نوحه امام مجتبی علیه السلام
به ذکر حسن جان شد ایندم، ز دیده روان اشک پاکی
دوباره دل بی قراران شده زائر قبر خاکی
شده قلب من چون کبوتر وَ پر میزند سوی آنجا
به عشق امامی غریب و به شوق گلستان زهرا
بُود ذکر جانم به چشمان گریان
حسن جان، حسن جان، حسن جان، حسن جان
یا حسن، یابن الزهرا
حسن آن امام غریبی که بر درد عالم طبیب است
حسن آن امام غریبی که در خانه اش هم غریب است
کسی که شد از زهر همسر جگر پاره ی راه قرآن
زند ناله زهرای اطهر حسن جان حسن جان حسن جان
به عالم به عالم غمش بی قرینه
بنالم برای غریب مدینه
یا حسن، یابن الزهرا
حسن آنکه عمرش به سر شد به اندوه و درد و مصیبت
حسن زخمی تیغ کوچه حسن کوچه گرد مصیبت
حسن شاهد اشک مادر حسن ناظر روی نیلی
حسن روضه خوان مدینه حسن راوی ضرب سیلی
شده همچنان گل چه پژمرده مادر
به پیش دو چشمش زمین خورده مادر
یا حسن، یابن الزهرا #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
موضوع: #امام_مجتبی علیه السلام
سبک: #کنار_قدمهای_جابر
شاعر: #امیر_عباسی
اشک من خلاصه شد تو گریه برای کوچه
برا بلای کوچه برا ماجرای کوچه
پیرم کرده اون روزایی که مادرم شهید شد
محاسنم سفید شد با گریه های کوچه
این اشکا رنگ خونه دل من خونه از زمونه
اونی که حسن و کشته داغ یه مادر جوونه
کار زهر جفا نیست
جگرم روزی پاره شد که
مادر خستم و رسوندم کشون کشون تا خونه
وای دیدم شکسته گوشواره
وای خدا برا کسی نیاره
****
رعد و برق اون کشیده یادم میفته هر بار
تموم دنیا انگار میشه رو قلبم اوار
طوری ضربه زد که مادر تعادلش بهم خورد
اسم علی رو اورد بین زمین و دیوار
دستاش و می کشوندم تا خونه مادر و رسوندم
دم در رد گریه هاش و با معجرش پوشوندم
با بارون نگاهش با همین چشما گریه کردم
با همین دستا گرد و خاک از چادرش تکوندم
وای دیدم مادر رمق نداره
وای خدا برا کسی نیاره
****
همه دردا بعد مادر میرسه به تو خواهر
تو هم شکسته میشی به خاطر برادر
روزی که تنها میونی با خیمه های سوزان
با گریه های طفلان با بدنای بی سر
زهرای کربلایی نایب شاه سر جدایی
توی رگبار تازیونه پناه بچه هایی
بانوی عالمینی همسفر سر حسینی
توی میدون شام و کوفه تو صاحب لوایی
وای رو نیزه راس شیرخواره
وای خدا برا کسی نیاره
وای رو نیزه ها ماه و ستاره
وای خدا برا کسی نیاره
وای رو زمین جسم پاره پاره
وای خدا برا کسی نیاره
وای از خیمه ها اتیش می باره
وای خدا برا کسی نیاره
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
Moghadam.28Safar1400.Mashhad.01.mp3
11.3M
#نوحه_شهادت_پیامبر_ص
جواد مقدم
شب شبِ اشک آسمون روی زمینه
وقت عروج رحمةً لِلعالمینه
حرفای آخرو میخواد بگه به زهراش
اما طاقت نداره اشکاشو ببینه
یتیمی برات درد بی درمونه گلم
تو قلب بابات غمِ تو پنهونه گلم
بعد من همش چشم تو بارونه گلم
من برم دخترم تو دلت جای غم میذارن
من برم دخترم در خونت هیزم میارن
من برم دخترم همه عالم برات میبارن
... آه و واویلتا ، واویلا واویلا ...
ای دخترم فاطمه جان دار و ندارم
این روزا تنها واسه تو دل بیقرارم
بشین کنارم کم بشه دل نگرونیم
میخوام با ابر آسمون برات ببارم
غصم اینه که یه روزی پرپر شی گلم
بعد پدرت اینجا غریب تر شی گلم
تنهایی خودت سپر حیدر شی گلم
من برم دخترم در خونت آتیش میگیره
من برم دخترم محسنت پشت در میمیره
من برم دخترم میشه دنیا تاریک و تیره
... آه و واویلتا ، واویلا واویلا ...
گلم باهات حرف دارم این دمای آخر
بذار بگم حرفی رو که گفتم به حیدر
مزد رسالت منو پاره تن من
با تو حساب میکننش مردم این شهر
از مردم شهر زخم دلت نمک میخوره
بلوا میشه و بار شیشت ترک میخوره
میبینه علی که فاطمش کتک میخوره
من برم دخترم میسوزونن بال و پرت رو
من برم دخترم غریب میبینی حیدرت رو
من برم دخترم میگیره غم دور و برت رو
... آه و واویلتا ، واویلا واویلا ...
سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
44359از-پنجره-فولاد-یه-دل-مات-میبرم-من.mp3
14.98M
#نوحه_امام_رضا_ع
جواد مقدم
از پنجره فولاد یه دل مات میبرم من
یک لحظه ای از صحن واسه اوقات میبرم من
هر بار واسه ی ملتمسین به دعا هم
آقا یه بغل از ضریح سوغات میبرم من
دل که همش در گرو صحن گوهرشاد شماست
اینی که واست میخونه عبد خونه زاد شماست
جانا دل به قربان توئه
تحت امر و فرمان توئه
راحت از گدا دل میبری
این کار دو چشمان توئه
... مولانا علی موسی الرضا ...
جز دیدن روت ذوقی آقا در هوسم نیست
در دل بجز عشقت که به جان تو قسم نیست
وقتی که مسیحائیه عطر حرمت پس
جز عطر هوای تو تو راه نفسم نیست
وقتی تو صحنت میشینم دل میره بین الحرمین
عشقه صدا میزنم آقا سر سفرت یا حسین
من اینجا دلم کرب و بلا
کِی میرم حرم کرب و بلا
اربعین بشه قسمت آقا
از مشهد برم کرب و بلا
... مولانا علی موسی الرضا ...
شاعر : امیرحسین آقانیا
سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1631555110_I4kK2.mp3
11.75M
#نوحه_امام_حسن_ع
جوادمقدم
🎤 سبـک : زمـیـنـه
🗓غریبم من غریب مادرم
غریبم از حسین غریب ترم
میسوزم تو آتیش همسرم
غریبم من حرم ندارمو
ندارم من زائر کنارمو
یه شمع حتی روی مزارمو
غریبم من مزارمو ببینید
کریمم من به کرمم بنازید
غریبم من در میام از غریبی
زمانی که برام حرم بسازید
یه روز میشی صاحب یه حرم زیبا آقا
حرمی که گلدسته و گنبدشه از طلا
... غریب آقام یا حسن ...
غریبم من غریب خونه ام
یه عمره که سیر از زمونه ام
غم کوچه شده بهونه ام
غریبم من غریب کوچه هام
هنوز داره میلرزه دست و پام
نمیدید کاش اون صحنه رو چشام
نشد باشم سپر برای مادر
که میسوزم یه عمر به پای مادر
تو هم باشی به جای من میسوزی
میسوزی تا بشی فدای مادر
حالا به زهر کینه حاجت روا شدم
خدارو شکر برای مادر فدا شدم
... غریب آقام یا حسن ...
غریبم من با غربت آشنام
غریبم من مثل علی بابام
فقط زهره حالا دیگه دوام
غریبم من غریب تر از غریب
ندارم من دیگه صبر و شکیب
خوشه حالم میرسم به حبیب
بیا مادر آتیش گرفته جونم
داره تو تشت میریزه لخت خونم
نبین زینب سخته برات ببینی
یه روز میشه سرِ جدا میبینی
میشه نبینی خواهر من نگران تواَم
میبینی شمر و خنجر من نگران تواَم
... غریب آقام یا حسین ...
شاعر : امیرحسین سلطانی
سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
چهارشنبه های امام رضایی
بهترین یار و مددکار رضا(ع)
دست گیرِ همه اقشار رضا(ع)
ما همه گرم طوافیم به گرد رویت
و تویی نقطهٔ پرگار رضا(ع)
شک ندارم که قیامت برای جنت
می شود حب تو معیار رضا(ع)
چِقَدَر بین مقامات به من میآید
منصب نوکر دربار رضا(ع)
حال و روز من عاشق پر از دلتنگیست
تشنه ام تشنهٔ دیدار رضا(ع)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
السَّلامُ عَلَيْكَ يَاغریب الغربا
السَّلامُ عَلَيْكَ يَامعین الضعفا
السَّلامُ عَلَيْكَ يَاعلی بن موسی الرضا
#پیامبر_اکرم_ص_روضه
کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد
چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد
رفتی و خنده به کاشانه ی تو گشت حرام
رختِ مشکیِ یتیمی به تن زهرا شد
عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت
حُکم بر خانه نشینیِ علی امضا شد
بعدِ تو حرمت کاشانه ی حق حفظ نشد
پای اولاد حرامی به حریمت وا شد
دخترت پشتِ در و... آتش و دود و مسمار...
خوب فرمانِ مودت به خدا اجرا شد
خبرِ پر زدن فاطمه، حیدر را کشت
چند باری به زمین خورد علی تا پا شد
روضه ها هست، بمانند... ولی عاشورا
تشنه لب شاه غریبی که تک و تنها شد
از بلندی فرس تا به زمین خورد شنید
صحبت از غارت معجر ز سر زن ها شد
زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا
منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد
داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو...
گوش نحسش نشنید و قد مادر تا شد
سر او تا که جدا شد زره اش را بردند
زره اش هیچ... سرِ پیرهنش دعوا شد
خاتمش را ته گودال به دشمن بخشید
بار دیگر به خدا جود و سخا معنا شد
کاش انگشتری اش تنگ نبود... اما بود...
عاقبت نیمه ی سبابه ی او پیدا شد؟!
اجرِ پیغمبری ات بود که مردم دادند
ظلم هایی که پس از تو به ذَوِی القُربی شد
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
محمد جواد شیرازی
روضه حضرت محسن گریز به علی اصغرگریه
▪️▪️▪️▪️▪️
ای کن ای دیده براحوال زار فاطمه بر دل خونین وچشم اشک بار فاطمه
برای شما گریه کنیم یا برای فرزند شما، محسن شش ماهه، کار بی بی به اونجا رسید، صدا زد یا فضه «الیکی فخذینی »؛ مادر که ندارد، مادر را صدا کند؛ فضه بیا به دادم برس، مرا بلند کن به خدا قسم بچه ام را کشتند .شب شهادت هست ناله کنیم ... یا زهرا
فضه آمد بی بی را بلند کرد طرف حجره، نمی دانم بی بی به حجره رسید یا نه که بچه سقط شد ...« وا محسنا »
یا ابن الحسن دو شش ماهه ازشما کشته شد یکی مدینه میان در ودیوار، یکی هم کربلا روز عاشورا در دست حضرت سید الشهداء.
زبعد تیر چنان دست وپای خود گم کرد که خواست گریه کند در عوض تبسم کرد
علما نقل کردند : «فرجع الحسینُ بالطفل مذبوحا و یقدموا یجری علی صدر الحسین » خود آقا بچه را سمت خیمه بردند در حالیکه خون گلو بر سینه آقا جاری بوده ...
بیا بستان که برد ازدرد به روی دست من خوابش بیا بستان که غیر از من نکرده این چو پیغمبر
به یک ساعت دو قربانی یکی اکبر یکی اصغر بیا بستان که افتادست نوا مرغ خوش از دهانش
بیا بستان نخواهد زد دگر ناخن به پستانت
اینجا امام حسین با خدا مناجات کرده
یا رب بلا تدرکنی وحیدا قد اکثروا العصیان والجحودا ...
خدایا من تنها شدم ،عباسم رفت ،بچه هایم رفتند ، جوانهایم رفتند .
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
چونکه تو خواسته ای باد فدای ره تو سر من ،پیکر من ، اکبر من ، اصغر من
010-01.mp3
2.25M
روضه حضرت محسن گریز به علی اصغر
آرزو داشتم، دُردونه ی من
چشم سرت و ببند،چشم دل تو باز كن، ببین فاطمه نشسته، گوشه ی خونش، كنار قبر محسن، داره حرف می زنه
آرزو داشتم، دُردونه ی من
گریه می كردی، صدات می پیچید
تو خونه ی من، دُردونه ی من
واست می خوندم، لالایی مادر
تا كه بخوابی سر می ذاشتی روی شونم
لالایی مادر
این خاكارو زیر و رو می كرد
كجایی مادر، نمی تونم بعد تو من ،زنده بمونم
كاشكی صداتو می شنیدم
باگریه ات از خواب می پریدم
اسم تو رو محسن می ذاشتم
چه آرزوها كه نداشتم
دوردونه ی من
برگ گل من، خزون گرفتی
مگه تو خوابم ،تو رو ببینم
كه جون گرفتی، خزون گرفتی
كاشكی می دیدم ،راه رفتنت رو
کاشکی میدیدم اون موقعی كه دست تو می گذاشتی رو زمین، منم بهت می گفتم ،پسرم یا علی بگو بلند شو
كاشكی می دیدم، راه رفتنت رو
آرزو داشتم ببینم، شكفتنت رو
اون روزای پا گرفتنت رو
كاشكی می دیدم، راه رفتنت رو
آرزو داشتم ببینم، شكفتنت رو
اون روزای پا گرفتنت رو
كاشكی علی می شنیده، بابا گفتنت رو
مدینه مردمش حسودن
نام خود را خصم داغ ننگ زد
دید بار شیشه دارد سنگ زد
مدینه مردمش حسودن
منتظر این روزها بودند
اینها نقشه داشتند، علی مو خونه نشین كنن، منو پهلو شكسته، بعد تورو بكشند
مدینه مردمش حسودن
منتظر این روزها بودند
غنچه ی ناشكفته پر پر
الهی كه بمیره مادر
بمیره مادر