◾روضه حضرت اُم البنین سلام الله علیها
◾بانوای :ِ حاج مهدی سلحشور
قسم به گریه ی صاحب عزایِ اُمِّ بَنین
من آفریده شدم با دعای اُمِّ بَنین
قسم به کعبه که از کعبه حُرمتم بیش است
چنان که سوختم از ماجرایِ اُمِّ بَنین
پس از ظهور اگر آمدم مدینه رفیق
قرارمان دَمِ ایوان طلایِ اُمِّ بَنین
به جانِ دستِ قلم،در جزا نمی سوزد
دلی که سوخت در نینوایِ اُمِّ بَنین
مکان گریه برای حسین اگر حرم است
مگو بقیع، بگو کربلایِ اُمِّ بَنین
شبیه مشک اباالفضل می چکد اشکم
به پای غربتِ بی انتهایِ اُمِّ بَنین
اگر چه دست ندارد به تن،ز راه کرم
گرفته دستِ مرا،مرتضایِ اُمِّ بَنین
به یادِ چادر زهراست،بالِ شان خاکی
کبوترانِ حریمِ هوایِ اُمِّ بَنین
*می اومد پشت بقیع می نشست،مدینه ای ها می اومدن،کربلایی ها می اومدن،دورِ اُمُّ البَنین حلقه می زدند،شروع می کرد روضه خواندن،یه جمله اُمُّ البَنین می گفت،زینب گریه می کرد،یه جمله زینب می گفت، اُمُّ البَنین گریه می کرد،اما اونی که اون وسط روضه رو به هم می ریخت ناله زدن های سکینه بود،ناله می زد،ناله می زد،می گفت: اُمُّ البَنین منو حلال کن، من مشک رو دادم دستِ عباست*
نخورد آب زمانی که روضه می خوانده
گرفته بوده یقیناً صدایِ اُمِّ بَنین
"محمّدقاسمی"
تو زیبا شدی،کوه و دریا شدی
یه باغی پُر از عطرِ گُل ها شدی
یه همدم تو غم ها برایِ علی
یه زهرا ترین بعدِ زهرا شدی
تو موندی کنار علی یک تنه
تو گفتی که زهرا پناهه منه
نذاشتی علی بهت بگه فاطمه
نذاشتی که زینب دلش بشکنه
*اصرار کرد،علی جان! دیگه منو فاطمه صدا نزن...چرا؟ چون هر وقت میگی:فاطمه! این بچه ها زانوهاشون رو بغل می گیرند،یاد مادرشون می افتند...*
نخِ چادُرت دلبری میکنه
تو رو فاطمه یاوری میکنه
واسه بچه هاش مادری کَردیُ
برا بچه هات مادری میکنه
چقدر مثل زهرا شده شوکتت
چقدر مثل زهرا شده غیرتت
ان شاءالله نشه دست و بازوت کبود
ان شاءالله که نیلی نشه صورتت
ان شاءالله که آتیش نیاد سویِ تو
نشینه غلافی رو بازویِ تو
بمونی همیشه کنارِ علی
نره میخِ در تویِ پهلویِ تو
الهی نبینی غمِ حیدر رو
نبینی غمِ ساقیِ کوثر رو
نداره دلی خوش زدیوار و در
امیری که کنده دَرِ خیبر رو
می ترسم بخونم برات روضه من
فقط اینه دیگه دعام دائماً
ان شاءالله توی کوچه عباسِ تو
نبینه چیزایی که دیده حسن
خدا گر زحکمت ببندد دری
زرحمت گشاید دَرِ دیگری
خدا محسنُ بُرده پیشِ خودش
به جاش داده عباسِ نام آوری
*نیمه شب که کاروان از مدینه حرکت کرد،یه خورده که از شهر فاصله گرفت،دو نفر خودشون رو رساندند به قافله،یکی عبدالله بود،دست بچه هاشو گرفته بود رسوند به قافله،اینقدر زینب خوشحال شد،گفت:عبدالله خدا خیرت بده،دستِ خالی نیستم کربلا،قربونی هایِ منو آوردی،نکنه رباب هدیه داشته باشه من نداشته باشم،نکه نجمه هدیه داشته باشه من نداشته باشم،خدا خیرت بده...بچه هارو گرفت برد..
نفر دوم هم،ابی عبدالله نگاه کرد دید یه خانوم بلند قامتی داره خودش رو میرسونه به قافله،نگاه کرد دید اُم البنینِ داره میاد،گفت:عباسم مادرتون داره میاد،با شما کار داره،عباس که برگشت،سریع برگشت داداش هاشو خبر کرد،مادر اومده با ما کار داره،چهار برادر اومدن،دور مادر حلقه زدن،ابی عبدالله داره از دور این منظره رو میبینه،لذت میبره،قند تو دل حسین داره آب میشه،دور مادر که حلقه زدن،گفت:عباسم!عونم،عزیزانم،دارید با حسین می روید کربلا،اگه حسین برگشت حق دارید برگردید،اگه حسین برنگشت حق ندارید برگردید،نکنه شما باشید یه مو از سر حسین کم بشه،پای شما ایستادم برای اینچنین روزی،عباسم! نکنه من شرمنده ی فاطمه بشم،نکنه من خجالت زده بشم،همه دغدغه اش اینه کربلا میرن میتونن روی مادر رو سفید کنند یا نه؟
گذشت،گذشت،حالا از کربلا قافله برگشته،کربلایی ها از این طرف با محوریت زینب،مدینه ای ها از طرف دیگر با محوریت اُم البنین،راه باز کردن این دو مادر شهید رسیدن به هم،دست به گردن هم انداختن،نشستن زمین،ام البنین به زینب سر سلامتی میده،زینب به ام البنین،این دوتا شروع کردن برا هم روضه خواندن،هر کار کرد زینب که از عباس بگه،ام البنین نذاشت،هی می گفت:عباسم رو رها کن،از حسینم چه خبر؟ خیلی که اصرار کرد زینب گفت: بهت بگم ام البنین چه خبر شد؟ فقط بگم خوب شد کربلا نیومدی،برو ببین رباب رو ، چه حال و روزی داره،دیگه از زیر آفتاب نمیآد تو سایه،گفت: بیشتر توضیح بده زینب جان،گفت:آمدم بالای یک بلندی ایستادم دیدم دور حسینم حلقه زدن، نیزه دار با نیزه میزد،شمشیر دار با شمشیر میزد،اونی که شمشیر و نیزه نداشت سنگ میزد،اُم البنین! نگاه کردم دیدم پیرمردها دارن با عصا میزنند،حسین....
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
18.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋فرمان ام البنین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5857409242176161478.mp3
6.88M
#واحد
#فاطمیه
#زبانحال_مولا_با_همسر
بند اول✅
آشوبه از غم دله زارم
بعد تو گریه می شه کارم
تنهام نزار دارو ندارم
خانوم خونم
تو اسمون هستی تو ماهم
زهرا ببین تو سوز اهم
نشو رفیق نیمه راهم
خانوم خونم
اتیش گرفته جونم
/از غمه تو عزیزم
من و بهم می ریزه
/ماتمه تو عزیزم
(نرو نرو یازهرا)
بند دوم✅
جونی نمونده به تنه تو
خونی شده پیروهنه تو
گریونه چشم حسنه تو
خانوم خانوم
غمگین ترین مرد زمونم
بار غمت خم کرده شونم
اگه بری تنها می مونم
خانوم خونم
از داغ تو عزیزم
/هر لحظه من می سوزم
غصه میاد تو سینم
/تا چشم به در می دوزم
(نرو نرو یازهرا)
✅بند سوم
حیدر پریشونه می بینی
بی تاب و دلخونه می بینی
چشماش چه گریونه می بینی
عزیزه جونم
اون که از حیدر کینه داشتش
تودلش انگار رحم نداشتش
رو چادر تو پا گذاشتش
عزیزه جونم
در بین شعله زهرا
/هر گز نمی ره یادم
صدا زدی که فضه
/بیا برس به دادم
(نرو نرو یازهرا)
به قلم شاعران اهل بیت
#کربلایی_جواد_بوربور
#کربلایی_رضانصابی
#به نفس حاج سید وحید مصطفوی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5992487183406074379.mp3
10.46M
یارب الحسین
#شور_احساسی_مقتل
#سید_الشهدا
_
اصلا انگاری
توی سرنوشت من نوشته دلتنگی
اصلا انگاری
خبری نداری مارو کشته دلتگی
اصلا انگاری
کابوس خواب شبامون گشته دلتنگی
بخدا سخته
جا بمونی و رفیقات کربلا رفتن
بخدا سخته
از قشنگی حرم فقط برات گفتن
بخدا سخته
با یه حسرت بزرگ یه گوشه ای خفتن
اگه پر از گناهم
بیا و آدمم کنن
بازم مثل قدیما
با روضه محرمم کن
___
_
غریب مادر
موهات و گرفت میونه پنجه اش نامرد
غریب مادر
ضربه به حنجر تو از پشت سر می زد
غریب مادر
جلو زینب سرتو از تن جدا می کرد
غریب مادر
چه بلایی سر جسم پاکت اوردن
غریب مادر
تورو بد جوری حسین تو کربلا کشتن
غریبگ مادر
بمیرم نداری حتی پیرهن بر تن
رحمی نکردن حتی
بر تن پاره پاره
بر تن تو گذشتن
یه عده ای سواره
شعرو سبک
#رضا_نصابی
#احمدرضا_اسماعیل_نژاد
#به نفس کربلایی رضا غیاثی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_435175178876489606.mp3
19.58M
هدیه به حضرت زهرا صلوات
زمینه روضه ای حضرت زهرا
شعر وسبک رضا نصابی
به نفس کربلایی هادی رسولی
رسیده فاطمیه. رسیده ماه خزون
می زنم به سینه با روضه ی مادرمون
به یاد غم حسن در میونه کوچه ها
که می گفت نزن نزن مادرم رو بی حیا
مادرم با شما کاری نداره
مادرم به خدا که داغ داره
مادرم تاب سیلی رو نداره
مادرم دیگه چشماش تاره تاره
مادرم دست روی دیوار می زاره
مادرم توون ایستادن دیگه نداره
واای. واای. مادر. مادر. مادر.
رسیده فاطمیه. رسیده ماهه خزون
می زنم به سینه با روضه ی مادرمون
به یاد اون لحظه ای بین دیواره دره
در میون شعله هم نگرونه حیدره
جون من فدای سره تو حیدر
اللهی که بشم پای تو پر پر
بمیرم نبینم. چشمه تورو تر
بمیرم نبینم دستاتو بستن
نبینم حرمته تو رو شکستن
این مردم به خدا که خیلی پستن
واای. واای. مادر. مادر. مادر
.رسیده فاطمیه. رسیده ماه خزون
می زنم به سینه با روضه ی مادرمون
یاد اون لحظه ای که وصیت هاشو می کرد
به موهای زینبش وقتی که شونه می زد
دخترم بعد من بلا می بینی
سرای از بدن جدا می بینی
تن بی سرو زیره پا می بینی
دخترم جای من ببوس گلوشو
پاک بکن جای من تو خون روشو
پاک بکن تو خاکسترای موشو
واای. حسین. واای حسین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5774010671029026877.mp3
5.72M
هدیه به حضرت زهرا صلوات
زمینه روضه ای حضرت زهرا
شعر وسبک رضا نصابی
به نفس کربلایی سید رضی ذاکر
رسیده فاطمیه. رسیده ماه خزون
می زنم به سینه با روضه ی مادرمون
به یاد غم حسن در میونه کوچه ها
که می گفت نزن نزن مادرم رو بی حیا
مادرم با شما کاری نداره
مادرم به خدا که داغ داره
مادرم تاب سیلی رو نداره
مادرم دیگه چشماش تاره تاره
مادرم دست روی دیوار می زاره
مادرم توون ایستادن دیگه نداره
واای. واای. مادر. مادر. مادر.
رسیده فاطمیه. رسیده ماهه خزون
می زنم به سینه با روضه ی مادرمون
به یاد اون لحظه ای بین دیواره دره
در میون شعله هم نگرونه حیدره
جون من فدای سره تو حیدر
اللهی که بشم پای تو پر پر
بمیرم نبینم. چشمه تورو تر
بمیرم نبینم دستاتو بستن
نبینم حرمته تو رو شکستن
این مردم به خدا که خیلی پستن
واای. واای. مادر. مادر. مادر
.رسیده فاطمیه. رسیده ماه خزون
می زنم به سینه با روضه ی مادرمون
یاد اون لحظه ای که وصیت هاشو می کرد
به موهای زینبش وقتی که شونه می زد
دخترم بعد من بلا می بینی
سرای از بدن جدا می بینی
تن بی سرو زیره پا می بینی
دخترم جای من ببوس گلوشو
پاک بکن جای من تو خون روشو
پاک بکن تو خاکسترای موشو
واای. حسین. واای حسین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5888836690407063579.m4a
8.89M
هدیه به حضرت زهرا صلوات
واحد احساسی
ضبط با موبایل
ببین که شکسته پرم کرده ای
ای کاش ببینم که تو پاشی زهرا
شعر رضا نصابی
به نفس کربلایی میلاد رسولی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_459388512274219250.mp3
4.77M
هدیه به حضرت زهرا صلوا ت
واحد حضرت زهرا
شعرو سبک رضا نصابی
به نفس کربلایی سید رضی ذاکر
زهرا قرار حیدر
تو هستی باغ و
بهار حیدر 2
همه ارامشم
شنو این خواهشم
مرا تنها نزاری بین این مردم
اینا نامردن و
فراموش کردن و
همه پیمانشان را در غدیر خم
زهرا ای سپاه مرتضی
هستی تو پناه مرتضی
غریبه حیدر غریبه حیدر
غریبه حیدر. زهرا غریبه حیدر
زهرا دلم راخون نکن
زحیدر روی خود
دگر پنهون نکن
پرستوی علی
ای بانوی علی
چراغ خانه ی من را نکن خاموش
میمیره مرتضی
میبینه که تورا
زدرد سینه و پهلو میری از هوش
نامرد قلبه حیدر را شکست
وقتی با لگد دررا شکست
غریبه حیدر زهرا غریبه حیدر
زهرا امون از دیوارو
امون از خون تو
به روی مسمارو
دلم را زد شرر
لگد زد تا به در
دیدم مسمار درکه سینه ات را می شکافت
دیدم حاله تورا
گفتی فضه بیا
نامرد داغ عزیزم رابه قلب. من گذاشت
محسن پشت ان در شد شهید
در راه تو حیدر شد شهید
غریبه حیدر غریبه حیدر
غریبه حیدر زهرا غریبه حیدر
رضا نصابی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5947149590233891593.mp3
3.35M
هدیه به حضرت ام البنین صلوات.
اللهم. صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
زمینه و شور. واحد. حضرت عباس
ای یارو یاورم عباس
سرداره لشگرم عباس
به جای مادرت اومد
بالا سرت. مادرم. عباس.
تنت شده تیر بارون.
چشات شده غرق خون
تو خیمه چشم ب راته
رقیه دیده گریون
ببین. که قد گمونم من.
گمونم. من
. گمونم. من.
بالا سرت می خونم.
می خونم. من
می خونم. من
عباس. عباس.
سر دار سپاهه من. بلند شو.
عباس. غیاس
ای پشت و پناهه من. بلند شو.
پاچیده تنه تو از هم.
شدی تو چقدر در هم.
دستاتو بر می دارم من
می زارم. به روی. چشمم
سره تورو شکستن
چشاتو با تیر بستن
برای کشتنه تو
یه لشگری هم دستن
رو خاک داغ.
تو افتادی.
تو. افتادی.
تو. افتادی.
رو. دامنم.
تو جون دادی
تو جون دادی
تو جون دادی
عباس. عباس
کاشکی که میشد دوباره پاشی
عباس عباس.
بازم تو پناهه خیمه ها شی
رضا نصابی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
تدفین تمام شده بود.
علیعلیهالسلام بالای
مزارش ایستاده بود،
رو به مزار فرمود:
تو از دنیای ظالمان،
مظلوم رفتی،
و به رضوان الهی پیوستی،
اما قبر تو، تا ظهور فرزند منتقم ات
راز سر به مُهری است؛
که نزد فرزندان معصوم تو
پوشیده میماند..!❤️🩹
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نوحه پر تب و تابه دل بی قرارم از محمود کریمی
پر تب و تابه دل بی قرارم ◯◗◦
اگه تو بری زهرا جان کسی رو ندارم ◯◗◦
گل چادر گلدارت ، تب دستای تب دارت ◯◗◦
آتیشم زده ◯◗◦
نفست که خراب میشه ◯◗◦
مثل شمعی که آب میشه ◯◗◦
حال من بده ◯◗◦
نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن ◯◗◦
چی شد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن ◯◗◦
تو که پریشونی دلخوشی کدومه ◯◗◦
برای علی بعد از تو همه چی تمومه ◯◗◦
شبا ساکت و بیداری ، ولی معلومه درد داری ◯◗◦
بین هر نفس ◯◗◦
پر اشک سکوت تو پر گریه قنوت تو ◯◗◦
کنج این قفس ◯◗◦
بیا امشب بذار خودتو جای من ◯◗◦
چه کنم فاطمه پاشو یه حرفی بزن ◯◗◦
بار غمت افتاد روی دوش زینب ◯◗◦
داری میگی اون اسرارو توی گوش زینب ◯◗◦
شب آخره و حالا ◯◗◦
بی امون میشه گریه ت با ◯◗◦
دیدن حسین ◯◗◦
با این اشکای خاموشت ◯◗◦
می گیری توی آغوشت ◯◗◦
پیرهن حسین ◯◗◦
نفسات میگه این دم آخر حسین ◯◗◦
شده ورد لبت غریب مادر حسین ◯◗◦
محمود کریمی پر تب و تابه دل بی قرارام
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها