سبک ۱ محرم ۱۴۰۲
از حسین رئوفی
نوحه شب عاشورا
چه کربلایی ، چه خیمه هایی
لبان خشکیده و ماتم جدایی
واعطشا به کربلا ۲
ز شرم سقا ، قمر نتابد
ز تشنگی طفل رباب امشب نخوابد
لب علی ، به جای آب
تر شده از ، اشک رباب
واعطشا به کربلا ۲
تمام اطفال شب زنده دارند
خیمه به خیمه بهر آب ، گریه دارند
ذکر عطش ، ز کودکان
رود بر اوج آسمان
واعطشا به کربلا ۲
سبک شماره ۳ محرم ۱۴۰۲
از حسین رئوفی
شب عاشورا
خیمه به خیمه بوی مادر
می وزد امشب ای برادر
نگو رسیده شب آخر
آه ، مادر مادر مادر ۳
دلم دگر تاب ندارد
رقیه هم خواب ندارد
اصغرمان آب ندارد
آه ، مادر مادر مادر ۳
گریه ام از غصه ی فرداست
ز دشمنان پر شده صحراست
حسین من بی کس و تنهاست
آه ، مادر مادر مادر ۳
غزل شب عاشورا
از حسین رئوفی
شب نشینانِ غم عشق چه بزمي دارند
چشم بيمار تو ديدند و همه بيمارند
نه بدل شوق بهشت و نه بجان حسرت حور
همه مستند ولي مست رخ دلدارند
بشِكفته است به لبها همه گلزخم عطش
تشنه گانند ولي تشنه يك ديدارند
اهل دنیا پی آمال برفتند و چه سود
گوهر وصل بداند و پی دینارند
مهلت یک شبه تنها نبود بهر نماز
منتظر بر قدم حر همه ی احرارند
مَحرمان حرم امشب همه مُحرم گشتند
غسل در اشک زده گرم طواف یارند
نوگلان را بنشسته است به رخ شبنم اشک
العطش گو همگی تا به سحر بیدارند
ز عطش رو به تلظی برود طفل رباب
اشك ها بر لب خشكيده او مي بارند
پاسبانی به حرم نیست به غیر از عباس
تشنه کامان همه دلبسته به این سردارند
عسل لعل لب قاسم عجب قیمتی است
که ملائک زده صف گِرد لبش بسیارند
قدمی دور «رئوفی» مشو از خیمه گهش
انبیا فخر کنان خادم این دربارند
سبک ۲ محرم ۱۴۰۲
از حسین رئوفی
شام غریبان
همگی سیه پوش ، یکی گشته مدهوش
یکی دست ، بر گوش ، گریه می کند
مثل شمع ، خاموش ، گریه می کند
ببین
میان خیمه های سوزان
گرفته ام شام غریبان ۲
حسین
ای شاه بی کفن حسین جان۳
می بینی ز گودال ، مادران بد حال
دختران کم سال ، که برابرم
همگی لگد مال ، شده در حرم
در این
هجوم خیل نیزه داران
گرفته ام شام غریبان ۲
حسین
ای شاه بی کفن حسین جان۳
4_5969886026112434526.mp3
10.95M
#نوحه مران یک دم ساربان اشتر
#پیشنهاد دانلود
حاج احمد اثنی عشران
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
هیات رزمندگان اصفهان
(شام غریبان )
#نوحه قدیمی مران یکدم ساربان اشتر...
مران یک دم ساربان اشتر ناقه زینب رفته اندر گل!
بده ظالم مهلتی آخر زان که من دارم عقده ها در دل
مرا ناقه تا که بنشینم بر سر نعش شاه مظلومان
مران ناقه زان که من دارم از جفای شمر ناله و افغان!
مران ناقه که گویم من درد دل با این پیکر عریان
بیا ای مرگ تا شوم راحت زان به مرگ خود گشته ام مایل
بده مهلت تا بمانم من در کنار این پیکر بی سر!
از آن ترسم ساربان امشب آید و برد دستش از پیکر
ندارد چون طاقتی دیگر مادرم زهرا باب من حیدر
در این صحرا ای شترداران ماندم آسان و رفتم مشکل
شتربانان رحم بنمایید بر دل لیلا بر من مضطر!
که دارد او درد دل بسیار بر سر نعش نوجوان اکبر
چه سازم با مادر اکبر میکند هر دم خاک غم به سر! #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#نوحه واحد یاسنگین شام غریبان
خدایا ، همه صحرا پرِ خونه
واویلا ، دیگه شام غریبونه
امشب شب فراق ، بین حسین و من
من ماندم و دگر ، یک عمرِ پر مَحَن
آه ، کو علمدار ، مانده تنها ، زینب زار
وای،ای حسین جان،ای حسین جان،ای حسین جان (۲)
امان از ، غصه های بی شماره
افتاده ، پیکرای پاره پاره
رفته به نیزه ها ، راس حسین من
خون بارد از غمش ، از هر دو عین من
آه ، آهِ زینب ، روی نیزه ، شاه زینب
وای،ای حسین جان،ای حسین جان،ای حسین جان
می بوسم ، رگهای گردن تو
می میرم ، از غم نبودن تو
رفته ز دست من ، دار و ندار من
امشب شده خزان ، باغ و بهار من
آه ، شد جسارت ، خیمه هامون ، رفته غارت
وای،ای حسین جان،ای حسین جان،ای حسین جان
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#شام غریبان
#نوحه زمینه ، سنگین ، واحد ، شور
(به همه سبکها خوانده میشود)
#محرم۱۴۰۲
نینوا شد کربلا اومده شام غریبان
توی صحرای بلا افتاده جسم شهیدان
شده شام غریبان دلخون شده امشب زینب
قامت خواهر خم شد رسیده جان او بر لب
شده شام غریبان همه عالم پریشان
امون از دل زینب (۴)
تا که آقا شهید شد آتیش به خیمه ها زدن
تازیونه ، کَعبِ نِی ، سیلی به بچه ها زدن
آه و صد واویلتا بی بی زینب آواره شد
گوشای یک دختری در کرببلا پاره شد
توی صحرای بلا. می یاد ناله ی زهرا
امون از دل زینب
ساقیِ کرببلا دستش شد از پیکر جدا
با عمود آهنین فرق او گردیده دو تا
یکطرف عبدالله و یکطرف قاسم و اصغر
پخش شده توی صحرا جسم صد پاره ی اکبر
جسم پاک شهیدان روی خاک بیابان
امون از دل زینب
برای دل زینب دیگه نمونده دلداری
نه حسینی مونده وُ نه عُون و نه علمداری
غریب و تنها گشته غارت شده پیراهنش
هنوز توی قتلگاه می ریزه خون از حنجرش
ای شهِ دور از وطن کُشته ی صد پاره تن
امون از دل زینب
مثِ زینب کبری کسی رنج و بلا ندید
توی چند ساعت بی بی از غُصه قامتش خمید
مُضطر و دل پریشان می یاد پیش برادرش
وقت وداع بوسه زد روی رگهای حنجرش
وقتِ وداعِ آخر بوسه می زنه خواهر
امون از دل زینب
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی