#یابابالحوائج
یا موسی ابن جعفر علیه السلام
کُنج سیاه چال غریبی عزیز داشت
پیری شکسته که جگری ریز ریز داشت
دلتنگیاش برایِ رضا سینه سوز بود
قلبی برای دخترکَش ناله خیز داشت
با دستهای بسته فقط ناسزا شنید
زخمِ زبانِ قاتلِ او نیشِ تیز داشت
دیشب صدای سرفهی او تا سحر رسید
زنجیر بِینِ حلقهی خود یک مریض داشت
زنجیر را کشید کمی قد کشیده شد
این استخوانِ پا چِقَدر خُرده ریز داشت
او روی در شکسته و مادر به پشتِ در
تشییع او به روضهی زهرا گریز داشت
بر روی تخته پاره تنش گیر کرده بود
انگار لنگه در دو سه تا میخِ تیز داشت
اول مدینه بعد دلم کاخِ شام رفت
زندان هرآنچه داشت ویرانه نیز داشت
سر رویِ طشت بود و حرامی کنارِ طشت
نامرد بِینِ دست شرابی غلیظ داشت
با گریه گفت عمه مرا میدهد نشان
نامحرمی که تکه کلامِ کنیز داشت...
حسن لطفی #یاشبیر
به موسی بن جعفر علیه السلام:
تجلی داده ای با هر دعایت روح عرفان را
فضیلت داده القابت تجلیگاه انسان را
تورا باب الحوائج! کاظم آل عبا خواندم
عبا بر سر کشیدی جان ببخشی جسم بی جان را؟
رسول الله را وقتی در آن لحظه پدر خواندی
کشیدی بر فضیلت های هارون خط بطلان را
پر و بال قنوتت را شکنجه داد با زنجیر
ولی نفرین نکردی در دعای خود نگهبان را
تو با این بردباری ها به اصحابت نشان دادی
برای کظم غیظ خود مصادیقی فراوان را
"شترها هم نباید خدمت ظالم کنند"، آری
تو روشن کرده ای با این سخن تکلیف صفوان را
اشداء علی الکفارُ کظم غیظ را با هم
نشان دادی چنین توصیه های ناب قرآن را
اگر چه ماه محبوسی و فی قعر السجون بودی
ولی روشن کند نامت در و دیوار زندان را
#عاطفه_جعفری