1.23M
#شعر_شهادت_حضرت_زهرا_(س) (بسترت را جمع کن از خانه، بیماری بس است )
🎧اجرا و سبک
#مداح_استاد_پیرزاده🎤
بسترت را جمع کن از خانه، بیماری بس است
زیر چشمت گود افتاده، پس زاری بس است
از همان روزی که تو تب کرده ای؛ تب کرده ام
خوب شد خوبم کنی دو ماهِ بیماری بس است
تو به فکر گریه ای من هم به فکر گریه ام
این تبسّم کردنِ از روی ناچاری بس است
لاله لاله، لاله لاله، لاله لاله
جای خالی در لباست نیست گلکاری بس است
من مرتب می کنم این خانه ات را تو فقط
لحظه ای هم دست از دیوار برداری بس است
ای شکسته بال، پس کی استراحت میکنی
هر زمان که پا شدم دیدم تو بیداری، بس است
این طرفداریِ از من کار دستت داده است
بعد از این کاری نکن، دیگر طرفداری بس است
باشد امشب میروم پیش خدا رو می زنم
بسترت را جمع کن از خانه، بیماری بس است
وقت کردی یک کفن هم بعدِ پیراهن بباف
زندگی کردن برای من بس است، آری بس است
شاعر : علی اکبر لطیفیان
#آموزش_آسان_روان_ساده_کاربردی
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1.21M
╰──➤ ⃟༺•💚࿐❥᭄ٖٜ
╰──➤ ⃟༺•💚࿐❥᭄ٖٜ
﷽
#آموزش_قسمت_سوم
#مناجات_خوانی
#موضوع_امام_زمان(عج)🌴🌴
#ارکان_زمزمه🌾
#سبک_تا_مشگتو_تو_آب_زدی
ببین چه زارو خسته ام غمین و دلشکسته ام
زهجر روی ماه تو چو مرغ بال بسته ام
ببین قد خمیده را دل بخون طپیده را
چو آهوی شکسته پا به گوشه ای نشسته ام
#یابن الحسن یابن الحسن 2🌴
ببین تو اشگ دیده را جان به لب رسیده را
خانه به خانه میروم صید زدام
جسته ام
ببین تو سوز و آه من سینه ی من گواه من
برای دیدن رخت از دوجهان چه
رسته ام
#یابن الحسن 2🌴🌴🌴
ببین فراق چون کند غم دلم فرون کند
بیا ببین نگار من که داغدارو خسته ام
روان روح من بیا نظر به بنده ات نما
فقط به عشق روی تو دل از همه گسسته ام🌱
#یابن الحسن 2🌱🌱🌱
#مخصوص_اموزش مناجات برای
#اعضای_کانال امیری حسین و نعم الامیر
#قسمت سوم آموزش
#مناجات خوانی
#آموزش_آسان_روان_ساده_کاربردی
🎧#مداح_استادحاج_پیرزاده🎤🍀🍀🍀🍀🍀 #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🥀روضهٔ پنج تن آل عبا(ع) 🥀
🕋بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🕋
💫یارَحْمانُ یارَحیم💫
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
یارب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین به ظهور الحجة
یا رب الحجة بحق الحجة اشف صدر الحجة به ظهور الحجة...
🥀ما که خود، تشنه دیدن توییم 2
🥀همه با دیده، خریدار توییم
🥀ما خریدار گرفتار توییم...
🥀نه گرفتار، که بیمار توییم...
(یابن الحسن... یابن الحسن...)
⏪ ان شآءالله توسلی داشته باشیم
به پنج تن آل عبا...
ان شآءالله هدیه شه به روح گذشتگان شهدا، اموات، التماس دعا
مریض داری، مشکلات داری
به دست پنج تن معصوم (ع) گره از کارتون باز شه 🤲
تو حدیث کسا خوندیم یا شنیدیم
که خداوند می فرماید : ای ساکنین آسمان ها، ای ملائکهٔ من، می دونین چرا؟
آسمان ها و زمین رو خلق کردم
چرا؟ دریاها و خشکی ها رو خلق کردم
چرا؟ خورشید و ماه رو خلق کردم
بدونید، همهٔ عالم هستی رو فقط بخاطر پنج تن آل عبا (ع) آفریدم
اینجا بود که حضرت جبرئیل سوال کرد
خدایا این پنج تن کیا هستن؟؟
خداوند تعالی فرمود:
فقال: عَزََّوَجَل هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ هُم فاطِمَةُ وَ اَبُوهَا وَ بَعْلُهَا وَ بَنُوهَا
خداوند عَزََّوَجَل می فرماید :
ایشان اهل بیت پیغمبر (ص)
فاطمه ست و پدر فاطمه...
همسر فاطمه و بچه های فاطمه...
آه این همه پیامبر (ص) سفارش می کرد، که خداوند چنین و چنان فرمودن
اما چه کردن، بعد از رحلت پیامبر (ص) 😭
هنوز بدن مطهر رسول الله روی زمین بود، دسیسه ها شروع شد، مخالفت ها شروع شد...
وصیت های پیامبر (ص) رو به طور کل نه این که فراموش کنن
وصیت های پیامبر (ص) زیر پا گذاشتن
آآآه این همه پیامبر (ص) سفارشِ زهرا (س) رو کرده بود... 🥀😭
که فاطمه (س) پارهٔ تن منه...
اما چه کردن با پارهٔ تن پیغمبر (ص)
زدن پهلوشو شکستن محسنش رو سقط کردن
ای خدااااا، پیغمبر (ص) این همه سفارش علی (ع) رو کرده بود
در روز غدیر خم بر بالای جهاز شُتُران دست علی (ع) رو گرفت، گفت : که خداوند می فرماید : بعد از من این علی (ع) وصی و جانشین منه، دست علی (ع) رو گرفت نشون مردم داد که بعدأ کسه دیگه رو به نام علی نیارن و بگن پیغمبر (ص) این علی رو گفته بود
آه ولی بازم مردم سفارش پیغمبر (ص) رو زیر پا گذاشتند...
ای خدااااا ای خداااا
این همه حسن (ع) و حسین (ع) و سفارش کرده بود
که حسن (ع) و حسین (ع) سرور جوانان بهشت هستند، ولی چه کردند با امام حسن... به امام حسن (ع) زَهر دادن... بدن مطهرش رو، روی تابوت تیر بارانش کردند، بدن مبارکش رو به تابوت دوختند...
آه، همه رو خوندم حالا رسیدم به اینجا.... حالا رسیدم به هدفمون
اما لایوم یومک یااباعبدالله... 😭😭😭 یا حسین... چه کردند، یه وقت همهٔ این زن و بچه ها اومدن دور امام حسین (ع) رو گرفتن... همه دارن گریه و ناله می کنن، ابی عبدالله... یکی یکی همهٔ این زن و بچه ها رو آروم کرد ولی یه وقت دید زینبش آروم نمیشه...
اومد کنار خواهر دست امامت گذاشت رو قلب خواهر
آه یه دفعه دیدن عمهٔ سادات آروم شد، صدا زد حسین جانم اگه می خوای بری برو، دیگه باهات کاری ندارم
امام حسین (ع) حرکت کرد، به سوی دشمن، اما یه مرتبه دید پشت سرش یه صدایی میاد
مهلا مهلا یابن الزهرا... 😭😭😭
یه نگاه کرد پشت سرشو، دید خواهرش زینبه... گفت داداش وقتی داشتی حرکت می کردی یاد وصیت مادرم افتادم
فرمود: زینب جان مادرم چه وصیتی کرد؟؟
حسین جانم مادرم سفارش کرده عصر عاشورا، عوض من زیر گلوی حسینمو و ببوس
🥀😭مادرم کرده وصیت که گلویت ببوسم (2)
🥀😭هم گلوی تو، و، روی نکویت ببوسم
حسین جااااان حسین جااااان حسین جااااان
💫🥀صلی الله علیک یا اباعبدالله 💫🥀
✍تایپ رهیده
مورخ 1402/9/10
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#آموزش_آسان_روان_ساده_کاربردی
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#سبک_استاد_حاج آقا پیرزاده