eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
368 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
کاشکی بودم کربلا تو گودیه قتلگاه نمیزاشتم خنجری روی حنجرت بره نمیزاشتم دستی سمت انگشترت بره نمیزاشتم که بالای نیزه سرت بره 😭وای از غروب روز دهم 😭وای از ضربه ی دوازدهم بُنیَّ… قتلوکَ ذَبحوکَ و مِن الما مَنَعوکَ کاشکی بودم علقمه وقتی اومد فاطمه نمیزاشتم دستای علمدار جدا بشه نمیزاشتم دشمن انقده بی حیا بشه نمیزاشتم که پاشون توی خیمه وا بشه وای از عمود و مشک و عَلَم وای از دل رباب و حرم اَین عَمّی العباس اَین عمّی العباس حسین... واااای حسین... واااای کاشکی بودم شهر شام میون اون ازدحام نمیزاشتم هلهله کنن دور خواهرت نمیزاشتم بد نگاه کنن هِی به دخترت 😭😭😭😭 نمیزاشتم هلهله کنن دور خواهرت نمیزاشتم بد نگاه کنن هِی به دخترت نمیزاشتم که با سنگاشون خونی شه سرت وای از تنور و بزم شراب وای از یه عده مست و خراب 😭😭😭😭 و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مُنقَلَبٍ ینقَلِبونَ 🔻 🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6006051128213505781.mp3
5.94M
زنی و توسل به حضرت بنت الحسین سلام الله علیهما نفس آقا سید مهدی حسینی ✨✨🏴✨✨🏴✨✨ «آه .. یابن الزهرا حسین ..» پا به پایِ پدر سفر کردم ، آه حسین در میان خرابه سر کردم ، آه حسین پدرم بین ریسمان بودُ ، آه حسین با رقیه پدر پدر کردم ، آه حسین در میان خرابه سرکردم‌ ، آه حسین پا به پای پدر سفر کردم ، آه حسین عمه ام تا به روی خاک افتاد ، آه حسین دیده ام را ز اشک تر کردم ، آه حسین از همان روز تلخ تا امروز ، آه حسین گریه هر روز تا سحر کردم ، آه حسین «آه .. یابن الزهرا حسین ..» تا سه ساله میان راه افتاد ، آه حسین پدرم را خودم خبر کردم ، آه حسین سُم مرکب بویِ گلاب گرفت ، آه حسین از تنی که به آن نظر کردم ، آه حسین آنقدر داغ دارم از آن دم ، آه حسین که از این زهر خون جگر کردم ، آه حسین «آه .. یابن الزهرا حسین ..» .
287.4K
نوحه حضرت سکینه س 🏴🏴🏴🏴🏴 من سکینه دخت شاه کربلایم همنشین محنت و رنج و بلایم همسفر با کاروان اشک و دردم عمری از داغ شهیدان گریه کردم ▪️وامصیبت وامصیبت وامصیبت کِی رود از یاد من آن روز پر غم قامت ما شد ز بار غصه ها خم آتش جان شعله های سوز و آه است قاتل من روضه های قتلگاه است ▪️وامصیبت وامصیبت وامصیبت یاد آن روزی که شد آن نورِ دیده کامِ عطشان بین مقتل سر بریده یاد آن روزی که از جان ناله ها زد پیش عمّه بین گودال دست و پا زد بر لبم جز ذکر یا زهرا نیامد ذوالجناح آمد ولی بابا نیامد ▪️وامصیبت وامصیبت وامصیبت شاعر: امیر عباسی
(علیه السلام) با صدای جناب آقای : تسلیت ای حجّتِ ثانی عشر یابن الحسن آجرکَ الله یا صاحب الزمان تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن زود بود از بهرِ تو، داغ پدر یابن الحسن ( بمیرم برات یا صاحب الزمان ، پنج سال بیشتر نداشتید آقا ، داغ بابا رو به دلتون گذاشتند ) قلب بابت از شرارِ زهرِ دشمن ، آب شد سوخت جسم و جانش از پا تا به سر ، یابن الحسن ( از همینجا یک کاروان دل بریم ، خانه امام عسکری ) طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد تو نگه کردی و او زد بال و پر ، یابن الحسن راوی میگه لحظات آخر ، دیدم امام عسکری در بستر بیماری ، فرمود : برید پسرم مهدی رو خبر کنید ، بگید پسرم بیاد ، میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم ، یه آقازاده ی خوش سیمایی ، صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه ، مشغول عبادت خداست ... الهی ، یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه ؟ عرضه داشتم آقا جان ، حال امام عسکری منقلبه ، میگه تا بر پدر وارد شد ، نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد ، صدا زد : یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ إسْقِنِی الْمَاءَ پسرم مهدی جان ، جرعه آبی برام بیار بابا « فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی » من دیگه رفتنیم بابا ، دیگه بعد از من یتیم میشی بابا ، دیگه بعد از من غریب میشی بابا ، پسرم ، بعد از من سر به بیابون ها میزاری ، همه تنهات میگذارند ، خدا ميدونه ، خیلی سخته برا فرزندی ببینه ، جلو چشمانش بابا داره جان میده ، نتونه کاری کنه ، اما هر طوری بود لحظات آخر ، حضرت با دستان مبارک ، به پدر آب دادند ، نگذاشتند امام عسکری با لب تشنه از دنیا برند ، عرضه بداریم یا صاحب الزمان ، خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید ، پدر رو سیراب کردید ، پدرت لحظه های آخر عمر، آب از دست پاکتان نوشید ، اما یا صاحب الزمان ، میخوام بگم ، دم آخر پسر نداشت حسین ، آی کربلایی ها ، آماده ای بگم یا نه ؟ دم آخر پسر نداشت حسین ، تشنگی از گلویش می جوشید ، مردم ، من از شما سوال میکنم ، لحظات آخر ، پسران ابی عبدالله کجا بودند ؟ عزیزان ابی عبدالله کجا بودند ؟ سر بابا رو در آغوش بگیرند ؟ یک طرف علی اکبر ، با بدن قطعه قطعه ، روی زمین کربلا ، یک طرف دیگه هم امام سجاد ، از شدت بیماری ، با صورت به زمین افتاده ،نميتونه از جاش بلند شه ، لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله ، دید کسی نمیاد کنارش ، یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا ، یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه : « وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ » شمر روی سینه حسین ، خنجر برهنه کرده ، تسلای دل امام زمان ، ناله بزن یاحسین ... مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود وقتي که زير چکمه ي آن نانجيب بود پيچيده بود ناله ي زينب ولي چه سود تنها سلاح خواهرش " امّن يجيب " بود ... صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یَا مظلوم یااباعَبْدِ اللَّهِ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا