eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫💫 مجموعه کانالها و گروه مادحین و ذاکرین ولایتمدار حضرت زینب سلام الله علیها ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ ⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘ http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e 💠🍃💠 http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f 💠🍃💠 کانال اشعار مناجاتی همراه باصوت امام زمان عج https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6 💠🍃💠 http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c 💠🍃💠 کانال ختم خوانی یا زینب(سلام الله علیها) http://eitaa.com/joinchat/1358299167C1f58d7c92c 💠🍃💠 عروسی خوانی یا زینب سلام الله علیها https://eitaa.com/arosikhani/yazinab آیدی مدیر جهت پیشنهاد وانتقادات @Gomnam1038 💠🍃💠 🌺🍃دوستانتان را به گروه دعوت کنید اجرتون با حضرت زینب سلام الله علیها🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Shabe 05 Moharam 91 - Mogaddam 3 (BeynilHarameyn) - [Rasekhoon.Net].mp3
7.06M
عمه راضی نشو آروم بگیرم... جواد مقدم عمه راضی نشو آروم بمونم نگو خیمه بمون،من نمی تونم ته گودال قتلگاه نگاه کن قاتل افتاد به جون عمو جونم دیدی آخرش، عمه ریختن رو سرش عمه پیش مادرش عمه وای وای وای پاشید پیکرش عمه،اما بد ترش عمه وای از حنجرش عمه ،وای وای وای [(وای عموم غریبه وای عموم غریبه وای عموم غریبه)] (مارو تویه دل کویر آوردن این همه نیزه و شمشیر آوردن) چقدر جمعیت دور یه گودال عمو جونم رو تنها گیر آوردن شاه بی سپاه،ای وای چکمه ی سیاه،ای وای خنجر و نگاه ای وای وای وای وای بعد از قتلگاه ای وای میفتن به راه ای وای سمت خیمه گاه ای وای،وای وای وای [(وای عموم غریبه وای عموم غریبه وای عموم غریبه)] دورتا دورم همه نیزه به دستن با لگد استخوون ها مو شکستن خیلی سخته برام زنده بمونم ببینم دستای عمه مو بستن به دستت طنا ب ای داد،محمل بی رکا ب ای داد گریه ی ربا ب ای داد،وای وای وای می کشم عذاب ای داد،شامو اضطراب ای داد مجلس شراب ای داد،وای وای وای [(وای عموم غریبه وای عموم غریبه وای عموم غریبه)] امان از دل زینب💔 😭😭😭😭😭
👆 🍃 نوحه زبانحال حضرت زیـــنب (س) با زُلجنا در روز عاشورا😔  👆 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 اَیا اَسبِ غرقِ اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی😩 زِ چشمانت اشکِ میریزد مضطرِب حالو دِل پریشانی😩 آیا اسبِ غرقِ اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی بیا مرکب کاکُلَت بوسم عنبرافشانم من به روی تو (۲) که می آید بویِ مولایم از سراپای وُ رویِ مویِ تو😩 سراسیمه آمدی خیمه تا که زینب را دِل بسوزانی (۲)😩 اَیا اَسبِ غرقِ اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چشمانت اشکِ میریزد مضطرب حالو دِل پریشانی آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی سویِ خیمه باز‌ وُ برگشتی گویی اِی زینب خاکِ بر سر کن (۲) اسیری را باشِ آماده ناله از داغِ شِش برادر کن😩 فِدایت ای اسبِ بی صاحِب این چنین داری شور وُ افغانی آیا اسبِ غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چِشماست اشک میریزد مُضطرب حالو دِل پریشانی ایا