eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
434 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ ادمین تبادل⬇️ @Tabligh_nohe
مشاهده در ایتا
دانلود
زمان: حجم: 281.6K
نوحه حضرت رقیه س ای اسیران عمه را یاری کنید جای او بر من زاری کنید من از اینجا می روم (۲) پیش بابا می روم (۲) گریه دور پیکر پاکم کنید در همین ویرانسرا خاکم کنید من از اینجا می روم (۲) پیش بابا می روم ( می روم تا دور اصغر پر زنم بوسه بر پیشانی اکبر زنم بسته امشب می شود پرونده ام عمه جان عفوم نما شرمنده ام من از اینجا می روم (۲) پیش بابا می روم (۲) تا دهم شرح سفر را مو به مو تا زنم گل بوسه بر دست عمو تا محمد خده بر مویم زند فاطمه شانه به گیسویم زند من از اینجا می روم (۲) پیش بابا می روم (۲) 💚 می شود قبر من ویران نشین شستشو با اشک زین العابدین ای اسیران عمه را یاری کنید جای او بر من عزاداری کنید من از اینجا می روم (۲) پیش بابا می روم (۲) 💚 شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار بانوای مداح اهل بیت ع 🎤
زمان: حجم: 973.5K
نوحه حضرت رقیه(س) ای تربت تو دارالزیاره دردم دوا کن با یک اشاره باب الحوائج دختر خون خدایی تو زائر جا مانده ی کرببلایی قدم گذار به محفل ما_گره گشا ز مشکل ما شهیده ی ولایتی_رقیه جان عنایتی ز درد و رنج قافله_تو صاحب روایتی یتیمی و اسیری و فراق بابا به روی پیکرت نشان ز جور اعدا غریبی تو قاتل ما_گره گشا ز مشکل ما سه ساله قد کمان شدی_تو پرپر از خزان شدی دچار لکنت زبان_ز مشت ناکسان شدی خرابه شد بهشت آشنایی تو سحر شد عاقبت شب جدایی تو بده شفای عاجل ما_گره گشا ز مشکل ما تا نگهش بر تو فتاد_زجر لعین زجر تو داد دست تو در دست طناب_شرم و حیا برده ز یاد به ضرب تازیانه می کشید و میبرد به پیکرت نشانه می کشید و میبرد عزای تو غم دل ما_گره گشا ز مشکل ما حزینه دختر حسین_به دامنش سر حسین شبانه غسل و هم کفن_شبیه مادر حسین قباله ی فدک ندارد این سه ساله فرات از این مصیبت آمده به ناله شرر زده به حاصل ما_گره گشا ز مشکل ما
روضه اول ماه صفر حجت الاسلام میرزا محمدی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقُومُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تُصَلّى وَ تَقْنُتُ الان کجای عالم شرف حضور داری اقاجان ... کجا داری نماز میخوانی ... کجا داری گریه می کنی ... کجای عالم داری برای ما دعا می کنی ... کجای عالم داری برا ما استغفار می کنی ؟؟؟ اونی که ما گریه کنا می فهمیم اینه ،الان تو کوفه با عمه جانت زینب داری همراهی می کنی ... بعضی ها فرمودن وقتی قافله رو از کوفه بردن تا وقتی که تو کوفه بودن یه عده ازین 84 زن و بچه که بعضی هاشونم بنی هاشمی نبودن تو کوفه فامیل داشتن . سکینه ی بنت الحسین دید بعضی ها اومدن بعضی ازاین اسرا رو از قافله جدا کردن عمه جان اینا کجا دارن میرن؟ فرمود عزیز برادرم اینا اینجا فامیل دارن ازین به بعد دیگه با ما نمیان ... " نه نمیان ،اینجا خونه دارن اینجا کس و کار دارن ..."(خیلی دله این نازدانه ابی عبدالله شکست) عرضه داشت عمه جان مگه ما تو کوفه کس و کاری نداریم ؟