eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
368 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
مهمان به بستر مرگ، یک شهر بیقرار ست آخر دقایقست و بانو در احتضارست اندر بهار ثانی، آمد خزان عمرش دخت جوان موسی، نالان ز روزگار است آمد به خاک ایران، اندر پی برادر ناکام در وصال و،دور از حریم یارست غربت نصیب او شد، همچون برادر خود بی محرم وحزینه، بانوی با وقار است ماندست دیده بر در، شاید برادر آید اندر میان اشکش تصویر آن نگار است زهرای ثانی است وچون او جوان بمیرد کوثر میان جنت، گریان در انتظار است زینب به کربلا شد، ماتم کش حسینش اینجا رضا به هجر معصومه اش دچار است قم غرق سوگواری، ازبهر شهر بانوست اندر زمین سیاهی، در آسمان غبار است
. سلام الله علیها شعر: ✍ سبک: 🎼 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ لطف بی‌حَدت اُمّیدم نور گنبدت خورشیدم وقتایی که پابوس تو میام / تا کمی سَبُک شه سینه‌م تا سلام میدم رو به گنبدت / انگاری توی مدینه‌م دختر زهرا! - سلام‌ بی‌ بی‌ جان حاجتِ گدا! - سلام‌ بی‌ بی‌ جان دَردیمَه دوا - سلام‌ بی‌ بی‌ جان ای خانم سائلم‌ و این - شده تقدیرم کاسه مو جلو - شما می‌گیرم یک نگاهی کن - حسابی گیرم ای خانم اِشفعی لنا یا فاطمه ۳ فی‌ الجنة 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو به قم محبّت کردی این کویر و جنّت کردی کوچه به کوچه با گُل اومدن / هیچ کسی برات کم نذاشت عمه‌ی سادات بودی و یه شهر / احترامتو نگه داشت از رو پشت بام - ندیدی سنگی بین کوچه‌ها - ندیدی جنگی به چادر تو - نخورده چنگی خانم‌ جان گیر نیوفتادی - میون انظار با سرِ رو نی - ندیدی آزار هیچ کی بی‌ محمل - نَبُردت بازار خانم‌ جان اِشفعی لنا یا فاطمه ۳ فی‌ الجنة 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بین بستر اُفتادی حیف توو جوونی جون دادی حیف رنج سفر و شوق دیدارم / گِرِه ز کارت وا نکرد مثل مادرت دنیا با تو هم / انگاری که خوب تا نکرد غم دیدی ولی - آتیش در نه! آب شدی ولی - مثه مادر نه! پر زدی اما - شکسته پر نه! واویلا حرف میخ‌ در - توی روضه‌ت نیست از چهل نامرد - دیگه صحبت نیست حرف سیلی و - سر و صورت نيست یا زهرا اِشفعی لنا یا فاطمه ۳ فی‌ الجنة ⚫️ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. سلام الله علیها ▪️بنداول▪️ بیا که غم دارم تو سینه ی زارم دلم برات تنگه کجایی دلدارم داداش ای کاش می زدی منو صدایی قبل از مرگم مردم از غم جدایی من موندم و گریه من موندم و ناله یه روز این دوری انگار هزار ساله (یه روضه ای دارم روزم و کرده شب روضه من اینه وای از دل زینب) ▪️بنددوم▪️ از حال و روز من خدا خبر داره فقط‌بدون داداش نبودم آواره من غم خوردم اما نه غم اسارت مثل عمه مجرم نشده غارت تو این سفر داداش برام گل آوردن قافله مو دست حرمله نسپردن (یه روضه ای دارم روزم و کرده شب روضه من اینه وای از دل زینب) ▪️بندسوم▪️ می گن که رفت عمه تو کوچه و بازار مصیبتی بوده هلهله انظار ای وای ای وای خندیدن همه به اشکاش ای وای ای وای عمه بسته بوده دستاش دلم از این سوخته عمه‌عزادار بود شمر و سنان دورش جای علمدار بود (یه روضه ای دارم روزم و کرده شب روضه من اینه وای از دل زینب) ✍ 👇
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨                                                                           🔸ألسَّلاَمُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ المَعصُومِه بِنتِ مُوسَي بنِ جَعفَر.. 🔸 🔹پیک امام رضا به سرعت خود را به شهر پیامبر (صلی الله علیه و اله)، مدینه منوره رساند و براساس دستور حضرت نامه را به فاطمه معصومه تسلیم نمود. 🔸گرچه از محتوای آن نامه باارزش اطلاعی در دست نیست اما هرچه بود شوق دیدار امام رضا علیه السلام را در دل نزدیکان ایشان بیشتر کرد. فاطمه معصومه و گروهی بهمراه چند تن از براداران و برادرزادگان امام تصمیم گرفتند تا به مرو رفته و به محضر امام رضا علیه السلام شرفیاب شوند. 🔹آنها به سرعت بار سفر بستند و کاروانی تشکیل دادند. آب و آذوقه ای فراهم آوردند و با دنیایی از امید شهر پیامبر خدا را به قصد مرو ترک کردند.در میان قافله فاطمه معصومه چون نگینی می‌درخشید. آن بانوی عزیز را پنج تن از برادرانش به نامها فضل، جعفر، هادی، قاسم و زید و تعدادی از برادر زادگان و گروهی از غلامان و کنیزان همراهی می‌کردند. 🔸کاروان عاشقان امام رضا علیه السلام به پیش می‌رفت و جز توقف‌های ضروری برای نماز و غذا و استراحت، لحظه ای از حرکت باز نمی ایستاد. تپه‌ها و ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کویرها و ریگزارهای حجاز را یکی پس از دیگری پشت سر می‌گذاشت و از مدینه روز به روز دورتر می‌شد. 🔹سفر کردن در بیابانهای حجاز آنقدر دشوار بود که گاه حتی شتران پرتوان را هم به زانو در می‌آورد تا چه رسد به مسافرانی که باید تا مرو می‌رفتند اما نور امیدی که در دل اهل کاروان می‌تابید آنها را به ادامه سفر دلگرم می‌کرد و آنان همراه باد و طوفانی که در بیابان می‌وزید به پیش می‌تاختند. 🔸در آن روزگار، خطر حمله دزدان هر مسافری را تهدید می‌کرد و او را با مشکلات فراوانی روبرو می‌ساخت. اگر آنها به قافله ای حمله می‌بردند دیگر امیدی به ادامه سفر نبود. 🔹کمترین آسیبی که به مسافران می‌رساندند غارت اموال و جواهرات و حیوانات آنان بود. وگرنه گاه کاروانیان را هم از دم تیغ خود می‌گذراندند. این خطر " فاطمه معصومه " و همراهانش را نیز تهدید می‌کرد. ولی آنها با توکل بر خدای بزرگ به راه خود ادامه می‌دادند و گام به گام به مقصد نزدیک تر می‌شدند. 🔸روزها و شبها یکی پس از دیگری می‌گذشت و کاروان زائران امام رضا علیه السلام کویر بی آب و علف حجاز را پشت سر می‌نهاد. چیزی تا رسیدن به خاک ایران نمانده بود. رنج سفر "فاطمه معصومه" را بسیار آزار می‌داد. برای بانوی جوانی مانند او پیمودن این مسیر ناهموار بسیار ناهموار بسیار سخت و طاقت فرسا بود. با اینهمه دیدار برادر آنقدر نزد او ارزش داشت که حاضر بود حتی صدها برابر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌این رنج و سختی را هم به خاطر آن تحمل کند.(١) گریز مداحی 👇 🔹همه درمدينه شاهد بودند .برادرها و برادرزاده ها و محارم اين بانوى بزرگوار ، اجازه ندادند حضرت معصومه تنها راهى مرو شود ،بميرم براى عمه ى سادات ، عقيله ى بنى هاشم حضرت زينب سلام الله عليها ، او هم وقتى كربلا رسيد ، محارمش دور و برش بودند ، با عزت و احترام به كربلا رسيد ، گذشت تا عصر روز دهم محرم كه مشاهده نمود همه ى محارمش بر روى خاك گرم كربلا افتادند (٢) 📚منابع: ١- دانستنيهاى كريمه اهل بيت حضرت معصومه به نقل از مجلسی، محمّدباقر، بحارالانوار، ج ٥٧، ص ٢١١، و کشّی، محمّد، اختیار معرفة الرجال، ص ٣٣٣ ٢- قصه كربلا به ضميمه قصه انتقام / آقاى منفرد صفحه ٤١٠ به نقل از تظلم الزهراء ٢٢٥ رياض الاحزان ٢٤. نفس المهموم ٣٨٦. كامل ابن اثير ٨١ /٤؛ الملهوف ٥٦. 🌴انتشار همراه با ذکرِ یک صلوات هدیه به حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف لطفاً ✨ ✨🍃🌺 ✨⭐️🍂 ❣️✨✨✨✨
. (واحد) علیه السلام باخواهر (ای خواهر درد آشنا معصومه جانم غمخوار من ای باوفا معصومه جانم) چشم انتظارم ای خواهر من تا از مدینه آیی بر من معصومه جانم معصومه جانم بعد از مدینه در خراسان تا رسیدم غیر از غم و درد و بلا چیزی ندیدم خواهر کجایی وای از جدایی نامه نوشتم تا که بیایی معصومه جانم معصومه جانم آه غم و هجران برآید از نهادم ای خواهرم دلتنگه دلبندم جوادم در بر بگیر و چون گل ببویش بزن به جایم بوسه به رویش معصومه جانم معصومه جانم ای خواهرم درلحظه های آخرمن تو نیستی اما می آیدمادرمن آن دم که سوزدسرتابه پایم می آوردآب زهرا برایم معصومه جانم معصومه جانم وقتی که می آیی به قم ای نوردیده دیگرنگردی مثل زینب قدخمیده آنجانبینی با دیده ی تر بر روی نیزه رأس برادر معصومه جانم معصومه جانم ✍ .👇
. سلام الله علیها من که مظلومه ام ، دختر پیغمبرم عصمت اللّهم و فاطمه ی دیگرم می‌شود جسم من در جوانی کفن اُختُ الرضایم کودکی بوده ام شد پدر من شهید داغ هجر رضا شعله به جانم کشید رفته اند از برم سایه های سرم اخت الرضایم تربت اطهرم قبله ی مردم شده چادر خاکی ام آبروی قم شده عمر من شد تمام در صراطِ امام اخت الرضایم داغِ رویِ دل من شده داغ بهشت مرقد من بود دری به باغ بهشت جان دهم خونجگر در عزای پدر اخت الرضایم ✍ 👇
. سلام الله علیها به سبک واویلا واویلا ای غریب خراسان یا ابالحسن خواهرت در شهر غربت شده کفن واویلا واویلا واویلا واویلا رضا رضا بر لبش از نفس افتاد روی برادر را ندیده و جان داد واویلا این مصیبت این غم این خبر آسان نیست سرت سلامت داغ خواهر آسان نيست واویلا مادری ندارد و پدر ندارد محرمی به غیر از برادر ندارد واویلا خواهرتان اگرچه هجران کشیده شکر خدا داغِ برادر ندید واویلا یا ابالحسن بخوان این روضه امشب که دست و پا زد حسین در پیش زینب واویلا یابن الشبیبِ دیگری بخوان مولا بِین نامحرم مانده عمه ات تنها واویلا 👇