اسب غرق اندر خون زلجنا امروز از چه گریانی آیا اسبِ با وفا برگو نوگلِ زهرا را کجا بردی (۲) 😩 نیاوردی از رو او را سرورِ ما را تو کجا بردی (۲) یقین رفته صاحِبَت از دست (۲) این چنین  زاروُ ماتِ وُ حیرانی آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چشمانت اشکِ میریزد مضطرب حالو دِل پریشانی آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی (۲) سرت را اِی نازنین مرکب از چه با حسرت افکنی پایین (۲) مگر داری تو خجالت از روی اطفالِ مضطر وُ غمگین (۲) حسیـــــن آیا اندر این صحرا با لبِ عطشان گشته قربانی (۲) آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چشمانت اشکِ میریزد مضطرب حالو دِل پریشانی ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی سرت را اِی نازنین مرکب از چه با حسرت افکنی پایین (۲) مگر داری تو خجالت از روی اطفالِ مضطر وُ غمگین حسیـــــن آیا اندر این صحرا با لبِ عطشان گشته قربانی (۲) ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چشمانت اشکِ میریزد مُضطرب حالو دِل پریشانی ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی فَرَس برگو در کجا دیدی از فرازِ تو بر زمین افتاد (۲) که تو سر بر زمین کوبی بی کسی هر دَم ناله وُ فریاد (۲) رِکارت را بوسم اِی مرکب چون عزادارِ آن سلیمانی (۲) آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چشمانت اشک میریزد مُضطرب حالو دِل پریشانی آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی بگو آیا کوفیان از کين تشنه لب کشتن مهرِ ایمان را و یا دادن آن ستمکاران قطره ی آبی تازه مِهمان را بّوَد پیدا زاشکِ چشمانت تشنه شد مقتول نورِ یزدانی (۲) ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چشمانت اشک میریزد مظطرِب حالو دِل پریشانی ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی نمی‌گفتن این حسیـــــن باشد زیبِ آغوش وُ دوشِ پیغمبر (۲) نگفتن این تشنه لَب باشد نوگلِ زهرا حجتِ داور (۲) نَبود آیا اندر این لَشکر یک نفر انسان یا مسلمانی (۲) ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی (۲) زِ چشمانت اشکِ میریزد مُضطرب حالو دِل پریشانی ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی سرت را اِی نازنین مرکب از با حسرت افکنی پایین (۲) مگر داری تو خجالت از روی اطفالِ مضطر وُ غمگین حسیـــــن آیا اندر این صحرا با لبِ گشته قربانی (۲) ایا اسبِ غرقِ اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چشمانت اشک میریزد مُضطرب حالو دِل پریشانی آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ بهر این خون چه اِی مرکب بر سر وُ روی وُ یالو برداری (۲) معلمی خونِ دلدارت جایه ات  امروز از نفر جاری زند بر سر  اندر این ماتم در دلش برپا گشته طوفانی (۲) ایا اسبِ غرقِ  اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چشمانت اشک میریزد مُضطرب حالو دِل پریشانی ایا اسبِ غرقِ اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 التماس دعا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 سینه زنی ‍ ای اسب خونین یال من ذوالجناح من کم گریه کن بر حال من ذوالجناح من 😭😭😭 حیرت مکن از سر نوشت عجیب من ای مرکب فرخ پی و ای نجیب من آتش به جانت می زند سوزعاشورا خون تا رکابت می رسد روز عاشورا در لیله الاسرای من ای براق من ریزد به فرقت خاک غم از فراق من وقتی نشیند دخترم بر سر راهت آتش مزن بر جان او از سوز آهت ذوالجناح من هر کشته را من دیده ام دیدی ای مرکب با من گل خون و شرف چیدی ای مرکب ذوالجناح من ذوالجناح من ذوالجناح من ذوالجناح من از بارش تیر ستم پر درآوردی از قتلگاه عاشقان سردرآوردی ذوالجناح من ذوالجناح من ذوالجناح من ذوالجناح من از اشک و خون یک دسته گل روی زین بگذار این پیکر صدپاره را بر زمین بگذار ذوالجناح من ذوالجناح من بعد از شهادت قاصد داغ من هستی تو شاهد بی آبی باغ من هستی ذوالجناح من ذوالجناح من وقتی به خیمه می روی تنهای تنها غوغا کند از شیهه ات شیون زنها ذوالجناح من ذوالجناح من خواهی اگر آرامش قلب سکینه برگرد و با دندان بکش تیر از این سینه ذوالجناح من ذوالجناح من جایی مرو امشب از این لاله گون صحرا تا بشنوی بوی خوش مادرم زهرا ذوالجناح من ذوالجناح من ای اسب خونین یال من ذوالجناح من 😭😭😭 ✍شاعر 🎤مداح:علی اکبراسفندیار
4_5893439666987729755.mp3
3.22M
‍ ۶ ۱  با برادر رفته بودم با برادر رفته بودم بی برادر آمدم تاج بر سر رفته بودم  شال بر سر آمدم با دلاور رفته بودم بی دلاور آمدم (شد چو زینب وارد شهر مدینه) (گاه بر سر می زد و گاهی به سینه) در بقیع آن مخزن گنج و دفینه درد دل دارد بسی آن بی قرینه کای خدا از غم کبابم نیست دیگر صبر و تابم غم شده جام شرابم صاحب چشمی پرآبم تاج بر سر رفته بودم  شال بر سر آمدم با برادر رفته بودم بی برادر آمدم چون سفیری غصّه آور از ره غم آمده با کوله بار درد و ماتم رو به سوی مرقد پرشور خاتم نالد از جور و جفای پور آدم ای محمد کن نگاهم بشنو از دل سوز و آهم در فراق شمس و ماهم بنگر این شال سیاهم تاج بر سر رفته بودم  شال بر سر آمدم با برادر رفته بودم بی برادر آمدم ** سایه ساری از سرش رفت در غریبی سر بریدند لاله هایش بی حبیبی زین سفر جز غم نبرد آخر نصیبی داغ طفل نو نهال نا شکیبی باغ سبزم شد خزانی آمدم قامت کمانی دیدگان خونفشانی سینة دل ناگرانی تاج بر سر رفته بودم  شال بر سر آمدم با برادر رفته بودم بی برادر آمدم.
4_5994486284523929940.mp3
4M
س تحلیل روضه حضرت رقیه سلام الله علیها : تسلط بر شعر عامل اثرگذاری بر مستمع 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 👇 شامیان خوار مبینید مرا گوشه ی زندان به خدا من گل گلزار خدابوی حجازم بگذارید بگریم که شبیه است به زهرا عمر کوتاه من و گریه ی شبهای درازم اشک نگذاشت که در آتش فریاد بسوزم گریه نگذاشت که در سوز دل خود بگدازم خم ابروی تو محراب نمازم شده است جان گرفتم به کف از بهر قبولی نمازم همه خوابند و من غم زده بیدار تو هستم شاهدم این گلوی بسته و این دیده ی بازم چه شد آن کودک شامی که مرا زخم زبان زد تا که در پیش نگاهش به وصال تو بنازم رنگم از دوری روی تو پریده است وگر نه من نه آنم که به طوفان بلا رنگ ببازم ز سیلی صورتم نیلی چو میشد عمه میبوسید چو رویم شعله میزد اشک می آمد به فریادم یکی از روزها دخت یزید آمد به دیدارم نترسیدم به پیشش با وقار کامل استادم لباسم کهنه بود و طعنه ام میزد کنیز او ولی من با سکوتم بر همه درس ادب دادم 👇 توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.
