#نماهنگ «ساعتِ هشت» #امام_رضا #بدون_آهنگ #درخواستی #سرود متن نماهنگ: اسمتو بردم، خاطرات بچگی مو یادم آوردم اون روزایی که واسه کبوترای تو گندم آوردم یادت افتادم، نقش قالی حرم نمیره از یادم انگاری هنوز تویِ صحنِ گُهرشادم به تو دل دادم سلام یار قدیمی، سلام سلام عشق دلم ، بامرام نگاه با کَرَمِت ، مستدام امام رضای منی، یک کلام امام رضای منی، یک کلام بامعرفت - ای با وفا ای امامِ کریمِ آل مصطفی ایها الرئوف، یا امام رضا (ای رفیقِ مهربونِ ما بچه ها)۲ امام بچگیام، یا امام رضا خاطرتو میخوام، یا امام رضا دوسِت دارم آقام ، یا امام رضا میخونم با چشم تَرَم، اللّهمَ الرزُقنا حرم۳ انشالله با مادرم، اللّهمَ الرقنا حَرَم۳ منو پرواز بده تا بیام رو گنبدِ طلایِ تو پر بزنم منو پرواز بده تا بازم بیام به زائرایِ تو سربزنم ( منو پرواز بده ) ۲ پر می زنم تا حَرَمت مثل فرشته قرارِ عاشقیِ ما ساعتِ هشته صدای نقّاره خونه ت میاد از اون دور حال و هوای مشهدت مثل بهشته بی سر و بی سامون تواَم زندگیمو مدیون تواَم ساعتِ هشت ، مهمونِ تواَم من گدایی، در کویِ تواَم دستِ تعظیم رو سوی تواَم ضامنم باش آهویِ توام منم و دست دعا، تویی و جود و سخا پا به پای کبوترات، می پَرم تا کربلا امامِ بچگیام، یا امام رضا خاطرتو میخوام، یا امام رضا دوسِت دارم آقام، یا امام رضا دست لطف تو رو سرم اللّهمَ الرزُقنا حرم۳ میخوام تا کربلا برم اللّهمَ الرزُقنا حرم۳ گروه سرود #ضُحی لاهیجان #چهارشنبه_های_امام_رضایی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها