#اسارت #حضرت_زینب_علیهاالسلام
#حضرت_سکینه_علیهاالسلام
#حضرت_رقیه_علیهاالسلام
🩸وقتیکه نازدانهٔ سیدالشهداء علیهالسلام از قافله جا میماند و صدیقه کبری سلاماللهعلیها، سر او را به دامن میگیرد...
در نقلها آمده است:
🥀 شبی از شبهایی که قافله در راه شام بود، حضرت سکینه سلاماللهعلیها (در برخی نقل، حضرت رقیه سلاماللهعلیها آمده) به یاد پدر و درد اسارت و غم های دلش، گریه زیادی کرد و صدای او به گریه بلند شد.
🥀 شتربان او وقتی که دید گریهاش تمامی ندارد، گفت:
📋 اُسكُتي يا جارِيَة! فقد أذَّيتِني بِبُكائِكِ
▪️ای کنیزک! ساکت شو! مرا با گریهات آزار میدهی!
🥀 اما آن نازدانه، گریهاش تمام نشد، بلکه چنان نالهای کشید که نزدیک بود روح از بدنش جدا شود. آن شتربان ملعون گفت: ای دختر خارجی! ساکت شو دیگر!
🥀 آن دختر مظلومه با شنیدن این جمله حالش دگرگون شد و با ناله گفت: ای وای من! آه ای پدرم! تو را از روی ظلم و جور کشتند و حالا تو را خارجی هم میخوانند!؟
📋 فَغَضَبَ اللَّعينُ مِن قَولِها، و أخَذَ بِيَدِها، و جَذَبَها و رَمَىٰ بِها عَلىٰ الْأرضِ فَلَمَّا سَقَطَتْ غُشِيَ عَلَيْها.
▪️آن شتربان دیگر به غضب آمد و دست آن مخدّره را گرفت و از روی شتر کشید و آن بانوی مظلومه را محکم به زمین زد و حضرت سکینه عليها السّلام بيهوش شد.
🥀 وقتی که به هوش آمد، همه رفته بودند و اثری از قافله نبود. با پای برهنه در تاریکی شب راه افتاد. گاهی مینشست و گاهی بلند میشد و گاهی پدر و گاهی عمهاش را صدا میزد. ساعتی از شب را همینگونه سپری کرد و باز اثری از قافله ندید و بيهوش روی زمین افتاد.
🥀 در همين ساعت بود که ديدند نیزهای که سر مطهر سیدالشهدا علیهالسلام بر آن بود، در زمین فرو رفت و هرچه حامل آن نیزه و لشکریان دیگر تلاش کردند تا آن رابیرون بیاورند، نتوانستند.
🥀 خبر به عمر سعد لعين رسيد و او گفت: از علي بن الحسین علیهماالسلام سؤال کنید؛ آنان سراغ امام سجاد علیه السلام رفتند و قضیه را بازگو کردند.
🥀 حضرت فرمودند: بروید به عمه جانم زينب کبری عليهاالسلام بگویید دنبال بچهها بگردد؛ شاید کودکی در دل شب گمشده باشد.
🥀 خبر به زینب کبری سلاماللّهعلیها دادند و آن بانو تک تک اطفال را صدا زد اما تا آن نازدانه را صدا زد، جوابی نشنید.
📋 فَرَمَتْ زينبُ بِنَفسِها مِن ظَهرِ النَّاقَةِ، و جَعَلَتْ تُنادِي: وا غُربَتاهُ! واضَيعَتاهُ... في أيِّ أرضٍ طَرَحوكِ، و في أيِّ وادٍ ضَيَعوكِ!
▪️پس از همان بالای نافه، خودش را بر زمین انداخت و ناله سر میداد: وا غربتاه!! … دخترم! در کدام وادی و بیابان تو را انداخته و رها کرده اند؟!
📋 فَرَجَعَتْ إلىٰ وَراءِ الْقافِلَةِ، و هِيَ تَعدو في الْبَراري حافِيَةً و الشَّوكُ تَدخُلُ في رِجلَيْها، و تَصرُخُ، و تُنادِي
▪️آن بانو با پای برهنه به عقب قافله رفت و خارهای بیابان در پای او میرفت و آن حضرت ناله سر میداد و سکینه خاتون را صدا میزد.
🥀 همین گونه در عقب قافله رفت تا اینکه یک سیاهی نمایان شد. زینب کبری عليهاالسلام جلو آمدند و دیدند که یک بانویی روی ریگ و رمل بیابان نشسته و سر آن نازدانه را به دامن گرفته است و گریه میکند.
🥀 زينب کبری عليهاالسلام جلو آمدند و فرمودند: شما کیستید که بر یتیمان ما ترحم میکنید؟ آن بانو ، رو به زينب کبری عليهاالسلام کردند و فرمودند:
📋 بُنيَّةَ زينبُ! أنا اُمُّكِ فاطمةُ الزَّهراءِ أظَنَنتِ إنِّي أغفُلُ عَن أيتامِ وَلَدِي!
▪️دخترم زينب! منم مادرت فاطمه زهرا «سلاماللهعلیها»؛ تو گمان میکنی من از حال یتیمان پسرم غافل میشوم!؟
📚معالي السّبطين، ج۲ ص۱۳۶
✍ قافله رفته بود و من بیهوش
روی شن زارهای تفتیده
ماه با هر ستاره ای میگفت:
بی صدا باش ! تازه خوابیده
قافله رفته بود و در خوابم
عطر شهر مدینه پیچیده
خواب دیدم پدر ز باغ فدك
سیب سرخی برای من چیده
قافله رفته بود و من بی جان
پشت یك بوته خار خشكیده
بر وجودم سیاهی صحرا
بذر ترس و هراس پاشیده
قافله رفته بود و من تنها
مضطرب ، ناتوان ز فریادی
ماه گفت : ای رقیه چیزی نیست
خواب بودی ز ناقه افتادی
قافله رفته بود و دلتنگی
قلب من را دوباره رنجانده
باد در گوش ماه دیدم گفت :
طفلكی باز هم كه جامانده
قافله رفته بود و تاول ها
مانعی در دویدنم بودند
خستگی ، تشنگی ، تب بالا
سد راه رسیدنم بودند
قافله رفته بود و می دیدم
می رسد یك غریبه از آن دور
دیدمش –سایهای هلالی شكل–
چهره اش محو هاله ای از نور
از نفس های تند و بی وقفه
وحشت و اضطراب حاكی بود
دیدم او را زنی كه تنها بود
چادرش مثل عمه خاكی بود
بغض راه گلوی من را بست#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
گفتمش من یتیم و تنهایم
بغض زن زودتر شكست و گفت:
دخترم ، مادر تو زهرایم
#راه_شام
درد دل عاشقانه با راس برادر
تا شد دلم به شور تولایت آشنا
در نای نی، به نغمه ی تو گشتم همنوا
از محنت و جفا و ستم ناله کی کنم
وقتی که بر صفای دلم کرده ای دعا
چون سایه با تو می روم هر جا که می روی
یک لحظه سایه ات نشود از سرم جدا
چون شمع سوزم از غم و دم بر نیاورم
کُشتند پیش چشم من ای با وفا ترا
این راه شام و کوفه به پایان نمی رسد
هر لحظه داغ می زند به دلم قوم اشقیا
با لطف حق عدوی ترا خوار می کنم
هر چند گشته قامتم از بار غم دوتا
مرغ دلم هوای زیارت گرفته است
از قید ظلم می شود اخر دلم رها
..
شاید به اربعین نرسم بسکه در دلم
گل کرده زخم طعنه و شمشیر و نیزه ها
هر لحظه داغ محنت من تازه می شود
از یاد کی رود غم و اندوه کربلا
دیدم بچشم خویش ترا من به بروی خاک
صد پاره بود پیکر و سر از بدن جدا
دیدم چگونه گلشن زهرا گلاب شد
تا روز حشر نالم از این ظلم اشقیا
بر من کسی نگفت گناه حسین چیست
کاو بود نور چشم فاطمه و جان مصطفی
دیدم تمام حادثه ها را بچشم خویش
دیدم خلیل من که به قران شدی فدا
قدم اگر چه از غم و محنت کمان شده
سر خم نمی کنم به عدو جان تو اخا
با سعی خویش نام ترا زنده می کنم
تا بر تو اهل عشق نمایند اقتدا
دل را صفای عشق تو مدهوش می کند
مستم ز جام چشم تو روحی لک الفدا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#محمدهوشمند
#مدهوش
◾ مجلس یزید ملعون
◾خطبهی دختر کبریعلی(س)
گوئیا زینب دوباره فتح خیبر کرده است
خطبهخوان گردیده یاریبرادر کردهاست
شام را ویران نمود و دین و قرآن حفظ شد
اقتدا درخطبهخوانیچونبهمادر کرده است
آسمان دیدهاش ابری شده بهر حجاب
عصمتشزهرائیستوحفظمعجرکردهاست
مجلس نامحرمان حال یتیمان را چو دید
باسر ببریده در طشت طلا سرکرده است
خار شد آل امیه با کلام زینبی
زان خطاب نافذش کار پیمبر کرده است
پیش چشمان همه فتحالفتوح تازه کرد
فاتحانه کار را با نام حیدر کرده است
#مرتضی_محمودپور
#هلهله_چرا
#کاروان_اسرا_در_شام
ما گریه می کنیم و شما هلهله چرا
دف می زنید در جلوی قافله چرا
پیغمبر است حاضر و خون گریه می کند
پایان نمی دهید به این غائله چرا
در کربلاست جسم حسین و سرش به شام
افتاده بین رأس و تنش فاصله چرا
بر زخم قلب مادر اصغر نمک زدید
با خنده های دم به دم حرمله چرا
بوسه زده به پای رقیه لب حسین
حالا نشسته است به آن آبله چرا
بستید در میانه ی رقاصه های شام
بر گردن ولیّ خدا سلسله چرا
بردید دختران علی را به بغض او
در مجلس می ِ پسر آکِلِه چرا
هم پای خیزران به لبم لطمه می زنم
سر برده اید از دل ما حوصله چرا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
شهادت
حضرت رقیه سلام الله علیها
پابه پای سرت حسین
میدود دخترت حسین
گوید ای بابا بمیرم که نیزه شد منبرت حسین
پدر از روی نیزه بنگر
که مرا می زند ستمگر
تو دعا کن که زجر ملعون
نزند تازیانه دیگر
به تن بی جان رقیه
دختر کوچکترت حسین
گوید ای بابا بمیرم
که نیزه شد منبرت حسین
پابه پای سرت حسین
میدود دخترت حسین
چه کند با درد یتیمی
دختر غم پرورت حسین
سراطهرت به نیزه
بدنت به قتلگاهی
پدر از فراز نیزه
به رقیه کن نگاهی
شکند دست نانجیبی
که سرت را شکند گاهی
جان من قربان چشمت
فدای چشم ترت حسین
پابه پای سرت حسین
میدود دخترت حسین
چه کند بادرد یتیمی
دختر غم پرورت حسین
پدر ای آرام وقرار م
گل خوشبوی لاله زارم
چه کنم با درد یتیمی
که دیگه من پدر ندارم
بشکند دستی که زد تیر ونیزه برپیکرت حسین
گوید ای بابا بمیرم که نیزه شد منبرت حسین
پابه پای سرت حسین می دود دخترت حسین
چه کند بادرد یتیمی دختر غم پرورت حسین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
1_6124269026
2.14M
شهادت
حضرت رقیه سلام الله علیها
پابه پای سرت حسین
میدود دخترت حسین
گوید ای بابا بمیرم که نیزه شد منبرت حسین
پدر از روی نیزه بنگر
که مرا می زند ستمگر
تو دعا کن که زجر ملعون
نزند تازیانه دیگر
به تن بی جان رقیه
دختر کوچکترت حسین
گوید ای بابا بمیرم
که نیزه شد منبرت حسین
پابه پای سرت حسین
میدود دخترت حسین
چه کند با درد یتیمی
دختر غم پرورت حسین
سراطهرت به نیزه
بدنت به قتلگاهی
پدر از فراز نیزه
به رقیه کن نگاهی
شکند دست نانجیبی
که سرت را شکند گاهی
جان من قربان چشمت
فدای چشم ترت حسین
پابه پای سرت حسین
میدود دخترت حسین
چه کند بادرد یتیمی
دختر غم پرورت حسین
پدر ای آرام وقرار م
گل خوشبوی لاله زارم
چه کنم با درد یتیمی
که دیگه من پدر ندارم
بشکند دستی که زد تیر ونیزه برپیکرت حسین
گوید ای بابا بمیرم که نیزه شد منبرت حسین
پابه پای سرت حسین می دود دخترت حسین
چه کند بادرد یتیمی دختر غم پرورت حسین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
میشنوید تو روضهها یه زمزمهست
گوش کنید شاید صدای فاطمهست
به مجلس عزای حسینم اومدی
خدا خیرت بده مادر
این همه شب برا پسرم سینه زدی
خدا خیرت بده مادر
تو مجلساتون میامو
تو روضههاتون میشینم
خیالتون باشه راحت
نوکریتونو میبینم
همه باهم دم گرفتین
که شاه بیسر حسینه
منم باهاتون میگفتم
غریب مادر حسینه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🎤حاج حسین طاهری
نوحه_و_روضه_رقیه_س
بسیار_زیبا
سبک_شیرازی
😭😭
رقیه گشته بی پدر
ای ساربان آهسته تر...
این جاده گر گل میشود
اون سرزمین کربلا۲
گلهای گلدان حسین
پرپرشود درنینوا۲
ازسیلی این قوم دون ۲
روی رقیه شد کبود۲
😭😭
(رقیه گشته بی پدر
ای ساربان آهسته تر...)
😭روضه😭
(بمیرم اومدزیر یه خارو خاشاک
دید یه دخترسه ساله ای😭
زیر خاروخاشاک نشسته وگریه می کند
بازبون بچگی صدامیزنه بابا بابا
هی صدامیزد عمه عمه عمه
عمه من بابام ومیخوام بابام ومیخوام
اینقد ناله زد،گریه کرد😭
گفتن دخترحسین بهانه ی بابا گرفته
گفت اشکال نداره برید سر بریده ی
باباشو براش ببرید😭
بمیرم سروگذاشت روزانو
صدازد بابا،بابا توآسمونا دنبالت
می گشتم
بابا عمم می گفت :رفتی سفر
بابا،بابا بابا
بابای مهربونم
اینجای روضه دلم آتیش گرفته😭
صدازد بچه های شام بیاین
ببینید بابام اومده😭
دیگه به من نگید بچه یتیم۲
بیاید ببینید بابام اومده من
مهمون دارم😭
خوش اومدی بابا بابا
خوش اومدی توویرونم)
😭😭
😭ادامه نوحه😭
گلوی اصغرش شکافت
قنداقه اوشدغرق خون۲
درعلقمه آب آورش
گشته جدا دستش کنون۲
ازسیلی این قوم دون
روی رقیه شدکبود۲
گلوی اصغرش شکافت۲
قنداقه اوشد غرق خون۲
(رقیه گشته بی پدر
ای ساربان آهسته تر....)
😭😭
بابانگرحزینه ام
من دخترت سکینه ام۲
آوردی ازمدینه ام
بی توسفر چراکنم۲
بابا گلی گم کرده ام۲
کواصغرشیرین زبان۲
می گردم اندرکشته ها۲
شاید گلم پیداکنم۲
من دخترت رقیه ام
سیلی زدشمن خورده ام۲
ویران سراجایم شده
پرآبله پایم شده۲
ارثی زمادر برده ام
من تازیانه خورده ام۲
(رقیه گشته بی پدر
ای ساربان آهسته تر.....)
😭😭
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
🏴سبک زمینه اربعین حسینی علیه السلام زبانحال
#زمینه_اربعین_حسینی_ع
#یه_اربعینه_به_غم
🏴بند اول
یه اربعینه به غم اسیرم
ببین که پیرم،دارم میمیرم
یه اربعینه دلم شکسته
از غم هِجرت،بهونه گیرم
پاشو ببین که از سفر رسیدم
پاشو ببین با چشم تر رسیدم
اگه میشد نشون بدم تنم رو
میدیدی که شکسته پر رسیدم۲
رسیدم اما قد خمیده
ببین موهامو که سفیده
تأثیر مجلس یزیده
(پاشو داداش حسین مظلوم)
🏴بند دوم
یه اربعینه نیستی کنارم
ابر بهارم،دارم میبارم
یه اربعینه تو رو ندارم
از غم دوریت،من بیقرارم
پاشو نگاه بکن به حال و روزم
که از فراق تو دارم میسوزم
خودم دیدم که میبرید سرت رو
بوسیدم اون رگای حنجرت رو۲
سر میذارم روی مزارت
تو زیر خاکی من کنارت
نشد بیارم یادگارت
(پاشو داداش حسین مظلوم)
🏴بند سوم
یه اربعینه تو کوفه و شام
داداشی خوردم،سنگ از روی بام
یه اربعینه شدم زمینگیر
از بس شنیدم،طعنه و دشنام
داداش بگم چی از تو کوچه بازار
بردن مارو میون چشم اغیار
کم بود که دخترا برن کنیزی
دیدم داداش من اونجا خیلی آزار
یه عده میزدن سرم داد
سرت که از رو نیزه افتاد
دخترتو همونجا جون داد
(پاشو داداش حسین مظلوم)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🎤با نوای زیبای کربلایی رضا غیاثی
🎪هیـئت محـبان امیرالمـؤمنین (؏) دزفول قدمگاه امام رضا (ع)
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴سبک زمینه یا شور اربعین حسینی علیه السلام زبانحال
#زمینه_اربعین_حسینی_ع
#شور_اربعین_حسینی_ع
#رسیده_خسته
🏴بند اول
رسیده خسته از راه،برادر زینب تو
کشیده از دلش آه،بردار زینب تو
چهل روزه ندیده،یه روز خوش تو دنیا
تورو از نیزه داران،کرده همش تمنا
شکسته از غم تو،میون دشت و صحرا
رفته منزل به منزل،با سرت روی نی ها
پاشو خواهر اومده
مثل مادر اومده
زار و مضطر اومده
《یا اخا ای حسینم》
🏴بند دوم
اسیر درد و غم بود،برادر زینب تو
ببین که پیر شده زود،برادر زینب تو
چهل روزه شنیده،از دشمنه تو طعنه
توی ذهنش تداعی،شده همش یه صحنه
تو بودی توی مقتل،و میدید از روی تل
که میبرید سر تو،با اون لبای تشنه
میگه با شیون و شین
پاشو ای نور دوعین
داداش خوبم حسین
《یا اخا ای حسینم》
🏴بند سوم
شده قدش کمونی،برادر زینب تو
شده باغش خزونی،برادر زینب تو
چهل روزه برا تو،کارشه آه و ناله
دیده بر روی نیزه،سر هجده تا لاله
حالا شرمنده ی تو،شده و بیقراره
نیاورده به همراه،آخه طفل سه ساله
جا گذاشته گله تو
همه ی حاصله تو
دختر خوشگله تو
《یا اخا ای حسینم》
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🎤با نوای زیبای کربلایی رسول برنا
✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
یک اربعین گذشته
#شعر_اربعين
باور نمیکنم که رسیدم کنارِ تو
باور نمیکنم من و خاکِ دیارِ تو
یک اربعین گذشته و من پیر تر شدم
یک اربعین گذشت و شدم همجوار تو
یک اربعین اسیرِ بلایَم اسیرِ عشق
یک اربعین دچارِ فراقم دچار تو
یک اربعین دویدهام و زخم دیدهام
دنبالِ نالههای یتیمانِ زارِ تو
یک اربعین بجای همه سنگ خوردهام
یک اربعین شده بدنم داغدارِ تو
یک اربعین به گریهی من خنده کردهاند
لبهای قاتلانِ تو و نیزه دارِ تو
مثلِ رُباب مثلِ همه تار تر شده
چشمان خستهی منِ چشم انتظارِ تو
روز تولدم که زدم خنده بر لبت
باور نداشتم که شوم سوگوار تو
با تیغ و تیر و دشنه تو را بوریا کنند
با سنگ و تازیانه مرا داغدارِ تو
یادم نمیرود به لبت آب آب بود
یادم نمیرود بدنِ نیزه زار تو
مانده صدای حرمله در گوشِ من هنوز
وقتی که نیزه زد به سرِ شیرخوار تو
حالا سرت کجاست که بالای سر روم؟
گریَم برایِ زخمِ تنِ بی شمار تو
من نذر کردهام که بخوانم در علقمه
صد فاتحه برای یَلِ تکسوار تو
یک مُشت خاک رویِ تو و من دعا کنان
شاید شوم نشانِ تو – سنگ مزار تو
حسن لطفی. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
❁﷽❁
#اوخشاما
#پنجم_صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_علیهاسلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
قارداشیمیـن شیرین دیلی رقیه
قــالدی ائلینـدن آیریلــــی رقیه
سارالدی صُولدی کنج ویرانه ده
اولــدی خــــرابه منــــزلی رقیه
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
سیلی دَیَن صورتیــوه آغلارام
ئورگیمی بو دردینـن داغلارام
گؤل بدنون قبر ائوینه قویاندا
قانه دولان گؤزلریمی باغلارام
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
سن کیمی محنت لی باشی بلالی اولماز
آچیلمامیش غنچه چمن ده بِئلَه صولماز
کم اولدی عمرون ولی نیسگیلون چوخ اولدی
هیچ بالانون شیشهٔ عمری بئله دولماز
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
نوحه_امام_حسین_علیه_السلام
زنجیرزنی
سینه_زنی
ای جان جانان یا حسین
بال و پرم باش بال و پرم باش بال و پرم باش
در لحظه ی جان دادنم
بالا سرم باش بالا سرم باش بالا سرم باش
ای جان جانان یا حسین
بال و پرم باش بال و پرم باش بال و پرم باش
مانند حر و عابس و جون و بریرت
ارباب خوبم
در لحظه ی آخر کنار پیکرم باش
بالا سرم باش بالا سرم باش
ای جان جانان یا حسین
بال و پرم باش بال و پرم باش بال و پرم باش
وقتی که دارم بار سفر را می بندم آقا
آن لحظه ای که پر می کشم از دار دنیا
دیده به راهت می شود تا که بیایی
آقا انیس لحظه های آخرم باش
بالا سرم باش بالا سرم باش
ای جان جانان یا حسین
بال و پرم باش بال و پرم باش بال و پرم باش
با بی قراری دل خوش به اینم آقا تو هستی
در لحظه های تاریکی قبر پیشم نشستی
می ترسم از تاریکی قبرم حسین
دلشوره دارم دلشوره دارم
در اوج تنهایی بیا و یاورم باش
بالا سرم باش بالا سرم باش
ای جان جانان یا حسین
بال و پرم باش بال و پرم باش بال و پرم باش
روز قیامت باشد دو دستم بر دامن تو
آن لحظه ای که زهرا رسد با پیراهن تو
در روز محشر فکر ما هستی حسین جان
گویی به مادر
در این شلوغی ها به فکر نوکرم باش
بال و پرم باش بال و پرم باش بال و پرم باش
ای جان جانان یا حسین
بال و پرم باش بال و پرم باش بال و پرم باش
ای جان جانان یا حسین
بال و پرم باش بال و پرم باش بال و پرم باش
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
سبک شور اربعین..
به حقِ همین شور و ناله ها
به حقِ همین عزاداریا..
ایشالا منم، میام اربعین، سوی کربلا..
قدم قدم، میام حسین
زیرِ علم، میام حسین
سویِ حرم، میام حسین
حسین..
حال و هوای موکباتو کردم
الهی که بیامو بر نگردم..
یه استکان چای عراقی آقا
میشه همون شفای کل دردم
اللهم ارزقنا حرم...
با پدر و با مادرم...
آقا اشکه تو چشامو ببین
آقا بغضه تو صدامو ببین
گناهام زیا،ده اما آقا، گداتو ببین
صداصدا، میگم حسین
با نوکرا ، میگم حسین
تو کربلا، میگم حسین
حسین..
خیلی دلم عاشقه روضه هاته
روضه ی تو سفینة النجاته
نه تنها ما میام به کربلاتون
وعده ی انبیام تو کربلاته...
اللهم ارزقنا حرم...
با پدر و با مادرم...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#شور_امام_حسین_ع
#شور_اربعین
شور اربعین..
تصورش برای من سخته
این اربعین نیام حرم آقا
یه ساله منتظر شدم تاکه
این اربعین بیام حرم آقا
حرم درمونه همه دردامه
حرم رویامه رویامه رویامه
حرم عقبامه حرم دنیامه
حرم رویامه رویامه رویامه..
بطلب آقا شاه با وفا
کربلا کربلا کربلا
اربعین بیام با سینه زنا
کربلا کربلا کربلا
کشتیِ نجات عشقه کربلات..
تموم هستیمو میدم تا که..
یه لحظه شامل نگاهت شم
چه لحظه ایه اربعین وقتی
که روبه رو با بارگاهت شم
ببینم کاشکی جلو چشمامه
حرم رویامه رویامه رویامه
دخیل شیشگوش آقا دستامه
حرم رویامه رویامه رویامه..
ذکرمه مدام شاهِ عالمین
یاحسین یاحسین یاحسین
توحرم میگم باشیون و شین
یاحسین یاحسین یاحسین
کشتیِ نجات عشقه کربلات..
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#شور_امام_حسین_ع
#شور_اربعین
08 سفارش به شکوه اربعین.mp3
3.42M
🔖منبر کوتاه 🔖
#استاد_عالی
▪️زیارت اربعین نشانه قدرت شیعه است
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اربعین
#زیارت_اربعین
#دودمه
#اول_صفر
#ورود_به_شام
#مجلس_شراب
وارد شام بلا شد دختر خیرالنّساء/
یا اباصالح بیا
بین رقص و هلهله ها مانده ناموس خدا/
یا اباصالح بیا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
زینب کبراست بین ازدحام شامیان/
العجل صاحب زمان
شامیان مست می رقصند دور کاروان/
العجل صاحب زمان
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
مجلس باده کجا و عمه ی صاحب زمان/
العجل صاحب زمان
لعل قاری پاره شد با ضرب چوب خیزران/
العجل صاحب زمان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
💠 صَلّی اللّٰهُ عَلَیْکَ یٰا اباعَبْدِاللّٰه
از تـو بهتر در هـمه دنیا مـگـر دارم حسین (ع)
میشود آیا کـه از تو دست بر دارم حسین(ع)
بــا تـو در اوج گـدایـی پــادشـاهـی مـیکــنــم
تــا تـو هستی بر سر خود تاج سر دارم حسین
لـطـف کـن آقـا مـرا کـه غــرق هستم در گــنـاه
تو خودت از هرچه زشتی بر حذر دارم حسین
میشوم کی نا امید از بخشش و احسان تو ؟
مـن کـه از جـریـان حُـرِّ تـو خـبـر دارم حسین
گـرچـه مـیدانـم که بـر پیکر نداری سر ، ولی
بـــا گـنـاهـانـم بــرایـت درد ســر دارم حسین
من برای گریه کردن روضه می خواهم چکار
هــرکـجا نــام تـو بـاشد چشم تر دارم حسین
کی به امضا می رسد من هم شوم مهمان تو
چند سالی میشود شـوق سـفـر دارم حسین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مـحـمـّد درّودی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
بیا بر قلهی هستی لوای عدل برپا کن
بیا دین را دوباره مثل جدّ خویش احیا کن
چرا از چشم خود تنهای تنها اشک میریزی؟
بیا در ماتم جدّ غریبت گریه با ما کن
بیا از چشم سقّا تیر دشمن را برون آور
بیا زخم گلوی خشک اصغر را مداوا کن
بیا اشک خجالت پاک کن از دیدهی سقّا
بیا از خون دل بر تشنهکامان دیده دریا کن
بیا با عمّههایت جستجو کن در بیابانها
گلی در کربلا گم گشته زیر خار پیدا کن
بیا و گریه کن بر یاسهای نیلی زهرا
بیا روی کبود عمّههایت را تماشا کن
بیا خونْ پاک کن با اشک از پیشانیِ جدّت
بیا قرآنِ ثارالله را بر نیزه معنا کن
بیا و عمّه را بیرون ببر از بین نامحرم
بیا زنجیر از بازوی زین العابدین وا کن
برای آنکه در محشر قبول مادرت افتد
بیا و دفتر اشعار ” میثم ” را تو امضا کن
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✍ #غلامرضا_سازگار
#مناجات_ورود_به_شهر_شام3
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
التماست می کنم بابای مظلومم بیا
شیعه غرق غم شده ،ای منجی عالم بیا
کار ما خورده گره با دردهای بی کسی
کی به داد نوکران بی کس خود می رسی
عیدها یک یک گذشت و خنده بر ما شد حرام
حق بده عیدی ندارد شیعه، بی تو ای امام
کی به پایان می رسد دوری تو صاحب زمان
جان زهرا مادرت از دیده ها پنهان نمان
یا معزّالمؤمنین ای آخرین صاحب لوا
ای مه زهرا ز پشت ابرها بیرون بیا
منتقم، بنگر میان غربت ِ شام بلا
بین بازار است عمّه بین مشتی بی حیا
منتقم ،بنگر میان محنت ِ بزم شراب
خون لبهای حسین و اشک چشمان رباب
روبه روی دیدگان زینب ِ قامت کمان
می خورد لعل ِنخورده آب، چوب خیزران
ای برای شیعیان تنها امیر و مقتدا
الامان و الامان یابن الحسن آقا بیا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)