(الله اکبر) یه نگاهی کرد؛ دید از این به بعد لباس هاشونو رفتن عوض کردن" این بچه هایی که از گرسنگی و تشنگی رنگ به چهره نداشتن دیگه آب و غذا بهشون دادن ... یعنی از اینجا به بعد فقط بنی هاشم تو قافله ی اسرا هستن ..." کجا دارن میرن ؟اینا رو دارن میبرن شام بلا ..." همونایی که 40 سال کینه ی امیرالمومنین و به دلاشون داشتن ..." آقا جان الان کجای عالمی ؟ از زبان خود شما روضه ی اسارت عمه جان تو بخوانیم" اون روضه ای که خودت فرمودی من خون گریه می کنم ..."روضه ای که امام زمان خون گریه کنه حیفه من و تو گریه نکنیم ..." عمه ی من نائب الحیدر است سیدالنساء پس از مادر است عمه ی من سفیر خون خداست هم دم هجده سر از تن جداست عمه ی من اوست که در قافله نشسته آورده به جا نافله ... عمه ی من بر سر بازارها دیده ز اهل ستم آزارها این بی بی کسی هست که 56 سال آفتاب سایه اش رو ندیده بود ؛ این خانمی که 56 سال تا کربلا که بیاد، تاریخ نوشته هیچ چشمی قد و قامتشو ندیده"" این خانمیه که وقتی حرم پیغمبر میخواست بره ، امیرالمومنین و حسنین دورش و می گرفتن ،شبانه به زیارت پیغمبر میرفت" امیرالمومنین قنبر رو میفرستاد برو چراغ های حرم رو کمتر کن ..." یه روز امام مجتبی پرسید بابا ما که زیارت میخوایم بریم روز میریم بدون هرگونه تشریفات" اما چرا زینب خواهرم که میخواد بره شب می بریمش با این همه تشریفات ؟ فرمود همه ی اینا به خاطر اینه مبادا کسی قد و قامتشو ببینه ...." حالا این خانم محاصره شده بین نامحرما ...." این زینب و آوردن تو کوچه و بازار کوفه دارن میگردونن .... یه جمله فقط" این خانمو آوردن تو مجلس شراب ...." آی حسین ...... عمه ی من اسوه ی ایوب بود شاهد قرآن و لب و چوب بود هرچه صدا زد مزن ظالم که او مادر ندارد .... هر چی گفت نزن بچه هاش دارن می بینن " نتیجه ای نگرفت آخر به طعنه گفت بزن ،خوب میزنی ... ظالم به بوسه گاه نبی چوب میزنی .... بأبی المستضعف الغریبیا ثارالله ... یا اباعبدالله ... نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم به عظمت و مصیبت عمه جان امام زمان حضرت زینب سلام الله علیها تو را میخوانیم یا الله ... سلام و تسلیت خالصانه ما را اصاعه به محضر نورانیش برسان اصاعه اقا و مولا و ولی نعمتمان را دعا گوی ما قرار بده به دعای مستجابش حسن عاقبت بخیری به همه ما کرم فرما ....
Nariman Panahi4_5879544305323868955.mp3
زمان: حجم: 4.69M
‌‌﷽ با نوای: . صَلو علی بنتِ المُرتضی ای کوه صبر و غصه و غم ها صَلو علی بنتِ المُرتضی ای قد خمیدهِ دختر زهرا عمه جانم زینب مضطر بودی و بین عده ای کافر بودی و بی یار بردنت توی کوچه و بازار بردنت خوردی زمین وسط کوچه ها ای زخمی جسارتِ اعدا آوردنت توی بزم حرام ای خواهر عفیفه ی سقا عمه جانم زینب عباست کجاست؟ جای تو مگه تو نامحرماست؟ خیلی بی کسی واسه ی رقیه دلواپسی با کعب نی زدنت پشت هم ای دختر امیر دو عالم رو دوشته علم این حرم ای خواهرِ شهید محرم عمه جانم زینب افتادی زمین دیدی روی نی رأسِ شاه دین کمرت شکست تیر درد و غم رو قلبت نشست ✍ نغمه و سبک 🎼 .
❣﷽❣ خدایا لاله ی من یاس من کو ؟ مهی کز مهر دارد پاس من کو ؟ همه اطراف من خار است و خاشاک گل ام البنین عباس من کو ؟ (انسانی) چرا از دیده و دل خون نگریم چرا از ابرها افزون نگریم بسان نخل در باران اگر من زسر تا پا نگریم چون نگریم (انسانی) از شام رسیده زائر کوی توام برخیز و ببین که زنده از بوی توام از طفل سه ساله ات مپرس از خواهر تا حشر خجالت زده روی توام (سید محمد رستگار) مپرس از من چرا از پا فتادم که از داغ تو در صحرا فتادم چو می خوردم ز دشمن تازیانه به یاد مادرم زهرا فتادم (سید هاشم وفایی) دلم از درد و داغ اندوهگین بود گل سرخم در آغوش زمین بود گذشت از داغ تو یک اربعین لیک برای من هزاران اربعین بود (محمود تاری) ز داغ لاله ها زینب غمین است پریشان موی زین العابدین است دوباره کربلا شد عرصه ی غم شهیدان خدا را اربعین است (محمود تاری) سفر کردم به دنبال سر تو سپر بودم برای دختر تو چهل منزل کتک خوردم برادر به جرم این که بودم خواهر تو (غلامرضا سازگار) حسینم وا حسین گفت و شنودم زیارت نامه ام جسم کبودم چه در زندان چه در ویرانۀ شام دعا می خواندم و یاد تو بودم غلامرضا سازگار چهل روزه که دارم چشم گریون چهل روزه دلم خونه دلم خون چهل روزه که مثل حال زینب(س) پریشونم، پریشونم، پریشون الهی چاره دردم ابوالفضل دوای چهره ی زردم ابوالفضل چهل روزه ندیدم روی ماهت چگونه بی تو برگردم ابوالفضل چهل روزه که دریا بیقراره به همراه دل مو غصه داره مدینه، کربلا، نه! ماه گردون چهل روزه به غربت رهسپاره برای هر بلا آماده بودم چو کوهی روی پا استاده بودم اگر قرآن نمی خواندی برایم کنار نیزه ات جان داده بودم غلامرضا سازگار اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت نخلی که حسین روز عاشورا کاشت از اشک عزای اربعین ریشه گرفت (سید رضا موید)  بین قافله ات چه سوز و آهی دارد این خواهر تو عجب سپاهی دارد احوال سه ساله را اگر می پرسی در کنج خرابه بارگاهی دارد (محمود ژولیده) دلِ خون، ‌حالِ خسته، اشکِ جاری غریبی، بی پناهی، بی قراری اسارت، آه غربت، روی نیلی چهل روز و هزاران یادگاری نگاه ابری اش دارد زمینه شده دلتنگ مهتاب مدینه پس از یک اربعین، سر باز کرده کنار عقلمه بغض سکینه نوای ناله و غم ها رقیه گرفته کاروان دم: یا رقیه رسیده اربعین بی قراری همه برگشته اند اما رقیه ... غریبی، بی‌کسی، منزل به منزل خبر دارد ز حالم چوب محمل چهل روز است در سوز و گدازم فقط خاکستری جا مانده از دل چه بارانی دو چشم آسمان است چه طوفانی دل این کاروان است کنار قبر سالار شهیدان همه جمعند و زینب روضه ‌خوان است   شبیه آتش است این اشک خاموش که می‌ بارد ز چشمان عزاپوش رباب است این که با لالایی خود کنار خیمه‌ ها رفته ست از هوش (یوسف رحیمی)   دوبیتی ورباعی های اربعین برادر جان ببین اقبال زینب تو رفتی وشکستند بال زینب برادر از سفربر گشته ام من بیا اکنون به استقبال زینب   مپرس ازمن چه بگذشت این چهل روز گذشت اما غمت سنگین چهل روز چهل روز ازتو دوری شدچهل سال خدا داند که شدچندین چهل روز پرستار یتیمان تو بودم مگر دیدی کنم درکارسستی؟ چراپس روی نیزه تاکه چشمت به چشمان من افتاد دیده بستی?   اگر شب رفته زینب روز برگشت به همراه دلی پر سوز برگشت اگر چه قد خمیده پیر تر شد ولیکن عاقبت پیروز بر گشت   میان کوچه ها و از سر بام یهودی ها به ما دادند دشنام به پای نیزه ها رقصیدند ای وای برادرجان، اَمان از شام از شام   در این دل خاطرات نا تمام است اگر چه غصه ام از شهر شام است ز رنج و غصه های من نپرسید بگویید قبر محبوبم کدام است   برادر قلب زینب ریز ریز است غمم ازشام و از چشمان هیز است نفس بند آمد آندم تا شنیدم میان شامیان حرف از کنیز است   گلی گم کرده ام درجستجویم میان خاک ها دنبال اویم به اشک دیده آبش داده ام تا ز خاک آید برون و من ببویم   گلی گم کرده ام گیرم سراغش همانکه شد خزان گل های باغش گل من یار دیرینم حسین است شدم آواره از درد قراقش   اگر چه کربلا جولان شرّ بود اگر چه آتش اینجا شعله ور بود اگر اینجا تو را از من گرفتند ولی شام از همه جانسوز تر بود   ای برادرجان به قربانت شوم من فداییِ عزیزانت شوم این گمان هرگزنمیکردم حسین برمزارت فاتحه خوانت شوم (علی اکبراسفندیار)
◾روضۂ دفتری اول ماه صفر◾ بهمراه مرثیه محلی سوزناک😭😭 👈🏻خادمۂ گروه: خ علیمحمدی✍🏻 دلبرم یوسف زهراست خدا میداند یادش آرامش دلهاست خدامیداند علت غیبت او هست گناه من وتو خون جگر از گُنه ماست خدا میداند بر عطا وکرمش جن ومَلَک محتاجند از دمش زنده مسیحاست خدا میداند همه دنبال زر وسیم گرفتار دلند پسر فاطمه تنهاست خدا میداند اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقُومُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تُصَلّى وَ تَقْنُتُ ◾الان کجای عالم شرف حضور داری آقاجان؟ کجا داری نماز میخوانی؟ کجا داری گریه می کنی؟😭😭😭 کجای عالم داری برای ما دعا می کنی؟ کجای عالم داری برا ما استغفار می کنی ؟؟؟ اونی که ما گریه کنا می فهمیم اینه ،الان تو کوفه با عمه جانت زینب داری همراهی می کنی ... بعضی ها فرمودن وقتی قافله رو از کوفه بردن تا وقتی که تو کوفه بودن یه عده ازین 84 زن و بچه که بعضی هاشونم بنی هاشمی نبودن تو کوفه فامیل داشتن ،سکینه ی بنت الحسین دید بعضی ها اومدن بعضی ازاین اُسرا رو از قافله جدا کردن عمه جان اینا کجا دارن میرن؟ فرمود عزیز برادرم اینا اینجا فامیل دارن ازین به بعد دیگه با ما نمیان ... " نه نمیان ،اینجا خونه دارن اینجا کس و کار دارن (خیلی دله این نازدانه ابی عبدالله شکست) عرضه داشت عمه جان مگه ما تو کوفه کس و کاری نداریم ؟😭😭😭(الله اکبر) یه نگاه مظلومانه ای کرد ،خدایا این بچه ها که از گرسنگی و تشنگی رنگ به چهره نداشتن یعنی از اینجا به بعد فقط بنی هاشم تو قافله ی اسرا هستن کجا دارن میرن ؟اینا رو دارن میبرن شام بلا ،همونایی که 40 سال کینه ی امیرالمومنین و به دلاشون داشتن، آقا جان الان کجای عالمی ؟ از زبان خود شما روضه ی اسارت عمه جان تو بخوانیم" اون روضه ای که خودت فرمودی من خون گریه می کنم ...روضه ای که امام زمان خون گریه کنه حیفه من و تو گریه نکنیم😭😭😭 عمه ی من نائب الحیدر است سیدالنساء پس از مادر است عمه ی من سفیر خون خداست هم دم هجده سرِ از تن جداست عمه ی من اوست که در قافله نشسته آورده به جا نافله عمه ی من بر سر بازارها دیده ز اهل ستم آزارها این بی بی کسی هست که 56 سال آفتاب سایه اش رو ندیده بود ؛ این خانمی که 56 سال تا کربلا که بیاد، تاریخ نوشته هیچ چشمی قد و قامتشو ندیده این خانمیه که وقتی حرم پیغمبر میخواست بره ، امیرالمومنین و حسنین دورش و می گرفتن ،شبانه به زیارت پیغمبر میرفت امیرالمومنین قنبر رو میفرستاد برو چراغ های حرم رو کمتر کن، یه روز امام مجتبی پرسید بابا ما که زیارت میخوایم بریم روز میریم بدون هرگونه تشریفات اما چرا زینب خواهرم که میخواد بره شب می بریمش با این همه تشریفات ؟ فرمود همه ی اینا به خاطر اینه مبادا کسی قد و قامتشو ببینه حالا این خانم محاصره شده بین نامحرما😭😭😭این زینب و آوردن تو کوچه و بازار کوفه دارن میگردونن یه جمله فقط این خانمو آوردن تو مجلس شراب😭😭😭 آی حسین ...... عمه ی من اسوه ی ایوب بود شاهد قرآن و لب و چوب بود هرچه صدا زد مزن ظالم که او مادر ندارد هر چی گفت نزن بچه هاش دارن می بینن " نتیجه ای نگرفت آخر به طعنه گفت بزن ،خوب میزنی ظالم به بوسه گاه نبی چوب میزنی بأبی المستضعف الغریبیا ثارالله ... یا اباعبدالله ... نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم به عظمت و مصیبت عمه جان امام زمان حضرت زینب سلام الله علیها تو را میخوانیم یا الله سلام و تسلیت خالصانه ما را الساعه به محضر نورانیش برسان به دعای مستجابش حُسن عاقبت بخیری به همه ما کرم فرما .... مرثیه محلی 👇🏻👇🏻👇🏻 عزیزُم وُ غمِ مرگت برارُم بیابون پرورُم کرد وُ هوای مرگ بی بال و پَرُم کرد عزیزُم به مو گفتی صبوری کن صبوری صبوری که چه خاکی بر سرُم کرد عزیزُم وُ هر کی نَمُرده ازش براری ایشالا که نمیرا وُ چراغ دلش با که به سایه ش نشینا عزیزُم وُ مزنید یتیمونه برارم که خودُم بِبینُم وُ داغِ برارُم به دلمه تا روزی که میرُم عزیزُم دایه دایه وُ اَ مدینه بیوکه گُلزارُم خزونه وُ بعد حسین برارُم زندگی بر مو حرومه عزیزُم وُ گر صبر کُردُم ای دایه تو بیدی به کنارُم وُ حالا بی حسینُم مو چطور بنارُم وُ ای روزگار اَ ایی دلِ سُختم چه مُخاسی وُ بردی برارُم حسین جاش غصه کاشت
نام زیبایت به درد قلب من تسکین است با صدای ذکر تو حال خوشم تأمین است هر دو عالم مانده مبهوت مقام تو حسین این وقار و عزت تو لایق تحسین است دارم این باور که عشّاق حسین بن علی تا که دارند حب تو جنت شان تضمین است آنقَدَر مثل حسن دستت کریم ست ، یقین حاتم طایی به پیش لطف تو مسکین است از همان بچّگیم عاشق هیئت بودم عشق من با تو از آن کودکیم ، دیرین است بوده ذکرت راه حلّ مشکلم در هر زمان بُردن نام حسین در هر زمان شیرین است حفظ آداب مجالس بر گدا واجب بُوَد در سرای قلب مان نوکریت آیین است این چه سرّیست که عالم ز غمت می نالد آسمان،عرشُ زمین از غم تو غمگین است ننگ بر آن مردمان بی حیا و بی ادب پیکرت از ضرب تیغ کوفیان رنگین است خواهرت مانده میان مشکلات بی شمار دردِ دوری تو بهر زینبت سنگین است مجتبی اکبری
روضه ورود اسرا به شام - اجرا استاد میزا محمدی "السلام علیک یا اباعبدالله" بی شک گدای خانه ات آقا شود حسین هر قطره زود پیش تو دریا شود حسین فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد باید که زیر نامه اش امضا شود حسین در روضه ها به قرب خداوند میرسیم شب های هیئتت شب احیا شود حسین *امام رضا فرمود:مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحیى فِیهِ أمرُنَا" هرکی تو مجلس ما اهل بیت شرکت کنه"لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَمُوتُ القُلُوبُ" قلبش نمی میره،دل مرده نمیشه" حسین جان اگه ما تو رو نداشتیم دل مرده بودیم"همین که خسته از گناه آلودگی میشم تا میام تو مجلس تو زنده میشم* در روضه ها به قرب خداوند میرسیم شب های هیئتت شب احیا شود حسین *پیرمردا و محاسن سفیدا باید اینو بگن* از کودکی تا دم مرگم به روی لب تنها حسین بوده و تنها شود حسین ... ای کاش وقت مردن من وقت احتضار ذکر مدام بر لبم آن جا شود حسین ... *34 سال زین العابدین هروقت آب می دید گریه می کرد هی میفرمود: "قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً" بابامو تشنه کشتن" این روزا قافله داره میرسه شهر شام ..." شامی که قریب 40 سال، مردمش کینه امیر المومنین و به دل داشتن"آخ بمیرم ،قبل از اینکه اهل بیت وارد بشن سه روز شهرو زینت کردن ..."کوچه هاشو آب و جارو زدن،مردم به هم تبریک میگفتن "مگه چه خبره؟ سهل صاعدی میگه من از بیت المقدس میومدم،دیدم شهرو زینت کردن، میدونستم این روزا مردم شام عیدی ندارن،پرسیدم این چه عیدیه که من خبر ندارم؟گفتن مگه خبر نداری یه مشت خارجی رو دارن میارن ..." یا صاحب الزمان آجرک اله " گفتن اگه میخوای ببینی بیا دم دروازه شهر ..." "کامل بهایی" می نویسد 500 هزار نفر به تماشا اومده بودن"آخ بمیرم،همه نوشتن صبح زود قافله وارد شهر شد"از دروازه ساعات تا مجلس یزید چندتا کوچه بیشتر نبود،اما همه نوشتن غروب بود که اسرا رو وارد مجلس یزید کرد" یعنی انقده ازدحام جمعیت ....،مانع شده بود" زن های رقاصه میزدن و میرقصیدن " سرای بریده بالا نیزه" زین العابدین تو غل و زنجیر جامعه" وای ...... گفت :*  من آن گلم که خفته به خون باغبان من نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من *میخواید بدونید من کیم؟* هفتاد داغ دارم و در زیر آفتاب هجده سر بریده بود سایبان من   *آخ یکی طعنه میزنه،از بالای بام یه عده دارن سنگ میزنن ..." خار و خاشاک دارن بر سر اهل بیت میریزن" یاصاحب الزمان یه وقت دیدن سر بریده شروع کرد تلاوت قرآن ....   "أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقیمِ كانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً .... " قاری قرآن محترمه ..."علی لب های قاری قرآن رو می بوسید ..." اما من یه قاری خاکی میشناسم،تا قرآن خواند،سنگ ها بر اون  لب و دندان زدن ..." اخ بمیرم ...حسین .... بابا قرآن می خونه،سنگا به اون لب میخوره *خدا نیاره هیچ دختری کتک خوردن باباشو ببینه،اونقده تو این کوچه ها سنگ زدن که تو بعضی نقل ها داره خود سر بریده به زبان درآمد،فرمود: انا المظلوم" من نمیدونم بعضی از نانجیبا با چه سنگی سر ابی عبدالله رو میزدن که بارها سر از روی نیزه جلوی چشم بچه ها به زمین افتاد ...." ای حسین
تقدیم به کودکان مظلوم غزه و فلسطین از لقمه ای نان هم شده محروم غزه هان ای مسلمانان! شده مظلوم غزه مظلوم در چنگال ظالم گیر کرده طفلی خودش را با گلوله سیر کرده باید ببارد خون زِ چشمِ آسمان ها چسبیده اینجا پوست ها بر استخوان ها یک تکّه نانِ خشک اینجا آرزو شد با قحطیِ غزّه جهان بی آبرو شد این روزها دنیا به جز ماتم ندارد والله آدم نیست آن که غم ندارد والله قلب ما از این غم چاک چاک است وقتی غذای کودکانِ غزّه خاک است بغضم شکست و گریه افتادم دوباره یادِ رقیه ، یادِ طفلِ شیرخواره در شام ، یک دختر بدونِ شام خوابید پیش سر بابای خود آرام خوابید جای غذا می خورد هر شب تازیانه روی زمین می ریخت اشکش دانه دانه لعنت به آنکه زخم هایش را نمک زد نفرین به هر کس که یتیمی را کتک زد این روز و شب ها داغِ بی اندازه داریم ما در مقابل شمرهای تازه داریم لعنت به آن قومی که شیطان می پرستند قومی که بر مظلوم نان و آب بستند لعنت به اسرائیل ، لعنت بر یهودی لعنت به خواب پادشاهانِ سعودی لعنت به انسانی که ساکت می نشیند آن که نمی خواهد حقایق را ببیند بیش از گذشته راهِ حق گردیده معلوم ای بی طرف ها ! غزه مظلوم است مظلوم ساکت شدی تا اینکه ظالم جان بگیرد دامانتان را آهِ مظلومان بگیرد غزه مقاوم باش که مهدی می آید محکم بمان که فصل هم عهدی می آید می آید آن مردی که اهلِ انتقام است او که بیاید این جنایت ها تمام است ‌ ✍️
‍ ‍ ‍ راه شام ساخلا ناقه‌می کاروانیدن واردی بیر قالان گیتمه ساربان گرتاپولماسا سویگلی بالام  گیتمرم دایان گیتمه ساربان آخر وداعنده قارداشیم تاپشوروب منه بیربیر عترتین ایتمرم فراموش اؤلونجه من قارداشیم حسینون وصیّتین شه اوزی بولوردی یقین همین شاهزاده‌نین بیله ساعتین ناقه‌دن ییخار ساربان قالور   چولده باغْریقان گیتمه ساربان چُوخدی گرچه اوز اهل‌بیتنه اُول شه رَؤفون محبّتی وارخصوص بو نازنینله  شاه بی‌کسون اوزگه اُلفتی نیزه‌ده یارالی باشی دوروب گیتموری او اُلفتدی علّتی گیتمز اوز بالاسی تاپولماسا   حَشره‌دین اینان گیتمه ساربان گورموسن نجه سوز آهله  کلِّ عالمی یاندیرور یاخور نیزه‌ده آچورقان دولان گوزون متّصل گَلن یولّارا باخور توز کُوله بَلَشمیش جمالینه  اشگ دیده‌سی دمبدم آخور من دؤزنمرم ایتسه قارداشیم گوز یاشین روان گیتمه ساربان نیزه اوسته حسرتله صاق صولا  قانلو گوزلرین هی دولاندیرور اوز بالاسینون چولده قالماقین  سیزه‌لره او رَمزیله آندیرور گر دایانماساز سیز اوباش دورار   اهل کاروانی دایاندیرور سانما بیر کسیک باشدی نیزه‌ده بولمه ناتوان گیتمه ساربان کیم بولور اونون اقتدارینی هر باخان گورور بیر یارالی باش چوخ چالیشمیون بیجهت قویون  من ایدیم سیزه ماجرانی فاش ویرمیون عَبث نیزیه تکان  ایتمیون عبث کوشش و تلاش نه گیدر او باش نه قویار اولا  کاروان روان گیتمه ساربان بولمورم ییخوب ایمدی ساربان  یا یئره دوشوب ناقه‌دن گیجه   گرگیجه دوشوب بوگیچن گیجه   صبحه‌دین بالام صبح ایدوب نجه تیز گیدون اونی آختارون تاپون  سرعت ایلیون قویمیون گیجه چوخ یوبانسا قورخوم بودور ویره  چوللّر ایچره جان گیتمه ساربان گر آلام اَله قانلو زلفومی کلّ عالمی زایل ایلرم اشگیله بو صحرانی ایسلادوب کاروانی پا بَر گِل ایلرم کاروانی لنگ ایلیوب سیزه  گیتماق امرینی مشکل ایلرم بیر قدم قدمدن گوتورمسون ناقه ساربان گیتمه ساربان گرچه بو بالا قید عشقله تار زلف اکبرده بسته‌دور لیک قالمیوب مَشیَه طاقتی  یول گلوبدی یورقوندی خسته‌دور ناله‌سی گلور هی قولاقیمه  صبریمی آلور دلشکسته‌‌دور گه بابا بابا سسلنور گهی عمّه عمّه جان گیتمه ساربان بو یتیمه قیزلار آرا بونون  ناله‌سینده وار اوزگه اختصاص نالیه گلنده سبب اودور   حالینه یانار جمله عام و خاصّ رنج و زحمت تازیانه‌دن  ایستیوب اونی ایلسون خلاص ناقه‌دن ییخوب ساربان یئره  وار بیله گمان گیتمه ساربان داغلانوب دل داغداریمیز اودلانان زمان خیمگاهیمیز یوخدی گیتماقا اختیاریمز  گیتمسه اگر شاهِ راهمیز قالمیوب داخی غمگسارمیز نیزه‌ده او باشدور پناهیمیز تا دوروب او باش بیزده‌ بوچولی  ایلروخ مکان گیتمه ساربان من فدا او باشون وفاسینه  گور وفا یولون گوزلر آشکار بیر سپاهی لنگ ایلیوب دوروب  اؤز بالاسینی گوزلر آشکار بنزمور عبث نوک نیزه‌ده  منتظر گوزه گوزلر آشکار گورمیوب بیله مهربان آتا  دیدۀ جهان گیتمه ساربان ✍مرحوم حسین شانی                    زنده یاد مرحوم استاد حاج سلیم موذن زاده اردبیلی