eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ اسما بریز آب روان روضه_حضرت_خدیجه (س) گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س) ♻️🔹♻️♻️♻️🔹♻️♻️♻️🔹 تا اینجای روضه رو عرض کردم که حضرت خدیجه (س) به اسماء فرمود اسماء تو برا زهرای من مادری کن. اسماء هم همه‌جا با بی‌بی حضرت زهرا بود، همه جا براش مادری کرد. هم شب زفاف، هم پشت درِ خونه؛ این دو جا برای این خانم مادری کرد. هر مادری بود همین دوجا میومد، چون اولی شب زفافه، مادرا دوست دارن همه شب زفاف باشن، دومیش هم موقع وضع حمله، دوست دارن باشن، نوه‌شون رو بغل بگیرن... اما یه جاست مادرا نمیان، میدونی کجاست؟ اونجاییه که میخوان بدن دخترو غسل بدن؛ اما اونجا هم اسماء اومد کمک امیرالمؤمنین، گفت آقا تنهاست... "اسماء بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم" امشب از طرف خدا کفن اومد، پیغمبر خودش بدن حضرت خدیجه رو غسل داد و کفن کرد. اما.. پیغمبر یه بدن سالم رو غسل داد. قربون اون آقایی برم که یه‌یهو اسماء دید امیرالمؤمنین سربه‌دیوار گذاشت، دیگه غسل نمیده... -چی شد آقاجان؟! -اسماء دست به دلم نذار، هرچی آب میریزم خودت نگاه کن داره هنوز خون‌آبه میاد..... از این ناراحتم فاطمه‌م هیچی بهم نمیگفت، هی میدیدم شبا از این پهلو به اون پهلو میشه، هی میدیدم میخواست دستشو بیاره بالا موهای زینب‌و شونه کنه نمیشه، اما حالا دلیلشو فهمیدم... یازهرا ♻️🔹♻️♻️♻️🔹♻️♻️♻️🔹 *
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀روضه_حضرت_خدیجه(س) گریز فاطمه زهرا (س) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم السلام علیکِ يا زَوجَةَ رسولِ الله السلام علیکِ يا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهراء السلامُ علیکِ يااُمَّ الْحَسَنِ والحسین السلام علیکِ يا اُمَّ الائمه السلام علیكِ يا اُمَّ المومنین یا خدیجه الکبری ♦️عمریست دل تو خانه ی غم باشد ♦️چشمان تو سر چشمه ی زمزم باشد ♦️امشب همه در غربت تو گریه کنند ♦️بانیّ عزا رسول خاتم باشد ♦️دادی همه هست خویش در راه خدا ♦️پس هرچه دهد خدا به تو کم باشد ♦️تو مادری و شفاعت ما محشر ♦️بر یک نخ چادر تو محکم باشد ⬅️امشب شب روضه است،فقط اجازه بدید یه اشاره بکنم،ببرمت در خونه خانم حضرت خدیجه سلام الله علیها،راوی خود این خانمه،در مجالس المتقین آورده این حدیث رو، خانم حضرت خدیجه سئوال کرد از آقا رسول الله یا رسول الله میشه برا من از قیامت و از حساب و کتاب روز قیامت بگید،یه وقت دید آقا رسول الله شروع کرد گریه کردن،این بی بی طاقت گریه پیامبر رحمتُ لِلعالمین رو نداره،عرضه داشت آقا جان مگه من حرف بدی زدم چرا دارید گریه می کنید ،فرمود:نه خدیجه جان،تو منو یاد دریای رحمت پروردگار انداختی ،حالا که سئوال کردی برات میگم،روز قیامت بنده رو میارن،میخوان محاسبه کنن اعمالش رو،یک به یک یاداوری میکنن،یادته فلان روز فلان ساعت فلان کار رو انجام دادی،جایی نیست اونجا کسی بخواد بگه،نه،من نبودم،این حرفها مال این دنیاست،عرضه میدارد آن بنده،بله خدای من یادمه،فلان کار رو یادته بله یادمه،هی یک به یک میرسه،تا یه جاهایی میرسه که این بنده وقتی ازش سئوال میکنن،سرش رو پایین میندازه،شرم میکنه«امام صادق علیه السلام فرمود:برا این شرم و خجالت،که شاید از اون عذابه خیلی دردناک تر باشه،اگه انسان تو این دنیا سر به کوه و بیابان بذاره،جا داره،»سر به زیر میندازه،ندا میرسه چیه ؟چرا سرت رو پایین انداختی؟میگه:خدایا حیا میکنم،خطاب میرسه تو که لعین و پستی از من حیا میکنی،من با این کرامتم از تو حیا نکنم،خطاب میرسه،این گناهای بنده ی من رو،بین دو حیای ندامت و کرامت بپوشونید،دستور میده میگه بنده ی من رو ببرید.پیغمبر گریه میکرد،اما یه گریه هم مثل فردا آقا رسول الله،بالا سر بستر خانمی که همه ی عمرش رو صرف دین خدا کرده،پیغمبر گریه میکرد،بعضی وقت ها مادرها با دخترها بیشتر و راحت ترند،رفیق ترند،راحت میتونه حرفاشو بزنه،لذا خانم خدیجه حیا کرد بخواد به پیغمبر بگه،فرمود:فاطمه جان تو به بابات بگو،من دیگه هیچی ندارم از مال دنیا،یه کفنم ندارم،بگو پیغمبر اون جامه ای که،بر تن میکرد،وحی بر او نازل میشد،با اون جامه ای که عبادت خدا رو میکرد،من رو با همون دفن کنه ،کفنم کنه،وقتی خانم حضرت زهرا پیغام مادر رو آورد،پیغمبر خیلی گریه کرد،خیلی اشک ریخت، (جبرئیل نازل شد صدا زد با رسول الله، خدا سلامت میرسونه ، میگه به پیغمبر بگو خودمون برا خدیجه کفن آماده کردیم) لذا جبرئیل 5 تا کفن آورد.. 5 کفن به اهل بیت اهدا شد.. یکیش برا خدبجه.. پیغمبر بدن خدیجه رو کفن کرد.. یکی برای خود پیغمبر .. امیرالمومنین علی ، بدن پیغمبر رو کفن کرد (اما روضه ام همین باشه و ببینمت مدینه) ⏪یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا.. لحظه ای که بی بی صدا زد زینبم بقچه کفن هارو بیار مادر.. (آااا دلت رفت مدینه) بی بی بقچه رو باز کرد.. یه وقت دیدن یه کفنی در آورد 🔳(اوج) عرضه داشت .. زینب جان .. این کفنه منه مادر...وقتی داغ مادر دیدی این کفن رو بده دست بابات علی بدنه منه مظلومه رو کفن کنه.. 🔳(یه کفن دیگه در آورد بی بی) زینب جان ..شب بیست و یکم ماه رمضون این کفن رو بده دست داداش حسنت بدن بابای مظلومتو با این کفن کنه.. 🔳(بی بی داره نگاه میکنه) آی گرفتارا..آی جاجت مندا.. آی مریض دارا.. بگم و التماس دعا.. یه کفن دیگه در آورد بی بی.. زینب جان شب 28 صفر.. ( آاا امام حسنیا کجا نشستن ) شب 28 صفر این کفنو بده دست داداش حسینت بدن داداش مجتبی شو کفن کنه 🔳(زینب داره نگاه میکنه) سادات منو ببخشن.. امام زمان منو ببخشن.. یه نگاه به مادر کرد.. 🔘(سوز / اوج) مادر مادر مادر.. مادر مگه حسینم کفن نداره مادر.. یه وقت دید مادر یه پیراهنی در آورد.. زینبم.. اینم برا حسینم.. همه بگیم یا حسین وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات التماس دعا مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
روضه روز شهادت حضرت رقیه(س)-1395_1396-8-2-17-49.mp3
8.1M
روضه سوزناک حضرت رقیه سلام الله علیها السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️از راه دور سلام میدم ،سمت حرم باهر بهانه ▪️با اشک و ناله تا که بشه کرب و بلا به من حواله ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️از راه دور سلام میدم ،سمت حرم باهر بهانه ▪️با اشک و ناله تا که بشه کرب و بلا به من حواله ان شاء الله اربعین ▪️از راه دور سمت حرم سلام میدم با هر بهانه ▪️تا که بشه کرب و بلا با اشک و ناله به من حواله آقا ▪️تویی قتیل العَبرات حسین زهرا ▪️تویی اسیر الکُرُبات حسین عزیز زهرا حنجرت رو خرج کن صدا بزن ▪️تویی قتیل العَبرات حسین زهرا ▪️تویی اسیر الکُرُبات حسین عزیز زهرا ▪️می خوام کنم گریه برات حسین زهرا ▪️فدای خشکیِ لبات حسین زهرا مثل نیمه شب دیشب ، از خواب بیدار شد اگرچه من نمی تونم باور کنم این بچه خوابیده باشد چون گرسنگی ، درد ، زخم ، شکستگی ، آبله ، سوختگی ،تشنگی اینا هیچ کدوم اجازه نمیده بتونه بخوابه فهمیدی چی گفتم؟ دیگه بازش نمی کنم اما آقا آنچه که نوشتند رو ما میگیم و الّا حقیقتش چیز دیگریه امام زمان میدونه و بس وقتی بلند شد گفت عمه ، من بابام رو می خوام اونم نه برای اینکه بگه دلم تنگ شده نه از عصر عاشورا دلتنگ باباش بود توی کوفه سر باباش رو روی نیزه دیده بود اما نگفت عمه من بابام رو میخوام توی تشت طلای ابن زیاد دیده بود اما نگفت من بابام رو میخوام توی مسیر بارها دیده بود که دارند با سر بابا بازی می کنند اما نگفت من بابام رو میخوام اینجا خیلیا تعجب کردند چطور شد اینجا بهانه ی بابا گرفت... فرمود عمه جان دیدم بابام توی تشت طلا داره استغاثه میکنه الله اکبر یعنی اگه مطالبه ی باباهم می کنه نه به خاطر دلتنگیه خودشه به خاطر نجات باباست عمه جان دیدم زیر چوب خیزران یزید ، اونقدر بابام استغاثه می کرد، یه جوری ناله زد، نوشته اند ، یزید رو از خواب بیدار کرد بعضی ها هم گفتند ، سر بریده ، یزید رو از خواب بیدار کرد سر یزید ، روی زانوی طاهر بن عبدالله دِمَشقی بود سر ابی عبدالله هم توی تشت طلا، کنار تخت یزید ، یه مرتبه دیدند از درون تشت ، یه صدایی بلند شد سر بریده ، به سمت خرابه داره نظر می کنه، هی میگه أُختی سَکّتِی إبنَتی یعنی خواهرم ، رقیه ام رو ساکت کن یزید از این صدا از خواب بیدار شد. به من گفت طاهر چه خبره، صدا ، صدای چه بود؟ گفتم امیر هر خبری هست ، سمت خرابه است صدا مگه از خرابه میومد؟ نه صدا مالِ سر بریده بود پس چرا میگی هر خبری هست از خرابه است امیر ، این سربریده داره سمت خرابه نگاه میکنه هر خبری هست مالِ خرابه است نانجیب بی معطلی گفت إرفَعُوا إلَیهٰا رَأسَ أبِیهٰا فهمید ناله مالِ کیه سربریده باباش رو براش ببرید چجوری بردند؟ فقط یه لحظه تصور کن کسی مزاحم خواب یزید شده باشه چجوری بردند اونم ، مأمورهای رومی بردند سر رو وقتی آوردند نوشته اند و أطْرَحُوهُ إلَیهٰا یعنی سر ابی عبدالله رو توی خرابه پَرت کردند آی حسین...... وقتی سر رو بغل گرفت اینجوری زبان حال با بابا سخن گفت ▪️آخ بابا سلام أوَّلُ الکَلام سلامه اما ببین گفت ▪️آخ بابا سلام ، برگشتی ▪️سفرت خوش گذشت بابا جان ▪️مثل یک هاله ی نور می مامند ▪️سر تو ، توی تشت بابا جان ▪️مثل یک هاله ی نور می ماند ▪️سر تو توی تشت باباجان ▪️عمه میگفت زود می آیی . ▪️سرزده سر زدی چرا حالا؟ ▪️تو نبودی خلاصه میگویم ▪️یک نفر گوشواره هایم را برد حسین... حنجرت رو خرج کن حسین..... دیگه این نازدانه توانی نداره ▪️یک نفر زد به صورتم سیلی ▪️چشم خود را بدوز، معلوم است ▪️چند روزی گذشته است اما ▪️جای دستش هنوز معلوم است ▪️کمرم درد می کند اما ▪️نگرانم نباش چیزی نیست ▪️باید عادت کنم چنین دردی ▪️توی این خانواده موروثی ست ▪️دستی از پشت خیمه ها آمد ▪️ناگهان راه چاره ام گم شد ▪️در هیاهوی غارت خیمه ▪️ای پدر گوشواره ام گم شد حسین.... این سر بریده رو بغل گرفت یه نگاه کرد دید تا حالا بابا رو اینجوری نا مرتب ندیده بود قربونِ این موهای مُجَعَّدِت برم تا حالا شونه نکرده ، ندیده بودمت قربونِ این محاسنت برم عمه برام گفته که ، کُنجِ تنور خولی بردنِت قربونِ این چشمای کبودِت این لخته های خون رو چجوری پاک کنم ▪️او که دارد پنجه ای مشکل گشا ▪️قادر نبود چیرو ▪️قادر نبود چشم های بسته ی بابای خود را وا کند بابا میشه چشمات رو به روی من باز کنی نه دخترم این چشم ها رو اونجا بستم که به زینب بگم شرمنده ام شروع کرد از پیشونی بوسه زدن چشما رو بوسه زد بلکه باز بشه ، باز نشد آخ موها رو شروع کرد با دست های کوچکش شانه زدن آخ همینکه رسید به لب ها دید غرق خونِ این لب ها رو اومد ببوسه دید دندون ها شکسته .. گفت بگذار این راز سر به مُهر بسته بمونه لب ها رو گذاشت روی لبهای بابا دیدند سر یه طرف رقیه هم یه طرف آی حسین..... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
4_5848420318007265691.mp3
962.8K
❣﷽❣ ♨️ ♨️ ♨️ : همه جا کربلا.. از سماواتیان ، میرسد این پیام تشنه لب کشته شد سبط خیرالانام این ندا میرسد شب هفت امام یابن الزهرا حسین السلام السلام ♨️یاحسین یاحسین شب هفت امام بر سر و سینه زن بهر خون خدا آن شه بی کفن اوفتـاده به خاک لاله و یاسمن از زمین و زمان میرسد این پیام یابن الزهرا حسین السلام السلام ♨️یاحسین یاحسین شب هفت امام آید این زمزمه ساقی افتاده است تشنه درعلقمه میرسد از جنان حضرت فاطمه با دل پر ز خون برلبش این پیام یابن الزهرا حسین السلام السلام ♨️یاحسین یاحسین ای خدا حاجت ما همه کن روا باهمین اشک و آه با همین نوحه ها اربعین اربعین دست جمع کربلا بر لب ما بود روز و شب این کلام یابن الزهرا حسین، السلام السلام ♨️یاحسین یاحسین یوسف حق پرست (غریب) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5816866327154922273.mp3
14.82M
❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ تورو کشتن آخرش جلو چشم کشتنت که دیگه بیچاره بشم حالا اززیر گلوی توحسین چجوری نیزه روبیرون بکشم کشیدم نیزه رودستاموبرید نفسم گرفت به قرآن مجید اومدم کنارتو گریه کنم قاتلت روی سرم نعره کشید آبروم رفته پیش نامحرم چجوری زدن که اینجوری شدی درهم کشتنت تنهاکشتنت کم کم چجوری زدن که اینجوری شدی درهم ⚫️یا اخ المظلوم کی لباس پارتو بوده حسین شمرتو‌و گودال تورو آزرده حسین گفتی اَلعَطش میسوزه جگرم روبروت آب خنک خورده حسین میرسیدناله توتاملکوت دیدم ازخیمه زده پنجه به موت خنجرش روتیز نکرد تابِبُره مونده ردِخنجرش زیرگلوت هی میخندیدومیکشید خنجر روو زدم به شمرکه راحتت کنه زودتر وقتی فهمیدم اومده مادر روو زدم به شمرکه راحتت کنه زودتر ⚫️یا اخ المظلوم چشمِ تو‌مونده بسوی خیمه ها خطرافتاد آبروی خیمه ها ازصدای دخترامشخصه یه حرومی رفته توی خیمه ها رفته موی دخترارو بکشه نقشه ی غارت مارو بکشه فهمیده هیچکی نمونده رفته تا ازگوشا گوشواره هاروبکشه خیمه ها سوخته شده آواره دوراین حرم بیابونه پراز خاره خواهرت داره میشه بیچاره دوراین حرم بیابونه پرازخاره
4_5816866327154922271.mp3
2.24M
❣﷽❣ 🥀 🥀 با پا زدنت بعضیا وضو گرفتن بی محابا زدنت گیر آوردنت غریب و مثل زهرا زدنت سی هزار نفر تو رو با بغض مولا زدنت دیدم که روی سینت دویدن دیدم که موی سرت رو کشیدن دیدم که با یه خنجر که کُنده نمیشه ببری رگهاتو میبریدن بریدن 🥀ای وای ای وای حسین جان ریختن رو سرت یه جوری نیزه زدن که زد بیرون از کمرت با لگد زدن رو صورتت کنار مادرت توی قتلگاه دیدم که دست به دست میشه سرت 🥀🥀 غوغا شده بود سر بردنه لباسای تو دعوا شده بود استخونت از میون سینه پیدا شده بود حرمله مزاحم خیمه ی زنها شده بود بیشتر زدنت گفتی که بابام علیه اما بدتر زدنت تا دیدن داره میبینه پیش خواهر زدنت آخ دلم میسوزه با الله اکبر زدنت از خیمه پا برهنه دویدم از سینت چند تا نیزه کشیدم وقتی دیدم که داره سرت رو میبُره میبُره من از تو دل بریدم بریدم 🥀🥀 پستا زدنت پاهاشون جای خودش دیدم که دستا زدنت پا میکوبیدن کنار تو و مستا زدنت من دیدم که ظاهرا خدا پرستا زدنت تن با سایت یکی شد حسینم خاک و صورت یکی شد حسینم همدستی سنان با یه لشکر چیا کرد واویلا پشت و سینت یکی شد حسینم ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5823176703559604198.mp3
5.91M
می آید ای دل منزل به منزل!! ♮♥ از دل صحرا کاروان دل… ساربان آرام قدری آهسته ♮♥ ناقه ی زینب در گل نشسته سالار زینب! چشم مادر ها ؛ اشک دختر ها ♮♥ آهِ خواهر ها؛ خود گواه است… کاروان گل با دو صد بلبل!!! ♮♥ عازم به سوی قتلگاه است سالار زینب!  آید یک خواهر با شش برادر… ♮♥ پشت سر قاسم؛ پیش رو اکبر ناموس زهرا در دل صحرا! ♮♥ با برادر ها میکند نجوا سالار زینب… وای اگر هجران آید؛ به میان!!! ♮♥ یا شود کمان یا بمیرد وای از آن ماتم گر در این عالم… ♮♥ بین نامحرم جا بگیرد سالار زینب! مداحی می آید ای دل منزل به منزل محمود کریمی
4_5823249451715663057.mp3
4.92M
‍ 🏴 🎤•| |• ای مظلوم بی پناه به عزت و شرف لا اله الا الله شد وقت دفن اباعبدالله ابتا این حکم دین ماست صورت میت رو سمت راست میذارن رو خاک قبر ولی سر تو الآن رو نیزه هاست چه روضه ای کربلا از این غم انگیز تره رو سینه غرق خون قنداقه بی سره چه جوری کشتن تو رو کوفیا جمع نمیشه تنت تو بوریا به حال و روز من و تو ببین که گریه میکنن دهاتی ها آرومت نذاشتن تو مقتل یه لحظه شمشیر جای شمشیر نیزه پشت نیزه نیزه نیزه نیزه نیزه میبینم دنیا دنیا دنیا غمه تو سینم خوبه که نیست ببینه خواهرت خاک میریزن رو تن بی سرت یا ابتا چی شد انگشترت میمیرم، میمیرم برای قتل صبر تو با گریه مینویسم روی خاک قبر تو هذا قبر الحسین بن علی الذی قتلوه عطشانا
‍ متن مداحی مهدی مختاری پرچم سرخ یا حسین 📝 • - - - - - - ☆- - - - - - • آرزومونه با یک پرچم سرخ یا حسین با همه سینه زنات بیایم تو بین الحرمین تو کوچه پس کوچه های کربلا دم بگیریم تو مقام اکبرت شور محرم بگیریم ══════•• ❀ ••══════ جوانان بنی هاشم بیایید جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید علی را بر در خیمه رسانید ══════•• ❀ ••══════ چی می شه سینه زنون تو کربلا گریه کنیم توی هر گذر به یاد بچه هات گریه کنیم ══════•• ❀ ••══════ بخونیم نوحه به یاد لاله های پر پرت بزنیم سینه کنار قتله گاه اصغرت بزنیم سینه کنار قتله گاه اصغرت بخونیم در تب و تاب به یاد طفل رباب بخونیم در تب و تاب به یاد طفل رباب ══════•• ❀ ••══════ وای وای وای به کربلا آب روان قیمت جان شد حنجر اصغر هدف تیر و کمان شد وای وای وای به کربلا آب روان قیمت جان شد حنجر اصغر هدف تیر و کمان شد ══════•• ❀ ••══════ چی میشه همه با هم یک شب بیایم تو کربلا بخونیم نوحه به یاد اون امیر سر جدا ══════•• ❀ ••══════ یاد دسته های قلم بر سر و سینه بزنیم روی سینه یاد نوحه سکینه بزنیم ══════•• ❀ ••══════ یاد دست های قلم بگیرم با نوحه دم یاد دست های قلم بگیرم با نوحه دم ══════•• ❀ ••══════ ای اهل حرم میر و علم دار نیامد ای اهل حرم میر و علم دار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد ══════•• ❀ ••══════ ای اهل حرم میر و علم دار نیامد ای اهل حرم میر و علم دار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد ══════•• ❀ ••══════ شیر سرخ عربستان وزیر شهه خوبان كه بود صاحب طبل و علم و بيرق و سَيف و حَشم و با رقم و با رمق اندر لقب او ماه بنى هاشم و عباس ══════•• ❀ ••══════ ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل علمدار سپهدار علمدار اباالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل ══════•• ❀ ••══════ ای اهل حرم میر و علم دار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد • - - - - - - ☆- - - - - - •
4_5812212343542650499.mp3
11.84M
نهاد پا در فرات، خواست لبی تر کند برای اهل حرم، آب میسر کند علم افتاده و نیست علمدار حسین، یا حسین علم افتاده و نیست دگر یار حسین، یا حسین نهاد پا در فرات، خواست لبی تر کند برای اهل حرم، آب میسر کند داغ عطش بر لبش هر طرفش دشمنی باز در این مهلکه یاد برادر کند تشنه لب داده جان بر لب دریای آب خجل از روی او گشته دل آفتاب دست عباس چون جدا شد محشری در خیمه ها شد علم افتاده و نیست علمدار حسین، یا حسین علم افتاده و نیست دگر یار حسین، یا حسین یک طرف دست، یک طرف مشک، دل پر از خون، دیده پر اشک چو آمد از علقمه نوای ادرک اخا بگفت ای برادر ز پا فتادم بیا رسید چون این نوا به گوش اهل حرم ز آب بگذشته و به لب همه این نوا علم افتاده و نیست علمدار حسین، یا حسین علم افتاده و نیست دگر یار حسین، یا حسین یک طرف دست، یک طرف مشک، دل پر از خون، دیده پر اشک ساقی لب تشنگان گرچه ز تن داده دست پرده ظلمت درید بند ستم را گسست داده سر و داده جان در ره آزادگی بر دل حق باوران داغ غم او نشست سرخی خون او پشت ستم بشکند عاقبت خانه ظلم زبن بر کند کربلا شد شور محشر مرگ و نفرین بر ستمگر