❁﷽❁ روضه ی ام حبیبه ۱۳محرم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا مولاتی یا بنت امیرالمومنین زینب طلوع بود ولی ابتدا نداشت زینب غروب بود ولی انتها نداشت زینب رسول بود ولی مصطفی نشد شهر نزول بود اگرچه حرا نداشت زینب اگر نبود کسی فاطمی نبود زینب اگر نبود کسی مرتضی نداشت چه مقامی داره زینب، بیخود بهش نمیگن عقیله بنی هاشم زینب اگر نبود حسینی نمی شدیم زینب اگر نبود زمین کربلا نداشت زینب هر آنچه گفت تماما حسین بود اصلا به غیر نام حسین اعتنا نداشت زینب اگر نبود مسلمان نداشتیم باور کنید ذکر حسین جان نداشتیم 1 خانم جان.... بی بی جانم من زینبم من زینب غم پرورم ام حبیبه یه همچین روزایی قافله ی اسرا رو وارد بر کوفه کردن، یه کنیزی داشت بی بی زینب بنام ام حبیبه، بعضیا میگن این دختر بچه ای بود ام حبیبه، بیماری داشت، باباش آورد این بچه رو در خونه ی امیرالمومنین، گفت آقاجان این بچه بیماره، شما یه عنایتی بکنید شفا پیدا کنه، امیرالمومنین فرمود حسینم بیاد یه دستی رو سر این بچه بکش، این بچه شفا پیدا کنه، ام حبیبه شفا گرفت به دست مبارک آقامون سیدالشهدا، باباش گفت من نذر کردم حالا که شفا گرفته این بچه در خونه ی شما کلفتی کنه، خادمی کنه، ام حبیبه پای درس زینب کبری تربیت شده حالا تو کوفه برا خودش کسی شده ، برو بیایی داره کنیز و کلفتی داره اما دلش برا زینب کبری تنگه، یه نذری کرده هر موقع کاروانی از اسرا وارد کوفه میشن ام حبیبه میاد برای این اسرا غذا میاره، نیازشونو برآورده میکنه به این نیت که یبار دیگه زینبو ببینه، حالا شنید یه قافله ای از اسرا وارد کوفه شدن ، کنیزشو صدا زد برو برا این اسرا غذا ببر، شنیدم لابلاشون بچه های کوچیک هست حتما این بچه ها گرسنه ند، کنیزه اومد نان و خرما بین این اسرا تقسیم کنه ام کلثوم، غذا رو برگردوند فرمود بر ما صدقه حرامه، اومد خبر داد ام حبیبه، از من چیزی نگرفتن، سراسیمه خودش رو رسوند اومد جلو سوال کرد بزرگ شما کیه؟ همه با دست زینب رو نشون دادن اومد جلو محمل زینب گفت خانم جان، اول به شما بگم اینا صدقه نیست اینا نذریه، خانم پرسید برا چی نذر کردی؟ گفت من یه خانمی دارم تو مدینه اسمش زینبه ، خیلی ساله ندیدمش، بی بی فرمود تو مدینه زینب زیاده، کدوم زینبو میگی، صدا زد خانم جان، زینب دختر علی رو میگم، بی بی صدا زد ام حبیبه سرتو بالا بگیر نذرت قبول شد من زینبم، یه نگاهی کرد به بی بی، نشناخت، سؤال کرد خانم اون زینبی که من میشناختم آنقدر پیر نبود آنقدر شکسته نبود، بی بی صدا زد حق داری ام حبیبه، جات خالی بود کربلا، تا اسم کربلا اومد گفت نه شما نمیتونی زینب باشید اون زینبی که من میشناختم یه برادری داشت بنام حسین، هیچ موقع از برادرش جدا نمیشد، خانم حسین کجاست؟ تا اينو گفت صدای گریه ی زینب بلند شد ام حبیبه سرتو بالا بگیر، این سری که بالای نیزه هست سر برادرم حسینه، آی حسینیا من زینب غم پرورم ام حبیبه ببین چه آمد بر سرم اُمّ‌ حبیبه حق داشتی نشناختی که زینبم من شد پیر بانوی حرم اُمّ‌ حبیبه باور نمیکردی ببینی بی حسینم من‌ هم نمیشد باورم اُمّ‌ حبیبه این سر که بر نی میکند قرآن تلاوت باشد سر برادرم اُمّ‌ حبیبه هجده عزیزم را به خاک و خون کشیدند از اصغرم تا اکبرم اُمّ‌ حبیبه2 هر جا نشستی ناله بزن یا حسین... 1 ✍علی اکبر لطیفیان 2✍ عبدالحسین میرزایی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ •°